سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

از موسیقی جنوب !

  چندی پیش یادداشتی نوشته بودم درباره ی گفتگوی حبیب مفتاح ـ نوازنده ی بوشهری ــ با سایت میراث فرهنگی در خصوص موسیقی جنوب و البته موضع گیری بدون دلیلش در مقابل موسیقی هرمزگان که موسیقی هرمزگان عربی است و ... در آن یادداشت سعی کردم تا جایی که ممکن از است از زبان دیگر موزیسن های بوشهر در مورد موسیقی هرمزگان و رد سخنان مفتاح استفاده کنم . در این میان دیگر دوستان مثل چوک سورو هم نظرات مختلفی داشتند . چیزی که باعث شد دوباره سر این بحث را باز کنیم جوابیه ای است که آقای محسن شریفیان ــ موسیقیدان و پژوهشگر ـ بر گفته های چوک سورونوشته است . ابتدا نظرات چوک سورو  و سپس جوابیه آقای شریفیان را می خوانیم . دیگر دوستان هم می توانند در این بحث شرکت کنند . باشد که چیزهایی نو بیاموزیم .

چوک سورو:

 ... متاسفانه عدم  اطلاع ایشان(حبیب مفتاح) از فرهنگ و تاریخ جنوب و یا تعصب کور ( شونیستی) بوشهری  باعث گردیده  نه تنها واققیت را وارونه جلوه دهند بلکه تاریخ را هم تحریف نمایند . ایشان موسیقی بندعباس را بیشتر با ریتم عربی می دانند ؛ ساز علی کو بریمو ؛ چنگ (قیچک) جمشیدک ؛ جفتی قنبر راستگو و دوستک ؛ سبک زیباشیربان و نصره ؛ سبک لیوا ؛ سبک زار ؛سبک حبیب زاده و..... کجایشان ریتم عربی دارند ؟!
به جز موسقی مطربی که بیشتر  در جزیره قشم  رواج دارد  و ترکیبی از موسیقی بندری و  خلیجی است .
در موسیقی جنوب/ بندرعباسی ؛ بوشهری ؛ آبادانی و...جای پای  فرهنگهای مختلفی را می توان دید  ؛ فرهنگ ایرانی ، افریقای ؛ هندی ؛ عربی  و فرهنگ بومی قدیم منطقه (دراویدی) .   حبیب مفتاح از نی انبان به عنوان ساز بوشهری نام می برد  در صورتی که این ساز  اسکاتلندی است و همراه سربازان انگلیسی به جنوب وارد گردیده است . ولی جفتی
یک ساز محلی اصیل بوده و هست .
در مورد موسیقی افریقایی و زار در جنوب عملا به بیراهه می رود و از مهاجرت ؛ یک قبیله از افریقا حدود ۲۰۰ سال پیش به  بوشهر ؛  نام می برد  و زار و  حضور  تیره پوستان ( افرو -بندری)  نتیجه این مهاجرت می داند . هیچ کجای تاریخ ایران نمی توان یافت که از مهاجرت قبایل افریقای به جنوبنام برده شده باشد .درگذشته  برده داری و خرید و فروش برده یکی از عوامل مهم حضور   نژادهای افریقای در جوامع دیگر بوده است .
 

محسن شریفیان :

سلام خسته نباشید تبریک صمیمانه ی من را برای تلاش مجدانه تان, در اعتلای موسیقی جنوب؛ پذیرا باشید.
پیشاپیش از نقد یکی از کتاب های حقیر و نظرات خوانندگان نیز سپاسگذارم.
حبیب مفتاح دوست نزدیک من و نوازنده ای ماهر و قابل است که در آغاز با گروه مروارِد لیان همکاری داشت است.
با این وجود با تمام احترامی که به ایشان دارم, مصاحبه ی حبیب را در مورد موسیقی هرمزگان با تمام اما و اگر هایش نمی پسندم.
اما دوستی که به نقد ایشان پرداخته باید متوجه باشد که عصبانیت در نوشته هایش نباشد و آنچنان که حبیب را به کم اطلاعی متهم نموده خود از این موضوع مبرا باشد نه اینکه !!!
در جای نقد کرده است که: «حبیب مفتاح از نی انبان به عنوان ساز بوشهری نام می برد  در صورتی که این ساز  اسکاتلندی است که همراه سربازان انگلیسی به جنوب وارد گردید .ولی جفتی یک ساز محلی اصیل بوده و هست.»

