گفتگو با علی دایی

   دعوت شهرداری بندرعباس از علی دایی و تجلیل از او فرصتی بود تا در پی یک مصاحبه‌ی مطبوعاتی من هم به یکی از آرزوهایم که دیدن او بود برسم. هر چند بدون دعوت و قاچاقی وارد آنجا شده بودم و فرصتی هم برای فکر و طرح سوال نداشتم ولی ...

   

   در ابتدا قهرمانی شما با تیم سایپا را تبریک می گویم . خسته نباشید! آقای دایی برای فصل جدید چه بازیکنان جدیدی برای سایپا در نظر گرفته‌اید؟

 تقریبا ۸۰ درصد اسکلت تیم همان بازیکنان قبلی هستند . بازیکنان جدید هم با توجه به نیازی که احساس می‌کنیم اگر توانستم از بازیکنان داخلی تامین می کنیم اگر نشد از بازیکنان خارجی استفاده می‌کنیم .اسامی بازیکنان بگذارید فعلا پیش خود من بماند.

  سایپا امسال تقریبا همان خصوصیات فنی شما را پیاده کرد یک فوتبال مبتنی بر هوش ، قدرت بدنی و سرعت در تصمیم گیری ، سوال من این است که به هر حال شما زیر نظر مربیان بزرگی کار کرده‌اید کدام یک بیشترین تاثیر را در بازی و تفکر شما در مربیگری داشته‌اند؟

   خب ببیند از اولین مربی من در اردبیل تا شروع استارت فوتبال حرفه‌ای من در بانک‌تجارت و زیر نظر آقای حجازی و بعد از آن در تیم ملی و سپس اروپا همه در فوتبال من نقش داشته‌اند و من مدیون همه‌ی آنها هستم .

    چه تفاوتی بین تیم ملی زمان برانکو و تیم ملی حال حاضر می‌بینید ؟ آیا تیم پیشرفتی داشته است؟

  من دیگر در تیم ملی نیستم و مثل شما اخبار آن را از رسانه‌ها دنبال می‌کنم و نمی‌توانم در این باره نظری بدهم .

    آقای دایی شما بهترین مهاجم نوک کلاسیک حال حاضر فوتبال ایران را چه کسی می‌دانید؟[سوالم موذیانه بود می‌خواستم ببینم خود دایی دوست دارد چه کسی جایش بازی کند که البته او هم باهوش‌تر از این حرف‌هاست]

   ما مهاجمان خوب زیاد داریم . اسم نمی برم.

   آقای دایی قرار است در پست شما بازی کند.

  خب من اسم نبرم بهتر است. [با خنده]هر کسی جای من بازی کند از من بهتر بازی می‌کند.

 در این لحظه یکی از خبرنگاران نظر دایی در مورد تیم شهرداری بندرعباس را جویا شد دایی در جواب گفت: خب تیم شهرداری واقعا خوب کار کرده و من اصلا فکرش را هم نمی‌کردم تیمی که تازه تاسیس شده تا این مرحله بالا بیاید.این نشان از مدیریت قوی این باشگاه دارد ...[مسولین شهرداری در کنار دایی نشسته بودند]

 باز من و یک سوال ناگهانی : آقای دایی شما تا کنون بازی تیم شهرداری را هم دیده‌اید؟

بله.بازی مقابل راه‌آهن را دیدم راستش به دل خود من نچسبید!

[این گفتگو قبل از بازی جنجالی شهرداری و راه آهن انجام شد. درباره این بازی جنجالی و به نظر من جالب و خوشمزه هم اگر حسش بود بعد می نویسم.]

   همانطور که فکر می کردم او خیلی باهوش و باسیاست بود و با دقت و وسواس به سوالات جواب می داد و من فقط در همین سوال آخر توانستم آنچیزی که می خواستم را از زیر زبانش بیرون بکشم. دوست داشتم یک گفتگوی اختصاصی و مفصل با هم داشته باشیم که در این سفر چند ساعته دایی در بندرعباس مقدور نبود به قول خودش : ان شا ا... دفعه بعدی .

به هر حال خیلی دیدنش برای من لذت بخش بود . انگار تمام بدنش اراده بود و بس.

   چند سوال و حرف بامزه هم از طرف خبرنگاران مطرح شد مثل: آقای دایی تمام بازیکنان تیم شهرداری اسم شما را روی پیراهنشان نوشته‌اند !!! (لباس تیم شهرداری را شرکت دایی می زند و منظورشان همان آرم شرکت دایی بود)

آقای دایی شما گفته‌اید که پیراهن شماره ده تیم ملی را به کسی نمی‌دهید؟

دایی طفلکی برگشت گفت: مگر پیراهن تیم ملی دست من است !