باحبیب هنوز هم به داد ما می رسد!

  موسیقی جنوب و البته بیشتر هرمزگان تاثیر زیادی از موسیقی سیاهان گرفته است . لیوا ، زار، نوبان ، مشایخ و ... تا چندی پیش جزئی از زندگی روزمره سیاهان هرمزگان بود . در این بین بابا و ماما زار ها مهمترین نقش را در اجرای این مراسم ها و موسیقی مربوط به آن را بر عهده داشته اند . خبره ترین و مشهورترین بابا زار جنوب کسی نبود به جز باحبیب ( بابا حبیب/ حبیب اله پیرو زاده/۱۳۰۶-۱۳۸۰) که در سال هشتاد در گذشت و خیلی چیزهای دیگر هم با مرگ او به فراموشی سپرده شد . چندی پیش برای سوال و پرسی نزد یکی از همسرانش( خانم دارباز) رفتم. گزیده ای کوتاه از حرف های او را از باحبیب و آداب اهل هوا میخوانید :

   وقتی نوجوان بودم مریض شدم . برای درمان با حبیب را آوردند . خوب شدم و بعد از مدتی او از من خواستگاری کرد و ما با هم ازدواج کردیم و سی سال با هم زندگی کردیم . 

بابا حبیب

باحبیب

  هر دردی درمانی دارد . بیمار با دوای دکتر خوب میشود . درد اهل هوا هم با تدابیر بابا خوب می شود. وقتی صدای ساز بلند می شد . سیاهان می گفتند این درد ما را تسلا می دهد . همه را صدا میزدند تا بیایند و دردشان دوا شود . همه شان شاد می شدند . دست به دهل که می گرفتند غم و غصه شان را فراموش می کردند.

  اگر در خانه ای بابا انداخته باشند ( سفره ای برای مریض) اگر کسی سلام کند مجبور می شود خودش یک بار سفره ای مثل همان سفره بار دیگر بیندازد . اگر هم بخواهد احترام به بابا را به جا آورد و سلام کند، باید یک دستش را روی سفره بگذارد و بعد سلامش را به زبان آورد .در مراسم زار نباید دمپایی و جوراب همراه داشته باشی . سلام را هم باید با حرکت دست ادا کنی .

 هیچ کدام از باباها مانند باحبیب زبان سواحلی را نمی دانستند . حتی بابامحبوب هم به اندازه او نمیدانست .با حبیب می گوید این ابیات ،کارها و داروها را همه در خواب به من الهام شده که برای چه مریضی چه کاری انجام دهم و چه شعری بخوانم .

 کسی که به مرحله بابایی یا مامایی میرسد ابتدا برایش قربانی می کنند و سفره ای برای مردم تهیه می کنند و بعد از آن اجازه حرف زدن پیدا می کنند و بادها به حرف در می آیند .

  باحبیب می گفت من باید درد مردم را دوا کنم . مردم هم به او احترام می گذاشتند . هر جا مشکل داشتند از او می پرسیدند . او هنوز هم با وجود اینکه زنده نیست باز هم به داد ما می رسد ...