محسن شریفیان

دوست عزیز نی انبان اسکاتلندی با نی انبانی که در جنوب ایران است فرق می کند و اگر از منظره تکامل سازها به این موضوع نگاه کنید شاید حرف شما برعکس شود چون نی انبان رایج در ایران و اکثر کشورهای اسلامی نوع ساده و مبتدی آن است, در حالی که در اسکاتلند تکامل یافته است. ضمناً منابع تاریخی قابل توجه ی در خصوص رواج نی انبان در تاریخ ایران وجود دارد که در اینجا مجال نیست.
در مورد نی جفتی حق با شما است و رد پای این ساز در طول تاریخ از بین النهرین تا ایلام و غیره قابل بررسی است و در مناطق مختلف ایران وجود دارد و مختص جنوب هم نیست در خراسان, کردستان آذربایجان شوشتر و ... نی جفتی با عناوین مختلف رایج است اما هرکدام ویژگی های خاص خودش را دارد با اینکه نی جفتی در بوشهر با هرمزگان کاملاً متفاوت است.
در جای دیگر نقد کرده اید:

«هیچ کجای تاریخ ایران نمی توان یافت که از مهاجرت قبایل افریقای به جنوب نام برده شده باشد»

بسیار روشن است که شما در این زمینه مطالعه زیادی ندارید و البته می پذیرم که منابع آن هم به سادگی به دست نمی آید.
در این مورد شما را به «سفرنامه نیبور» در سال 1765 میلادی ارجاع می دهم که اتفاقاً در مورد همین موضوع است و از کافرهای افریقایی از خاندان بانتو نام می برد که در جزیره خارگ مراسمی را برپا می نموده اند به نام شیخ فرج. من از آن در تبارشناسی موسیقی زار در خارگ استفاده نموده ام (ر.ک: اهل زمین. انتشارات قلم آشنا. چاپ دوم) پس در این مورد حبیب آنچنان بی راه نگفته است و ما نباید تر و خشک را بسوزانیم.

......................................

پ . ن ۱: به نظر می رسد گفتگوی مفتاح از سایت میراث فرهنگی حذف شده است !!!

پ. ن ۲ : چوک سورو در جایی دیگر درباره نی انبان  می گوید :... کم کم جفتی به نی انبان ( به خاطر راحتی در نواختن ) و تقلید از انگلیسها ، تبدیل گردید.

پ . ن ۳: هرمز ـ که خدایش رحمت کند ـ در قسمت نظرات همان یادداشت نوشته بود :

"سلام سیاورشن عزیز . مطلب خوبی بود .دستت درد نکنه ،  میدانی ؟
به نظر من مشکل اصلی آنجاست که  کسانی که میتوانند موسیقی بندر را از آلودگیها و سرقتها و تهمت زدنها مصون نگهدارند ،  متاسفانه به فکر به شهرت رسیدن از کانال دیگری هستند کاش میدانستند که اگر آنها با هم بودن میتوانستند مرحمی بر این زخم باشند اما دریغ که با کارهایشان این زخم را چرکین تر می کنند
مانده ام چه کسانی  این زخم را باید پانسمان کنند که دوباره سرفرازتر به خودنمایی بپردازد تا آنان که یغماگرند مبهوت بر جایشان بمانند ؟!! "
یادش گرامی و روحش شاد .
پ . ن ۴: نوشتن آن یادداشت و نیز نقدی بر کتاب اهل ماتم باعث آشنایی بیشتر من با جناب شریفیان گردید . از این اتفاق بسیار خرسندم .
نظرات 15 + ارسال نظر
دختر رویدری سه‌شنبه 30 آبان 1385 ساعت 01:18 ب.ظ http://2khtarrooydre.blogfa.com/

سلام سلام خسته نباشید وبلاگ خوبی دارید انشاالله موفق و سربلند باشید . وقت داشتید به منم سر بزنید .

