بی آرام و قرار ترین خواننده هرمزگان
 

 

محمـد آرام باش  ; آرام و قرار ندارد . کـار ، کارگاه موسـیقی و آمــوزش کودکان و یا تمرین وقت باقی مانده تقریبا هیچ ثانیه .

***

می خواهم با او گپ بزنم .به جرات می گویم که او از خیلی هایی که اسم در کرده اند  باسوادتر  است . چه سواد موسیقیایی و چه غیر آن . به جای تاریخ ومحل تولد می پرسم علت تولد ؟!؟ و او می گوید: هر انسانی ماموریتی دارد . حتی بد ها و آدم کشها .و یک مدت زمان به نام عمر تا انسان این ماموریت را انجام دهد .شاید روی همین حس باشد که دوست دارم ماموریتم خدمتی باشد . یک زمینی در خدمت زمینی ها .

***

موسیقی مثل آفتاب است . بدی ها و زیباییها را نشان می دهد . زشتیها را محو می کند .من بیشتر دوست دارم دردی را هر چند کوچک درمان کنم تا اینکه دردها را بازگو کنم .

***

شیرینی مرگ به آن نیست که گمان کنی پس از آن به بهشت می روی . مرگ از آنرو شیرین است که اگر در آتش جهنم هم بسوزی می دانی که ناحق نمی سوزی .

***

شادی یک هدیه است . وقتی انسان کار خوبی انجام می دهد . شادی به او هدیه می شود .

***

                                  

محمد آرام باش

                                              

وقتی می خوانم که احساس کنم مردم دیارم باخواندن من خوشحال می شوند . هنوز وقتش نشده . در ضمن اول باید یک پدر خوب و یک همسر گرم باشم و بعد از آن آموزش کودکان و در آخر خواندن . من کار کردن در یک زمین بایر را به خوش گذرانی در یک باغ پر ثمر ترجیح میدهم .

***

وقتی به مرحوم منصفی می نگری به تو می گوید که باید با زمین و زمان پیش بروی . و در مورد  اینکه عده ای اصرار دارند کارهای او دقیقا با همان حس وحال  اجرا شود . من با این مساله مخالفم. هر کس حس و نوای خود را دارد و دیگر اینکه حس منحصر به فرد ابرام قابل تقلید نیست . تمام  خواننده ها بیایـند و مثل ابــرام بگویند : ــ دیـر ابــو  ــ اگر توانستند . فقط همین دو کلمه . مطمئن  باشید نمی توانند .

***

نکاتی هست که خواننده های ما باید بیشتر به آنها توجه کنند . مثلا حرکت لب . حرکت لب خیلی  مهم است . در سطح کشور ناصر حرکت لب خوبی دارد . حتی اصفهانی هم بیشتر از  تارهای صوتی خود ،  کار می کشد .  ناصر خیلی خوب پیشرفت کرد . یکی از عوامل این پیشرفت هم اقتباس او از موسیقی هند بود . که نه تنها محدودش نکرد بلکه باعث رشد او هم شد .حتی امروز هم نشانه هایی از همان تاثیرات قدیمی در کارهای ناصر دیده می شود . مثلا:

دل اگه خونه غم شد من اگه پریشونم     تا ابد من به یاد عشقت ترانه می خونم

***

محمد روهنده تنها عیبش این است که قدر خودش را نمی داند . او باید خود را جزئی از پیکره هنری  استان بداند . حق او خیلی بیشتر از اینهاست .

***

تمام سعی من این است که موسیقی بندرعباسی کار کنم . دوست دارم ریتم کارهایم  بندرعباسی باشد . متاسفانه ریتم بندرعباسی مظلوم واقع شده است. امروزه موسیقی بندرعباس به غارت برده می شود  . وظیفه ما انتقال دانسته هایمان به نسل بعد است تا آنها با امکانات خوبی که دارند بتوانند از این میراث بزرگ استفاده کنندچرادیگران سو استفاده کنند و خودمان استفاده نکنیم . باید کار کنیم حرف زدن دردی را دوا نمی کند .    

                                                                                                                      جنوب