قبل
از اینکه تصاویر نمایشگاه پوسترهای مفهومی احمد کارگران را ببینم تصور
دیگری از عنوان نمایشگاه و آثار او داشتم، اما وقتی تصاویر رادیدم صحبت
کردن درباره آنها برایم کمی سخت شد.
شاید بتوان گفت دیدن آثار مرا کمی متعجب
کرد، از این رو آثار مورد نظر را میتوان در دوب خش به صورت خلاصه مورد برسی
قرار داد، دو بخشی که سعی شده از عنوان و نوع آثار مورد نظر باشد.
اول
این سوال که چگونه میتوان نسبت به این اثار برداشت مشترکی را از مخاطب
انتظار داشت؟ آن چیزی که در اصل یک پوستر (از منظر گرافیک) به واسطه قرار
دادن موضوعی واحد در آثار با آن میتواند ارتباط برقرار کند.
یک تعریف کلاسیک یا ساده از اثری گرافیکی:
اثر گرافیکی به واسطه سفارش و تکثیر شکل میگیرد.
اما رویکرد دیگر در گرافیک که شاید بتوان اینگونه بیان کرد، از آنجایی که
در یک اثر گرافیکی توسط یک هنرمند ویژگیهای فردی نمود بیشتری پیدا میکند
و از ارزشهای بصری (منظور کمیت عناصر نیست) بیشتری بهره میگیرد. شاید
بتوان گفت که با یک اثر گرافیکی هنری روبرو باشیم، البته تا هنر را چگونه
تعریف کنیم.
اما در این آثار که در نمایشگاه پوسترهای مفهومی دیدید سفارش دهنده پوستر خود تولید کننده اثر است.
در این گونه رویکرد هنری شاید بتوان برای آن اسمی هم به اشاره گفت. (گرافیک شخصی)
جنبههای موألف گونه خود را خارج از قواعد و تاثیرگذاری شکل میدهد و تا حدودی
جریانی مخاطبگریزی به وجود میآورد. اما دراین نمایشگاه قوائد و چند نکته
از نظر هنرمند به چالش کشیده میشود. البته استثناهایی هم در دنیا وجود
دارد که شاهکار است.
آثار پوسترهای مفهومی احمد کارگران از قالب گرافیک
برای یک برداشت فردی استفاده کرده و تا حدودی مخاطب را نسبت به اطلاعات
داشته از مفهوم پوستر دچار یک نوع چالش برای آمیختن عناصر و ادراک مفهوم
و احساس نهفته در اثر کرده تا خود او چالش مورد نظر را به یک ارتباط منطقی
در بیاورد که همین نگاه در برداشت اثر هنری در جایگاه مفهوم خارج از قالب
گرافیک در دایره بزرگتر اثر هنری میتوان گفت جایز و قابل اندیشیدن در
سطوح نهان اثر است، چرا که لایههای درونی اثر میزان ارزشهای زیبا
شناسانه را نمود میبخشد و بخشی از ارزش اثر میباشد.
بنابراین آن چیزی
که به اعتقاد من در این آثار اتفاق افتاده است یک طراحی هنری است که در قالب
گرافیک میباشد آن هم به واسطه عنوان نمایشگاه. این را از آن جهت میگویم
که نوع شکلگیری مشخص شود و ازمقوله نتیجه موفق یا ناموفق خارج است. وصرفا
هر کار هنری دارای ارزش هنری نمیتواند باشد.
به نظر من این قسمت از
مطالبی که گفته شد را به قسمت اول عنوان نمایشگاه که پوستر میباشد اشاره
میتوان داد. گرافیک بخشی از زبان، تکنیک و ابزار بیان به صورت یک استعاره
و قالبسازی، بیسی برای بیان مفهوم مورد نظر هنرمند قرار گرفته است و او
سعی داشته چه در ابعاد، وجود تصاویر و نوشتار به آن وابسته باشد.
اما بخش مفهومی بودن آن جای بحث و کمی اندیشیدن دارد. از این رو میتوان چند سوال مطرح کرد.
