فاطمه رضایی : فقط " ناصر" ناصر بود .
 

فاطمه رضایی

 

   صدای ناصر گرم است . تمام مردم از صدای او لذت می برند . ناصر شیرین بود . با همه خوب بود . نمی دانم کدام بی انصاف در حق او اینچنین ظلم کرد . او که به جز محبت به مردم کاری نمی کرد .

زمانی که تهران بود یک شب با ایرج پسرم تلفنی حرف می زد . ایرج گفت مادر بیا ناصر است از تهران می خواهد با تو حرف بزند . من هم کمی با او شوخی کردم که: ناصر همان جا خیمه زده ای ؟ خندید و گفت :"بله خاله! خیمه زده ام" . گفتم: خراب کن خیمه را بیا به خاک خودمان ،شهر خودمان.

گفت: خاله ! من هم دلم برای بندر تنگ است . می آیم ! می آیم !

[یمبو سئه را با هم گوش می دهیم فاطمه لبخندی روی لبانش نقش بسته که نشان ...]

ــ خیلی زیباست .

[ناصر می خواند :هویلا هویلا به شر شیطون]

ــ این موسیقی مال اهل هواست آنها می گویند: هویلا منه گواریا

[ناصر : بدو بخون که یار اتا ]

ــ این ها همه مال خودش است .

[حالا ناصر دارد فصل بهار(وختی که تمدی) را می خواند

"وختی که تمدی نگاهت امکه عاشقت بودم ..."]

 ــ آهنگش را کمی تغییر داده است .

این شعر و آهنگ را مرحوم حسن کریمی وقتی ما برای اجرا رفته بودیم سیرجان ساخت .

[ارم بی صحرا مه وا خود تو]

_ حسن می گفت: بریم به صحرا

***

 ما در جایی برای تمرین جمع می شدیم . مسولین برای ما مکانی تعیین کرده بودند که کسی آهنگ های ما را نشنود . ناصر آنزمان بچه بود می آمد و گوش می ایستاد . می گفتند :تو اینجا چی می کنی؟ می گفت من داشتم رد می شدم ! خیلی علاقه داشت .

از کارهای ناصر یمبو سئنه ، نازاتکه و باغ مولوی را بیشتر دوست دارم .

یک زمانی آمد پیش من و گفت :"من چند ترانه ی شما را می خواهم اجرا کنم . اجازه می دهی بخوانم ؟ گفتم بعله !

باغ مولوی ، خیابون دلگشا ، خونسرخ و ...را خواند.

خیلی هم خوب خواند . فقط "ناصر" ناصر بود . ناصر خیلی خوب بود . ناصر زنده است ها !

..................................................

در نوشتار سخنان فاطمه رضایی ـ خواننده و ترانه سرا ـ سعی شده  از ادبیات خود او استفاده شود و کمتر دخل و تصرف و ویرایشی صورت گرفته است .

منبع : کیدی ــ ماهنامه موسیقی هرمزگان ــ صفحه ی ۶