برگزاری شبهای موسیقی ایران و اختصاص یک شب به موسیقی هر استان آنهم در یکی ازمجهزترین تالارهای کشور ـ تالار وحدت ـ نویدبخش این بود که حرکتی نو با نگاهی جدی به موسیقی نواحی ایران شکل گرفتهاست. اما در عمل شبهای موسیقی ایران از نظر پردازش با حقیقت و واقعیت موسیقی ایران فاصلههای زیادی داشت. احساس میشد اهدافی که برای این برنامه در نظر گرفته شده بود جدی دنبال نمیشود و موسیقی استانها در حد یک بهانه برای این برنامه نزول پیدا کرده بود.بگذارید از خیر امکانات رفاهی و خدمات رسانی نامطلوب به گروهها بگذریم که سخنی بیفایده است و بپردازیم به چیزی که بیش از همهی اینها مهم بود و به راحتی دریغ شد در حالی که رفع آن چندان دشوار هم نبود.
گروه خستهی هرمزگان پس ازطی بیست ساعت راه زمینی بدون هیچ استراحتی ساعت ۱۶ روز سیزدهم شهریور (روز اجرا) برای فراهم کردن مقدمات اجرا به تالار وحدت اعزام شد. اما در کمال تعجب در حضور کارشناس انجمن موسیقی ایران آقای لطفی ، صدابرداران از چککردن صدا قبل از اجرا طفره رفتند و ایشان هم این کار را تایید کرد و بیشتر وقت خود را صرف نحوه چیدمان گروه روی سن و زمانبندی برنامه کرد که آنهم با حذف یکی از کارهای محلی خاتمه یافت.سپس کیفشان را برداشتند و برای استراحت رفتند منزل و هرمزگانیها ماندند و حوضشان،تا ساعت ۲۰ که زمان اجرا بود.
ای کاش هرمزگانیها حرفهایتر عمل میکردند و فریب اسم تالار وحدت و این برنامه را نمیخوردند و بدون چککردن صدا حاضر به اجرا نمیشدند ولی به هر حال ... البته همه چیز به همین جا هم ختم نشد. با شروع برنامه گروه موسیقی محلی هرمزگان ایرادات بیشتر نمایان شد. عدم صدابرداری مناسب (که هیچ سعی و تلاشی هم برای بهبود آن نمیشد) و عدم استفاده از مونیتور صدا گروه را دچار مشکل کرده بود. نوازدهی عود مرتضیکریمی بارها اشاره کرد که صدای سازش را نمیشنود. اما هیچ کس ناظر و پاسخگو نبود.
گروه نغمه اما به لطف سازهای کوبهای و صدای رساتر نیجفتی و البته انسجام گروهیشان کار را به نحو مناسبی اجرا کردند اما در بخش موسیقی کلاسیک و پاپ ـ کلاسیک آثار هنرمندان تلف شد.نوازندهها صدای ساز همراهشان را نداشتند و اگر صدایی هم به گوش میرسید چندصدمثانبه پس از اجرای نت بود که این خود کار را بدتر میکرد.
آقای لطفی در پی درخواستهای مکرر هرمزگانیها میگفت : مونیتور صدای مناسب نداریم . اگر اینها را استفاده کنیم کار بدتر میشود. ایشان در مورد استفاده از هدسِت هم همین بهانه را تکرار کردند.در حالی که در شب بعد از این برنامه در اجرای بوشهر از مونیتور صدا استفاده شد و صدا هم با کیفیت مناسبی ارانه شد.در شب اجرای موسیقی هرمزگان محسن شریفیان سرپرست گروه محلی بوشهر خطاب به آقایان میگفت: "من با این صدابرداری اجرا نمیکنم."و قبل از آن هم گفتگویی با اعتماد ملی کرده بود در مورد وضعیت صدا. و اینگونه شد که دیدیم.
چرا این امکانات ساده و ابتدایی که در دسترس هم بود با بیخیالی و سهلانگاری عدهای از گروه هرمزگان و احیانا دیگر استانها دریغ شد.چه کسی پاسخگوی تلف شدن این همه تلاش و انگیزه و آبروی هنر استانهاست؟حب جوابش خیلی ساده است. استانها تریبون ندارند که حرفشان را بزنند. (بگذریم از اینکه خیلیهاشان فکر میکردند با انسانهای اولیه طرف هستند.) باید از یک جایی مثل همین جا شروع کنیم. من یک پیشنهاد دارم .اگر شما هم هستید تا فردا صبر کنید.
...........................................
پ ن: لطفا اگر در مورد گروهها حرفی دارید بگذارید برای یادداشتهای بعدی که مفصل از نحوهی اجراها مینویسم. |