-آیا هر اثر همان مفهومی را به صراحت آن چه که از پوستر با این نو ساختار انتظار میرود بر بیشتر مخاطبان دارد؟
- آیا میتوان در آمیختن قالبهای هنری تجسمی(حجم ، گرافیک، نقاشی) را مثبت و تاثیرگذار دید؟
- چگونه می توان مفهوم را به مخاطب القا کرد در حالی که صورت مساله کاملا ملموس نیست و نیاز به تعریف دارد؟ و چندین سوال دیگر...
از
یک منظر وقتی وارد نمایشگاه میشوید به جایی که با یک نمایشگاه گرافیکی
مواجه باشید با یک اثر کامل کانسبت و مفهومی مواجه هستیم که به نظرم
مخاطب را بشدت به فکر وا میدارد. وقتی که به آثار به صورت مطلق نگاه
میکنیم همه آثار در یک مکان یک اثر مفهومی به نظر میرسند که تاثیرات خاصی
را بر روی هر مخاطب به صورت مستقل ایجاد میکند. و اگر به صورت جداگانه
به اثر بپردازیم به چند قسمت میتوان آنها را تقسیم کرد.
1 – یک
دسته از اثار که از تصویرسازی و روایتگری برخوردار است. و تا حدودی به
واسطه موضوع مورد نظر مخاطب ها میتوانند به لحاظ حسی، احساس مشترک نسبت
به برداشت مفهومی داشته باشند.
2 – یک دسته دیگر که شاید به خاطر فرمیک
بودن و سطوح لایهای کمتری که داشتند، بتوان گفت هر مخاطب برداشت و احساس
شخصیتری نسبت به مخاطب دیگر داشته باشد.
3- آثاری که از نظام نشان
شناختی برخوردار است و شاید بتوان گفت به عنوان نمایشگاه نزدیکتر است که
در این آثار برداشتهای مخاطب نسبت به آثار از میزان بیشتری از مفهوم و
احساس برخوردار بوده و تاثیرگزاری سریعتری را دارد.
این نمایشگاه
مخاطب عام را با یک هنر متفاوت که در نظر او: این گونه هنر هم وجود دارد،
روبرو میکند و باعث میشود که به سوالاتی درباره آن از خالق اثر داشته
باشد. اما از سوی دیگر نمایشگاه احمد کارگران برای مخاطب خاص شکل دیگری
دارد. او را دچار یک نوع ساختار شکنی تا حدودی متناقض میکند اگر چه برای
من هم تا حدودی این گونه بوده است، به همین دلیل است که شاید نام نمایشگاه
اشتباه باشد.
هنرمند چالشی را پیش رویمان میگذارد که خود در بافتهای
دنیای مدرنیته چه به لحاظ ساختاری و چه به لحاظ ارزشی با آن گریبانگیر است
و نتیجه را ناشی از یک نوحضور نامتعادل و پر از تناقض احساس کرده و سعی
بر این داشته که آن را در یک رویکرد هنری صرفا با بهانه یک موضوع و با یک
صورت اجرایی متفاوت آن را پیش روی مخاطب خود قرار دهد. همانند نمایشگاه چند
سال گذشته وی با عنوان تجربههای ناتمام...
البته در آن آثار هنرمند هم
بیان اندیشه هنری خود وهم چگونگی اجرایی اثر چه به لحاظ ساختار و چه به
لحاظ زیباشناسی درهم آمیخته وبه چالش میکشد.
به نظر من این نمایشگاه
وی شاید تکرار همان رویکرد در منظری دیگری باشد. چرا که کافیست کمی با آثار
وی آشنایی داشته باشید و تفاوت این نمایشگاه را با نمایشگاههای انفرادی
وی مقایسه کنید، درخواهید یافت خارج از اینکه کارهای وی موفق بوده یا نه، یک
چیز مشخص است که وی دارای یک نوع نگاه و روحیه ساختارشکن هم در صورت و هم
در چگونگی بیان است. به همین دلیل است که وی دست به تجربه کردنهای این
چنینی خارج از نتیجه بدست آمده میزند چرا که وی نتیجه را در فرایند تعامل
مخاطب خود با آثارش جستجو میکند و بیپروا با مخاطب بر سر نتیجهگیری ،
اثر، تفکر، رویکرد و...مباحثه دارد.
گرچه از نظر من کلیت نمایشگاه وی
قابل تقدیر است اما نسبت به این نمایشگاه میتوانم بگویم که یک تجربه بوده
و عنوان اشتباه بر آن گذاشته و باعث جهتگیری در ساختار گردیده و موضوع را
از قالب مفهومی و ارزشی خود کمرنگ جلوه داده، همانند اثری که تکنیک و نوع
شکلگیری اثر مفهوم آن را کمرنگ میکنند. حداقل از منظر مخاطب خاص
اینگونه به نظر میرسد. و موفق بودن آن به حاصل نتیجهگیری وی از ارتباط
مخاطب از این تجربه دارد و دستاوردهای نو را برای هنرمند دارد.
به هر
صورت امیدوارم این رویکرد آقای کارگران بتواند به گامهای بلندتری و نتیجه
بزرگتری خارج از یک تجربه در آینده منجر شود. تجربهها پله نتیجه و مجموعه
پلهها نتیجه درست نهایی است.
ایمان کیخا
salam
ye moshkeli ke vebetoon dare ine ke
rahi baraye ertebat ba modire sait nadare
shayadam dare o man nemidoonam
ya ali
درود- خوندم - با امام قلی خان به روزم .....شما لینکی
سلام
موفق باشید.
http://ccu-cinema.blogsky.com/
چرا انتظارهای شخصیتان را از من طلب می کنید
سلام
جناب آقای ایمان کیخا
در باب یادداشتتان چند نکته ای را از منظر خود یادآور می شوم:
• مگر نه اینکه یادداشت را برای مخاطبان نوشته اید!، پس چطور است که در هیچ یک از سطرها مفهوم خود را به خواننده منتقل نکرده اید!
• درست بودن نگاه شما به کلیت آثار حاضر در نمایشگاه نسبی است و نوشتن یادداشتی در باب هر رویداد فرهنگی، هنری، اجتماعی و سیاسی موجود در زمان می بایست نویسنده را برای مطالعه ی دقیق تر و به روزتر ملزم کند.
• عدم نظم و آشفتگی بیش از حد در نوشته ی شما، نه تنها گرهی از ذهن خواننده باز نمی کند بلکه مخاطب را بیش از پیش سردرگم کرده و در ماجرا رها می کند. پریشانی موجود در یادداشتتان نیز سبب می شود ذهنیت خواننده در برابر نام شما وحتا نام صاحب اثر تغییر کند.
• قاعدتن زمانی برای نوشتن این یادداشت اختصاص داده اید و تامل کرده اید و احتمالن مروری بر مطالعه های گذشته تان نیز داشته اید، در این صورت مدت زمانی که صرف تامل کردن و نوشتن می شود تنها یک سوی ماجرا است و ویرایش متن آن سوی تاثیرگذارتر ماجرا. عدم ویرایش در نوشته ی شما به شکل غیر قابل باوری دیده می شود. به قدری آشفتگی دار متن شما بسیار است که در پایان مخاطب مطمئن می شود تنها با انبوهی کلمات نامفهوم روبرو بوده است.
• در پایان از شما تقاضا دارم مقوله ی ویرایش و نظم ار در به عناصر اولیه یادداشت نویسی تان اضافه کنید.
جناب آقای سیاورشن
در ادامه ی نکته های پیشنهادی به آقای کیخا از شما نیز خواهشمندم طبق انتظاراتی که برای مخاطبانتان فراهم آورده اید، نسبت به نهادن پست هایی که مشکلاتی فنی، محتوایی یا ساختاری دارند با حساسیت بالاتری دست به عمل شوید، تا مبادا دانش و زمان مخاطبانتان به زیر سوال رود.
با سپاس از شما دو بزرگوار
چه کسی شهردار بندرعباس خواهد شد؟
نوشته آقای کیخا همان طور که خانم بردال به درستی اشاره کرده اند نیاز به یک ویرایش انشائی کامل دارد تا قابل خواندن شود .
اما اصل حرف هاو مطالب ایشان را می توان چنین برشمرد :
- یکی اینکه عنوان نمایشگاه اشتباه است .علت اشتباه عدم هم خوانی کارهای آقای کارگران با تعریفی که آقای کیخا از گرافیک به دست می دهند .می باشد .
- مطلب دوم که نشانگر دقت آقای کیخا ست در رابطه با روحیه نوجو و ساختارشکن آقای کارگران است که در همه کارهای هنری او دیده می شود .
برای دریافت دیگر نظرات و مطالب موجود در نوشته آقای کیخا منتظر ویرایش نوشته ایشان می مانیم .
همه چیز از یک آگهی شروع شد!!!
خانم بردال
این که آقای کیخا ننویسند چون آشفته گی امان متن اش را برده است!
عین دیکتاتوری ست...
سلام
از ایرادهای شما سپاس ...
نظری که برای خانم بردال می نویسم شاید برایم حاشه درست کند.چیزی که دنیای مجازی از آن لذت میبرد و اصل ماجرا پنهان میماند.من مخالف حاشیه هستم فکر میکنم ایراد انشایی حاشیه این مطلب باشد...
.
.
اصولن شفاهی هستم
قلم کمتر بکارم آمده.
من هرگز توانایی ادبی و قلم خانم بردال را ندارم. وانکار هم نمیکنم.
فکر کنم کسانی که حرفه ای مسئله هنر هستند متوجه نوشته من شدند . به دیوار گفتم که محترمانه در بشنود.
انهم به خواسته خود هنرمند بود و گرنه اسراری برای نوشتن مطلب نداشتم.
فکر میکنم مخاطب خاص کلیت محتوای مطلب رادریافت کرده باشد...
برای تمامی اشاراتی که شده میتوان چندین کتاب گفت و نوشت که مخاطب عام راحتر درک کند.
ازاین روست (بخاطر همین)که حرفه هنرمند/ تندیس/تاریخ هنر/دایرت المعارف هنر/دردست یا کتابخانه یک بازرگان /وکیل شاید هم علاقمند هنر و... نیست.
بازهم فاطمه جان ممنون از تذکر شما.
در این نمایشگاه تلفیق پوسترها از این جهت که صاحب ویژگی های یک اثر هستند کاملا مشهود است.یک کادر.تایتل و مشخصه بارز انتقال پیام از طریق عناصر به شکلی صریح است و مخاطب هم یک نگاه صریح به آثار است و قرار است چالشهایی در حوزه مفهوم بنا به شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه بوجود آید.
کسب جایزه از کشور چین...
http://abukoorosh.blogfa.com/
http://api-nowrozi.blogsky.com/1388/04/30/post-137/
سلام دوست عزیز
نوشته شما خیلی آشناست.
منظور شما از «مخاطب هم یگ نگاه صریح به آثار است»چیست؟
شما مخاطب را بخشی ار کلیت یک اثر قرار میدهید.که جالب است.
این برداشت من از جمله شماست؛ شایدهم درست نباشد.
من فکر میکنم چالش موجود که در مفهوم میخواهید مورد برسی قراردهید به واسته چالشی که در صورت ساختاری شما شکل گرفته خیلی پیچیده شده و مخاطب را ناگزیر به برداشت سطحی منجرب میکند
به نظرم عناصر موجود از دیدگاه نشان شناختی دارای نشانه های عمیقتری وجودی خود می باشد که باید در سطوح عمیقتر اثر در کیت به مفهوم اگر بشود(به واسطه صورت اثر) دست یافت
گرچه امروزه جریانات نو هنری از این مقوله نشان شناختی هم سع در گزر هستند ومینیمال را حتی میتوان در جریانات هنرنو دید
به نظر من هر دیدگاه هنری چه در تعریف زمانه حال ویا گذشته ؛ برای من هنوز هم نو می باشد.
خیلی دوست دار م با نویسنده ناشناس گفتگویی داشته باشم/imank1970@yahoo.com
سلام .
وبلاگ خیلی خوب با حال و هوای مخصوص بندر دارید .
خسته نباشید .
مطالب عالی مینویسید . گزارشهای عالی .
به وبلاگ من سر بزنید . ردی از بندری ها هم توش میبینید با اینکه من بندری نیستم . ولی بندر رو خیلی دوست دارم ....
همیشه شاد بش
وب ارامگاه مجازی هنرمندان هرمزگان به صورت ازمایشی شروع بکار کرد
سلام موفق باشند اقای کیخا
با سلام
سایت نشریه بندر راه اندازی شد
با سلام
سایت نشریه بندر راه اندازی شد
http://www.bandarnews.ir/
سلام
ساختار شکنی! - قسمت اول
و
نقدکتاب Take Your Photography to the Next Level
تقدیم به شماهنرمند گرامی منتظرحضور سبزتون