آزاده سه‌شنبه 30 آبان 1385 ساعت 02:15 ب.ظ http://www.azadehnozad.blogfa.com/

چه ساز عجیب و خوشگلیه.

امید سه‌شنبه 30 آبان 1385 ساعت 02:30 ب.ظ http://www.hormozgani.net

راجب این بحث هرمزگانی دات نت هم یک یادداشتی داشت اینم لینک :
http://www.hormozgani.net/article-5--0-0.html

ناخدا سه‌شنبه 30 آبان 1385 ساعت 09:57 ب.ظ http://bandari.blogsky.com

سلام . خسته نباشید سیاورشن عزیز .
به نظر من این که نی انبان با جفتی چه تفاوتی می کند و یا این که مالکیت و اختراع و ابداع آن از کجا و به کجا میرود موضوع مهم و قابل بحثی نیست که برای آن نتیجه ای مفید در نظر گرفت . اما موضوعی که قابل طرح در پیشامد این گونه اختلاف نظرات است٬ نبودن یک مرجع کامل و سالم از موسیقی جنوب است . به گفته جناب شریفیان ؛که منابع آن هم به سادگی به دست نمی آید.
تما م مراجع و مقالات در حد پژوهشهای سطحی و گذرا و تا حدی سلیقه ای است . گاهی هم دیده می شود که خیلی از بوشهریها ملودی ها و نواهای ثبت شده هرمزگان را در موسیقی خو به نام خود اجرا می کنند و حتی مدعی آن نیز هستند ( آقای محمود جهان ). از جهتی دیگر هم بعضی از بوشهریها هستند که موسیقی اصیل بوشهر را در قالب پوسته ای نو و با تکنیک های قوی اجرا میکنند (‌ آلبوم دیزنگرو)

به هر حال این موسیقی ها در قالب جنوب ایران از هم جدا نمی تواند باشد . مگر به دلایل و نظرات شخصی و اهداف سودجویانه !

سلام ناخدای عزیز ! ممنون از نوشته ات ! من نظر دیگری دارم ...همان طور که خودت گفتی نبود مرجع کامل یکی از مشکلات ماست و بهتر می دانی که هر چقدر در مورد منبع و مرجع حرف بزنیم منبع و مرجعی خلق نمی شود ...فکر کنم از همین جزییات به ظاهر کوچک هم اگر شروع کنیم به جاهای خوبی برسم ...باید از جایی شروع کرد ...

گن جیش کک سه‌شنبه 30 آبان 1385 ساعت 11:34 ب.ظ

سلام می گم راستی از رضا صادقی چه خبر ؟ این راست که ممنو ن صدا شده

حامد چهارشنبه 1 آذر 1385 ساعت 01:01 ق.ظ http://shabane71.blogfa.com

سلام. میبخشی که یعنوان یه سرحدی خودمو قاطی بحث می کنم.
من محسن شریفیان رو می شناسم و می دونم که ...
سخن را با سند همراه میگوید. تا دگر خردلی هم در دلی باقی نماند شک!

سلام ... شرکت در بحث برای همه آزاد است (هر چند شما در واقع به بحث وارد نشده اید)...البته من هم به آقای شریفیان ارادت دارم ،ولی نگر که چه می گوید نه اینکه که می گوید ! ...این یک انتخاب ، نظر سنجی ، جبهه گیری و ...نیست . سر آغاز بحثی است که امید داریم چیزهایی نو از آن بیاموزیم .

بدبخت چهارشنبه 1 آذر 1385 ساعت 03:29 ق.ظ

موضوع و بحث خوب و تا حدی هم روشنفکرانه(البته در جامعه متحجر ما)وصد البته شما همیشه با بشتکار و زحمت وکمبود همکاری وحتی سنگ اندازی بعضی از کوته نظران این رسالت نیک را تداوم میدهید.بنظر من شما ها باید بصورت گروهی روی موضوعات گوناگون مهم هرمزگان مثل ورزش هنر اموزش وبروش اعتیاد و .....تحقیق وبرسی کنید وسبس کمبود ها وکاستی ها را بروی وبلاگ برای بحث و نظر بیارید .

سهراب کابلی چهارشنبه 1 آذر 1385 ساعت 12:53 ب.ظ http://kabuli.org

سیاورشن عزیز درود بر شما!

تشکر از پیامت و تشکر از لینک.
آنلاین بودی و من سلام کردم، نمیدانم چه زود آفلاین شدی. شاید قطع شدی از انترنت.

بهرحال،

شاد زی

فرزانه مرادی هستم چهارشنبه 1 آذر 1385 ساعت 02:53 ب.ظ http://www.karemoshtarak.blogfa.com

سلام دووووووووووووووووست خیلی قدیمی من
خوشحالم که دوباره یافتمت
حالا لخت میپرمبیرون و هوارمیزنم اورکا اورکا!

چوک بندر چهارشنبه 1 آذر 1385 ساعت 04:37 ب.ظ

این که این موسیقی عربیست یا غیر عربی آیا خیلی مهم است؟ اگر پرتغالی، روسی و یا مصری بود بهتر می بود؟ اگر ریشه هایش را در انگلیس می یافتیم بیشتر به آن افتخار می کردیم و پاسش می داشتیم؟ آنچه یقین است این است که این موسیقی یادگاریست از پدران ما که باید پاسداری شود.
در مورد نی انبان هم تیوری ها زیادند و نمی توان فقط همینطور نظر داد. این صفحه را مثلا ببینید:
http://www.hotpipes.com/history.html

چوک بندر چهارشنبه 1 آذر 1385 ساعت 05:35 ب.ظ

در ضمن، این که وسیله ای بطور ابتدایی در محل الف وجود دارد و تکمیل شده ی آن را می توان در در محل ب دید دلیل کافی برای اثبات ابتدای آن نیست. آیا مثلا میتوان گفت که اتومبیل پیکان ساخت ایران است که در انگلستان تکمیل و به اسم هیلمن وارد بازار شده؟ (این لینک را ببینید http://www.rootes-chrysler.co.uk/brochures/brochure-hunter-a.html)

کشمیری ساجده چهارشنبه 1 آذر 1385 ساعت 07:43 ب.ظ http://porteghale206.blogsky.com/

نیست امی تا بیام

بستکی پنج‌شنبه 2 آذر 1385 ساعت 01:25 ق.ظ http://bastak.blogfa.com

سلام
وبلاگ جهانگیریه امروز (بستک) به روز شد.
آن را مطالعه نمایید و نظرات خود را اعلام فرمایید. ممنون

مهاجر پنج‌شنبه 2 آذر 1385 ساعت 08:51 ق.ظ

سلام دستت درد نکنه
اتفاقا از نظر من مهمه که تاریخچه سازهای جنوبی از کجا آغاز شده هر چیزی برای خودش تاریخ مشخصی باید داشته باشه اگه اینطور نیست پس باید بگیم خط رو کی اختراع کرده ؟ یا هر مثال دیگه ای .
به هر حال منظورم اینه که موسیقی های جنوب درسته که به دلیل همجواری با هم گاها تلفیق شده اند اما از هم متفاوتند و ارزش هرکدام جداست و هر یکی شون به دل می شینه مثلا من به شخصه جفتی رو خیلی دوست دارم ولی از نی عنبان خوشم نمی یاد همیشه انصاف رو باید در تاریخ نگاری رعایت کرد بلاخره همین حرفاست که برای آیندگان تاریخ رو می سازه پس بهره مانور دادن رو روی قضیه اصالت رو بهتره کنار بزاریم ( البته نادیده نگیریم ) ضمنا از جناب سیاورشن به خاطر باز کردن این بحپ بسیار متشکرم امدوارم ما که در این زمینه ها بی اطلاعیم بتونیم استفاده خبی ببریم .

ابراهیم پنج‌شنبه 2 آذر 1385 ساعت 09:17 ب.ظ http://inja-anja.mihanblog.com

بی شک شناخت درست ریشه ها کار مهم و با ارزشی است اما برادر جان از خود بپرسیم با برگ و بار آن چه کرده ایم هم بد نیست!قومی که ریشه را از جایی می گیرند و آنرا رشد می دهند و پر و بال می دهند و به ثمر می رسانند هنر کرده اند. اما فعلا که موسیقی شده امواج مغناطیس و کلیدهای الکترونیکی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد