کامنتهای شهریوری! |
من فکر میکنم که کامنتهای یک وبلاگ بالهای آن هستند و بدون کامنت وبلاگ جذابیت و خاصیت خودش را تا حد زیادی از دست میدهد. از این پس در آغاز هر ماه کامنتهای ماه قبل را باز میخوانم و آنهایی که جذابتر و مفیدتر و... بودهاند را گزین میکنم تا شما هم با من در استفاده از آنها شریک شوید و نیز بدینگونه تشکری کرده باشم از کسی که وقت و فکر گذاشته برای نوشتن. البته اینکه با کامنت هم سو باشم چندان تاثیری ندارد. شما هم اگر دوست داشتید میتوانید این کار را در وبلاگتان امتحان کنید. از کامنتهای شهریور ماه سه نظر را انتخاب کردهام که از قضا هر سه عنصر طنز درشان هست و هوشمندانهاند. سعید شنبهزاده برای یادداشتِ [کابوس اتصال به اینترنت!] نوشته است: این دستگاه یه مشکلی شده در ایران به خیلی از مسئولین هم وصل شده و یادشون رفته جداش کنن و این دستگاه هی دستور عجیب بهشون میده و اونا هم بخاطر گرفتن کارتشون هی کارای عجیب میکنن. حالا خوبه تو شاشیدی خیلی از مسئولین... احسان رضایی برای [گفتگو با استاد علیخان حبیبزاده] با گویش بندرعباسی نوشته است: به خان بگی یه عدهای معلوم الحال قصد شو هه تو بندر رو دستی بلند بوبن؛ از خان بپرسی با ایشو چه بکنیم؟ ما منتظر دستور خانیم. و باز احسان رضایی برای یادداشت [ترانهها و آواهای مشترک، مزیت هرمزگانی بودن!] نوشته است: اینها همه درست؛ ولی ما شدیدا به مکتوب کردن هر چیزی که در حوزه موسیقی هرمزگان وجود داره نیاز داریم. |