سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

هنوز محل تدفین ناصر عبداللهی مشخص نیست .

  هر چند امروز ظهر رسانه ها اعلام کردند که پیکر ناصر یکشنبه در تهران تشیع و تدفین خواهد شد ولی بعد از ظهر خبر دیگری مبنی بر تدفین ناصر در بندرعباس منتشر شد .

  چیزی که مشخص است این است که خانواده ناصر هنوز تصمیم قطعی در این باره نگرفته اند . در حالی که برخی از اعضای خانواده ی او نظر به تدفین ناصر در تهران دارند مادر ناصر با تدفین او در تهران به شدت مخالف است .

  هر چند دوست داریم ناصر به هرمزگان بازگردد . (همان گونه که خودش دوست دارد .) ولی حق را باید به خانواده اش بدهیم که درباره ی این مساله تصمیم بگیرند.  

ناصر عبداللهی

 در بندرعباس هیچ خبر خاصی نیست ... فقط یک پارچه نوشته ی مشکی دو نیم متری در جلوی اداره ی ارشاد و دیگر هیچ ... فکر می کنم مقداری شرم آور است .

   شما پیشنهادی ندارید ؟ 

 راستی ! گفتم پارچه نوشته یاد این مساله افتادم که وقتی ناصر در کما بود پارچه نوشته ای در چهار راه رسالت بندرعباس نصب شده بود که "دعا برای بهبودی هنرمند استان ناصر عبداللهی" و ... این پارچه نوشته پس از چند ساعت به طرز معجزه آسایی غیب شد !

 

***

 دیشب شب شعر یلدا را که انجمن ادبی پایا میزبانش بود از سانس دومش بودم و شنیدم . آخرین ترانه را هم علی رضایی شریف خواند . برای ناصر معجزه را ! اینگونه آغاز کرد :

"ترانه ای می خوانم که شاید ربطی به این مجلس نداشته باشد .

 برای ناصر عبداللهی و ساده دلی هایش . به پاس رنجی که در راه هنر برد ... با رنج زندگی کرد و با رنج از دنیا رفت ..."

 ترانه خون شهر ما آهنگ خاموشی مکو

 دلخور مبش از آدمو میل فراموشی مکو

 

هر که شوا هر چی بگیت هنو همو ساده دلی

هنو همو چوک خاش کوچه ئون سید کاملی

...

 هر چند در میان خواندن بغض ِ گلویش را گرفت و  اشک ... سالن یک باره سکوت شد .

***

البته این روزها همه چیز تلخ است ...

 

نظرات 28 + ارسال نظر
سبیده شنبه 2 دی 1385 ساعت 12:20 ق.ظ

ناصر عبدالهی متعلق به یک ملت ایرانی بود .اگر در تهران و قطعه هنرمندان به خاک سبارده شود هر بار که بر سر خاکش گلی میگذاریم و اهنگش را زمزمه میکنیم برایمان زنده میماند ناصر همیشه زنده است هر که اهل هنر بود میدانست ناصر کیست و چه گوهری از دست رفت .

مرجان شنبه 2 دی 1385 ساعت 12:38 ق.ظ http://marjan.blogfa.com

ای کاش فقط مقداری!!! ای کاش به یادش جشنواره موسیقی برپا میشد. شاید همزمان با چهلمین روز درگذشتش. اگرچه اینهم به همت دوستان ممکن خواهد بود!!! ای کاش فراموش نکنند که او بود که موسیقی هرمزگان را به ایران آموخت!

بندری شنبه 2 دی 1385 ساعت 12:46 ق.ظ

متاسفم برای صدا سیما مرکز خلیج فارس حیف نام خلیج فارس که روی همچین ارگانی باشد . صدا وسیمای مرکز بوشهر یک برنامه ویژه برای زنده یاد ناصر عبداللهی پخش کرد .ولی ... این ارگان (صداوسیما استان) که فقط بلدن شعار بدن انگار نه انگار... درد این استان یکی دو تا نیست..........

