سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

موسای شرجی

   
 یک بعدازظهر  مهمان دوستانمان در پیپه سرا* بودیم . بسیاری از هنرمندان بنام استان را می شد در آنجا دید . استاد قنبر راستگو  نوازنده جفتی ، حمید سعید نوازنده گیتار ، احمد روان نوازنده سازهای ضربی ، موسی کمالی فیلمساز ، داستان نویس و نوازنده درامز، جهله ( جهله) و ...، استاد منصور نعیمی کارگردان تلویزیونی ، عکاس ، پژوهشگر و ...مرتضی کریمی نوازنده عود ، گیتار، ویولون، تنبوره و سازهای ضربی و...

 فرصت خوبی بود تا گفتگویی با یکی از این هنرمندان انجام دهم ...موسی کمالی ...اگر بخواهم خیلی خودمانی معرفی اش کنم باید بگویم : او اولین کسی است که جهله ( کوزه ای که آب را در آن نگه می دارند تا خنک بماند ) را به عنوان یک ساز ضربی معرفی کرد تا جایی که امروزنه تنها هرمزگانیها بلکه موزیسین هایی مثل پویا محمودی نیز در کارهایشان از جهله استفاده می کنند . ساخت فیلم بچه های شرجی نقطه عطفی در کارهی سینمایی او بود .

 گزیده ای از حرفهای موسی کمالی:

   موسیقی را مثل همه همسنان خودم در آنزمان از امور تربیتی و  شاگردی مرحوم روضه خوان و آقای توحدی شروع کردم .اولین بار که نوازندگی مرحوم مرتضی قاسمی را از نزدیک دیدم شیفته درامز شدم . با اینکه نمره خوبی در امتحان تئوری گرفته بودم و مرسوم بود که نمره های بالا را برای یادگیری سازهای بادی و پیانو در نظر می گرفتند ولی گفتم من عاشق این ساز هستم و درامز را انتخاب کردم. 

  سال ۷۴ عضو سینمای جوان شدم .اولین کار من فیلم سبند ( سوند ) بود . این فیلم در روستای حکمی میناب ساخته می شد و جالب ترین اتفاق زندگی من هم در همین حین اتفاق افتاد . وقتی داشتیم از جعله ای آب می خوردیم آخرین جرعه را من نوشیدم ، جهله که خالی شد ریتمی روی آن زدم صدایی که از آن بر می خواست حیرت آور بود .البته اگر بگویم این آغار کار من با جهله بود دروغ گفته ام چون یک ارتباط روحی قوی از قبل وجود داشت که مرا به آن سمت می کشید .

جعله موسی در میانه پیپه سرا

جهله موسی در میانه پیپه سرا

  بعد از آن موسیقی فیلم آوای خاک (مستندی درباره ساخت جهله) اثر مرحوم کوروش گرمساری  را با همان جهله اجرا کردیم .مرحوم گرمساری لطف زیادی به ما داشت و هر وقت نیاز به امکانات داشتیم از ما دریغ نمی کرد . خدا رحمتش کند .

   آقای کوروش زارعی کارگردان تئاتر " آئینه ای توی سقف " برای ساخت موسیقی متن به ما پیشنهاد داد. این کار در بخش کارگردانی مقام اول و در بخش موسیقی کاندید جشنواره شد . در همان جشنواره بود که ربرتو چولی  کارگردان آلمانی نزد ما آمد و گفت :" با شنیدن این موسیقی حس کردم اینجا همسایگانی دارم و غریب نیستم "  ایشان ما را به جشنواره جاده ابریشم در آلمان دعوت کرد .

    در آلمان هم استقبال زیادی از موسیقی ما شد . چون آنها شناخت خوبی از موسیقی بخصوص موسیقی آفریقایی داشتند به دلیل وجود تشابه در موسیقی ما با آفریقا آنها به خوبی با ما ارتباط برقرار می کردند  . در آلمان قنبر راستگر  جفتی ، علی عرب دهل گپ ( دهل بزرگ ) ، حسن نوری نسب ،پیپه و من هم پرکاشن می نواختم.

  پیپه سرا را برای اینکه یک پایگاه خوب برای موسیقی داشته باشیم به همت آقای نظری راه انداخته ایم . در اینجا علاوه بر آموزش موسیقی در ضمینه فیلسازی ، عکاسی ، نقاشی و ... نیز آموزش داده می شود .

موسی و شاگردان دارمز

موسی و شاگردانش

 خودم هم طرح های زیادی در ذهن دارم . چاپ مجموعه داستانهایم به نام قصه های موسی ، ساخت فیلم های پیرمرد شرجی ، تمبوره شرجی، مامای شرجی ( درباره زار)و ...  تحقیق و ثبت نواهای محلی ...مجموعه پژوهشی چهره های شرجی. 

 جا برای تحقیق و پژوهش در استان زیاد است ولی متاسفانه کسی کار نکرده است . ما هم که دوست داریم کار کنیم امکانات نداریم . حتی من هنوز یک دوربین فیلم برداری یا عکسبرداری ندارم . یک خاطره برایتان بگویم . بعد از نمایش فیلم بچه های شرجی در جشنواره بیستم سینمای جوان یکی از منتقدین  گفت: نگاه این فیلم شبیه نگاه  یک فیلمساز اروپایی به زندگی آفریقایست . البته منظورشان این بود که من با الهام از کارهای آنها این کار را ساخته ام . خیلی جالب بود من اصلا چنین چیزی ندیده بودم چون  امکانش نبود تنها وسیله ای که در خانه داشتم یک رادیوی کوچک بود و تعدادی کتاب . یکی از منتقدین که این را فهمیده بود به دوستش گفته بود : این مرد چطوری زندگی می کنه؟

 لینک مصاحبه بی بی سی با گروه جهله
برای شنیدن موسیقی گروه جهله اینجا را فشار دهید

....................................................................................
پیپه(pipa) سازی است کوبه ای که ریشه ای آفریقایی دارد. 
 نشانی پیپه سرا  :خواجه عطا /خیابان فلسطین به طرف استانداری  تلفن   ۳۳۴۳۵۷۹

جشنواره موسیقی دانش آموزی هرمزگان



  مسابقات هنری دانش آموزان استان در بندرعباس در حال برگذاری است . روز پنجشنبه گروه های موسیقی از مناطق مختلف استان به رقابت پرداختند . با توجه به راه یابی گروه اول مقطع دبیرستان به مرحله کشوری و نیز شانس بسیار برای کسب مقام از سوی نمایندگان هرمزگان در این مسابقات رقابت بسیار حساسی وجود داشت .

هیئت داوران


آقای ذاکری ( دبیر اجرایی)

  آقای ذاکری دبیر برگذاری این جشنواره و مسئول امور فرهنگی و سیاسی دانش آموزان در سخنان خود اشاره جالبی به این نکته داشت که تا کنون از بیست و پنج دوره برگذار شده مسابقات کشور نمایندگان هرمزگان در بیست و سه دوره موفق به کسب مقام شده اند . آقای رادمهر مربی سابق گروه موسیقی بندر خمیر که خود در این دوره به عنوان داور شرکت داشت هم می گفت با گروه خمیر موفق به کسب سیزده مقام کشوری شده ایم .

  از نکات جالب این دوره انتخاب داوران جوان در کنار باتجربه ها  بود که جا دارد تبریک ویژه ای به آقای ذاکری برای این حسن انتخاب بگوییم . موسی کمالی و حسین گردین ( سرپرست گروه مامبو لیوا )داوران مقطع دبیرستان و رادمهر و شهرام جعفری داوری مقطع راهنمایی را برعهده داشتند .  داور شعر در هر دو مقطع هم مجید ذاکری بود .

گروه بندرخمیر

  به جز گروه میناب،خمیر ، سندرک و تا حدودی بشاگرد ( مقطع راهنمایی ) بقیه  بسیار ضعیف بودند .و حتی با اصول ابتدایی موسیقی هم آشنایی نداشتند . ضعف مفرط مربیان پرورشی در این معضل نمایان بود .

موسی کمالی که خود از بانیان جعله نوازی است نکاتی را به نوازندگان نوجوان گوشزد می کند

  وقتی دانش آموزان بشاگرد به روی صحنه رفتند نوای تک خوان کم سن و سال این گروه که یک نغمه محلی را زمزمه می کرد ناگهان سالن را ساکت کرد . حتی حسین گردین هم نتوانست بی تفاوت بنشید و خطاب به یکی از دوستانی که فیلم برداری می کرد گفت : برو روی سن و از خود او فیلم بگیر!

  نوازنده کسر(kaser) از بندر خمیر نوازنده جفتی و دهل گپ از میناب هم از چهره های شاخص این دوره بودند .

گروه میناب

 هر چند هنوز نتیجه نهایی اعلام نشده ولی چیزی که به نظر می آید این است که برخلاف پیش بینی ها این بار میناب مقام اول را از آن خود کند و بندر خمیر به مقام دوم بسنده کند . البته همین گروه بندر خمیر هم به راحتی می تواند در کشور بدرخشد کاش مسولین با توجه به سابقه خوب نمایندگان هرمزگان در مسابقات کشوری می توانستند برای هرمزگان سهمیه دیگری هم بگیرند .

نوازنده دهل از میناب

  موسیقیی که گروه دانش آموزی میناب اجرا کرد بی شک وبی تعارف از خیلی گروه های پیشکسوت  استان بخصوص بندرعباس زیباتر و اصولی تر بود . جدای از حرکات موزون که به شکل هماهنگ و بی نظیری برگذار می شد . حضور نوازندگان خبره - خلاقیت های چشمگیر در استفاده از سازهای ضربی مثل جعله ،دهل کسر ،پیپه و حتی کرا ــکه به تازگی ثبت شده ــ استفاده از ترانه های پر محتوای آقای شهرجو ،بداهه نوازی قوی نوازندگان این گروه از جمله نکاتی بود که در کنار هم حضار را به حیرت انداخته بود .

 

 آقای رادمهر از تک خوان بشاگرد سوالاتی می پرسد ...

گروه بشاگرد 

  در مقطع راهنمایی هم کار گروه منطقه بشاگرد ــ که یکی از محرومترین نقاط کشور است ــ  از باقی گروه ها که اکثرا بسیار ضعیف بودند بهتر نشان داد. بچه های این منطقه به همه نشان دادند که از چه استعدادی برخوردارند .

لطفا کسی دچار سوء تفاهم نشود!

  یکم : درست در اردی بهشت هشت سال قبل بود که تعدادی از مردان باهوش عرصه تبلیغات به این فکر افتادند که در راه رسیدن به پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ، اتوبوس تبلیغاتی خاتمی را به جای استانهای مرکزی و اصلی، روانه استان های حاشیه ای و مرزی کشور کنند تا برخلاف رقیب مطمئن که کمتر زحمت حضور در مناطق محروم را به خود می داد، با ادای احترام به مردم فراموش شده این مناطق ، حس وفاداری مرزنشینان را تحریک کرده و از مشارکت آنان زمینه رسیدن به قدرت را فراهم کنند . از این رو بود که خاتمی برای سفرهای آغازین خود نه از اصفهان و گیلال و آذربایجان که از کردستان شروع کرد . او به میان مردم این استان رفت با کوچک وبزرگ آنان دست داد و کردهایی که همیشه در یک صد سال اخیر زمینه گریز از مرکز را ( تا حد جدایی طلبی) داشتند ، در آغوش گرفت و آنها را اصیل ترین قوم ایرانی یاد کرد . این قضیه مدتی بعد تر در سیستان و بلوچستان  سنی نشین نیز رخ داد او برای اولین بار سنت شکنی کرده  بحث سیاسی را به مساجد اهل سنت کشاند و روحانیت بلوچ را که هیچ گاه در عرف سیاسی جایی نداشت به همدلی برای رفع مشکلات فرا خواند و نفوذ معنوی آنان را در حفظ امنیت شرق کشور ارزشمند دانست .  

   خاتمی آخرین روزهای انتخاباتی که از حساس ترین روزهای این عرصه محسوب می شود را نیز از دست نداد و پس از بوشهر در اواخر اردی بهشت راهی هرمزگان شد تا حلقه ایران گردی خود با محور استانهای محذوف از قدرت را کامل کند و استقبال کم نظیر از او در بهشت زهرای بندرعباس و رودان و میناب نشان دااد که این بار مناطق مرزی و محروم سرنوشت انتخابات را به شکل مطمئنی رقم خواهند زد . زیرا که مردم این استانها حرمت یافته بودند و امیدوار شده بودند که نظم جدیدی در حال تکوین است که ایران از آن همه ایرانیان خواهد شد و همه اقوام و نژادها و مذاهب به یک نسبت دارای حق و آزادی و آینده خواهند بود و آنانی که به مرزداری فراخوانده می شوند از این پس در مدیریت بر سرزمین خود نیز سهیم خواهند شد . اوج این امیدواری رای یکدست و درصد بالای آرای خاتمی در تمام استان های محروم و محذوف ( کردستان ، ایلام، کرمانشاه ، خوزستان ، بوشهر ، سیستان ، جنوب خراسان و هرمزگان ) بود که حتی از زادگاه خود  خاتمی در یزد نیز پیشی گرفت و نگاه اعتماد  به نظام مرزنشینان را نشان داد و همه را شگفت زده کرد چرا که امید و اعتماد هم گذشته ها را به فراموشی سپرده بود.

   دوم: روند امور اما پس ار پیروزی دگرگون شد و کم کم امید ها دوباره رنگ رویا گرفت و اختلاف های قومی و مذهبی که در زیر یک نام به همبستگی رسیده بودند چشم انتظار ماندند . اگر چه دولت با برگذاری انتخابات شوراها تا حدودی توانست زمینه مشارکت تمامی اقوام در سرنوشت کشور را فراهم کند اما در سطح کلان و با انتخاب هیات وزیران و استانداران و بیش از یک صد مدیر ارشد کشور مشخص شد که در همچنان بر همان پاشنه سابق خواهد چرخید و مناطق محذوف از قدرت همچنان محروم خواهند ماند .در برخی از استانها مانند هرمزگان اما از قضای ربانی قضیه برَعکس شد و بیشتر نیروهای بومی که اندک اندک تجربه مدیریت استانی را پیدا می کردند فرو افتادند و حتی جایشان را به بومیان دیگری از جناح پیروز هم ندادند و نقش مردم منطقه در استفاده از امکانات ملی به شدت کاهش یافت و کار به جایی رسید که وقتی نماینده ارشد دولت در استان هرمزگان صریحا و به سادگی گفت که " نه به بومی گری اعتقادی دارد و نه به بومی گرایی"!! بانگ مرغی هم برنخاست !! و اهالی سیاست در سطح استان زحمت این سوال را نیز به خود ندادند که مگر قرار نبود ایران برای همه ایرانیان باشد . و چگونه است که برنام خلیج فارس حساسیت داریم ولی بر مردم نشسته بر کرانه آن نه!

اکنون دوباره فصل انتخابات است ( گرچه نه به گرمی هشت سال قبل ) دوباره نامزدهای انتخاباتی به این فکر افتاده اند که با تکرار کار خاتمی در هشت سال قبل و روانه شدن به مناطق مرزی همان رای بالا را به صندوق ها بریزند و حماسه بیافرینند . البته آرزو بر جوانان عیب نیست ( و بر پیران نیز هم ) اما حوادث چند ماهه اخیر نشان داده است که فضای موجود به هیچ وجه با هشت سال قبل قابل قیاس نیست . نا آرامی های کردستان پس از انتخاب جلال طالبانی به ریاست جمهوری عراق و اغتشاش های خونین اهواز که هر دو رنگ و بوی قومی داشت گواه است که مطالبات بر اورده نشده مردم مناطق مرزی در حال خود نمایی است . شکاف دولت ــ ملت که همواره در تاریخ ایران سابقه داشته و مدتی امید به رفع ان بسته شده بود دوباره سرباز کرده است و گسله های ان در شکل اختلاف نژادی، زبانی ، قومی و مذهبی لرزه های خفیفی را آغاز کرده اند . خوب است کاندیداهای محترمی که به این مناطق تشریف می آورند به این سوال پاسخ دهند که برای حل این مشکل چه ایده ای دارند ؟ و چه حقی برای همه اقوام ایرانی در حاکمیت قائل اند ؟

   چهارم : اکنون که فرصت تحقق مطالبات منطقه ای در شکل ملی خود متاسفانه از کف رفته است نامزدهای ریاست جمهوری به جای وعده های کلان غیر عملی و غیر پیگیری به صورتی شفاف پاسخ دهند که برای هر منطقه اختصاصا چه برنامه ای دارند ؟

   تجربه سال های اخیر نشان داده که با وجود این که میزان مشارکت در سه انتخابات گذشته سیر نزولی داشته اما در مناطق محروم همچنان مردم ( اگرچه نه مانند سابق ) ولی بازهم به نسبت استان های مرکزی در درصدی بالا به پای صندوق های رای می روند . این مساله چنان نامزد های احتمالی را دچار خوشبینی کرده که همزمان به صورت دو تا دو تا به این مناطق وارد می شوند . ( حضور همزمان کروبی و لاریجانی در هرمزگان ) ولی بر مردم استان هرمزگان و به خصوص روشنفکران ، تحصیل کردگان، اهالی سیاست است که قدر خود و ارزش رای شان را شناخته و پیش شرط هایی خاص را لازمه پشتیبانی از هر فردی و جناحی نمایند .

   بیکاری فزاینده ، رشد اعتیاد و فقر ، عدم توسعه زیر ساخت ، وضعیت تجارت مرزی و ... از مهم ترین مطالبات مردم هرمزگان است قدم آن کس مبارک که راهی برای رفع این مشکلات دارد . کسی که قولی خاص برای این مردم ندارد بهتر است انتظار رایی خاص را هم نداشته باشد چرا که هر چیز بهایی دارد . دوم خرداد یک استثنای تاریخی چه در کل کشور و چه در مناطق مرزی بود . همین و لطفا کسی دچار سوء تفاهم نشود .

                                                                                                        

  سعید سهیلی زاده

afrasiabtoorani@yahoo.com

موج مامبو لیوا

بدون شک اکثر هرمزگانی ها با کارهای گروه مامبو لیوا آشنایی دارند . این روزها مامبو در حال گرفتن مجوز موسیقی از ارشاد است تا گونه ای دیگر از موسیقی هرمزگان را به دوستداران موسیقی در کشورمان نشان دهند .

  شاید خیلی ها هنوز آوای گروه کارلوس را به خوانندگی حسین قدسی نژاد فراموش نکرده باشند . گروهی که سالها پیش از انقلاب خود را به عنوان یکی از بهترین گروه های پاپ ایران معرفی کرده بود . و حالا مامبو فرصتی فراهم کرده تا بار دیگر صدای حسین قدسی را به گوش همه برساند . ترانه و آهنگ ماندگار "یارچغلو" و چند کار دیگر  با صدای او در اولین کار رسمی  مامبو شنیدنی خواهد بود .

و البته علاوه بر اینها مامبو آهنگ هایی تازه ای نیز تنظیم کرده که باید شنید و ... برای دانستن تازه ترین خبرها از گروه مامبو لیوا و همچنین اخبار موسیقی استان می توانید سری به وبلاگ مامبو لیوا بزنید که به تازگی کار خود را آغار کرده است .