سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

عصوا : گوشه ای از موسیقی کار در هرمزگان

 موسیقی کار بخش مهمی از موسیقی هرمزگان را در بر می گیرد . کشاورزان ،دامداران و دریانوردان هر کدام موسیقی مخصوص به خود را داشته اند . در این بین دریانوردان به علت آشنایی با موسیقی های دیگر نقاط و همچنین تنوع کاری موسیقیشان هم متنوع تر و قوی تر است . آنها برای هر کاری یک ترانه مخصوص به آن کار را دارند . حتی برای بالا و پایین کشیدن هر یک از بادبانها ترانه ای جداگانه خوانده می شود . کارها گروهی انجام می شده و هر کاری ریتم خودش را داشته و سرعت و نیروی معینی نیاز داشته به همین دلیل باید با آواز خودش همراهی می شد .

هرمزگان . عصوا  رزیف

 موسیقی با آغار سفر شروع می شده و تا آخرین لحظه ای که آنها از سفر طولانی بازمی گشته اند و وسایل شان را در انبار ها می گذاشتند ادامه داشته است . به مجموعه این آوازها رزیف یا عصوا می گفتند . با مکانیزه شده کارها بر روی لنج دیگر این رسم نیز فراموش شده بود . چند سالی است که پیرمردان جهاندیده لافت این مراسم را به طور نمادین در شهرشان برگذار می کنند . یازدهم و دوازدهم فروردین ما نیز مهمانشان بودیم . باقی حرفها را از حاج یوسف(احمد سفاری) بشنوید که خود از مجریان این مراسم است .

خواندن را به خاطر کار یاد گرفته اید و یا بنحو دیگری؟

خب پدران ما این کار را انجام می دادند . حتی برای مراسم های عروسی را این ها را می خواندند . و ما کم کم یاد گرفتیم .

عصوا در قدیم چگونه اجرا می شد ؟ وقتی دریانوردان عزم رفتن می کردند عصوا هم شروع می شد . هر کاری آواز مخصوص خود را داشت . اگر برای یک کار آوازی غیراز آنچه باید، خوانده  اصلا نمی شود آن کار را انجام داد . وقتی شراع را روی دوش می گذاشتند و می بردند وقتی لنگر را بالا می کشیدند وقتی بادبانها را بالا می بردند برای هر کدام شعری می خواندند تا هنگام پیاده شدن در هر شهر هم همینطور .آوازهای پیاده شدن در شهرهای دیگر تا شهر خودمان هم فرق می کرد .

هرمزگان . لافت

عصوا به چه زبانهایی خوانده می شد ؟ عربی ، سواحیلی و فارسی

درباره دهل های عصوا و نحوه زدن آنها کمی توضیح دهید! سه دهل در عصوا وجود دارد .دو دهل، دهلِ تاک هستند (یک ضرب) و یک دهل سر که بین آنها می زند و مردم خود را با آن هماهنگ می کنند و حرکتها و خواندن ها بر اساس زدن آن انجام می شود . البته بستگی به خود نوازنده هم دارد . فقط نباید نظم به هم بخورد .

حاج احمد سفاری (حاج یوسف)

حاج یوسف نحوه ساخت دهل را شرح می دهد

یک طرف دهل پوست گاو و طرف دیگر پوست بز است . طرف بم تر پوست گاو است و با چوب نواخته می شود .

خود شما در عصوا چه  نقشی دارید ؟ من سمع (سماء)  و دهل می زنم . شعر هم می خوانم .

عصوا هم ایستاده و هم نشسته اجرا می شود ؟ نه عصوا فقط ایستاده  اجرا می شود. مولودی نشسته خوانده می شود .

مولودی خوانی

مولودی خوانی در خانه فرهنگ لافت

هر لنج چند بادبان داشت؟ و چوبهای آن را از کجا تهیه می کردید ؟ هر کدام پنج بادبان داشت . چوبها یک نوع چوب سبک و محکم و بلند بود که از هندوستان تهیه می کردیم .

آن زمان از چه نوع لنج بیشتر استفاده می شد ؟ بوم .

