تا ساعاتی دیگر بازی حساس ایران و عربستان برگزار میشود. اعراب از سال ۹۴ که برزیل قهرمان جامجهانی شد. شیفتهی این فوتبال شدند. علاقه وافر سران این کشور به این فوتبال مزید بر علت بود که موجی از مربیان برزیلی در تیمهای باشگاهی عربستان مشغول به کار شوند. در تیم ملی هم مربیانی از آرژانتین، پرتقال و برزیل بیشترین نقش را داشتند. فوتبال عربستان به لحاظ ساختاری بسیار حرفهایتر و منظمتر از فوتبال ماست. شاید در یک بازی بتوانیم تیمهای عربستانی را شکست دهیم ولی نمیتوان این را دلیل برتری فوتبال ما بر فوتبال عربستان دانست. روح فوتبال حرفهای برزیلی و یا امریکای جنوبی کم و بیش به فوتبال عربستان تزریق شده است. حاصل تفکر حرفهای عربستان حضور مستمر و البته راحت در جامجهانی و نمایش مطلوب فوتبال عربستان در این عرصه است. بله یادمان هست که عربستان در بیشتر بازیها با گلهای زیاد مغلوب حریفانش میشد اما به عقیده من زیباترین فوتبال آسیا را در جامهای جهانی به شکل مستمر این تیم انجام داده است. شاید کره و ژاپن هوشیارانهتر بازی کردهاند اما عربها فوتبالی نرم و نمایشی و زیبا را ارائه میدهند. انگار برای لذت بردن از بازی به جامجهانی آمدهاند. این با روح فوتبال البته سازگار است اما با طاقت و تحمل امیران عرب نه!
نشانهی دیگر برتری ساختاری فوتبال عربستان بر ایران این است که تیم ملی این کشور فوتبالی را بازی میکند که در باشگاههای بزرگ این کشور بازی میشود. شما شاهد یک فوتبال خاص عربستانی هستید. همان فوتبالی که الاتحاد بازی میکند همان فوتبالی که الهلال بازی میکند. اما تیم ملی ما شبیه کدام فوتبال باشگاهیمان است... البته همان بهتر که نیست.
به هر حال امشب باید شاهد فوتبال برزیلی عربی عربستان با فوتبال ایرانی آلمانی تیم علی دایی باشیم. ساختار فوتبال عربستان قوی است اما امید ایرانیها به روح تازهی حاکم بر تیم و روحیه برنده شدن سرمربی دانا و نامحبوباش است.
پ ن: این بازی را خواب دیدم تا دقایق پایانی دو بر دو مساوی بود.
در همین باره: روحیهی دایی و ناصر الجوهر!