مریم بهنام از آن شخصیتهایی است که برای من هم نوشتن دربارهاش دشوار است و هم ننوشتن. یک ماه میشود که زندگینامهاش را خواندهام و شیفتهاش شدهام. دستم به نوشتن چیز دیگری نمیرود. تصویرهایی که از جنوب در زمان خودش خلق کرده، رهایم نمیکنند. این یادداشت هم مثل شیفتگی و حیرانی این یک ماه یک چیزی است بین نوشتن و ننوشتن.
مریم بهنام از دید من یک مبارز و فعال فرهنگی اجتماعی است. او احتمالا درسال ۱۹۲۱ در بندرلنگه به دنیا آمده در یک خانوادهی بسیار اشرافی و مذهبی که جو حاکم بر آن از فضای بستهی آن روزهای بندرلنگه و شاید جنوب، خفقانآورتر بود. آنها در خانههایی بزرگ با تعداد اتاقهای فراوان زندگی میکردند. خانههایی که حتی برای آشپزان و خیاطان و ملاهایشان هم اتاقهای مخصوص داشت. دخترها شاید سالی یک بار میتوانستند از این خانه خارج شوند آنهم مثل یک مراسم تشریفاتی با محافظانشان! در دیگر اوقات آنها حتی حق گردش در حیاط خانه را هم نداشتند. انگار برای ملکه شدن تربیت میشدند. سرکشیهای کودکانهی مریم باعث میشود او را به گمان اینکه بیمار است نزد پزشک ببرند. پزشک اما تشخیصی نمیدهد جز اینکه : " چند دهه قبل از زمانش به دنیا آمده است. "
تغییر محل زندگی و کوچ کردن آنها به پاکستان و هند شانس خوبی برای مریم بود . هر چند دلیل آن یک اتفاق ناخوشایند (بیماری و سپس مرگ مادرش) بود. فعالیتهای جدی او از تهران شروع شد. در این یادداشت گزیدههایی از فعالیتهای مریم بهنام را میآورم. نام کتابی که مریم نوشته زلزله است و انتشارات دستان آنرا به چاپ رسانده است. او کتاب را به انگلیسی نوشته و نسرین فاروقی آنرا به فارسی برگردانده است.
تهران :
همکاری در اجرای طرحهای تحصیلی و بهداشتی اصل چهار
سرپرست برنامه علوم خانواده
بندرعباس:
تاسیس اولین دبیرستان دخترانه با نفوذ و کمک آقای پزشکی
مسئول گروه زبان انگلیسی
(اواسط دهه ی ۵۰ میلادی)
"مسولان طراز اول مملکتی همواره درباره برنامههای عمرانی برای بهبود وضع شهرها صحبت میکردند ولی این برنامهها از مرحلهی حرف فراتر نمیرفت بندرعباس شهری گرم و کسل کننده بود و همه بهانه میآوردند که به خاطر گرمای هوا تمایلی به انجام کار ندارند. چنین به نظر میآمد که آنها از تغییراتی که در دیگر شهرهای ایران صورت میگرفت بی خبر هستند و یا اینکه خودشان میخواهند که بی خبر بمانند!"(صفحهی ۱۸۲)
مسئول فعالیتهای اجتماعی و خیریه
راهاندازی اولین سینمای بندرعباس
تاسیس موزه مردم شناسی
تاسیس مرکز هنرهای دستی
انتصاب توسط شاه به عنوان مسئول زیبا سازی محیط در بندرعباس به خاطر تغییرات در بافت شهری بندرعباس
پاکستان:
سرپرست بخش آموزش زبان فارسی در پاکستان (۱۹۶۴)
مسئول مرکز فرهنگی ایران در پاکستان
انتصاب به عنوان مشاور فرهنگی و دریافت گذرنامهی سیاسی
پیشنهاد و همکاری در تاسیس چندین کتابخانه و مرکز پژوهشی در لاهور
دریافت نشان شجاعت از شاه به پاس حضور مفیدش در پاکستان در هنگام جنگ داخلی
تهران:
مسئول بخش سمعی و بصری(احتمالا اداره فرهنگ و هنر)
سیستان و بلوچستان:
مدیر کل اداره فرهنگ و هنر سیستان و بلوچستان
"آنها به خاطر فقر همیشه توسط پولدارها استثمار میشدند مردمی که برای دیدن کارهای زیبای آنها میآمدند، کارهای نفیس آنها را با ارزانترین قیمت خریداری میکردند، بعد به تهران میبردند و با قیمت بالا میفروختند. این خیلی ظالمانه بود که هنرمندان که احتیاج به پول داشتند سهم کمتری از پول هنر خودشان داشته باشند. من موضوع را با شهبانو در میان گذاشتم و او از این شرایط غیر منصفانه که بر هنرمندان حاکم بود متاسف شده قول داد که شخصا از نمایشگاه هنری بلوچستان دیدن کند."(صفحه ۲۴۹)
افتتاح مرکز رقص و آواز
تاسیس دانشکده هنرهای زیبا
"از زندگی در زاهدان کاملا راضی بودم . اولا از اینکه میدیدم توانستهام اهالی آنجا را با تواناییها و استعدادهایشان آشنا کنم خوشحال بودم .ثانیا توانسته بودم به دیگر استانهای کشور ثابت کنم که بلوچستان استانی غنی و مستعد است. ثالثا موفق شده بودم این تصور نادرست را که زاهدان استانی عقب مانده است، از ذهن ها پاک کنم ."(صفحه ی ۲۵۱)
و ...
بندرعباس:
مدیر کل اداره فرهنگ و هنر هرمزگان
تبدیل بُرکهها به مکانهایی برای اجرای تیاتر (با حمایت شهبانو)
احداث کتابخانه در بستک
و ...
مریم بهنام اکنون در دبی زندگی میکند و در سن ۸۶ سالگی هم دست از کار و فعالیت برنداشته است. او پس از انقلاب با وجود اینکه هیچ فعالیت سیاسی نداشت ولی مجبور به ترک کشور شد.
به او تعظیم میکنم و دستانش را از راه دور میبوسم.
پ ن: در یادداشتهای بعدی بندهای جالبی از کتاب را برایتان نقل میکنم.
عالی بود
مرسی
بله مریم بی نظیر است !
خسته نباشی دوست عزیزم.
(:
ممنون دوست !
میدونستی مدیر دبیرستان مامانم بوده وبیشتر مشهور به خانم پاکروان فامیل شوهرش....
مامانم ازش عکس زیاد داره و کلی خاطره...
کار جالبی کردی همیشه از این سوژه های بکر انتخاب کن....
یک پیشنهادبرات دارم کمی از مدارس و دبیرهای قدیمی بندر بنویس که الان بیشترشون زنده هستن وبعضی ها هم فوت کردن ویادی از آنها کن...
من میتونم کمکت کنم...حاضری؟
در مورد پیشنهادت اول تشکر و دوم اینکه حس این کار رو ندارم .
یه کار دیگه در مورد مریم بهنام باید انجام بدیم ...شاید به عکسها و همون خاطرات مادر شما نیاز داشته باشیم ...حاضری؟
سلام کا
خیلی خوب بود. من مریم بهنام را نمی شناختم. از شما ممنونم. راستی از درج گفتگوی من در وب لاگ هم ممنونم. برای دیدن عکس های کنسرت تالار وحدت به این آدرس سر بزن.
http://www.lianmusic.persianblog.ir/
سلام کاکا !
گفتگو با شما باعث افتخاره .
عکس ها را دیدم ... جالب بود ... ممنون
برای من جاب بود اما بیوگرافی این خانم را کامل ننوشتید شما
بیوگرافی؟
سلام اقای سیاورشن عزیز
از اینکه شخصیت والای یک همشهری استثنائی را معرفی کرده اید متشکرم همسر این بانوی فرهیخته جناب اقای باکروان هم یکی از شخصیت های خوب فرهنگی اجتمائی استانمان بودند.
به امید موفقیت برای سیاورشن عزیز جهت کارهای بیشتر فرهنگی برای ما دمت نفست خیلی گرم عزیز
کربون کدت !
بسیار زیبا بود. ابتدا این لینک را در سایت دودردو خواندم نمیدونستم که شما ان را نوشتید دستت درد نکنه.
ممنون .
سلام خدمت جناب آقای سیاورشون
همیشه افرادی که کارهای زیر بنایی انجام میدن کمتر مردم عادی با نام و نشان اونا آشنایی دارند اما جریانی که ایجاد میکنند تا قرنها بعد از اونها باقی میمونه و نسلها از ایده و تفکر این عزیزان بهره میبرند.
تشکر از این مطلبت و همچنین مطلب و خبر هنری در جزیره هرموز
پایدار باشی وسر فراز
سلام سعید عزیز .
موافقم .
کربون کدت.
سلام من حاضرم کمکت کنم مادرم هم وبلاگتو دید و خیلی خوشحال شد و خوشش اومد مادرم ازش کلی خاطره دارد
salam siavarshane aziz,poste emroozet kheyli jaleb bood,to hamishe to entekhab kardane matlabat kheyli khosh salighei ,age maham kare kheyli kochiki baraye sakhtane farhangemon bokonim donya be golestan tabdil mishe...
واقعا چرا تا حالا بی خبر هستریم چرا هیچ کس از بزرگان نامی از این خانم نابرن مه تعجب اکردم سیاورشن.ولی واقعا خسته نبشد .سعدیا انسان نکونام نمیرد هرگز
سلام کاکا
خیلی جالب بود...
خسته نباشی و دستت درد نکنه.
منتظر بندهای بعدی کتاب هستیم!
برای خانم بهنام عزیز هم آرزوی سلامتی دارم.
سلام سیاورشن عزیز
بسیار عالی و بجا
یکی از دوستان می خواست راجبش فیلم بسازه که نتونست مجوز بگیره
موفق بشی
سلام زندگی نامه یک زن مبارز ،فعال و پر تلاش را به رشته تحریر در آوردی ، خیلی خیلی جالب بود واقعا دستتان درد نکنه برای معرفی یک همچین چهره هایی که این همه زحمت کشیده اند برای احیای فرهنگ و..... برای ایشان از در گاه خداوند بزرگ آرزوی سلامتی دارم .
سلام
ممنون از معرفی این بانو
مدیر کل اداره فرهنگ و هنر هرمزگان
تبدیل بُرکهها به مکانهایی برای اجرای تیاتر
تاسیس دانشکده هنرهای زیبا
راهاندازی اولین سینمای بندرعباس
تاسیس اولین دبیرستان دخترانه
یک انسان چقدر می تواند برای جامعه اش مفید باشد
مقایسه ای با حضرات متولی فرهنگ زمانه ما کفایت می کند
سلام
به همت شما یکی دیگر از عزیزان خاک پرشورمان را شناختم.
سپاس دوست من
درود ...چند بار آمدم .هر بار ...دلم میخواد بیاد فقط همین ...و...دست مریزاد.
نمیدونم چطور تشکر کنم
با فهمیدن نبودش در ایران گریستم
ممنون
سلام
خسته نباشید. یادمه در مکان فعلی فرهنگ وارشاد چنین برکه هایی تبدیل به مکان تفریحی که البته از پشت شیشه داخل و نگاه می کردیم و چیزای جالبی توش بود تابلوها و...
پس کار ایشون بوده...
یکیشون هم زورخانه بودو..
موفق باشی ..
سری هم به ما بزن
خیلی جالبه......
کامنت های اول همه با جواب هستن! اونا رو کی جواب داده؟
چون با توجه به شناختی که از شما دارم زیاد اهل جواب دادن نیستید!
سلام من از بستکیهای ساکن بندرم سالهاست که بندری یا اوزی شناخته میشم ...این خانم بهنام هم اصالتا بستکی است کاش اینو گفته بودین..
سلام . خیلی خیلی حال امکه با بهنام و تو سیا ی خومو . درود
با سلام خدمت سیای عزیز
تشکر از اینکه غبار فراموشی از چهره یکی از زنان فعال و اگاه این دیار ، زوددی با ارزوی موفقیت برای تمامی زنان فعا ل و مبارز هرمزگانی .
سیای عزیز موفق بشی منتظر پست بعدی شما در باره این بانوی بزرگ هرمزگانی هستیم .
خیلی عالی بود !
ممنون که به ما هم معرفی کردینشون .
حتما حتما مطالبی از کتاب رو نقل کنید .
پاینده باشید
درود ! تمام تهران را زیر پا گذاشتم برای پیدا کردن کتاب زلزله ی خانم بهنام ! نیست که نیست ! همینطور برای دو تا کاستی که فرموده بودی ! اگر کتاب را جای خاصی سراغ داری ممنون میشم که بگی ! برای کاست ها هم فقط خیابون لاله زار مونده که مثل لونه ی زنبوره چون اصولا مراکز توزیع نوارها را بدون نظم خاصی روی هم می ریزن اما خواهم رفت و خواهم گشت . . .
سلام . بله از بندرعباس هستم . شهرک مروارید .
مشتاق آشنایی بیشتر با شما ...
در ضمن من شمارو ینک کردم .
سلام با نیم تنه لنگ بروزم.
خونده شدی
و این که آف ها را چک کن
(گل)
باسلام واقعا دستت درد نکنت دنیایی دگه جلو چشوم واز بو از ایکه استانمو ای نخبه او ایشه احساس غرور اکنم فرقی ناکنت که چه کسی وتو چه زمانی اتفاق کفتن مهم این که ایطو افراد مفیدی بودن وخواهند بود. سری به ما هم بزن بروزم. لیست هرمزگانی ها هم.......
سیاورشن عالی بود .
سلام
چرا باید تا کنون چنین شخصیت های فعال استان برای من ودیگر جوانان ناشناخته بماند
واقعا این وظیفه خطیر بر عهده چه کسانی بوده !!!!!!!!!
بهر حال متشکرم
با سپاس از این یاد آوری تان.
سلام. مشتاق شدم بیشتر ازش بدونم.
بنویس تا بخونیم.
راستی وبلاگ آسک را هم وارد لینک هرمزگانی ها کن.
سلام کاکا.
ای دگه که اه بابا.
خیلی مدافعه.احسنت و خسته نبشی
با طیفون لیمر بروزم.
in shakhsiyat dar khore setayeshen ka/khoda az bozorgi hichvaght kami nakont
hamchenin shoma ke chenin matalebe arzeshmandi eraa edeton
moafagh bashi