چرا اکنون لنج پاکستانی جای بوم را گرفته است ؟ خب هم به صرفه تر است و هم اینکه جمع و جور تر است ولی بوم قدرت مانور خوبی ندارد . در عوض بوم روی دریا ایمن تر است و امکان غرق شدنش خیلی کم است . بوم بیشتر در کویت و بندر کنگ و لنگه و لافت ساخته می شد .

 مسیر حرکت شما در سفر ها چگونه بود ؟ ما از اینجا می رفتیم بصره خرما بار می زدیم و بعد از آن آبادان و خرمشهر .از آنجا به عدن و یمن و بعد هند از هند هم به طرف افریقا .خرمای بصره در هند خریدار داشت و خرمای ایران را در افریقا بیشتر می پسندیدند . از افریقا هم چندل(نوعی چوب که در سقف خانه های قدیم به کار می رفت) بار می زدیم برای ایران .

خب ممنون که گفتگوی ما را پذیرفتید خدا بخواهد در گفتگوهای بعدی بیشتر از سفرهایتان می پرسیم .

خواهش می کنم خوش آمدید . خاطرات و حرفها بسیار است.

با تشکر از هرای عزیز که بار بیشتر این گفتگو را بر عهده داشت . و نیز دوستان عزیزم در لافت فهد ، یعقوب و یونس و ... و ناخدایان با حوصله و نجیب لافت که سوالاتمان را با حوصله جواب می دادند .

 در همین باره : بندرعباس سیتی و عکس های بیشتر در : لور . مهدیسما . فتوبلاگ سیاورشن

 و  در همین باره اما در افریقا : چوک سورو

نظرات 18 + ارسال نظر
شکوفه دوشنبه 14 فروردین 1385 ساعت 12:21 ب.ظ http://haramedelam.blogsky.com

سلام ..

سال نو خوبی داشته باشید .. توام با سلامتی و موفقیت ..

مطالب بسیار زیبایی می نویسید .. واقعا من خیلی از این

مطالب رو نمی دونستم .. دست شما درد نکنه ..

بازم بنویسید ..

در پناه حق

فرزان دوشنبه 14 فروردین 1385 ساعت 02:06 ب.ظ http://www.doniayefani.blogfa.com

سلام
خیلی خوب بود...پس چوب و چندل که می گن اینه؟؟

مهسا دوشنبه 14 فروردین 1385 ساعت 04:00 ب.ظ http://nadaram!

سلام میخواستم بگم اینقدر مطلبی که نوشته بودی کسل کننده بود که من اصلا نخوندم چه برسه که نظر بدم! همین! راستی سال نو مبارک من بی ادب نیستما ااا یادم رفت زودتر بگم. خسته نباشید مهسا خانوم گل بندری

چوک سورو دوشنبه 14 فروردین 1385 ساعت 10:04 ب.ظ http://suru.blogsky.com

سلام سیا
بوم ساعتی هوند وا دو بند یره زنون پوش بکنی جومه کندوره >

از بمبی تا بندر شو کشید هوزار
جفت وا جفت نهوندن همه شون سینگار >

سیای عزیز جای م خالی اتکرد ؟ کارت حرف ایشنین عالی بود
می دانستی که اکثر استادان لنج ساز در لافت از شهری بنام پی پوشت هستند ولی لافتیها دریا نوردان ماهری هستند .
راجع به موسیقی کار و اشعاری در این باره بیشتر با هم گپ می زنیم
شعری که بالا برات نوشتم شعر قدیمی است که به سفرهای قدیمی لنجهای بوم اشاره می کند

* بوم = یک نو لنج باری
* کندوره = یک نو لباس زنان بندری
* سینگار = جفت ، هم سفر در قدیم لنج ها سعی می کردن با هم چندتا یا دو تا سفر کنند که اگر برای یکی اطفاقی افتاد دیگری کمک کند .
* بندیره= پرچم
* پوش = پوشیدن
* جومه = پیراهن
* هوند = امد
* هوزار = باد بان
* شو کشی = منظور > بالا کشیدن بادبان
* نهوندن= دارند می ایند

غریبه دوشنبه 14 فروردین 1385 ساعت 10:41 ب.ظ http://kon-jonoob.myblog.ir

سلام
عالی هست
سال نو مبارک امیدوارم سال خوبی داشته باشی
یا علی
خداحافظ

از زندگی دوشنبه 14 فروردین 1385 ساعت 11:26 ب.ظ http://ahmadnia.net

سیاورشن عزیز
مثل همیشه خوب و مفصل می نویسید و زیبایی ها و هنر تحسین برانگیز آن مناطق و مردم خوب آنجا را به ما معرفی می کنید. واقعا خسته نباشید. سپاسگزارتون هستیم.

یداله شهرجو سه‌شنبه 15 فروردین 1385 ساعت 12:14 ق.ظ http://samtedarya.blogsky.com

سلام عزیز ...حس می کنم مطالبت مثل یک پازل همدیگر را کامل می کنند البته در این میان نوشته های عزیزانی مانند چوک سورو وهرا و...هم می توانند برای کامل کردن این پازل کمک خوبی باشند دست همه تان درد نکند ...

چوک لنگه سه‌شنبه 15 فروردین 1385 ساعت 04:26 ب.ظ http://lengeh.blogsky.com

یا الله
ایدفه دیگه پاکستانی یا بنگلادشی اتندی که ازشو پول بگیری؟
راه خوبین لا اقل پول تلفت در اتا. مردم که انگار همت شنی پول به تو هادن و تبلیغ خوشو بنسن تو وبلاگت.
از شوخی بگذریم.
اطلاعات خوبی هسته مه تا حالا امنافهمی مراسم عصوا چیتوکان.

موسا سه‌شنبه 15 فروردین 1385 ساعت 07:37 ب.ظ http://zehneziba.blogsky.com

سلام ... خونده بو ...گر چه جای دگه هم امخونده.

در ضمن خیلی دلم شواسته بشی ! ...

نازخاتون سه‌شنبه 15 فروردین 1385 ساعت 09:27 ب.ظ

باز هم اون دست های نازنینت درد نکنه . خیلی از این گفتگو ها که توش یه عالمه چیز برای یادگرفتنه، خوشم میاد. فقط یه نکته که نظرم رو جلب کرد اینه که هیچ زنی توی عکس ها نیست. یعنی خانومها حتا برای دیدن هم نمی تونند اون جا باشند؟ ​این کار موسیقی فقط و فقط مردانه ست؟​ممنون می شم توضیحی هم در این باره بدی دوست گلم. قلمت همواره روان !

MARTIN_MAX24 چهارشنبه 16 فروردین 1385 ساعت 11:11 ق.ظ

SALAM. 2 SALANAT MOBARAK.

اناهیتا چهارشنبه 16 فروردین 1385 ساعت 11:24 ق.ظ

سلام سیای عزیز... بازم لطفت شامل حال بنده شد.. این اطلاعات برای من ارزشمنده چون به لحاظ جغرافیایی از این منظقه اجدادی دورم.. پیروز و سربلند.. جاوید ایران زمین.

هرا چهارشنبه 16 فروردین 1385 ساعت 11:56 ق.ظ http://www.harra.bogskay.com

لینک داده شد
من به روزشدم تا از قافله عقب نباشم

آنتیگون چهارشنبه 16 فروردین 1385 ساعت 01:44 ب.ظ http://antigon.blogsky.com

دمت حالا حالاهو گرم...
خیلی بدرد بخورن...

فرزاد چهارشنبه 16 فروردین 1385 ساعت 04:33 ب.ظ

فواد کاملی شنبه 19 فروردین 1385 ساعت 11:16 ق.ظ

سلام و خسته نباشید .

مطالب بسیار عالی و دقیق بود . ما که بچه اونجا هستیم از این مراسم خبری نداشتیم بسیار عالی و بجا بود .

ممنون .

[ بدون نام ] یکشنبه 20 فروردین 1385 ساعت 10:15 ب.ظ

حامد چهارشنبه 21 فروردین 1387 ساعت 02:00 ب.ظ

سلام
عکاس هستم برای عکاسی رفتم لافت و کلا قشم. از این عصوا هم عکاسی کردم.
میخواستم شعری رو که میخونن رو براتون بگم چون اینجا ننوشتید:
الله ولی الله ولی ذکر محمد(ص) و علی
ذکر حسن؛ ذکر حسین یا فاطمه بنت نبی
الله من رحمان من رحمی بکن بر حال من
بنگر به حال زار من ایمان بکن همراه من

در ضمن اگر در مورد رسم "زار" یا همون" زار گیری" هم بنویسید جالبه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد