زلزله هرمزگان را لرزاند !

 بندرعباس هم لرزید .اول فکر کردم باز هم شاهکار همسایه مان است که در حال برج زدن است و هر از چند گاهی با ماشین های سنگین و ریختن مصالح باعث لرزش شیشه ها می شود ولی صدای جیغ زنهای همسایه و ادامه لرزشها از شیشه به دیوار و از دیوار به ... به هر حال زلزله بود .صدای هولناکی داشت .ولی بیشتر از اینکه وحشتناک باشد هیجان انگیز بود .چقدر لذتبخش بود تا حالا اینقدر لرزش همه گیر ندیده بودم .راستی اگر زلزله فقط می لرزاند و خرابی نداشت همه انتظار آمدنش را می کشیدند نه ؟ امیدوارم این زلزله همینگونه بوده باشد .

 همه گیج بودند ...راستی در این گیرودار من یک چیزی کشف کردم : خانم ها زودتر زلزله را می فهمند . چون زنان همسایه اولین کسانی بودند که به کوچه ریختند .برق ها قطع شد و همه جا تاریک بود فقط گاهی صدای آمبولانس با صدای زنها قاطی می شد .ولی از همه  جالب تر سر و صدای بهنام بود .بهنام پدر و ماردش را در زلزله بم از دست داده و اکنون یکی از همسایگان شریف ما سرپرستی او را بر عهده دارند .انگار او از همه ما باتجربه تر بود.شاد و شنگول می دوید .

 بعضی ها کانون زلزله را قشم و برخی بندرعباس می دانند . برای دانستن اخبار موثق باید تا صبح صبر کنید . طبق اخبار رسیده از بندر خمیر در غرب بندرعباس تا شهرستان رودان در شرق همگی لرزیده اند .قشم هم که جای خود دارد . از خسارات و تلفات احتمالی خبری ندارم . با قشم که تماس گرفتم گفتند : خانه های شهری آسیب ندیده است . بافت روستایی که با زلزله قبلی ویران شده بود و دیگر چیزی برای ویران شدن وجود ندارد هنوز هم عده ای از مردم در چادر زندگی می کنند .

***

  حالا که دارم اینها را می نویسم ،تازه برق آمده .خیلی ها رفته اند و لب دریا را برای خوابیدن انتخاب کرده اند .باقی هم در حیاط خانه شان . و عده ای هم بیخیال زیر باد کولر گازی .

احتمال وقوع پس لرزه وجود دارد .مردم هم از بس زلزله دیده اند و البته بیشتر شنیده اند دیگر همگی استادند .حتی یکی از همسایگان ما شدت زمین لرزه را هم حساب کرده بود .

***

من باید بخوابم . توی این گرما حال و حوصله بیرون رفتن را هم ندارم .اگر این وبلاگ به روز نشد من را حلال کنید!