همشهری تو در غربت شنبه 2 دی 1385 ساعت 01:18 ق.ظ

نظر خانواده شرط است مخصوصا مادر ایشان روحش شاد

ام جی رسولی شنبه 2 دی 1385 ساعت 02:06 ق.ظ

حیف که من ادامه شب شعر نبودم!‌
چیزی نگم که دلم خیلی پٌره !‌

صبر می کنیم ببینیم چی می شه

بدبخت شنبه 2 دی 1385 ساعت 07:16 ق.ظ

سلام سیاورشن گل
تا زمانی که اکثریت این ملت بلازده در گروگان این اقلیت ویژه بسر می برد روند فاجعه هم تداوم خواهد داشت ولغت نحس تثلیت هم مثل ادامس همیشه روی زبان ملت خواهد بود .شهر ۵۰۰۰۰۰ نفری بزرگترین و مهم ترین بندر مملکت فاقد یک بیمارستان مجهز می باشد که باید بیمارها را با ان هوابیماهای خطر ناک معروف به تابوت های برنده به شهرهای دیگر ببرند که کیفیت بهداشتی شان فرقی با بیمارستان های ما ندارند از جمله بیمارستان هاشمی نژاد .شاید بیمارستان های دبی اگر مارا تحویل بگیرند درصد بازگشت عزیزان مان به عزیز ترین بندر جهان بیشترخواهد بود.تسلیت بی همه عزیزنش.

میچکا شنبه 2 دی 1385 ساعت 07:54 ق.ظ

اهنگهایش همدم دلتنگیهایم بوده. میخواهم بدانید که ناصر محبوب قلب ما ایرانیان خارج از وطن هم بوده و هست.نمیدانم چرا اشک هم آرامم نمیکند ......

کارین شنبه 2 دی 1385 ساعت 10:06 ق.ظ

شرم آور است .
پس از گذشت چند روز از کوچ ناصر صدا و سیما هیچ برنامه ای برای یادبود او تهیه نکرده است .
آیا لیاقت ناصر این بود که فقط خبر کوچش جزو خبرهای کوتاه صدا و سیما باشد . شاید شما اهل صدا و سیمایی ها گذرا از کنار ناصر بگذرید ولی بدانید که رفت او داغی بر دل همه ما گذاشت که بر آن مرهمی .........
واقعا جای تاسف است .....
گریه کردم گریه کردم . اما .......

با سلام و خسته نباشید
آدرس وبلاگ شما نیز در سایت دریانیوز لینک شده است
لطفا آدرس سایت اطلاع رسانی دریا نیوز را در وب سایت خود لینک کنید
www.daryanews.ir
با تشکر: مدیریت پایگاه اطلاع رسانی دریانیوز

الهه شنبه 2 دی 1385 ساعت 03:09 ب.ظ

بندری نیستم ولی از ته دل دعا میکنم آرامگاه ناصریا بندر باشه ... خودش با گذشت ۱۰ سال باز طاقت نیاورد و برگشت بندر حالا میخوان اونو ...

بندرجاسک شنبه 2 دی 1385 ساعت 04:42 ب.ظ http://www.jaski.mihanblog.com

با سلام. به این اعتقاد ندارم که میگن هنرمن نمیمیره. هنرمن میره و میره ولی این صداشه این آثارشه که توی جامعه جاودانه میمونن.
تسلیت میگم

سایه شنبه 2 دی 1385 ساعت 05:03 ب.ظ


دلم تنگه برای روزای با تو بودن...
...آخ... ناصریای عزیز من
یادم نمی ره گفتی:"یه روز از همین روزا روی شب پا میذارم..."
آره .پا گذاشتی.پا گذاشتی روی همه چیز و این دنیای پر از نفرت رو ترک کردی." انگار تمام اون شعر ها رو برای خودت خونده بودی."
حالم خوب نیست.دلم برات تنگ شده.
راستی ناصر گلم یادته قرار بود یه کتاب منتشر کنی به اسم "بوی شرجی" و توی اون تمام شعر های به زبون محلیت رو با معنی هاش بنویسی؟
متنفرم از این که به خاطر بیارم دیگه پیش ما نیستی.باورم نمی شه.
اینجا آدم ها خیلی دلسنگن.پشت سرت چه حرف هایی که نمیزنن. امیدوارم تاوان تمام حرفای بی ربطشون رو پس بدن.
آدم های اینجا انقدر بی رحمن که تا وقتی که پر نکشیده بودی،حتی یه بار هم ازت خبری ندادن.
آره تو رفتی .و الآن آسوده ای.اما دلم برای خودم می سوزه که باید بر غم از دست دادنت صبر کنم.کاش لا اقل اون دنیا ببینمت.کاش...

خوابیدی بدون لالایی و قصه
بگیر آسوده بخواب بی درد و غصه
دیگه کابوس زمستون نمی بینی
توی خواب گلای حسرت نمی چینی
دیگه خورشید چهره تو نمی سوزونه
جای سیلی های باد روش نمیمونه
دیگه بیدار نمیشی با نگرونی
یا با تردید که بری یا که بمونی
رفتی و آدمک ها رو جا گذاشتی
قانون جنگلو زیر پا گذاشتی
اینجا قهرن سینه ها با مهربونی
تو، تو جنگل نمیتونستی بمونی...

سایه شنبه 2 دی 1385 ساعت 05:04 ب.ظ

باید تهران باشه تا...

الهام شنبه 2 دی 1385 ساعت 05:34 ب.ظ

به شب نشینی خرچنگهای مردابی چگونه سر کند ماهی زلال پرست...آه ه ه ه ه ه نمی دونم چی بگم فقط تو رو خدا به شایعات پایان بدهید بذارید آرام بخوابه

ناصر شنبه 2 دی 1385 ساعت 07:25 ب.ظ

وقتی که خبرش رو چهارشنبه سه بعد از ظهر شنیدم یاد مادرم افتادم که در یک لحظه فهمیدم دیگه کسی نیست که نوازشم کنه و دستشو به سرم بکشه و در آغوشم بگیره ....

عاشق ناصر بودم ... عاشقش

روشینا شنبه 2 دی 1385 ساعت 07:28 ب.ظ http://www.teytakh.blogfa.com/

رفتی و رفتن تو آتش نهاد بر دل
از کاروان چه ماند جز آتشی به منزل

سلام دوست عزیز/فکر می کنم برگشت ناصر به بندر عباس قطعی شده است /فردا -یکشنبه -از جلوی تالار وحدت تا فرودگاه تشیع خواهد شدو دوشنبه از جلوی مصلای بندرعباس / راستی نگران این نباشید که کسی پارچه زد یا کسی حرفی از ناصر نزد/ناصر نیاز به هیچ تبلیغاتی ندارد/مگر نه این که ناصر است ؟مگه نه این که از زنده ها خیلی براش کهنه بودن /مگه نه این که از آغاز خوانده بود :مزن سنگ / حالا تنها بیا برای آرامشش دعا کنیم و عشقی برای آنان که هنوز هستند و نرفته اند آرزو کنیم /دلگیر مباش گلم /روزگار عجیبی ست نازنین

لیلا شنبه 2 دی 1385 ساعت 08:46 ب.ظ http://siavarshan.blogsky.comtp://

نمی تو ا نم چیز ی بگویم رو ز و شب د ر حا ل گریه کر د ن هستم/قطعه شعر ی سر و د م وتقد یم به نا صر عزیزم می کنم : مر ا مجنو ن خود کر دی بر فتی /اسیر کوی خود کر دی بر فتی/بدیدی عا قبت پا ییز دل را/مرا با غم رها کر دی بر فتی . به امید دیدار در قیا مت: کسی که همیشه بیا د شماست

فرنوش یکشنبه 3 دی 1385 ساعت 12:32 ق.ظ

دلی که بی نیازه همش فکر پرواز موندن براش مشکله.

الهه یکشنبه 3 دی 1385 ساعت 08:44 ق.ظ

خدا رو شکر که ناصر تو بندر آروم میگیره

کارین یکشنبه 3 دی 1385 ساعت 10:31 ق.ظ http://www.fireknight.com

دل من یه روز به دریا زد و رفت
پشت پا به رسم دنیا زد و رفت
پاشنهء کفش فرارو ور کشید
آستین همت رو بالا زد و رفت
دل من یه روز به دریا زد و رفت
پشت پا به رسم دنیا زد و رفت
پاشنهء کفش فرارو ور کشید
آستین همت رو بالا زد و رفت

یه دفعه بچه شد و تنگ غروب
سنگ توی شیشهء فردا زد و رفت
حیوونی تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوٌا زد و رفت
دفتر گذشته ها رو پاره کرد
نامهء فرداها رو تا زد و رفت
حیوونی تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوا زد و رفت
به سرش هوای حوا زد و رفت

دل من یه روز به دریا زد و رفت
پشت پا به رسم دنیا زد و رفت
زنده ها خیلی براش کهنه بودن
خودشو تو مرده ها جا زد و رفت

هوای تازه دلش میخواست ولی
آخرش توی غبارا زد و رفت
دنبال کلید خوشبختی می گشت
خودشم قفلی رو قفلا زد و رفت
یه دفعه بچه شد و تنگ غروب
سنگ توی شیشهء فردا زد و رفت
حیوونی تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوا زد و رفت
دفتر گذشته ها رو پاره کرد
نامهء فرداها رو تا زد و رفت
حیوونی تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوا زد و رفت
به سرش هوای حوا زد و رفت

الهه یکشنبه 3 دی 1385 ساعت 11:45 ق.ظ http://babayebaroon.blogfa.com

سلام سیاورشن ...
میدونم زیاد حال نمیکنی که من اینجا میام ولی نمیتونم نیام ... نمیشه فراموش کنم اون روزایی که با نهایت امید بلاگت رو باز میکردم تا از ناصر با خبر بشم ، روزی هم که براش بلاگ زدم فرداش اون رفت ....
این کامنت من شاید یه جور درد دل باشه آخه هیشکی از دور و وریام منو نمیفهمه که چرا اینجوریم ...
پس اجازه بده اینجا بنویسم ...
بنویسم که این روزا بهترین آهنگ واسه من (دعای ناصر) از آقای اسحاقه ...
بنویسم که الان با اون آهنگ و با بارون اشک دارم دکمه های کیبورد رو فشار میدم ...
بنویسم که حتی تا امروز هم امید داشتم ، دیوونگیه ولی میگفتم اگه خداس که مرده ها رو زنده میکنه ...
ولی امروز دارن میبرن تا اونو ، ناصریامونو ، اون حنجره آتشین رو ، اون صدای با صلابت رو به دستای سرد خاک بسپرن و دیگه هیچ امیدی نیس دیگه ناصریایی نیس ...
چیکار کنم ؟... اینکه اون رفته دیگه نیس برام قابل باور نیس

[ بدون نام ] یکشنبه 3 دی 1385 ساعت 01:02 ب.ظ

من ناراحت شدم زمانیکه شنیدم
اما امیدوارم با جده سادات محشرشود

[ بدون نام ] یکشنبه 3 دی 1385 ساعت 01:07 ب.ظ

هرچنداورفته ولی یادش نامش ترانه هاش هستن
وحالا بیاین باهم برای شادی روحش فاتحه ای بخوانیم

مسعود یکشنبه 3 دی 1385 ساعت 01:36 ب.ظ

سلام
من شنیدم فردا ساعت ۹ در فرودگاه بندر تشیع می شه در باغو
قطعه هنرمندان

مرتضی یکشنبه 3 دی 1385 ساعت 06:18 ب.ظ

بچه های جنوب لااقل شما نذازین مرد شرجیمون تنهابخوابه

ناصر جون خیلی خاطرتو میخام.

سروش یکشنبه 3 دی 1385 ساعت 07:00 ب.ظ

سلام
الان اینقدر حالم بده از این خبر توی این غربت. دارم صدای بم ناصر رو میشنوم دل من یه روز به دریا زد و رفت
پشت پا به رسم دنیا زد و رفت
زنده ها خیلی براش کهنه بودن
خودشو تو مرده ها جا زد و رفت حیف سالها دور بود از بندر ولی بود تا اومد بندر ..... این رسمش نبود این نامردیه این همیشه یاده مردم ایران میمونه خدا عادله.با این همه آشغال داره تو خیابونا وول میخوره دنیا شده یه زباله دونی . شرمتان باد. تسلیت به خانواده و دوستانش

حبیب دوشنبه 4 دی 1385 ساعت 08:30 ق.ظ

برای صدا و سیمای هرمزگان متاسفم که اینچین نسبت به این واقعیت تلخ بی تفاوت میباشد . تا زمانی که در قید حیات بود صدا و سیما هیچ آهنگی از او پخش نکرد(حتما آقایان میدانند منظورمان چه موقعی است) و حال که از دنیا رفت هم........... به خدا ناصر راحت شد. از دست این نامهربانیها

سحر دوشنبه 4 دی 1385 ساعت 03:07 ب.ظ

گویندکه ازدل برود هرآنکه ازدیده برفت
اما ناصریا هرگزازدل نرود یادوخاطرت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد