سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

گفتگو با احمد توحدی رییس انجمن موسیقی استان هرمزگان/ نشریه کیدی

     نشریه کیدی در نظر دارد از این شماره عملکرد نهاد‌های مرتبط با موسیقی را مورد نقد و بررسی قرار دهد . شاید تاثیر گذارترین آنها بر جریان موسیقی انجمن موسیقی استان باشد که خود این روزها بیش از هر نهاد دیگری مورد انتقاد اهالی این عرصه قرار گرفته است . برای اینکه یک جانبه قضاوت نکرده باشیم برای قدم نخست به سراغ رییس انجمن موسیقی استان" احمد توحدی" رفتیم و بسیاری از انتقادات مطرح شده را در قالب سوال از او پرسیدیم. شاید نکات بسیاری درلابه لای سخنان توحدی نهفته باشد!

                                   احمد توحدی : انجمن سد راه کسی نبوده و نیست.

بسیاری معتقدند موسیقی هرمزگان قابلیت جهانی شدن را دارد. نظر شما در این باره چیست؟

بله همین‌طور است شما می‌بینید امروز در گوشه و کنار دنیا از ملودی‌های ما استفاده می‌شود. خیلی از موزسین‌ها بدون اینکه نامی از منبع و ریشه موسیقی ببرند از این ملودیها استفاده می‌کنند. در کل بسیاری از موزسین‌ها رو آورده‌اند به این قضیه که از بکرترین ملودی‌ها در نقاط دورافتاده دست مایه‌های کارشان را بسازند.

با این حال چرا موسیقی هرمزگان هنوز در کشور خودمان به درستی شناخته نمی‌شود؟ و حتی آن را با موسیقی استانهای همجوار اشتباه می‌گیرند؟

خب بگذارید من قضیه را روشنتر بیان کنم؛ اهل فن و کسانی که با موسیقی سر و کار دارند این تفاوت را می‌فهمند و شاید دلیل این شناخت نادرست این باشد که خیلی‌ها از جاهای دیگر وقتی موسیقی‌شان را اجرا می‌کنند، ادعا می‌کنند که موسیقی بندری اجرا می‌کنند و این باعث می‌شود که مردم به اشتباه بیفتند. در یکی از اجراها همین مسأله پیش آمد؛ پیش از گروه ما یک گروه اجرا کرده بود به عنوان موسیقی بندری که بعد از آنها ما روی سن رفتیم و موسیقی واقعی بندری را اجرا کردیم و با استقبال مردم مواجه شدیم.

در موسیقی محلی ما دچار یک معضل هستیم، روز به روز این موسیقی بیشتر به فراموشی سپرده می‌شود، عملکرد نامشخص انجمن موسیقی دراین بخش هم به اعتقاد من دراین قضیه مؤثر بوده است.

خب ببینید موسیقی محلی از گستره و تنوع زیادی در این استان برخوردار است. ثبت و حفظ آن کار یک یا دو نفر و یک انجمن نیست. همۀ ارگانها باید فعال باشند؛ ادارۀ ارشاد، صدا و سیما، سازمان تبلیغات و... تا بشود کاری درخور انجام داد.

خب آیا تاکنون انجمن این خواسته را از ارگانها داشته و برنامه‌ای ارائه کرده است؟

بله، هرساله برنامه‌ها را به اداره ارشاد تحویل می‌دهیم.

نتیجه چه بوده؟ کاری شروع شده؟ امکاناتی گرفته‌اید؟

نه، خب اداره جواب داده که خودمان بخش پژوهشی داریم و این کار را دنبال می‌کنیم و نتیجه‌ی این پژوهش‌ها در اداره موجود است.

برمی‌گردیم به فعالیتهای گروههای محلی که روز به روز دارد کمتر میشود، فکر نمی‌کنید تمرکز انجمن بر روی یک گروه ـ نغمه هرمزگان ـ یکی از دلایل این قضیه باشد. بسیاری از گروه‌های دیگر در اثر بی توجهی دلسرد شده اند و...

برای انجمن گروه‌ها هیچ تفاوتی و برتری نسبت به هم ندارند. متأسفانه ما گروه محلی نداریم که منسجم و قوی کار کند، مطمئن باشید اگر گروهی باشد که خوب کار کند ما با آغوش باز استقبال می‌کنیم. چند بار ما گروه‌های دیگری به جای گروه نغمه به جشنواره‌های کشوری فرستادیم ولی جز سرافکندگی چیزی برای ما نداشتند، ولی گروه نغمه همیشه با افتخار برگشته است. در ضمن ما برای همۀ جشنواره‌ها فراخوان می‌دهیم ولی گاهی پیش آمده تنها یک گروه در استان به فراخوان پاسخ می‌دهد.خب ما هم مجبوریم همان گروه را بفرستیم.

باید در نظر بگیریم بسیاری از گروههای محلی که در استان کار میکنند اصلاً میانه‌ای با فراخوان ندارند و باید حضوری به اطلاع آنها رسانده شود.

خـــب ایــن دیــگر بر عهــدۀ اداره ارشــاد شهرستانهاست.

در همین بندرعباس چه؟

من نمیدانم کدام گروه مدنظر شماست ولی باور کنید درب انجمن بر روی همه باز است. تا کنون نشده کسی که موسیقی محلی کار می‌کند بیاید انجمن و از او حمایت نشود.

شاید بهتر باشد انجمن به سمت آنها برود، چون درواقع انجمن و موسیقی استان به آنها نیازمند است. یکی مثل غلام مارگیری که حتی اجراهای بین‌المللی هم داشته و چندین بار در جشنوارههای معتبر درخشیده ولی نه او و نه امثال او تاکنون در مرکز استان و با همت انجمن موسیقی هیچ اجرایی برای مردم همین استان نداشته‌اند.

غلام مارگیری سیستم کاری خاص خودش دارد. چند سال پیش ما می‌خواستیم او را برای یک اجرا به بندر بیاوریم، ایشان به ما گفتند برای رفت و آمد من یک اسب تهیه کنید تا بیایم، من ماشین سوار نمی‌شوم، بعد فهمیـدیم که آقا با هواپیما هم سفر کرده چه برسد به ماشین !

ولی هـمین چند وقت پیش در برنامه‌ای که میراث فرهنگی ترتیب داده بـود غلام مارگیری حضور و اجرا داشت!

بلــه، مـن هـم تعجب کردم، ایشـان با من نسبت فامیلی هم دارد و اصالتاً بندرعباسی هستند که ساکن آنجا شده اند، در برنامۀ ما هم هست تا در آینده از او هم استفاده کنیم. همانطور که در جریان هستید در آینده ای نزدیک ما جشنواره موسیقی ملل مسلمان حوزه خلیج فارس را داریم که یکی از گزینه‌های استان ما حتماً غلام مارگیری خواهد بود.

برای همین جشنواره بین المللی چه گروهی از استان شرکت میکند؟ و ملاک انتخاب چیست؟ باز هم نغمه؟

[باخنده] هنوز که زود است جناب! به موقع‌اش فراخوان می‌دهیم و کارها بازبینی می‌شوند. همان طور که گفتیم برای انجمن گروه‌ها یکسان هستند. بسیاری از گروه‌ها که از ما دلگیر می‌شوند به خاطر ناآگاهی شان از بخشنامه‌های موجود است. مثلاً گروهی که می‌خواسته از کر زنانه استفاده کند و...  مطمئن باشید ما آن چیزی را که سیاست کشور جمهوری اسلامی‌ایران است مو به مو اجرا می‌کنیم. آقایان هم بهتر است دید خود را بازتر کنند. درب انجمن همیشه به سوی همه باز است. بیایند تا ما به کمک ادارۀ ارشاد بتوانیم گره از کارهاشان باز کنیم، ولی در نظر بگیرند که خواسته‌هایشان با اطلاع از موقعیت، سیاست و دستورالعمل‌های مملکت باشد.

یکی از مسائلی که ایـن روزها مطرح شده تشکیل شورای جدید موسیقی و انحلال شورای قبلی بدون اطلاع آنان است.

شورا که اصلاً انتخابش دست ما نیست. اعضای شورا انتصابی هستند و از طرف اداره ارشاد به مدت 2 سال منصوب می‌شوند. شورای قبلی هم مدت زمان 2 سالش تمام شده بود.

عملکرد شورای قبلی را چطور ارزیابی می‌کنید؟ و البته شورای جدید که ابتدای راه است.

شورای قبل همیشه معترض بودند که امکانات کم است، اداره همکاری نمی‌کند، انجمن همکاری نمی‌کند، خب انجمن که که خود شما هستید. من البته به آنها هم خسته نباشید می‌گویم ولی دید آنها نسبت به انجمن و مسئول آن هم همیشه همین بوده استوقتـی قضیـه را از بیــرون و درون نـگاه کنیــم خیلی متفاوت استایــن شـورای جدیـــد فعـالیت بیشتـری دارنـد، یک سایت برای انجمن راه انداخته‌اند، بحـث آمــوزش را ارتقــاء داده‌اند. ما اکنون 9 کلاس آموزشی داریماعضای جدید هر روز در انجمن حضور دارند. این اعضای انجمن هستند که کارها را پیش می‌برند، مسئول انجمن فقط برای پیگیری نامه‌های اداری و جلسات است. به شورای جدید خیلی امیدوارم تا به امید خدا بتوانیم یک سری مشکلات را از پیش رو برداریم. دراین دو ماه ما امکانات را به روز کرده‌ایم و در کنار آن یک کمیته تحقیق و پژوهش تشکیل داده‌ایم، سعی می‌کنیم روابط با دیگر شهرستانها و استانها را بیشتر کنیم تا بتوانیم در تمام جشنواره‌ها شرکت داشته باشیم.

در قسمت آموزش که شما آنرا مطرح کردید هرساله در فصل تابستان انجمن این کلاسها را برگزار کرده است ولی چه پدیده و چهره ای از این کلاسها و دوره‌ها و فعالیت‌های انجمن سربرآورده است و این کلاسها چقدر بازدهی داشته‌اند؟

خب، الان در سطح کشور دهها خواننده ملی داریم، چهره‌هایی مثل بهترین نوازندۀ عود کشور مرتضی کریمی و کسی مثل سروش خرمی و فاضل پیش از اینجا پا گرفته اند.

ولی خواننده‌ها که اکثراً به صورت خودجوش کار کرده‌اند. همینطور مرتضی کریمی که من فکر میکنم عود را نزد برادرش آموخته!

بله درست است؛ انجمن نقش غیرمستقیم داشته است، خواننده‌ها هم در مقاطعی انجمن راه‌گشایان بوده‌است. انجمن هیچگاه سد راه آنها نشده و این خود عاملی برای پیشرفت آنها بوده‌است.

خب بگذارید یک اشاره ای داشته باشیم به دورههای آموزشی که در سالهای دور امور تربیتی با حضور شما و مرحوم روضه‌خوان ترتیب داده بود و همین خواننده‌های ملی و بسیاری از موزیسین‌های قوی امروز هرمزگان از هنرجویان آن دوران‌اند. چرا از تجربه آن روزها در دوره‌های آموزشی انجمن استفاده نشد؟

ما آنجا با امکاناتی که امور تربیتی داشت موسیقی میدانی کار می‌کردیم، با استفاده از سازهای بادی، این موسیقی با سبک‌های دیگر تفاوت دارد. سیاست ارشاد هم پرداختن به یک سبک موسیقی نیست. ما آن زمان از امکانات امور تربیتی استفاده کردیم و یک گروه که می‌توانست با گروههای بزرگ موسیقی میــدانی رقابت کند، تشکیل دادیم. بسیاری از نوجوانان و جوانان آن روز امروز جزو اساتید موسیقی استان هستند و بسیاری از آنها در رده‌های بالا مسئولیت دارند. البته این همت خود آنها بود. در کلاس یک راهنمایی و آموزش متوسط وجود دارد و اصل همت و استعداد و پشتکار خود شخص است. امروز ما گروههای پاپ زیادی در استان داریم که حاصل تلاش و فعالیت چندین سالۀ انجمن بوده است، ما از هیچ امکانی دریغ نکرده‌ایم.

 [بدون اینکه سوالی بپرسم آقای توحدی بحث مالی انجمن را پیش می‌کشد]

 کاری هنری جیب پرکن نیست. ظرف این ده سال ما دو اتومبیل شخصی‌مان را خراب کردیم و ده‌سال از عمرمان را گذاشتیم. چیزی هم نگرفتیم که خود را مشمول ذمه بدانیم. دو سالی هست که بابت مجوز اجرای زندۀ گروهها مبلغی دریافت می‌کنیم که این مبلغ صرف خرید کاغذ و سیم و پوست و سیتی‌سایزر و... شده است. بارها درمانده‌ایم و به طرف ارشاد رفته‌ایم و آنها هم در چارچوب اداره با ما رفتار کرده‌اند و صورت امکان از هیچ کمکی دریغ نکرده‌اند که همین جا، جا دارد از مدیریت و مسئولین اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی ‌استان تشکر ویژه داشته باشیم.

عملکرد انجمن در این چند ساله را برای ما شرح میدهید؟

گزارش عملکرد در دفاتر ثبت شده که یک نسخه از آن به شما میدهیم ولی به طورخلاصه از سال 75 با پیشنهاد استاد مرحوم روضه‌خوان و دوتن دیگر از دوستان آقای کمالی و آقای روان بنده به انجمن موسیقی آمدم و بدون هیچ امکاناتی انجمن را تأسیس کردیم و با همکاری هنرمندان استان توانستیم همۀ این عزیزان را دارای شناسنامه و کارت هنری کنیم. بیمه هنرمندان را برقرار‌کردیم. بیشتر گروه‌های استان در انجمن دارای پرونده هستند. یکی از مهمترین عملکردهای انجمن بازگشایی راه امرار معاش هنرمندان است. انجمن اجازه نداد این روزنه بسته شود. در این چند سال ما هرشب در چندین هتل در سطح شهر بندرعباس اجرای موسیقی داریم که الان در دیگر استانها به چشم نمی‌خورد. البته تهران را فاکتور بگیرید. موسیقی زنده فقط در بندرعباس و زیرنظر ادارۀ ارشاد، اماکن و با حمایت و مجوز این انجمن اجرا می‌شود.

جناب توحدی کمی از فعالیت موسیقی شخصی خودتان بگویید؛ از کجا شروع شد و چگونه ادامه یافت؟

علاقه من به موسیقی با دیدن گروههای موزیک نیروی دریایی آن زمان شکل گرفت و سعی کردم پس از دوره‌های مقدماتی در رشته موزیک استخدام شوم. دوران آموزش سختی داشتیم. یک دوره در آبادان و یک دوره در بندرانزلی و زیر نظر استاد اکبر حق کردار که از بزرگان موسیقی ایران بود، گذراندیم. پس از آن به خوزستان منتقل شدیم و علاقه شدید من به درامز باعث شد به عنوان نوازندۀ این ساز در اکستر آنجا مشغول به کار شوم و آموزش جاز را در همان جا در حد قبولی به پایان رساندم. سالهای آخر حضور در خوزستان برای یک گروه خارجی در هتل آبادان نوازندگی کردم تا سال 1351 که به بندر منتقل شدیم.

موزیک نیروی دریایی آن زمان تأثیر بسیار مثبتی بر جریان موسیقی استان داشته، از این جریان بگویید.

بله موسیقی پاپ بندرعباس با همین گروهها شکل گرفت برای اولین بار در سال50 توسط آقای‌توسلی، به همراهی مرحوم روضه‌خوان، سبزه غلامی، ماشاءا.... پورقنبری و آقای حسنی‌پور، اولین گروه پاپ بندرعباس شکل گرفت.

بعد که ما هم منتقل شدیم به دو گروه تقسیم شدیم؛ گروهها با این ترکیب شکل گرفت: مرحوم‌روضه‌خوان (کیبورد)، خسرو سبزه‌غلامی (ساکسیفون)، ماشاءا... پورقنبری (ترومپت) و بنده که درامز میزدم.

در سطح استان گروهها با حضور چهرههای درخشانی شکل گرفتند، کسانی مثل آقای علی علوی، محسن قاسمی، شهریار سفیری، احمد قاسم، مرحوم بلوچی، آقای پاکدامن، استاد مرحوم ابراهیم منصفی، آقای خواجهنژاد، حسین قدسی نژاد و پرویز طاهریشاد.

هنوز هم کارهایی که آن زمان توسط آن گروه‌ها ساخته شد، زمزمه می‌شود. پس از پیروزی انقلاب فعالیت گروهها متوقف شد و روز به روز حضور آنها کمرنگ‌تر شد.

پس از آن بنده و مرحوم روضه خوان به امور تربیتی آمدیم و آموزش جوانان را آغاز نمودیم. اکثر آن جوانان...

اگر حرف ناگفته ای باقی مانده بفرمائید.

هنرمندان این دیار به صورت خودجوش، با گذشت و کم توقع کار کرده‌اند و نام استان را برای دیگر مردم کشور تداعی کرده‌اند. خدا یار و نگهدارشان باشد. ما هم مثل این عزیزان خدمتگزار مردمیم، من سرباز همیشگی مردم هستم.

به هنرمندان بزرگواری که در سطح استان به صورت زنده اجرای برنامه میکنند سفارش می‌کنم همانطور که از طرف خداوند این ودیعه به شما داده شده، شما هم باید از مهربان‌ترین، محرم‌ترین، صادق‌ترین و خوش‌اخلاق‌ترین مردم باشید، خواهش من این است که جایی پا نگذارید که محل خماران باشد که خدای ناکرده آتش که گرفت تر و خشک باهم می‌سوزد.

از شما و کسانی که به یاد هنرمندان هستند هم متشکرم و برای همه عزیزان آرزوی موفقیت دارم.

من هم از شما برای قبول این گفتگو متشکرم.

........................................................................

منبع : کیدی ـ ماهنامه موسیقی هرمزگان ـ

نظرات شما در وبلاگ نشریه کیدی[لینک] در مورد هر یک از مطالب نشریه در شماره‌ی بعدی نشریه منعکس خواهد شد.

نظرات 65 + ارسال نظر
مانا جمعه 30 شهریور 1386 ساعت 10:38 ق.ظ

سلام
واقعا متاسفم که ایشان را برای مصاحبه انتخاب کرده ای البته گناهی نداری در جریان خیلی از مسائل نیستی ولی جهت اطلاع خدمتتان بگویم که مسبب اصلی دور ماندن ، رشد نکردن و منزوی شدن بسیاری از هنرمندان این استان فقط همین جناب و دارودسته مانند خودشان هستند.ببینید جناب صفا چرا نباید گروه موفقی مثل جهله در بندرعباس یک کنسرت آبرومند نداشته باشد چرا هنرمندانی مانند مارگیری ،رادمهر ،اشعری و ... در این استان برنامه نداشته باشند و فقط در برنامه های زشت اداری ظاهر شوند از ایشان بپرسید چرا در طول سال برای بالا بردن سطح علمی بچه ها یک کارگاه تخصصی (workshop) برای علاقمندان و موزیسین های استان(تئوری موسیقی ، آهنگسازی ، نوازندگی در سازهای مختلف ) تشکیل نمی دهید مگر هزینه این دوره ها چقدر می شود ؟ از ایشان بعنوان متولی موسیقی استان ! بپرسید چند نفر تحصیل کرده موسیقی در این استان داریم اصلا داریم ؟ والبته عملکرد ایشان کاملا مشخص است دو برنامه شب موسیقی و روز جوان آن هم با بدترین کیفیت و بدترین اطلاع رسانی در یک سال .آیا در دیگر استانها بعنوان مثال شیراز ،اصفهان ، تهران و... اینگونه است ؟آیا دعوت از چند گروه برتر و چند صاحب نظر و منتقد موسیقی در طول یک سال به نظر شما کار سختی است ؟ این بازده دارد یا اجراهای فالش نغمه ؟ این کارجوانان را علاقمند می کند یا نشستن در ارشاد و مجیزگویی مافوق . به هر حال متاسفم چون کار این آقا خوش رقصی برای مافوق و داد زدن در مراسم و بزرگ نمایی کردن کارهای انجام نشده است و دیگر هیچ .

سلام .
۱ـ حداقل چند سطر مقدمه مصاحبه را بخوانید شاید از درجه تاسفتان کم بشود . و اگر فرصت شد نگاهی به گفتگو هم بیندازید .چون چند تا از سوال هایی که مطرح کرده اید در گفتگو مطرح شده !
۲ـ انتخاب یک شخص برای گفتگو نه به منزله‌ی تایید آن شخص است و نه نفی او .
۳ـ رشد نکردن و منزوی شدن هنرمندان بیشتر از هر چیزی به خواست و اراده و عُرضه‌ی‌ خودشان مربوط است . چنانکه هست و می بینید
۳ـتحصیل موسیقی هم به ایشان ربطی ندارد.
۴ـبرنامه روز جوان خیلی بهتر از شب های موسیقی ایران بود که در تالار مجهز وحدت برگزار شد.فکر کنم همین هم بودنش به هر حال خیلی بهتر از نبودنش بود . مطمئنا شما اگر بنشینی و کاری انجام ندهی ، اشتباهی هم مرتکب نمی شوی!
۵ـ گروه جهله یا هر گروه موفق دیگری خودش باید بتواند کنسرت بدهد . چه ربطی به شخص ایشان دارد ؟ چطور یک گروه که نمی تواند یک کنسرت آبرومند برای خودش ترتیب بدهد را گروه موفق بدانیم؟
۶ـ من البته به عملکرد انجمن و رییس آن انتقاد دارم همانطور که در این گفتگو هم گوشه هایی از آن را می‌توانی ببینی ولی خود شما که می گویی کاری انجام نشده ، خودت چه کاری انجام داده ای؟ شما که در جریان خیلی از مسائل هستی چه کرده ای ؟ چند بار همین بحث workshop و ... را از ایشان درخواست کرده اید ؟ تا ما نخواهیم اتفاقی نمی افتد . ایرادات را در خودمان جستجو کنیم .

ازوم باشه جمعه 30 شهریور 1386 ساعت 11:25 ق.ظ http://azombasha.blogsky.com/

سلام..
٬٬۱ متأسفانه ما گروه محلی نداریم که منسجم و قوی کار کند ٬٬
ازم باشه که ..... همه لت و پارن.

٬٬۲چند بار ما گروه‌های دیگری به جای گروه نغمه به جشنواره‌های کشوری فرستادیم ولی جز سرافکندگی چیزی برای ما نداشتند، ولی گروه نغمه همیشه با افتخار برگشته است٬٬ منظور از سرافکندگی و افتخار چن ؟ ازم باشه یعنی
با دست پر باز گشتن.

٬٬۳اهل فن و کسانی که با موسیقی سر و کار دارند این تفاوت را می‌فهمند٬٬

ازم باشه .. خانم سیما بینا یکی از همین اهل فنن که هنو نادنت فرق بندری و موسیقی واقعی بندری .. چن.

٬٬۴مثلاً گروهی که می‌خواسته از کر زنانه استفاده کند و... مطمئن باشید ما آن چیزی را که سیاست کشور جمهوری اسلامی‌ایران است مو به مو اجرا می‌کنیم. آقایان هم بهتر است دید خود را بازتر کنند٬٬ ازم باشه که... کر زنانه خو
کول خو ازنن . لجکو دستار نسرشون . بی جه نابو بپ.
؟؟؟؟
٬٬۵شورا که اصلاً انتخابش دست ما نیست. اعضای شورا انتصابی هستند و از طرف اداره ارشاد به مدت 2 سال منصوب می‌شوند. شورای قبلی هم مدت زمان 2 سالش تمام شده بود٬٬

ازم باشه که شورا سمپلن.



مانا شنبه 31 شهریور 1386 ساعت 02:45 ق.ظ

و البته خلایق را هر چه لایق
۱- مصاحبه شما خواندن نداشت
۲- باز هم متاسفم البته از کسی که علی حبیب زاده را بت موسیقیایش می داند از این بالاتر انتظاری نیست ؟
۳- لازم است بدانید رشد و پیشرفت لازمه ان امکانات و شرایط است که خدا را شکر این آقایان به اندازه کافی در اختیار گذارده اند!
۴- اتفاقا کاملا به ایشان مرتبط است چون تحصیل در یک رشته لازمه آن شناخت کافی و ایجاد فضای مناسب برای کسانی است که دوست دارنددر این رشته تحصیل کنند
۵- قرار نیست من کاری انجام بدهم آقا . ضمنابنده بین بد و بدتر نظر نمی دهم در ضمن فکر می کنم شما اولین باریست که در تالار وحدت راه پیدا کرده ای پس عجولانه قضاوت نکن .
۶-لازم است بدانید گروه جهله و گروه های دیگر توانایی برگزاری اجرا را ندارند (به دلیل مسائل مالی ) و از انجاییکه در تمام کشورها برگزاری کنسرت بر عهده اسپانسر میباشد واین امر جز با اطلاع رسانی و ترویج موفقیت یک گروه (با توجه به حضور در جشنواره های معتبر اروپایی و داخلی)امکان پذیر نیست لطفا بگویید انجمن به اصطلاح موسیقی در این بین چه کار کرده اند؟
۷- ضمنا برایم جالب است بدانم که جنابعالی در روز چه مقدار از وقتتان را به موسیقی اختصاص می دهید (البته نه حبیب زاده و روهنده و ..) که خود را صاحب نظر و منتقد موسیقی محسوب کرده اید
موفق باشید.

سلام .
۱ـ مصاحبه خواندن نداشت ولی نوشتن داشت؟
برای من حتی اگر یک نفر آنرا بخواند کافی است. مطلق و کلی حرف نزنید که شما شما تمام مخاطبان من نیستید. شما یک نفرید . و البته برای من محترم.
۲ـ استاد علی حبیب زاده عشق من است نه بت.
۳ـ رشد و پیشرفت بیشتر از امکانات عرضه می خواهد و اراده.
۴ـما در اکثر رشته‌های هنری آدم تحصیل کرده نداریم . باز ایشان مقصر است؟ به نظر من ربطی به انجمن موسیقی ندارد . شاید ارتباط بیشتری به این جمله ی شما که گفته اید : "قرار نیست من کاری انجام بدهم آقا " داشته باشد.که اکثرا هم به همین خیال هستیم.
۵ـ قرار است چه کسی کار انجام بدهد ؟ انجمن موسیقی ؟ پس منتظر باشید تا کارها انجام شود. و شما هم حرف بزنید !
اولین یا آخرین فرقی نمی کند . من آنجا بودم دیدم و شندیدم و فراموش نمی کنم .
۶ـ باز هم تکرار می کنم گروه خودش باید عرضه داشته باشد و کنسرت اجرا کند. انجمن موسیقی که رسانه نیست بیاید اطلاع رسانی کند.
۷ـ هر چند سوالتان خیلی شخصی است و نیازی به پاسخ نمی بینم ولی جهت اطلاعتان باید بگویم که من از موسیقی چیزی نمی دانم. به صدای حضرت حبیب زاده و بعضا تحریر های محمد روهنده در کارهای قدیمی اش عشق می ورزم. خودم را منتقد و صاحب نظر موسیقی نمی دانم . من یک مخاطب عادی موسیقی ام که دوست دارم همین اندک چیزی را که می دانم انجام دهم . چرا شمایی که می دانید عمل نمی کنید؟ اگر هر کس هر آن چیزی که می داند عمل کند دیگر هیچ مشکلی نخواهیم داشت.

۸ـ آقا مانا ! نظرات شما در مورد حبیب زاده و گروه جهله برایم خیلی جالب است. البته نه به قصد مقایسه ی این دو بلکه برای مقایسه دیدگاه شما .
به هر حال هر کسی را برای کاری ساخته اند.

شیدا محمدی شنبه 31 شهریور 1386 ساعت 03:11 ق.ظ http://sheidamohamadi.com

اینجا که می ایم فکر می کنم هرمزگان نه در ایران که در جایی از جهان است با مقیاس همان دنیا.واقعا متحیرم از اینهمه نغمه و آواز زیبا که هدر می روند.اینجا اما یک حسن خوب هم دارد عکس های رنگی و شاد که انگار بندری می رقصند.نزدیکند.انگار تو هم جزوی از این دنیای جادویی هستی.

ساز کوبه ای شنبه 31 شهریور 1386 ساعت 09:30 ق.ظ

سیاورشن عزیز سلام چند پرسش ؟ آیا نوع موسیقیی که غلام مارگیر کار می کنند موسیقی محلی نام دارد ؟ ؟آیا نوع موسیقی گروه جهله موسیقی محلی نام دارد ؟ گروههایی که حال در زمینه موسیقی محلی هرمزگان در سطح استان فعالند توجه داشته باشید موسیقی محلی ... گروه چی چی پهروز میناب ، خلیج فارس بندرخمیر البته از نوع سرود دانش آموزی ، گروه محمد صدیق کمالی از قشم موسیقی از نوع جزیره ، گروه محمد منصور وزیری موسیقی که با یکدستگاه ریتم ساز نواخته میشود . آیا زدن نی انبان در کنار عود موسیقی محلی هرمزگان است ؟ آیا موسیقی جاسک موسیقی هرمزگان است ؟ آیا موسیقی حاجی آباد موسیقی هرمزگان است ؟ چرا واقعا به مسائل آن طور که هست نگاه نمیکنیم ؟ من شنیده ام گروه نغمه هرمزگان قصد شرکت در جشنواره موسیقی منطقه ای خلیج فارس را ندارد آیا این درست است ؟ که اگر این چنین باشد فاتحه خوانده شد . در جشنواره ملل مسلمان کدام گروه میخواهد از حیثیت موسیقی هرمزگان دفاع کند ؟ حتما بوشهری ها !
اما چند کلمه با مانا : چند گروه سراغ داری که در استان کارشان موسیقی محلی باشد ؟ چند گروه سراغ داری که سبکهای موسیقی هرمزگان را اجرا کند ؟ گروهی که نمیتواند کنسرت بدهد چه ربطی به بقیه دارد ؟ مگر اشعری با گروهی نوازندگی میکند ؟ من که تا حال ندیده ام . ایشان را از سازهایشان میشناسم تا نوازندگی شان .
در مجموع از تلاش شما سیاورشن عزیز قدر دانی میکنم موفق و سربلند باشی انشاالله .

پورکهندلی شنبه 31 شهریور 1386 ساعت 12:06 ب.ظ http://poemblog.blogsky.com

سلام
نشریه کیدی رو خوندم مطالب خواندنی خوبی داشت به خصوص گزارشات که نشان از تجربه گزارشگر بود که اطلاعات مفیدی را در گزارش جا داده بود اما خیلی از مطالب به خصوص صفحه آخر بیشتر به نظر می آمد که به یک قلم نوشته شده باشد و این برای تنها نشریه موسیقی هرمزگان می تواند یک ضعف باشد اما مطالب تاریخچه آن که به قلم آقای رضایی و دیگر نویسندگان بود بار اطلاعاتی زیادی داشت.

سعید شنبه زاده شنبه 31 شهریور 1386 ساعت 01:34 ب.ظ

سیاورشون یه مرتبه دربون و نکهبان و خلاصه هر کی تو ارشاد بندر هست یه مصاحبه باهش کن بزار توی وبت/ حیفه این عتیقه ها رو اینقدر معروف نکن موزهای دنیا میان میدزدنشون
ترا به هرکی دوست داری یه مطلب با حال از موسیقی و هنر بندر بنویس
کم کم دارم ازت نا امید میشما

سلام سعید عزیز ...این مصاحبه و مصاحبه های بعدی که در راهه در جهت پیدا کردن همون حلقه های گم شده ی موسیقی و هنر بندره که اگر وجود نداشته باشه ، رمق نداشته باشه نوشتن من از اونها یک چیزی شبیه افسانه از کار در میاد . همون چیزی که خودت قبل گفتی ؛ چیزهایی که در دنیا وجود ندارند !

چوک سورو شنبه 31 شهریور 1386 ساعت 09:27 ب.ظ http://suru.blogsky.com

با سلام وخسته نباشی خدمت سیای عزیز

قبلا تشکر کنم از پست قبلی شما که گزارشی بود از شب موسیقی هرمزگان و برای من گزارشات شما منبع خبری خوبی می باشد برای دنبال کردن رویدادهای هنری استان .
ما مصاحبه شما با اقای احمد توحدی یک چیز برای من حد اقل روشن نمود که موسیقی محلی هرمزگانی اگر می خواهد از امکانات دولتی در زمینه های مختلف استفاده کند باید در جهار چوب خاصی حرکت کند و مورد تائید اداره ارشاد و نظام باشد .
(درب انجمن همیشه به سوی همه باز است. بیایند تا ما به کمک ادارۀ ارشاد بتوانیم گره از کارهاشان باز کنیم، ولی در نظر بگیرند که خواسته‌هایشان با اطلاع از موقعیت، سیاست و دستورالعمل‌های مملکت باشد. )
دستور عملهای مملکتی ؟ چه ربطی به موسیقی محلی هرمزگان دارد ؟
البته نباید اقای توحدی مورد سرزنش قرار دهیم چرا که ایشان هم باید پاسخگوی کسانی باشند که نه تها با موسیقی هرمزگان بلکه با هر نوع هنر مستقل و غیر حکومتی ، مخالفند . اقای توحدی یا اقای سلیمان ایرانمنش می توانستد خدمت بیشتری به موسیقی هرمزگان بکنند ، اگر دستشان باز بود و مستقل عمل می کردند .
متاسفانه بعضی کارهای گروه نغمه که من دیده ام بیشتر سرود و اشعار مذهبی و میهنی بوده که ربطی به موسیقی محلی ندارد و جنبه تبلیغاتی دارد .

موفق بشی چوکو





سلام .ممنون . کجایی خالو کم پیدایی؟

خاک باک بندر شنبه 31 شهریور 1386 ساعت 10:12 ب.ظ

سلام سیای خوب وعزیز
باز هم نخسته ودست مریزا .با اجازه.
اقای مانا بطور خیلی خلاصه باید بعنوان یک بندری عادی وعامی خدمتت عرض کنم که استاد علی خان حبیب زاده عشق ما و احتمالن بت ما هم هستند اگر بدلایلی شما ایشان را قبول ندارید کاسه کوزه تان را بسر اقای سیاورشان عزیز ما خورد نکنید ایشان هم حق دارند مثل هزاران بندری دیگر به علی خان عشق بورزند احتمالن خود شما هم اگر بندری باشید زمانی و جائی با اهنگ های شاد علی خان سر کنگی ریخته یا زده اید .بله بندری ها احترام بیش کسوت ها را دارند و علی خان هم از این قاعده مستثنا نیست .سیا ورشان عزیز دمت خیلی گرم

سلام ... حبیب زاده یکی از خدایان موسیقی هرمزگانن به نظر مه !

مانا شنبه 31 شهریور 1386 ساعت 10:57 ب.ظ

جناب صفا
هدف هر هنرمند و روشنفکر بالا بردن سطح سلیقه و آگاهی عوام است نه ترویج سطحی گری و عقاید پوپولیستی حال چه در موسیقی ُ سینما و ... دوست دارم خوب فکر کنید و بعد پاسخ های عاقل اندر سفیه دهید شما ترجیح می دهید بعد از شنیدن یک موسیقی یا یک فیلم یا یک نقاشی وادار به تفکر شوید یا چند دقیقه بعد فراموش کنید شما ف با گوش کردن به روهنده و حبیب زاده دچار کدام یک از این حالات می شوید تفکر یا قر کمر ؟ موسیقی و صدای این آقایان که البته هیچ ارزش هنری ندارند تاثیری در ارتقا فرهنگ این خطه نداشته و ندارند البته من منکر وجود این نوع موسیقی نیستم به هر حال هر نوع موسیقی باید وجود داشته باشد ولی ارزش هنری ندارند .
در خصوص این آقایی که با آن مصاحبه کرده اید بپذیرید به رسمیت شناختن اینها بزرگترین خیانت است به موسیقی استان .و در خصوص گروه جهله و جناب حبیب زاده
گروه جهله توانست سازهای محلی را با سازهای کلاسیک تلفیق و با استفاده از ریتم های غربی و محلی موسیقی زیبایی را پدید بیاورد ولی آقای علی خان چی ؟
به هر حال بیشتر فکر کنید
در ضمن مانا اسم خانم است نه آقا
موفق باشید

سلام ...
۱ـ من در یک مورد به شدت با شما موافقم و آن اینکه مانا اسم خانم است و نه آقا !
۲ـ انگار دیگر دوست ندارید راجع به کلیت موضوع حرف بزنیم . و دوست دارید فضای گفتگو را به طرف کری های شخصی ادامه بدهید .
۳ـ شاید شما آثار حبیب زاده را هم نشنیده مورد لطف قرار می دهید چنانکه در مورد مصاحبه هم نخوانده نوشته بودید .
۴ـ قبل هم گفتم گفتگو با کسی نه تایید آن شخص و عملکرد اوست و نه نفی او . فکر نمی کنم این جمله چندان گنگ باشد .
۵ـبله من بیشتر فکر می کنم چون باید کار انجام دهم . شما که قرار نیست کاری انجام بدهید و فکر کردن و شنیدن و خواندن هم ...
۶ـ خیانت آن است که بتوانی کاری بکنی و قرار نباشد...
۷ـ از گروه جهله هم به خاطر ایجاد یک موسیقی زیبا متشکرم.

جورج یکشنبه 1 مهر 1386 ساعت 01:49 ق.ظ

با سلام.مانای عزیز یا شما از موسیقی بومی متنفر هستید یا تا حالا گوش نداده اید.علی حبیب زاده از افتخارات استان میباشند البته شما میتوانید گوش ندهید و به هیچ کسی هم بر نمیخورد ولی با این لحن راجب هنرمندی که بسیار زحمتها کشیده و باعث نو اوری در موسیقی بومی استان شده بطوری که اکثر گروههای محلی استان و گروه مورد نظر شما(جحله)هنوز در حال نشخوار نو اوریهای ۳۰ سال پیش حبیب زاده هستند.سیورشان عزیز شما هم لطفا وکیل مدافع انجمن نباشید.همین توحدی و دارو دسته اش ضربات بسیار مهلکی بر پیکر نحیف و بی دفاع موسیقی استان زده اند و پروندههای بی مورد و سرا پا دروغ را برای خیلی از هنرمندان موسیقی استان در حراست اداره ارشاد بوجود اورده که مانع بوده.در مثاحبه شما خیلی راحت دروغ گفته.مثال:شما سوال میکنید در قسمت اموزش چند نفر از کسانی که در انجمن اموزش داده اید نام ببرید.جواب توحدی:در سطح کشور دهها خواننده ملی داریم.که شما بسیار بجا میگید انها که بصورت خودجوش کار کرده اند.و ایشان میگوید همین که ما مانع نشدیم کمک کرده ایم.به نظر من تنها دلیل مطرح شدن هرمزگانیها در ایران مثل ناصر عبدالهی و دیگران هنر شان؛تحملشان وفرار از دامهای توحدی بوده است.متاسفانه اداره ارشاد هم از ادمهای زیر اب زن؛چاپلوس و تو خالی مثل توحدی هم تا امروز حمایت کرده.مانای عزیز راجب کنسرت گروه مورد نظر شما یا هر گروه دیگری خیلی سخت نیست به چند دلیل.۱:در وهله اول خود گروه باید اماده و خواهان کنسرت باشد.۲:سالن فرهنگسرای طوبا با سیستم صدا و نور برای گروه جحله کافی و رایگان میباشد.۳:تبلیغات هم با طرفداران سینه چاکی مثل شماو درج در روزنامههای استان برای سالن ۳۵۰ نفری چیز زیادی نیست.با تشکر از سیاورشان بابت همه زحمات.

سلام جورج عزیز ....من وکیل کسی نیستم ... نمی توانم تمام کاستی ها را به گردن انجمن موسیقی بیندازم . خود من و شما هم نقش داریم در هر اتفاقی که در اطرافمان می افتد.

سمانه از جاسک یکشنبه 1 مهر 1386 ساعت 03:25 ق.ظ

با سلام
منم موافقم وقتی قراره یک گروه نماینده استان باشه بهتره اون گروهی باشه که منسجم تر وآماده تره ولی از حق هم نگذریم که همیشه همه گروهها هم موجبات سرفکندگی استان را فراهم نکردند این بی انصافیه نمونه اش جشنواره موسیقی آیینی کشوری در اردبیل که گروه جاسک از بین ۴۸ گروه شرکت کننده مقام ۸رو کسب کرد اینکه یک گروه در اولین حضور خودشد میتونه ۴۰ گروه را پشت سر بذاره نشون میده اگه میدونی داده بشه مردش هم هست .
پاسخ:آیا موسیقی جاسک یا حاجی آباد موسیقی هرمزگانه؟ آیا یک مینابی یا یک جاسکی بندری هم میتونه باشه قطعا نه ولی حتما هرمزگانی هست جالبه که برنده دو دوره موسیقی استانی خلیج فارس جاسکی ها بودند وحالا داریم صداهایی مبنی بر اینکه این موسیقی بندر نیست میشنویم که درسته ولی موسیقی هرمزگان هست

ممنون .

ساز کوبه ای یکشنبه 1 مهر 1386 ساعت 12:00 ب.ظ

سمانه از جاسک سلام . منظور اینجانب از طرح سوالهایم این بود که بهتر نیست به اصل موضوع بپردازیم نه به فرع موضوع . متاسفانه ماچسپیده ایم به کوبیدن هم بجای حمایت از هم . اینکه آقای توحدی میگوید در سالهای قبل گروههایی رفتند به جشنواره و مقامی نیاوردند . دلیل بر این نیست که دارد به همه می گوید . ضمنا برگزیدگان دو دوره جشنواره موسیقی خلیج فارس تا آنجایی که من میدانم سال اول گروه چی چی پهروز میناب مقام اول گروه خلیج فارس بندرخمیر دوم و گروه نغمه بندعباس سوم . سال دوم گروه نغمه بندرعباس اول گروه خلیج فارس بندرخمیر دوم و گروه چی چی پهروز میناب سوم شدند . در هر دو سال از آقای محمد نوازنده به عنوان تک نواز ساز قیچک تقدیر شد . من هم مثل شما خوشحال شدم که گروه نوازنده برای استان کسب مقام کردندو به ایشان تبریک میگویم . متاسفانه تا چند حامی مالی پیدا نشوند موسیقی هرمزگان همین است که میبینیم و شاید از این بدتر هم بشود . بیایم بجای بازی با احساسات هنرمندان آنها را تشویق به ادامه فعالیتشان نماییم . مگر همین گروه هرمزگان نبود که در جشنواره بین المللی مشهد مثل تبعیدیها با آنها برخورد شد ولی با اجراهای قوی خود روی همه را کم کردند که در آخر مجبور شدند جایزه بهترین گروه محلی را به آنها بدهند . پس هرمزگان توانایی دارد و میتواند فقط مقداری حمایت لازم است . به قول سعید شنبه زاده به جای حرف زدن یه حمایتی کنید و یک کاست ملی از موسیقی ناب هرمزگان به جهانیان ارائه نماید . یا حق

وصال یکشنبه 1 مهر 1386 ساعت 12:13 ب.ظ

چرا ما همه چیز را از دید شخصی می بینیم ؟ چرا قبول نداریم این بنده خدایی که در انجمن موسیقی نشسته دستش بسته است ؟ چرا با حرفامون خون به دل این پیر موسیقی میکنیم ؟ چرا نمی بینیم که برای برگزاری یک مراسم باید دستش را پیش هر کس و ناکسی دراز کند تا بتواند یک مراسمی مثل روز جوان برگزار نماید ؟ ما در خانه نشسته ایم و انتظار داریم فرجی بشود . تا خود حرکت نکنیم هیچ اتفاقی نمی افتد . واقعا اگه قصدمان کمک به موسیقی استانمان است به همین انجمن موسیقی برویم و ایده هایمان را مطرح کنیم و اگر آنوقت نتیجه ای حاصل نشد غر بزنیم .

انجمن موسیقی همین کارهایی که باید انجام بدهد را انجام بدهد کافی است و نیازی به انجام ایده های تازه نیست !

انبا میناب یکشنبه 1 مهر 1386 ساعت 02:11 ب.ظ http://ambaminow.blogfa.com

سلام
نخسته
چه طوره سری به میناب هم بزنید
به روزم با یک مطلب از مردمان خوب و خونگرم و زحمتکش میناب
موفق باشی

مانا یکشنبه 1 مهر 1386 ساعت 03:27 ب.ظ

سلام
جناب صفا
در خصوص کلیت بحث ناگفته پیداست راه به جایی نمی برد چون یکشبه نمی توان تمام تفکرات متعصبانه و احساسی و احتمالا نوستالژیک شما را از بین برد پس بهتره ادامه ندهیم و البته من نیازی به کری های شخصی ندارم .
در خصوص آثار حبیب زاده باید به عرض تان برسانم اتفاقا بسیاری از آثار ایشان را بنده شنیده ام ولی هیچ وقت برایم جالب نبوده و نیست ببینید تفاوت دیدگاه های ما در نوع نگاه و برداشت ما از موسیقی است وهمچنین دوست دارم شما موسیقی ایشان را برایم تحلیل کنید .
آقای صفا
می دانید چرا فرهاد و یا تا حدودی فروغی در موسیقی ایران مورد احترام روشنفکران و هنرمندان جامعه هستند می دانید چرا کیارستمی و یا بیضایی مورد احترام جهانیان هستند می دانید چرا آثار بتهوون ُ باخ ُ شوپن موتزارت و .. هنوز تازگی دارندو زنده هستند میدانید چرا آثار پیکاسو -رامبراند -داوینچی و ...هنوز زیبا هستند می دانید چراترانه های ابراهیم منصفی هنوز زیباترینند می دانید چرا ویکتور خارا فرهنگ و موسیقی شیلی را تغییر داد وووو
دوست دارم جواب دهید ولی در یک جمله برایتان بگویم چون در پشت این آثار تفکر -خلاقیت و نوآوری و انتخاب صحیحی بوده است.شما هر چه قدر فکر کنی ولی کار درست نکنی فایده ای ندارد چون احتمالا سالهاست به خودت نپرداخته ای .در ادبیات سیاسی مفهمومی است به نام گذر معنای آن اینست
که باید عبور کرد از قیدها و سیاست های موجود .ببینید همه ما در یک برهه ای این آثار را شنیده و دیده ایم ولی باید از یکجایی بالاتر برویم که این میسر نیست مگر با مطالعه و شناخت .
جناب جورج
من از موسیقی محلی متنفر نیستم ولی این موسیقی که شما می فرمایید محلی نیست این موسیقی موسیقی مطربی است و هیچ جایگاهی ندارد .وگرنه موسیقی دوستک - باحبیب - حسینا بسیار پربار تر و پخته تر از این آقایان است ضمنا نوآوری آقای علی خان را لطفا توضیح دهید .
موفق باشید.

۱ـ بحث کلی ما راجع به مصاحبه با جناب توحدی و نقش انجمن موسیقی بر جریان موسیقی استان بود نه تفکرات و علایق من که شما سعی در از بین بردن آن دارید . نمی دانم تحمل افکار و عقاید متفاوت اینقدر برایمان سخت است که به خیال خودمان باید از بین ببریمشان !
۲ـ تحلیل موسیقی حبیب زاده تخصص می خواهد که من ندارم . من فقط لذت می برم . همان طوری که از شما از بتهوون و ... من هم با آثار حبیب زاده زندگی می کنم . این یک چیز خیلی شخصی است .
۳ـ مطالعه و شناخت البته که بسیار کمک می کند ولی تا به عمل نرسد ارزشی ندارد. حالا شما هر چقدر می خواهی بالا برو و گاهی به ما هم نگاهی بینداز.
۴ـ موسیقی حبیب زاده را هم بهتر از همه مخاطبان می توانند بگویند که مطربی است یا ... اگر مطربی بود که حداقل گروه جهله آنها را اجرا نمی کرد !

خوش باشید مثل تمامی زنبور های بی عسل!

مانا یکشنبه 1 مهر 1386 ساعت 08:35 ب.ظ

فقط متاسفم می خواستم بهت کمکی کرده باشم
شما هم خوش باشید با سرکنگی در حین گوش دادن به حضرت علی خان

اگر از بین بردن یک فکر را می شود کمک نامید که من را هم در تاسفتان شریک بدانید . و اگر فرصت بود و قابل دانستید یک بار دیگر از ابتدا نوشته های خودتان را مرور کنید و ببیند که چه کمکی هایی در آن نهفته است.
سرکنگی هم هنری است که از آن بی بهره ام . و الا چه سعادت و لذتی از این بالاتر که با ملودهای حضرت حبیب زاده سرکنگی بریزم .

[ بدون نام ] یکشنبه 1 مهر 1386 ساعت 08:46 ب.ظ

سلام
اسم و آدرس ندادم چون راههای شناسایی رو بلدی و حتمآ می دونی کی هستم. البته فقط در محیط وبلاگ ها همدیگه رو می شناسیم. واما بعد...
می خوام بدونم در تبادل لینک چه معیارهایی برات مهم بود که نکردی و نکردم.

سلام ... حافظه ... فرصت ...

مانا یکشنبه 1 مهر 1386 ساعت 11:45 ب.ظ

این دفعه را واقعا متاسفم
ببینید پسوند چی را معمولا برای روزنامه چی -خبرچی-گاریچی-سانسورچی و ... بکار می برند ولی متاسفانه برای شما مجبورم صفت وبلاگ چی را بکار ببرم چون اصلا توی باغ نیستید البته باز هم تکرار می کنم شاید تقصیر خودتان نباشد مطالعه کم -اطلاعات ضعیف - تحصیلات پایین و
به هر شکل موفق باشید
خدا نگهدار

اتفاقا این تنها یادداشت شماست که نیازی به تاسف ندارد . چون به چیزهایی اشاره کرده اید که من خود به آنها معترفم .اما ادعایی که من دارم کار است . در حد توانایی خودم . هر چند اندک . همان طور که گفتم هر کسی را برای کاری ساخته اند . بودن به از نبودن !
من وجود دارم مدرکم هم همین تاسف شما !
وامید حدا .

جورج دوشنبه 2 مهر 1386 ساعت 12:12 ق.ظ

مانای عزیز من فکر میکنم که شما ادم سفسطه بازی هستیدکه از این شاخه به شاخه دیگری میپرید.شاید سن شما قد ندهد ولی مردم با موسیقی دوستک؛حسینا و با حبیب هم میرقصیدند ومیرقصند.شاید شما با رقص مشکل دارید نه موسیقی.و شما لطفا موسیقی جحله را انالیز بفرمایید.با ذکر اثر؛ترانه سرا؛اهنگساز؛تنظیم کننده و خواننده.و اگر کسی لذت خود را از موسیقی افریقایی؛عربی؛هندی ووووووو با رقص نشان بدهد باز هم از نظر پرفسور مانا ان موسیقیها مطربی شمرده میشوند؟

سعید شنبه زاده دوشنبه 2 مهر 1386 ساعت 02:25 ق.ظ

مانا یه چیزهایی از موسیقی میفهمه،اما تجزیه و تحلیلش حسیه.
سیاورشون درباره گروه جهله و یا هر گروه موسیقی دیگه باید کنسرت رو براشون ترتیب بدن و نه اونها هم موزسین باشند هم برنامه گذار.
مصاحبه با یک آدمی که اصلا حق تصمیم گیری در سیاست فرهنگی یک استان نداره و همچنین سابقه درخشانی در موسیقی کشور به نظر مو زیاد جالب نیست.یه شخصی که در موزیک ارتش طبل بزرگ میزده و هیچ اثر هنری و موسیقی از ایشون در دنیا وجود نداره و بواسطه یک سمت که ارزشی در دنیای هنر نداره با هاش مصاحبه کردی. به نظر مو اول این آدمها باید بفهمند که موسیقی به این سمت های در پیت و کشکی ارتباطی نداره .درباره شخصی مثل مارگیری مثل اربابها حرف میزنه و هنوز نمیدونه که مارگیری از اساتید و مایه افتخار موسیقی ایرانه .این آدمها حس زیبایی شناسی ندارند و از اصل داستان خیلی دورند.
تو مختاری که از هر کس و هر خواستی مصاحبه بگیری و تو وب بزاری،اما اگر یکمقدار به کامنت ها توجه کنی متوجه میشی که افرادی کع برات کامنت میزارن و به اینجا سر میزنن آدمهایی هستند که یه چیزهایی میفهمند و یه مرتبه از حضور این آقای انجمن موسیقی شوکه میشن،البته توقع زیادیه ولی فکر کنم جای اونی که بخاطر هنرش شلاق خورده بود بیشتر خالی باشه تا این آقای انجمن نا کجا آباد که اسمش در قوطی هیچ عطاری نیست.
زمان شاه سرود شاهنشاهی مینواخته حالا هم مارش سر زد از افق طبق موازین جمهوری اسلامی

اگر همین مصاحبه نبود شما از کجا متوجه می شدی که ایشان چفدر حق تصمیم گیری دارد و غیره ...

هنوز هم فکر می کنم انتخاب خوبی بوده و مصاحبه ی خوبی هم از کار در آمده ...چرا که هدفی را که دنبال می کردم در آن یافته ام ... به وجود آمدن همین چراها . هر کس به چرایی برسد به چگونگی هم می رسد ... هر چند می شد این گفتگو بهتر از این هم باشد ...

در مورد کنسرت گروه ها این برنامه گذار ها ربطی به انجمن موسیقی دارن ؟ یا خود گروه ها باید همچین آدمهایی رو پیدا کنن ؟

باور کن دمای هوای بندر هیچ ربطی به انجمن موسیقی و رییس آن ندارد ولی خیلی ها را اگر بشنوی تا همین جا هم پیش می آیند.

متشکرم .

راپورت خبرنگار دوشنبه 2 مهر 1386 ساعت 11:19 ق.ظ http://raportkhabarnegar.persianblog.ir

سلام به روزم سر بزن منهم با نظر این ناشناس موافق می شه بگی در تبادل لینگ چه چیزی برایت مهم است ؟

محتوا ...به روز بودن ...لینک هرمزگانی ها ! به علاوه همان حافظه و فرصت که قبل گفتم .

سینا سا یه بانی دوشنبه 2 مهر 1386 ساعت 03:07 ب.ظ http://www.sina-s.blogsky.com

سلام
خسته نباشی.
راستش من از کافی اومدم صفحه شما رو توی کول دیسک ذخیره کردم بعدن بخونم چون حجم مطالب بالاست.
اما نگاهی به تیدر ها انداختم.
موضوع بسیار جالب و سوالات هم جالب هستش حتما از این مطالب استفاده خواهم کرد منم با شعر خوانی به روزم.

مانا دوشنبه 2 مهر 1386 ساعت 03:16 ب.ظ

جورج عزیز
ابتدا اینها را تصحیح کن تا برسیم به الباقی قضایا
جهله نه جحله
راجع به نه راجب
مصاحبه نه مثاحبه
در خصوص گروه جهله باید به عرضتان برسانم من وکیل مدافع آنها نیستم اتفاقا ترانه های آنها بسیار ضعیف است تنها نقطه قوت آنها نواوری (استفاده از کوزه به جای سازهای کوبه ای ) و تلفیق آن با سازهای کلاسیککه نتایج آن نیز در جشنواره های معتبر دیده شدوگرنه موسیقی آنها موسیقی مورد علاقه من نیست بلکه کار آنها ارزشمند استبه لحاظ هنری.
در خصوص نواوری اقای علی خان دوست دارم برایم توضیح دهید چون در ۳۰ سال پیش گروه های زیادی در بندرعباس این موسیقی را ارائه می دادند و جهت اطلاع در ۳۰ سال پیش ابراهیم منصفی بهمراه مسعود پاکدامن و حسام نقوی با استفاده از دو گیتار زیباترین ترانه های محلی را با موسیقی که
رگه هایی از بلوز و تا حدودی کلاسیک را داشت ارائه کرده اند نه آقای علی خان
در خصوص رقص باید بگویم رقص یک هنر است نه لودگی .با موسیقی فلامنکو اسپانیا یا موسیقی ایرلند یا امریکای لاتین زیباترین رقص ها انجام می شود با هنرمندی رقاص. ولی موسیقی حبیب زاده فقط برای رقاصی ساخته می شود آن هم نه رقص هنرمندانه بلکه برای تخلیه و هیچ ارزش هنری ندارد چون ان مفهوم رقص را ندارد و به درد عروسی می خورد
و موسیقی باحبیب یا دوستک اصالت دارد و مفهوم .و از وجود آنها برمی اید و اگر هم رقصی است یا برای درمان است یا از سر شوق.
ضمنا موسیقی افریقا -هند- عرب هم خوب و بد دارد شما در آفریقا سلیف کیتا در هند راوی شانکار یا .. دارید که قابل مقایسه با گروه های پاپ آفریقایی یا هندی و عرب نیست .البته شاید زیاد فیلم هندی نگاه می کنید
ضمنا برای تحلیل موسیقی یک گروه باید یا کل گروه را آنالیز کرد یا یک اثر مشخص نوشته تان تصحیح کنید البته بدون غلط املایی.

موفق باشید

با درود ! هر چند نوشته‌ی شما خطاب به آقای جورج است ولی برای من چند سوال پیش آمده که اگر امکانش بود این بار به جای طفره رفتن و پریدن به شاخه‌ای دیگر و در مقابل هم قراردادن نام‌هایی که همه به هنر آنها ایمان دارند، به موضوعات مطرح شده بپردازید.

۱ـ نوآوری یعنی چه؟ آیا پیش از گروه جهله در جایی از دنیا از سفال به عنوان ساز ضربی استفاده نشده است‌؟

۲ـ واژه‌ی تلفیق در موسیقی چه وقت به کار برده می‌شود؟ آیا تغییر دادن ساز کوبه‌ای و استفاده‌ی آن در کنار ساز کلاسیک تلفیق محسوب می‌شود‌؟ اگر تفیلق است تلفیق چه چیزی است؟ تلفیق موسیقی محلی با موسیقی کلاسیک ؟! آیا استفاده از یک ساز کلاسیک به هر شکلی می تواند با ارزش باشد. و اصولا آن موسیقی هم تلفیقی نامیده می‌شود؟

۳ـنتایج جشنواره‌های معتبر چه بوده است؟

۴ـآیا جهله به خاطر تلفیق این سازها به جشنواره ها راه یافته؟ آیا اولین اجراهای جهله در جشنواره‌های بین المللی هم به‌همراهی سازهای کلاسیک بوده است؟

۵ـ آیا این تنها نقطه‌ی قوت جهله (البته به نظر شما) تا کنون توسط گروه‌های دیگری به نحوه مطلوب‌تری امتحان نشده است؟

۶ـ آیا موسیقی حضرت حبیب‌زاده مشابهی در موسیقی هرمزگان داشته و یا دارد ؟ لطفا اگر موردی هست ذکر کنید.

۷ـ در موسیقی بندرعباسی از چند نوع ریتم استفاده می‌شد؟ آیا تنوعی در ریتم‌ها دیده می‌شد؟ آیا کوک کردن عود با جفتی قبل از این حضرت انجام شده بود؟ و ...

۸ـ آیا ابزار و یا ملاکی دارید که بدانید کدام موسیقی برای چه چیزی ساخته شده است؟

۹ـ چه کسی تشحیص می‌دهد کدام رقص به درد کجاها می‌خورد؟ آیا شما می‌توانید نظر خود را به همه تعمیم بدهید؟ یا فکر متفاوت همه را از بین ببرید؟

۱۰ـ چه تفاوتی بین رقصی که به همراه موسیقی حضرت حبیب‌زاده و دوستک انجام می‌شده، وجود دارد؟

۱۱ـ از مقایسه‌ی حضرت حبیب زاده و "حضرت منصفی" به چه چیزی می‌شود رسید؟ آیا نوآوری یکی از این دو ارزش دیگری را کتمان می‌کند؟

۱۲ـ آیا نقطه‌ی قوت موسیقی "حضرت منصفی" داشتن رگه‌هایی از موسیقی کلاسیک و بلوز است؟ البته از نوشته‌ی شما اینگونه بر می‌آید که شما اینطور می‌پندارید.والا به نظر من قوت موسیقی این حضرت آن بود که آن موسیقی بیش از هر چیزی، موسیقی ابراهیم منصفی بود.



نکته جالبی که در حرف‌های شما دیده می‌شود. گریزهای به ظاهر زیرکانه و بی‌ربطی که شما را از ادمه بحث اصلی نجات می‌دهد . گفتگو با احمد توحدی را با طعنه‌زدن به علاقه‌ی من به حضرت حبیب‌زاده ، نام بردن از گروه جهله و (سپس گفتن اینکه موسیقی آنها مورد علاقه‌ی من نیست) و این بار نام بردن از پاکدامن و رامی (و چه بسا پس از این گفتن اینکه اینها هم البته ایراداتی در کارهایشان دیده می شود و ...)

این بازی با کلمات خیلی وقت است کهنه شده.نام‌هایی که برای ما عزیز است را دست‌آویز پیروزی خود در گفتگو نکنید. اگر خود چیزی در چنته دارید رو کنید تا ما هم از شما لذت ببریم و یاد بگیریم. والا اینکه بهتوون بتهوون است و داوینچی داوینچی را همه می‌دانند.

خاک باک بندر دوشنبه 2 مهر 1386 ساعت 04:56 ب.ظ

با سلام به سیای عزیز
اقای برفسور شنبه زاده این دفعه هم مثل دفعات قبل بدون اطلاع کامل و بی منطق یه چیزی بروندی این اقایون که بقول شما طبل بزرگ در ارتش شاهنشاهی میزدند باند و گروه موسیقی غیر شاهنشاهی و شخصی هم داشتند که در جشن ها عروسی ها و مراسم شخصی ومردمی شهروند های ما را شاد می کردند ولی شما احتمالن همشهری خودتان مرحوم بخشو را میشناسید ومنهم خیلی به او احترام میگذارم ولی او هم زمانیکه واحد میگرفت دعا و ثنای شاهنشاه و خاندانش میکرد ولی هنوز بخشوی عزیز در قلب بوشهری ها میباشد و این عزیزان هم که بقول شما طبل بزرگ میزدند برای ما محترمند اگر بهتر از بقیه نباشند بد تر هم نیستن و فراموش نکن ما جائی زندگی میکنیم که هنر وهنر مند هم مثل مطبوعات و ورزش وسایر بدید های اجتماعی زیر منگنه میباشد جائی که نصف جمعیت کشورش (بانوان)حق ورود به استادیوم را ندارد و یک بانو نمیتواند در مکان های عمومی اواز بخواند همین طبالان طبل بزرگ نعمت میباشند .بندر نبو جون بی چمن.سیا دستت درد نکنت تا هو هفت سر با هات هستم

عبدی دوشنبه 2 مهر 1386 ساعت 06:12 ب.ظ

من فکر میکنم کار سیاورشان یه روشنگری کرده؛وسیاورشان تونسته ماهییت کسی که ۱۰ تا ۱۵ سال در انجمن موسیقی منزل کرده ؛ به خیلی از کسانیکه اقا رو استاد استاد میکنن نشون بده.مخصوصا مردم عادی رو اگاهی داده.لطفا مصاحبه را با دقت و حوصله بخونید.مانا هم به نظر من قاطی کرده بیخیالش.اقای شنبه زاده اگه فرصت دارند راجب فیش تکنیک اگاهی بدند.دستت سیا طلا

سمانه از جاسک سه‌شنبه 3 مهر 1386 ساعت 12:48 ق.ظ

کاش باز میتونستیم ناصر رو تجربه کنیم......
بعد از هجرت ناصر همه دوست ویار شفیق ناصر شدند ولی تا بود خیلی نمیتونستن تحملش کنن مثل(بعضی از تهرانی ها وبعضی هرمزگانی ها)ما باید به فکر تقویت خودمون باشیم برای هم باشیم تا چرخ موسیقی هرمزگان بچرخه (یه کمی اتحاد بیشتر).......
ناصر حلقه مفقوده موسیقی هرمزگان بود چون اون چیزی رو می خوند که میتونست دل رو بلرزونه ........
آقای توحدی هم جزء پیشکسوتهای موسیقی هرمزگانه شاید وقتی قدرش رو بدونیم که خیلی دیر شده باشه اینها بدون هیچ چشم داشتی دارن خدمت میکنن منصف باشیم سیاورشن عزیز از مصاحبه ات واقعا ممنونم

سبزه پری سه‌شنبه 3 مهر 1386 ساعت 04:55 ق.ظ

سلام سیاورشن جان
کوتاه بیا بابا اینقد این مانا خانومو حرص نده با این جوابای باحالت!!!

سروش سه‌شنبه 3 مهر 1386 ساعت 09:33 ق.ظ

سلام بر سیاورشن عزیز.
بعد از چند روز پیگیری نظرات دوستان امروز تصمیم گرفتم منم نظر خودم رو بگم.
جالبه تمام نظراتی که می بینیم کوچکترین ربطی به موضوع اصلی بحث نداره.یه آدم بی منطق که داره سنگ گروه جهله رو به سینه می زنه که نه تنها باعث مطرح شدنش نشده بلکه باعث خرابی وجهشونم شده.یا افراد دیگه ای که هر کدوم یه در گیری خاصی دارن مثلا اون آقای مثلا بوشهری که کنار گود نشسته و میگه لنگش کن و مطمئنم با دیدن این کامنت اولین کاری که میکنه می نویسه (برات متاسفم سیاورشون تو دیگه داری بی مزه میشی!)
ولی خداییش بیایم یه کم فکر کنیم که چرا بطور مستمر یه نفر تصمیم می گیره تمام مطالب چند ماه اخیرش رو به موسیقی استان اختصاص بده؟یعنی سیاورشن هیچ مطلب دیگه ای برای نوشتن نداره؟
آیا هر مطلبی چاپ میشه یا هر کاستی که به بازار می یاد دارای مهر تاییده؟
مطمئنا جواب نه خواهد بود.پس چرا ما سعی می کنیم که به زور بگیم که سیاورشن داره توحدی رو تائید می کنه.انگار هنوز دوستان ما اصل مصاحبه رو نمی دونن.یا برعکس می دونن و خودشون رو زدن به اون راه.
من طرفدار هیچ باند و فرقه و گروهی نیستم ولی دلم برای استانم می سوزه.هر روز که این مطالب رو می خونم از خودم می پرسم نکنه دیگه سیاورشن ننویسه؟
که البته حق هم داره وقتی برای جماعتی می نویسی که از درک چارچوب کار تو عاجزن چه امید و دلگرمی به نوشتن!
سیاورشن عزیز برای همه چیز ممنون.

سعید سه‌شنبه 3 مهر 1386 ساعت 11:48 ق.ظ

خسته نبی دوست خوب مه
خوبی گل باغ.....
این کامنتا رو که می بینم درکت می کنم و می دونم برای اینکه یه کاری برای شهر و استانت بکنی چقدر زحمت می کشی وبرات آرزوی موفقیت می کنم.
وقتی نوشته های آقای شنبه زاده و مانا و بقیرو دیدم خیلی برام جالب بود ...نمی دونم اینا کجا زندگی می کنن و دارن چیکار می کنن وچه مدرکی دارن که اینجوری درباره یه آدم که شاید تو زمان خودش هنرش مورد توجه بوده ویه نقشی تو هنر داشته و یه عده ای از وجودش استفاده می کردن صحبت می کنن مگه دنیای هنر مدرکی از کسی می خواد که اینا اینجوری تفسیرش می کنن دنیای هنر مال همست و جای خاصی نیست آقای شنبه زاده !!.جایی که همه توش جا دارن . .و هر کسی به اندازه علمی که داره از این دنیا بهره می بره و کیفور میشه حالا یکی با طبل بزرگ یکی با نی هنبان ... درسته که هر کسی نمی تونه تو هنر سرپرست یه گروه هنری یا جامعه هنر باشه ولی بعضی وقتا تصمیم گیری رو از ما می گیرن و به ما اجازه نمی دن حرفی بزنیم و ما نباید همدیگرو زیر سوال ببریم ولی بازم میشه کاری کرد و نباید یکی رو اینجوری کوچکش کنیم .
.و در آخرمی خواستم از جناب شنبه زاده و ......خواهش کنم که قبل از حرف زدن درجه هنریشونو بگن و لطف کنن بگن که هنر به کجا ختم میشه و لطف کنن یه شناسنامه ای از خودشون تو وب بزارن شاید ما بی خبرانیم ...........

آقای شنبه زاده :

دلم کاسه ی تشن کوره ی خورنگن
تفنگ جیگرم صد پاره سنگن

از دست کسایی که نمی زارن موسیقی پیشرفت کنه و بجای آزاد گذاشتن انتخاب مدیران موسیقی از طریق اهل هنر خود به انتصاب می پردازند. !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ترسم این قوم که بر درد کشان !!!!!! می خندند در سر کار خرابات کنند ایمان را

فرناز سه‌شنبه 3 مهر 1386 ساعت 04:18 ب.ظ

ببین چه شری به پا کردی ها !

مانا سه‌شنبه 3 مهر 1386 ساعت 08:52 ب.ظ

آقای سعید
در بندر عباس و داریم ماهیت یکسری افراد متملق که نه تنها در ارتقا هنر این خطه نقش نداشته اند بلکه به قهقرا کشانده اند را رو می کنیم به اندازه توانمان البته اگر افرادی مثل شما بذارند ضمنا نی انبان نه نی هنبان
جناب عبدی
بی خیال نباش خوب نیست توضیح بده
استاد سروش
وجهه هنری یک گروه یا یک فرد با تایید و تعریف من و تو خراب نمیشه .بلکه آثار آنهاست که دیگران در مورد آنها قضاوت وبه آنها وجهه و ارزش می دهد.

سعید شنبه زاده سه‌شنبه 3 مهر 1386 ساعت 09:19 ب.ظ

به جناب خاک باک بندر،شما میتونید از هر شخصی فقط بخاطر همشری بودن دفاع کنید،اما بنده هیچوقت اینکار رو نمیکنم.اینجا بحث انجمن موسیقی و موسیقی یک منطقه از کشور ایران مطرح شده،اول اینکه این انجمن های موسیقی که وابسته به ارشاد هستند و انتصابی هم میباشند و نه انتخابی از طرف اهل فن در هر منطقه،هیچگاه نتونستن کار مفیدی انجام بدن و بجز ایجاد مشکل برای هنرمندان هر منطقه چیزی رو به ارمغان نیوردند.حالا شما بگو بنده اهل بوشهرم و بخشو چنین و چنان و دیگری از بوشهر اینطور و آنطور،فکر کنم بی ربطه با این داستان مصاحبه و مطالب بنده.
موسیقی اصیل هرمزگان ناشناخته باقی مونده و هنرمندان اصیلش دارند با فقر دسته و پنجه نرم میکنند.شما اگر اساسنامه این انجمن رو مطالعه کنی متوجه میشی که دیگه لازم نیست حرف رییسش رو بشنوی.اون سیستمی که نمیزاره بانوان به استادیوم برن همین آقا رو مسول انجمن کرده.
جناب آقای عبدی درباره فیش تکنینک توضیح بیشتر خواسته بودند.فیش تکنیک،شامل لیست تمام لوازم مورد نیاز بر روی صحنه و پشت صحنه میباشد.از قبیل تعداد میکروفون و مونیتور و یا مثلا صندلی و غیره. و حتی مواردی که خیلی ساده به نظر میرسه ولی مورد نیاز مثلا بطری آب روی صحنه.
معمولا یک گروه حرفه ای باید ابعاد صحنه و نقشه صحنه رو از برنامه ریز دخواست کنه و از قبل بدونه کجا میخواد اجرا کنه.
متاسفانه بدلبل اینکه اغلب گروههای موسیقی ایران نیمه حرفه ای هستند(نه از نظر توانایی اجرا بلکه از نظر شغلی)و موسیقی کار ثابت آنان نیست و شغل دوم اوناست و هرزگاهی برای مراسمی دعوت میشن،کمتر این مسایل رو رعایت میکنند و کمتر گروهی رو دیدم که بدونه برای اجرا به چه چیزی نیاز داره و همیشه از این بایت اجرا لطمه خورده.
و خدمت آقا سعید،بنده سعید شنبه زاده اهل بوشهر،نوازنده نی انبان و نی جفتی و دمام و رقصنده هستم.در حال حاضر جدای از اجرای موسیقی بوشهر و فعالیت در زمینه معرفی این موسیقی دانشجوی سال چهارم موسیقی در کنسرواتوار ناسیونال کرتی فرانسه هستم.ساز تخصصی بنده در کنسرواتوار ساکسفون است.از سال ۱۹۹۱ میلادی تا کنون در تمامی اروپا،امریکا،کانادا،برزیل،استرلیا و نیوزلند،سنگاپور و... اجرا داشته ام.در سال ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۷ استاد مهمان دانشگاه تورنتوی کانادا بودم.پنج سالی در جزیره کیش مدیر خانه هنر و موسیقی این جزیره بودم و مدیر مدرسه موسیقی بین المللی که در این جزیره بنیان گذاشتم و مدرسین با درجه دکتری از کنسرواتوار کمیتاس ارمنستان در اونجا تدریس میکردند.و همچنین متشکل کردن نوازندگان بومی در جزیره کیش و در این مدت فرصت بسیار خوبی بهم دست داد که بیشتر با شیوه نوازندگی در هرمزگان و موسیقی هرمزگان آشنایی پیدا کنم،چندین سفر به بندر عباس داشتم و با چند نوازنده خوب عود آشنا شدم مثل مرشد و حسین خان.
آخرین سفرم به بندرعباس سه سال پیش بود که فیلمهای زیادی گرفتم و یک هفته ای در بندر عباس و میناب بودم و در بندر در محله لوطی ها با نوازنده های لوطی آشنا شدم و با هاشون ساز زدم البته یک از اونا در کیش در مجموعه ما فعالیت موسیقی میکرد به نام اسحق که از نوازنده های بسیار توانای سازهای ضربیه.
خدمتت عرض کنم که الن هم سخت دارم روی موسیقی بوشهر و آبادان و هرمزگان و شیوه های نواختن نی جفتی و نی انبان در این مناطق و شباهت ها و تفاوتهاش کار میکنم.
در پایان این وب لاگ برای کاری که دارم انجام میدم منبع خوبیه هر چند که بعضی وقتها مو هم باز میرم توی فضای دیگه و از اصل موضوع بدور میشم.دلم میخواد که فضایی باشه که تجربه بیشتر رد و بدل بشه،خیلی وقتها بهم توهین میشه،که برام عادیه چون اگر در چنین محیطی حضور پیدا میکنی باید پی همچی بخودت بمالی ولی از بودن با شما خوشحالم و توی غربت حتی اگر از هموطنت هم توهین بشنوی بازم کلی درس میگیری و خلاصه زندگی بیشتر معنی پیدا میکنه.
اینجا که میام دلم میخواد برگردم ایران و بیشتر کار کنم و بیشتر انرژیم اونجا صرف کنم،اما دست مو کوتاه و خرما بر نخیل.
سعید عزیز اگر زیاد از خودم گفتم میبخشی چون خودت سوال کرده بودی.امیدوارم که کافی بوده باشه.
اما سیاورشون عزیز پیشنهادی دارم برات بد نیست هرزگاهی آثار هنرمندان موسیقی جنوب رو به نقد بزاری و مو هم یادم نرفته که باید آخرین کارهام رو برات بفرستم و خوشحال میشم به نقد بزاری تا از نظر دیگران مطلع بشم.

سلام سعید عزیز .
در مورد پیشنهادت باید بگم که به زودی این کار رو شروع می کنم. منتظر رسیدن کارهات هستم. هر چند برای نقد فضای گفتگوی مناسب هنوز ایجاد نشده ولی به هر حال باید اینقدر با هم حرف بزنیم که درست بشه ...

هومن جمعه 6 مهر 1386 ساعت 03:26 ق.ظ http://www.nasserabdollahi.blogsky.com

سلام سیاورشن.
اولا تبریک.من هم به آن چیزی که تو دنبالش بودی رسیدم با این پست!!.
این بحث خیلی جاها مفیده.
جناب سعید شنبه زاده.بعضی مواقع به گونه ای صحبت میکنند که آدم حس میکنه کینه شخصی با طرف مقابل داره.
اینچنین نیست.چون ایشون زحمت کشیده تا به اینجا رسیده.و دلش برای هنر اصیل میسوزه.امیدوارم کسی دچار این اشتباه نشه.
یکی از معدود هنرمندان ایرانیه که از شبکه های معتبر خارجی کارهای او پخش شده و برای هنر ایران افتخاره.ایشون صاحب تجربیات زیادی هستن که اگر بیان بشه به نفع هنر استانه.(تجربیات ایشون و دانش ایشون ارزشه و نه سلیقه ی سعید).درسته که هرمزگانی نیست اما شناختی داره نسبت به موسیقی این خطه که ان شا الله بیشتر هم میشه.
من خودم برای سعید عزیز احترام قائلم.
اما آقای شنبه زاده بعضی اوقات خیلی صریح و گاهی هم بیش از حد من حس میکنم سلیقه خودش رو فقط در نظر میگیره (باز هم میگم من) و دوست داره تحمیل کنه.
اینجا هم باز این مطلب رو که هنر سلیقه خیلی مهمه فراموش کردید آقای شنبه زاده".این آدمها (توحدی).
حس زیبایی شناسی ندارند و از اصل داستان خیلی دورند
سعید شنبه زاده عزیز موسیقی و اینکه کی چی گوش میده و چی رو باید گوش بده یک مسئله ی شخصیست.مانند مذهب یا اعتقادات او راجع به خدا و خیلی چیزهای دیگه.
در ضمن خیلی چیزها هست که در کلاس درس و اجراهای متعدد بدست نمیاد.شاید کسی که در یک محیط بزرگ میشه ذاتا خیلی چیزها رو داشته باشه که کسی که اونجا نبوده با ده ها سال تحقیق با حتی علاقه زیاد هم به دست نیاره.و مطمئن باش سعید عزیز دل/ همینگونه هم هست.
آقای شنبه زاده زمانی که اسحق احمدی رو مخاطب قرار داد خیلی بد حرف زد با آقای توحدی هم ...
توحدی تئوری موسیقی را خوب میشناسد.نوازنده ی با اخلاقی هم هست.نمی خواهم بگم او کار کرده یا نکرده.اما زحمات زیادی کشیده.
به نظرم آقای شنبه زاده در کنار پرورش قابلیت هایی که داره(در موسیقی)میتونه.نوع حرف زدن با مخاطبانش رو هم بهتر کنه(آقای شنبه زاده امیدوارم تو را ناراحت نکرده باشم) .
چون قصدم ناراحتی تو نبود.
خودت خیلی بی پرده حرف میزنی.

اما مانا:
در مورد موسیقی هر کسی درکی دارد و هر کس نظری.من هم فکر میکنم حبیب زاده برای موسیقی استان یک اسطوره است.شما به ترانه های او توجه کافی کنید.خود به این خواهید رسید
و روهنده هم یک خواننده در سبک خودش شش دانگ(او مشکلش صدایش نیست.مشکلش اینه که انتخاب کرده همینقدر و همینجوری بمونه!).ممکن است فردی با گوش کردن به نوای ساز جفتی یا عود خدا را در یابد.و ممکن هم هست لذت ببرد(فرقی نمیکند)و ممکن هم هست هیچ در نیابد.ابراهیم منصفی/ناصر عبداللهی فقید/ شاید وقتی کار آنها را گوش میکنی ....
این انتخاب ماست که بخواهیم چقدر باشیم و چگونه باشیم من من کنیم.خدا خدا کنیم.انسان انسان کنیم یا چیزهایی دیگه.
ما به هرچه بخواهیم میرسیم.اگر واقعا بخواهیم.(انسان شگفتوار توانمند است سلطان شود اگر بخواهد برده"منصفی")
مانای عزیز سعید شنبه زاده ی عزیز و سیاورشن.
به نظر این حقیر بعضی اوقات دوست داریم همه مثل هم بیندیشیم فکر کنیم و حرف بزینیم.
اما این بزرگترین اشتباه ماست.شاید خود من هم دوست داشته باشم همه فلان سبک را گوش دهیم.حتی اعتقاداتمان راجع به خدا اینگونه باشد و...
اما این غلط است.(اینکه ما همقکرانمان را بیشتر دوست داشته باشیم حق ماست)
از همین کثرت هاست که زیبایی و هنر برای نوع بشر همیشه جذاب بوده.
تو سیاورشن بعضی وقت ها خوب جواب نمیدهی.در مورد پاسخ هایت به مانا بعضی جاها کل شخصی راه انداخته بودی.خیلی جاها حق با او بود.
موفق باشید و پیروز

ممنون. نوشته ی شما صادقانه است ... بیش از این نمی خواهم روی این بحث وقت بگذارم ...

مانا جمعه 6 مهر 1386 ساعت 12:51 ب.ظ

۱- نوآوری یعنی نواوری .ممکن است ولی موسیقی هرمزگان مورد بحث است .
۲-موسیقی تلفیقی تلفیق در ریتم و استفاده ازسازهای با قابلیت متفاوت است بقیه سوالت مضحک است
۳-قرار نیست نتیجه ای بدست بیاید مهمتر از نتیجه ارائه و شناساندن است .
۴-از من نپرسید از آنهایی که این گروه را دعوت کرده اند بپرسید.
۵- خیر
۶-از بس موسیقی بیخودی است که کسی سراغ آن نمی رود .شاید هم داشته باشد خوب که چی
۷-پیشنهاد کنید به ایشان نوبل بدهند
۸-حس زیبایی شناسی
۹- خواستم اگر بتوانم کمی سطح فکری شما را بالاتر ببرم نه اینکه از بین ببرم ولی مشخص شد شما و بعضی ازمخاطبان بسیار باسوادتان کاملا از مرحله پرتید و حالا حالا ها هم آنجا هستید بیخود نیست احمدی نژاد رییس جمهور ماست.
۱۰-قبلا توضیح دادم
۱۱-من مقایسه نکردم چون قابل قیاس نیست من توضیح دادم ولی اگر می خواهید بدانید تفاوت در انتخاب نوع موسیقی انتخاب اشعار و شخصیت هنرمند است .
۱۲- موسیقی آن بله .بقیه متنت چیز بی ربطی است که البته مربوط است به بی...


قبلا هم برایتان گفتم فقط متاسفم شما با این رویه و این طرز فکر نمی توانید هیچ کاری در موسیقی هرمزگان انجام دهید بجز حرافی و چند مصاحبه بی ارزش. و جالب اینجاست که مدعی انجام کار هم می شوی. حالا ما منتظر نتایج فعالیتهای حضرتعالی و انجمن به اصطلاح موسیقی می مانیم
ضمنا در خصوص بتهوون و داوینچی ممکن است همه بدانند ولی مطمئنا شما نمی دانید.

سلام

این ۱۲ سوال از بین حرف های خود شما مطرح شده بود که در این متن تازه بسیاری از آنها را نفی‌کرده‌اید. در حالی که نوشته‌های پیشین شما پیش روی همه قرار دارد. زیاد وقتتان را نمی‌گیرم. نوآوری مرز نمی‌شناسد نمی‌شود کاری که جایی دیگر دنیا انجام شده را در هرمزگان انجام داد و نامش را گذاشت نوآوری، و گفت بحث درباره موسیقی فلان محله است!

تعریف شما از موسیقی تلفیقی ناقص و نادرست است. با توجه به تعریف شما یک تک‌نواز نی‌جفتی نمی‌تواند موسیقی تلفیقی بنوازد و ...

عبارت‌هایی مثل "از بین بردن تفکر" و ... از بین جملات خود شما انتخاب شده بود. اگر هدفتان این نبوده پس بهتر بود شما که سواد کافی دارید در انتخاب واژه‌ها دقت می‌کردید.

در نوشته‌های قبل در مورد موسیقی حضرت حبیب‌زاده فرموده بودید که :"در ۳۰ سال پیش گروه‌های زیادی در بندرعباس این موسیقی را ارائه می‌دادند" ولی در این متن می‌گویید :" از بس موسیقی بیخودی است که کسی سراغ آن نمی رود " البته از این نمونه‌های ضد و نقیض در متن‌های شما کم نیست.

همان طوری که درست پاسخ دادن شما به این سوالات می‌توانست خیلی چیزها را روشن کند. پاسخ های اشتباه ، پاسخ ندادن ، طفره رفتن و نفی کردن نوشته های قبلی‌تان هم ، همانقدر می‌توانند روشنگر باشد.

به هر حال ممنونم که وقت گذاشتید و مدتی را مهمان ما بودید.

وحدانی شنبه 7 مهر 1386 ساعت 09:44 ق.ظ http://goranaz.blogsky.com

سلام و نخسته
ما که از موسیقی سر در بر نمیشیم
ولی اگه این آهنگ ها رو بذاری برا دانلود خیلی ممنون میشم
چون عاشق موسیقی بومی هستم
با گل و جهله میناب منتظر نظرات سازندت هستم

سعید شنبه زاده شنبه 7 مهر 1386 ساعت 05:19 ب.ظ

هومن عزیز تشکر و بسیار متین و با منطق گفتی،امشب مفصل تر برات مینویسم و تجزیه تحلیل هات هم بسیار جالبه و خوشحالم که فصلی رو باز کردی که بتونیم از حواشی دور بشیم و به اصل بپردازیم.بازم تشکر
تا بعد

جفتی شنبه 7 مهر 1386 ساعت 06:52 ب.ظ http://jofti.blogsky.com

سیاورشن عزیز نماز و روزه ات قبول
مه در باره گپون مانا چیزی ناگم فقط دقتم که کل حرفوش ضد نقیصن تو ای کامنت نطرش برخلاف کامنت قبلی ابو
شما کجا هنرمندی مثل حبیب زاده سراک تو هه که همه اهنگون کار خوش بشت . علی خان صاحب سبک و اسطوره بندرن شعرونش اصیل اصیلن وچمک کردن هم یک هنرن که خیلیون بلد نهن
بشته گپ نازنم شاید کامنتم تائید نبو

هرمز نو شنبه 7 مهر 1386 ساعت 11:01 ب.ظ http://hurmuz.blogsky.com

سلام
خواندن این کامنت ها واقعن جالب بود گفتمان جالبی را آغاز کرده ی...از محبت بی دریغتان هم ممنونم...آن را با مطلب تازه به روز کرده ام سر بزن

گل مینا یکشنبه 8 مهر 1386 ساعت 07:49 ق.ظ http://nasserabdollahi.blogsky.com

خدا به جوانیمان رحم کرده که تو رییس بخش گردشگری و جهانگردی نشدی وگرنه اگر قرار بود تو گذرنامه ها را صادر کنی گمان می کنم نسل این صنعت در ایران برای همیشه منقرض می شد!
برای چندمین بار دقایقی سرکار ماندم و نوشتم! اما کجا رفت؟ الله و اعلم!
عجب فیلترینگ قویی داری !
این سازمان فیلترینگ باید فیلتر کردن را از تو یاد بگیرد ماشالله به این همه استعداد!
خدا به شما استمرار در فیلترینگ و به بازدیدکنندگان وبلاگتان صبر جمیل عنایت بفرماید!
آمین یا رب العالمین

[ بدون نام ] یکشنبه 8 مهر 1386 ساعت 05:17 ب.ظ

من یکبار چند سال پیش خدمت این آقای توحدی رفتم و گفتم که ساز سنتی می زنم و دوست دارم که با انجمن موسیقی فعالیت داشته باشم، یاد بگیرم و ... می توانید من را راهنمایی کنید؟ جوابی که ایشان به من داد این بود که: ما برای موسیقی سنتی در استان برنامه ای نداریم، اما شما را نا امید نمی کنم، چند نفر از بچه هایی که سنتی کار می کنند شب ها در هتل هرمز برنامه اجرا می کنند، می توانید بروید پیش آنها و آنجا فعالیت کنید!

این حرف رئیس انجمن موسیقی استان بود! و چقدر هم نامید نشدم!

فقط نوازنده بودن و عاشق موسیقی و موسیقیدان بودن و اسم مدیر و رئیس را یدک کشیدن کافی نیست، برای مدیریت کفایت و شایستگی لازم است.

موسیقی هرمزگان یک زبان است، یک فرهنگ است، یک کشور است، کامل است، باید حفظ شود، و البته مدیریت همچین زبان و فرهنگی هم به نسبت حساس تر باید باشد.

ممنون از این مصاحبه.

سعید شنبه زاده دوشنبه 9 مهر 1386 ساعت 04:34 ب.ظ

سلام مجدد خدمت آقای هومن
نوشته شما باعث شد که بنده بیشتر راجب به مسائلی که مورد بحث بوده توضیح بدم تا شاید نقطه نظر بنده شفاف تر بشه.
به دو مورد اشاره کردی و نوشتی که شیوه بیان من کمی توهین آمیز بوده یا زیاد توهین آمیز،شاید کامل نبوده نوشته بنده ولی مطمئن هستم که توهین نکردم و هیچوقت قصد توهین ندارم و نخواهم داشت،حالا در مورد دو مورد توضیح میدم.
اول در مورد آقای توحدی و انجمن موسیقی،اصلا برای بنده آقای توحدی و شخص دیگری به عنوان مسول این انجمن یا انجمن های شبیه به این مورد نظر نیست و اصل موضوع این انجمن ها زیر سوال است،به این دلیل که یک انجمن که وابسته به یک سیستم دولتی باشد در هر جای دنیا ،میبایست طبق سیاست دولتی کار و فعالیت کند،موسیقی در ایران به عنوان موضوعی جدی نیست و طبق گفته وزیر ارشاد موسیقی شغل نیست و موزسین ها باید فکر شغل دیگری باشند و موسیقی شغل دوم آنها باشد و وزارت ارشاد عملکرد نظارتی و کنترل دارد و نه ایجاد فضای مناسب برای رشد هنر موسیقی،انجمن میباست ان جی او باشد یعنی وابسته به دولت نباشد و زمانی که دولتی میشود بهتر است نام آن را بگذارند دفتر موسیقی اداره ارشاد ،با توجه به شناختی که دارم از این انجمن ها،وظیفه اونها تا بحال چشم و گوش بودن ارشاد در شهرهای ایران بوده بدون اجر و مزد و کنترل هنرمندان از طریق هنرمند و نه از طریق ارشاد و به جان هم انداختن هنرمندان و حذف هنرمندانی که در چهار چوب این سیاست رفتار نکنند.
مردم یا هنرمندان وظیفه ندارند که به یک نهاد دولتی کمک مالی کنند،این نهاد دولتی است که باید بودجه در اختیار هنرمند قرار بده.ارشاد برای در رفتن از زیر بار مسولیت گناه را متوجه این انجمن ها میکند که تکلیفشان برای مردم مشخص نیست و بسیاری فکر میکنند که اینها جزو سیستم ارشاد نیستند و انجمن غیر دولتی است و اگر کمبودی هست از خود هنرمندان است.
اگر اساسنامه این انجمن ها را مطالعه کنید بیشتر به مشکل پی میبرید و میبینید که اصل داستان زیر سوال است،حالا آقای توحدی یا هر شخص دیگر در این مجموعه قرار بگیرد که تکلیفش مشخص نیست هم زیر سوال است و مطمئن باش که نکات مثبت این افراد هم دیده نمیشود،چون به عنوان نماینده دولت با او مصاحبه شده نه به عنوان هنرمند،
یک نهاد دولتی میباست به تمامی هنرمندان و پروزه هایی که دارند احترام بگذارد و راه را هموار کند و نه حذف کند،ارشاد بر خلاف اسمش همیشه حذف کرده و سانسور.
بندرعباس منو یاد چند تا از شهرهای دنیا میندازه،وقتی به برزیل رفته بودم در شهر ریو محلات بزرگ فقیر نشینی هست به نام فاولا،در این محلات جرم و جنایت و فقر بیداد میکنه اما بزرگترین موسیقی دانان و نوازندگان برزیل و ورزشکاران بنام برزیلی هم از همین محلات است،نیویورک هم همینطوره هارلم رو که میشناسی اونم مثل محله دوهزار و محله لوطی های بندره.تنها جایی که در ایران وقتی که توی کوچه قدم میزنی میتونی از صدای موسیقی زنده حال کنی بندرعباسه.اما هیچ دادرسی نیست و اغلب هنرمندان درجه یک بندر روزی چند شیشه شربت اسپکتورانت کدیین میزنن بالا،میدونی چرا،من میدونم چرا ،چون خودم هم مال همین محلات هستم و در چنین شرایطی بودم.وقتی که کسی تحویلت نگیره و جدی بهت نگاه نکنن و با تمام هنری که داری به عنوان یه مطرب بهت نگاه کنن و وقتی ارزشهات نادیده گرفته بشه و به پوچی برسی رو میاری به شربت خوردن و کشیدن دوا تا فقط خودت با خودت حال کنی.وظیفه ارشاد یا انجمن ارزش دادن به این هنرمندانه ولی متاسفانه سالهاست که این ادارات و این انجمن ها هر چه بیشتر این افراد رو طرد میکنند و به دنبال افراد صالح میگردند.بندرعباس باید یک کنسواتوار موسیقی بندر عباسی و هرمزگانی داشته باشه تا از تمام دنیا بیان ویاد بگیرن و این ارجحیته نه ارکستر مارش،مسول بودن شخصی که موسیقی پاپ و نوازنده مارش ارتش بوده بر موسیقی هرمزگان خطاست.ایشون الان شاید بازنشسته باشن،اما حقوق باز نشستگی رو بخاطر ارتشی بودن دریافت میکنن نه بخاطر موزسین بودن و نمیتونه درک کنه که یک موزسین و هنرمند آزاد وغیر دولتی وقتی که پیر مشه و نمیتونه ساز بزنه هیچ حامی نداره و باید گدایی کنه.
به بندر سفر کردم و به اداره ارشاد و حوزه هنری هم رفتم،تعداد کلاسهای سازهای غربی بیشتر از سازهای بومی بود،دلیلش رو پرسیدم،مسول حوزه هنری گفت ضرر میدیم،خندیدم و گفتم شما یک نهاد دولتی هستید و میبایست که برای کلاسهای فرهنگی سوبسید بدید و اصلا شما نباید دنبال سود مالی باشدی چون بودجه دولتی دارید.اما اینها کار فرهنگی براشون مثل بقالی باید سود هم داشته باشد البته مادی
حالا شاید بهتر متوجه بشی که آقای توحدی هم براش احترام قائلم و نقد شخص ایشون چیزی رو حل نمیکنه بلکه مجموعه ایشون از پای بست ویران است.

سامانی دوشنبه 9 مهر 1386 ساعت 10:57 ب.ظ http://hooshang-samani.blogfa.com/

شب موسیقی استان هرمزگان تالار وحدت بودم و خیلی استفاده کردم. از انجمن موسیقی خواستند که از همه شب های موسیقی استان ها یک گزارش بنویسم. من هم با آنکه از نزدیک کار بچه های هرمزگان را شاهد بودم در نوشته هایم از مطلب خوب شما هم استفاده کردم. البته با کار خالو قنبر از قبل آشنا بودم ولی توفیق زیارت گروه نغمه هرمزگان را با اینکه قبلاً‌ هم در تهران برنامه داشتند،‌ نداشتم. اجرا خوب بود. فقط نمی دانم چرا نی جفتی کوک نبود. آیا به گوش محلی ها خوش صداست یا نه،‌ نمی دانم. با محسن شریفیان هم صحبت کردم، ‌تأیید کرد که نی جفتی اصلاً کوک نبود. خلاصه امیدوارم در اجراهای بعدی بتوانند رفع نقص بکنند. برخی از اطلاعات گروه نغمه هرمزگان را هم چند روز پیش از آقای توحدی گرفتم. اگر دیدی سلام برسان.
یا حق

نی جفتی سازی است بسیار حساس نسبت به تغییرات جوی . البته نوازندگان نی جفتی به این قضیه واقفند . اما گاه این فالش شدن ها چنان بیگاه اند که نوازندگان را نمی توان مقصر دانست . چنانکه در اجرای اول ساز جفتی کوک بود ولی به علت فشار زیادی که نوازنده بر ساز آورد در اجرای دوم ساز از کوک خارج شد . کوک کردن جفتی بر روی سن هم که ...
شما هم سلام برسانید و بابت تدارکات و سیستم صدا تشکر کنید!
اگر از شب موسیقی هرمزگان گزارشی دارید ما هم خوشحال می شویم ، بتوانیم استفاده کنیم .
قربانت.

سعید شنبه زاده سه‌شنبه 10 مهر 1386 ساعت 04:18 ق.ظ

اقای سامانی ، شریفیان به همین دلیل در کاراش از تصویر نی جفتی استفاده میکنه ولی صدای سینتی سایزر میزاره

سعید عزیز! چون این مساله برایم عجیب بود و آقای شریفیان هم فعلا به نت دسترسی ندارند و انگار چندان تمایلی هم به جوابگویی ندارند ، با ایشان تماس گرفتم. او می گفت: اگر دوستان در تنالیته‌ی ساز دقت کنند مشخص می‌شود که صدای سینتی‌سایزر نیست و ساز کاملا بومی است که فاصله‌های دیگری نیز با نرم‌افزار به آن اضافه شده که در نهایت به رنگ‌آمیزی جدیدی منتهی شده‌است. این ساز کاملا اکوستیک و بومی است.

سعید سه‌شنبه 10 مهر 1386 ساعت 01:16 ب.ظ

جناب شنبه زاده عزیز
در حال حاضر ما نیاز به کسی داریم که یک حرف جدید یک انگیزه جدید طبق شرایط کنونی جامعه موسیقی هرمزگان و ایران به ما بده نه این که به چیزی بپردازه که در حال حاضر هیچ تاثیری در روند موسیقی هرمزگان نداره. به نوشته های خودتون نگاه بندازید و ببینید از کجا شروع شده و به کجا رسیده و چه نتیجه ای قراره برا فردای موسیقی هرمزگان گرفته بشه........
جناب شنبه زاده اگه در زمینه موسیقی اطلاعاتی دارین لطف کنید برامون بفرستید.... . این توحدی کیه و کی باید جای اون بود و چرا ارشاد همکاری نمی کنه و اگه همکاری می کرد ما رو به جایی نمی رسونه
..اینقدر سختی و مشکلات هست که اگه بخوایم بهشون توجه کنیم باید موسیقی رو بوسید وکنار گذاشت (البته تو ایران) حداقل خودمون صحبتای تکراری رو تو گوش همدیگه زمزمه نکنیم...بیایم یه محفلی یه گروهی راه بندازیم که نواهای خوب موسیقی رو به همدیگه عرضه کنیم...
. به شهر خودتون یه نگاهی بندازید چند سالی هست که اجرای خوبی ما نمی بینیم الان تو بوشهر خیلی ها به اطلاعات شما و امثال شما نیاز دارن دیگه افراد گروه مفتون و گروه شریفیان .گروه دشتی نژاد و گروه های دیگه به تنهایی نمی تونن باعث انگیزه بین جوونای بوشهر بشن هر چند الان دارن با جون و دل برای موسیقی بوشهر کار می کنن.
اگه کلاسایی برگزار بشه دور از حواشی ها خیلی می تونه تاثیر تو روند موسیقی سنتی و محلی داشته باشه.... بخصوص بوشهر نیاز به نیروهای جدید و انگیزه های جدید داره من به بوشهر علاقه عجیبی دارم چون هنرمندای توانا یی داره نوازنده هایی مثل آقای علی اکبر هنرور ( سرپرست گروه مفتون و نوازنده خوب ویولن و کمانچه ) آقای قربانی (نوازنده تار و سه تار ) آقای دشتی نژاد (نوازنده سنتور...که نوازنده چیره دستی هست ) آقای محمد روانی پور (نوازنده چیره دست سه تار....... باید سه تار نوازی این شخصو دید.) و تنبک نواز خوب و جوون آقای وهاب زنگویی که گروه نواز خوبی هستش و خیلی های دیگه که من فقط اسمشونو شنیدم و نوازندگی اونارو ندیدم ... ..... اینا نیاز به انرژی دارن به یه موج نیاز دارن که یه تکونی بهشون بده تا بخودشون بیان و بدونن هنوزم می تونن کارای عالی در سطح کشور انجام بدن.. دو سه سال پیش که بوشهر بودم صحبت از یک آهنگ بود که آقای هنرور برای بوشهر تنظیم کرده بود و من یک روز بر حسب اتفاق از نزدیک نوای این آهنگ و شعرشو شنید م که تلفیقی از موسیقی کلاسیک ایرانی و محلی بود.
و قرار بود کار بشه ولی بعد از دوسال هنوز این کار انجام نشده......
ما همش از بدی صحبت می کنیم خوبی هایی هم هست که اگه بهش توجه کنیم بدی هارو از بین می برن....!!

من یه خسته نباشید ویژه به آقای سیاورشان باید بگم که این بحث و گفتگوی ما رو تحمل می کنه ...جناب سیاورشان فقط یک گزارش برای مطلع شدن روند موسیقی هرمزگان از زبان جناب توحدی تهیه کردند و فک کنم هیچ وقت فک نمی کرد که اینطوری بشه......... ..
و
در آخر

هومن چهارشنبه 11 مهر 1386 ساعت 04:57 ب.ظ

سعید شنبه زاده عزیز.
بله متاسفانه اشاراتی که به ارزش هنر و هنرمند کنونی کردی کاملا صحیحه و دل آدم واقعا درد میاد.
نوازنده های ساز و جفتی کمتر بهایی دارند و به قول شما...
دیروز راجع به یکی از همین هرمزگانی هایی که در کشورهای متعدد اروپایی و همینطور ایران او رو میشناسن و همه پی به ارزش کار او بردند جز ... صحبت میکردیم.
که وضع اقتصادی و وضع زندگی او چگونه است!!!
وتاسف خوردیم و هیچ.
همین صالح سنگبر روحش شاد چگونه می زیست؟...
اما به نظر من نقد کردن حتی در همین چارچوب تعیین شده بهتر از بی تفاوت بودن است.
البته سیاورشن زحمات زیادی میکشه که امیدوارم.با پیش کشیدن این مصاحبه ها و بحث ها به فرهنگ و هنر جنوب ایران/بندرعباس/ایران.کمک بشه.

فکر کنم سخت ترین کار نوارنده جفتی گرفتن هوا در حال نواختن باشه نه؟!!
نمیدانم! سیاورشن تو بلد نهی؟!



سعید شنبه زاده پنج‌شنبه 12 مهر 1386 ساعت 02:12 ق.ظ

سیاورشون عزیز سینتی سایزر همون فلیترهای و نرم افزار های کامپوتریه و کارشون با هم زیاد تفاوت نداره،به شریفیان سلام برسون و بگو بله بنده متوجه هستم که خواننده در فواصل مد ماهور میخونه و نی جفتی ه م مینوازم و میدونم که این ساز این فواصل رو نمیشه باهاش اجرا کرد و همچنین سونوریته ساز نی جفتی هم این نیست.و از این گذشته چنین تحریرهایی هم در موسیقی بوشهر وجود نداره و خاص موسیقی کلاسیک ایرانیه.و همچنین این حرکتهای مصنوعی هم خاص موسیقی و رقص بوشهر نیست.اون دودها هم مال موسیقی پاپه.سازهای ضربی هم ماشینیه و....خواهشی هم که از تو دارم سیاورشون از جانب کسی حرف نزن.اینا هم که نوشتم چون مطمئن هستم شریفیان میخونه و اگر میدونستم نمیخونه نمینوشتم.

سعید عزیز ! من فقط خواستم جواب سوالم را بگیرم که ساز محلی استفاده شده یا نه ... بحث در این باره تمام است.

ابراهیم پنج‌شنبه 12 مهر 1386 ساعت 02:35 ب.ظ http://inja-anja.mihanblog.com

سلام کاکا ... اگم ای سئوال و جوابون وبلاگ تو خو از ده تا مصاحبه مجله کیدی ( اسمش درست امگفت؟!) بشته بو خو!!! ... سرت، چهمت، کلنچونت درد نیگفت؟!

حمیدی پنج‌شنبه 12 مهر 1386 ساعت 09:33 ب.ظ

جناب شنبه زاده: چقدر تناقض مگه شما نگفتید که شریفیان به جای نی جفتی از سینتی سایزر استفاده کرده؟ پس این نوشته شما یعنی چه؟
«به شریفیان سلام برسون و بگو بله بنده متوجه هستم که خواننده در فواصل مد ماهور میخونه و نی جفتی ه م مینوازه »
قضیه تحریر ایرانی و دود دیگه چی بود این چه ربطی به بحث داشت. به نظر من با یه عذر خواهی ساده همه چیز حل می شد. این مسایل نشان میده که شما مشکل شخصی با آقای شریفیان دارید. من فکر می کنم اینجا جای خوبی برای طرح آن نیست.

کارشناس کامپیوتر پنج‌شنبه 12 مهر 1386 ساعت 09:35 ب.ظ

از استاد دانشگاه کانادا و دانشجوی سال چهارم کنسرواتوار در کشور فرانسه بعید است که فرق نرم افزار و سینتی سایزر را نمیداند.
آیا واقعاً نرم افزار کامپیوتر همان سینتی سایزر است؟ آقای شنبه زاده باید از حیسیت خودش دفاع کند، وای بر ما که ایشان ...
نرم افزار کانپیوتر: از لحاظ فیزیکی قابل لمس و مشاهده نیست. به وسیله نرم افزار به قسمت های سخت افزار کامپیوتر دستور فرمان داده می شود.
من منکر این نیستم که سینتی سایزر از نرم افزار های مختلفی سود می برد اما سینتی سایزر دستگاهی است جدا گانه و با تعریف ی کاملاً جدا گانه. و .... اسامی بعضی از سینتی سایزر های مطرح در ایران بدین شرح است:
KORG 01/WFD
DXII
U20 & U110

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد