گفتگو با نوید قویدل

 • از نظر ساختاری چه تفاوت‌هایی بین انواع موسیقی اهل هوا وجود دارد؟

ریتم ها بسیار متفاوتند. مثلاً همین موسیقی نوبان با موسیقی زار بسیار متفاوت است...

• چه ویژگی در موسیقی نوبان هست که بیشتر به آن گرایش داری؟

هم ریتم، هم نوع سازبندی و هم مسائل روانی و معنوی که به آن حاکم است باعث شد که من به این سمت علاقه داشته باشم. این موسیقی  تفکر و آداب خاص خودش را دارد. متفاوت است با باقی گونه‌های موسیقی اهل هوا. موسیقی نوبان مقدس است. تنبوره ساز مقدسی است. اهل هوا احترام خاصی برای آن قائل‌اند. تا جایی که بر آن بوسه می‌زنند.

• موسیقی نوبان در هرمزگان هنوز هم اجرا می‌شود؟

بله، در بندرلنگه برگذار می‌شود. ما هم در حد خودمان سعی می کنیم که اجرا کنیم.

• آخرین اجراهای کامل نوبان در بندرعباس مربوط به چه زمانی است؟

سالها پیش کسی به نام بابا قنبر این موسیقی را اجرا می‌کرده است.

• ریشه تنبوره [ساز زهی موسیقی نوبان] به کجا بر می‌گردد؟

من هم اطلاع دقیقی ندارم ولی به احتمال قوی به افریقا و منطقه‌ای در شمال سودان به نام "نوبی" که در آنجا موسیقی نوبان رایج است. سازهایی هم هستند که مشتق همین سازند و در موسیقی سودان بسیار از آنها استفاده می‌شود.

• ساختار کلی این ساز چگونه است؟

کاسه‌ای از چوب دارد که با پوست ضخیم گاو پوشانده می‌شود.  سه چوب بامبو که به شکل مثلث به هم وصل می‌شوند. بامبو چوبی است که شکنندگی ندارد و حالت‌پذیر است. وقتی تنبوره را کوک می‌کنی به شکل هلال در می‌آید، چون چوب خشکی است وقتی ساز را می‌نوازی صدای آن در همین چوب هم شنیده می‌شود. تارهای آن از روده گوسفند است و با مضرابی از شاخ گاو پیر نواخته می‌شود. این ساز  تزئینات خاص خودش را هم داراست.

• چند اکتاو وسعت صدا دارد؟

اکتاو این هفت نتی نیست، پنج نتی است. یک اکتاو پنج نتی است. فاصله‌ها بیشتر یک پرده و یک و نیم پرده‌اند.

• به این فکر افتاده‌ای که استفاده‌ای مدرن و امروزی‌تری از این ساز داشته باشی؟

بله ، اتفاقاً موسیقی‌هایی شنیده‌ام که این استفاده را کرده‌اند. می‌شود ولی باید طوری استفاده کرد که شخصیت ساز نمایان باشد. می‌خواهم کاری انجام دهم که در خور این ساز و موسیقی باشد. کاری انجام نداده‌ام ولی زمزمه می‌کنم... احتیاج به دانش موسیقی دارد. چطور از این فواصل استفاده کنیم؟ چطور بگنجانیم. آهنگ‌سازی بلد باشیم. هارمونی را بدانیم. کلاً علم موسیقایی را باید بدانیم و با یک دلیل قوی دنبال این کار باشیم.

 از موسیقی اهل هوا در جاهای دیگر مثل افریقا شکل‌های تازه‌ای ارائه شده ولی ما نه تنها استفاده خوبی نکرده‌ایم بلکه همان اصل قضیه هم دارد نابود می‌شود. چطور می‌شود همان تجربیات را اینجا پیاده کرد؟

کسانی که آنجا مدرن کار کرده‌اند، از دل همان جامعه اهل هوا در آمده‌اند و درک درستی از این موسیقی داشته‌اند.

ولی ما اینجا چنین آدم‌هایی در اهل هوای خودمان نداریم. تمامشان سنت‌گرا هستند. طرز تفکر دیگری را قبول ندارند. البته تا حدودی هم حق دارند. چون کسانی که کار مدرن می‌کنند، احترام به اصول را دیگر فراموش می‌کنند. باید کسی باشد که تمام این جنبه‌ها را داشته باشد. دانش کلی نسبت به اهل هوا داشته باشد تا بتواند از آن استفاده مدرن و مفید کند. در آنجا چنین آدم‌هایی  وجود دارند، بدون این صورت نمی‌گیرد. اگر هم صورت بگیرد مثل همین جا : خیلی کم رنگ و خیلی بی‌معنا!

• ریتم‌های موسیقی نوبان چند دسته‌اند؟

دو گونه _ بناتی وخیالی. که هر کدام جایی استفاده می‌شوند با دهل‌های مخصوص که یک سر هستند و با چوب نواخته می‌شوند. سه دهل که دوتای آنها یک چیز را می‌زنند و سومی بداهه می‌زند. البته بداهه‌ای که مربوط به همین ریتم است.

• در مورد ریتم بندرعباسی  آیا از قدیم وجود داشته و بعد از موسیقی اهل هوا تاثیر گرفته ؟

اگر بحث قدمت پیش بیاید در موسیقی زار حبشی یک ریتم هست به نام خصاص که شبیه به ریتم دهل و کسر است.

یا در ریتم بناتی ضرب هایی نواخته می شود که شبیه پیپه که در ریتم بندرعباسی است این‌ها قدمت‌شان از دهل و کسر بیشتر است. اما اینها همه‌اش نظریه است. دهل کسر به نظر من از این مجموعه گرفته شده است.

 • نغمه‌های موسیقی نوبان از آواهای بسیار بدوی افریقایی‌اند که پس از اسلام کلام آن تغییر یافته و عربی شده این تغییرات چطور به وجود آمده؟

این به همان بحث مهاجرت‌ها و تلفیق فرهنگ‌هاست. نیاز به تحقیقات بسیار دارد. چون تاریخ این ساز به سالها قبل از اسلام باز می‌گردد.

• آیا در نوبان نغمه‌هایی هستند که هنوز کلام آفریقایی داشته باشند؟

بله هستند.

• مضامین آنها همان مضمون اشعار عربی و نعت خدا و پیامبر است؟

کلاً اشعار نوبان به چند بخش نقسیم می‌شود: نعت خدا و رسول، مدح بادها، اشعار طنز، اشعار عاشقانه، حکایت، پند و اندرز و ...

مثلا: ای سبزه بیا تا ببوسمت و با هم قدم بزنیم!

ای سبزه بیا تا ببوسمت و با هم آواز بخوانیم!

یا:

همه‌ی رفیق‌های من کنار من‌اند!

ولی رفیق اصلی من خداست!

• خود شما برای حفظ این میراث چه برنامه‌ای دارید؟

خب، با کسانی که این موسیقی را می‌شناسند، حرمت آن را درک می‌کنند داریم ادامه می‌دهیم. هرچند تعدادشان خیلی اندک است. در حالی که موسیقی اهل هوا نیاز به جمعیت دارد.

همین عشقی که داریم نمی‌گذارد فراموشش کنیم. از جانب ما اینگونه است بقیه را نمی‌دانم. هر کس مسئول کار خودش است. من شخصا  این‌گونه‌ام.

 

 پ ن: قسمت اول این یادداشت: گفتگو با وحید قویدل 

عکس اول و دوم: عبدالحسین رضوانی