به بهانه همایش میراث معنوی آوای خلیج فارس/ ابوذر نوروزی‌نژاد

  روز پنجشنبه یازدهم تیرماه همایش میراث معنوی آوای خلیج فارس در تالار آوینی بندرعباس برگزار شد. این همایش به همت سازمان میراث فرهنگی، گردشگردی و صنایع دستی هرمزگان برگزار گردید. این همایش با سخنرانی استاد علی رضایی ریاست حوزه هنری استان هرمزگان آغاز شد و در ادامه آقای دریانورد مدیرکل سازمان سخنانی را درباره موسیقی هرمزگان بر زبان آوردند. در میان برنامه هم موسی کمالی هنرمند هرمزگانی و سرپرست گروه جهله متنی در مورد موسیقی هرمزگان قرائت نمود.
حال موسیقی...
موسیقی هرمزگان از چند جهت مورد توجه است:
۱- از آن جایی که مردم این استان با دریا می‌زیسته‌اند. هویت دریا گونه‌ای به خود گرفته‌اند. از ویژگی‌های دریا پذیرش همواره و همیشگی گونه‌های نو فرهنگ و خرده فرهنگ‌هاست. آمیزش گونه‌های دیگر فرهنگی با فرهنگ خود و بومی کردن آن. همان‌گونه که آریایی‌ها تا توانستند از فرهنگ مردم ایلام (به اشتباه عیلام نوشته می‌شود!) و دیگر اقوام بومی ایرانی تغذیه کرده و سپس با درونی کردن آن گنجینه بزرگی را برای ما به ارمغان بگذارند. موسیقی هرمزگان نیز چنین است.
۲- به علت دوری با پایتخت و عدم کنکاش علمی در این باره، موسیقی این دیار به صورت بکر باقی مانده است. هنوز گوشه‌ها و آواهای گم شده  و یا کمتر شنیده شده موسیقی ایرانی در این دیار شنیده می‌شود. متاسفانه هنوز به صورت علمی جمع آوری و ثبت نشده‌اند.
۳- هرمزگان دارای تنوع بسیار در موسیقی‌ است. از شمال تا جنوب می‌توان موسیقی‌های متنوعی شنید.
۴- موسیقی هرمزگان همانگونه که استاد رضایی هم اشاره کردند. موسیقی ایرانی‌ست. شاید به علت دوری اهل فن با ریشه‌های موسیقی کمتر به این نکته اندیشه باشند.

۱- سماعی به نام رزیف :

اجرایی گروه رزیف‌خوانی بندر کنگ خلسه‌ی بی پایان برای من داشت. خلسه‌ای که تا پایان اجراها همراه من بود. من وجود خود را در دل تاریخ می‌شنیدم زمانی که آن‌ها با هم می خوانند.
مراسم رزیف از جمله مراسم‌های دریانوردان جنوب است که در هرمزگان اجرا می‌شود. با گذشت سال‌ها و جایگزینی تکنولوژی روز این مراسم محدود به مکان‌های اندکی شده است. رزیف در بندرکنگ، بندرلنگه و جزیره قشم  و... برگزار می‌شود. در حالی که اعضای گروه عصا به دست می‌گیرند. اما در جزیره لارک اعضای گروه با شمشیر می‌رقصند.
رزیف را می‌توان در دسته موسیقی آیینی طبقه‌بندی کرد. این موسیقی را موسیقی سفر می‌نامند. از آن جا که اشعار آن بازگو کننده یک سفر دریایی با تمام فراز و نشیب آن می‌باشد. در گذشته لنج‌ها و کشتی‌های تجاری یک گروه موسیقی به همراه خود داشت. اعضای این گروه موسیقی در اکثر مواقع خود ملوانان و دریانوردان کشتی یا لنج بودند. آن‌ها در تمامی مسیر برای انگیزه و هماهنگی بیشتر به اجرای موسیقی می‌پرداختند.
اعضای گروه شامل دو خواننده، سه نفر نوازنده دهل، یک نفر نوازنده کسر، دو نفر نوازنده دایره و دو نفر نوازنده شرینگ (شلنگ، یک جفت فلز دایره‌ی شکل که بیشتر به سنج خیلی کوچکی می‌ماند)
دو گروه هم‌خوان در دو سوی و روبرو به هم می‌ایستند و خیزران (عصا) به دست به حالت خاصی می‌رقصند. آوازی که می خوانند "نهمه"  (نغمه) نام دارد. تنوع نهمه‌ها آن قدر زیاد است که برای تمامی کارهای که در حین یک سفر انجام داده می‌شود ؛ نهمه‌های مختلفی وجود دارد. نهمه‌ها به زبان عربی خوانده می‌شود. (گر چه کلمه‌ها و اصطلاح‌های فارسی هم در آن موجود است.) محتوای آن ستایش خداوندگار و نعت پیامبر و کارهای دریایی‌ست.
رزیف را در مراسم جشن، عروسی و ختنه‌سوران هم می‌خوانند.

درباره رزیف یا رزیف‌خوانی دو نکته را باید گوشزد شد:
الف- این موسیقی، یک موسیقی ایرانی‌ست.
ب- رزیف فقط موسیقی سفر نبوده است.
الف-۱) این پندار وجود داشته که رزیف یک موسیقی عربی‌ست. شاید ما انسان‌ها همواره پوسته را می‌بینیم و نمی‌اندیشم که در زیر این پوسته مغزی نهفته است. شاید این باور از دو راه وارد شده است. یک پوشش مردم منطقه، مردم این پوشش را به عنوان پوشش عربی پنداشته‌اند. کمی به تاریخ دینی خود بنگریم: حضرت محمد (ص) همواره چون مردم عادی می‌پوشید و زندگی می کرد. رسول ما آن‌گونه با مردم عادی در آمیخته بود که یک غریبه هیچگاه نمی‌توانست او را در یک جمع شناسایی کند. از مشخصات آن حضرت این است که لباسی که می‌پوشید تا بالای زانو بود و آستین او تا مچ دست می‌رسید. او همواره امر به این می‌نمود که لباس‌های بلند و فاخر که آستین آن از مچ دست بلندتر است نپوشید. مردم عادی که چون رسول بودند. پس روی کلام با چه کسانی بوده است؟ کلام رسول خطاب به بزرگان قریش بود که علاقه بسیاری به تقلید و پوشش ایرانی داشتند.(همه ما یا خوانده یا شنیده‌ایم که بزرگان قریش ایران را شکست ناپذیر می‌دانستند. ایران برای‌شان اسطوره بود.) علاقه وافر قریش به پوشش ایرانی در زمانی دیگر هم خود را نشان داد.  معاویه در زمان خلیفه دوم، شام را تصرف کرد و برای این فتح حکومت آن دیار را به او بخشیدند. او دستور داد تاجی چون تاج پادشاهان ساسانی و لباسی چون لباس آنان برای او مهیا کنند. دارالعماره خود را نیز به شیوه کاخ‌های ساسانی ساخت. ترویج فرهنگ و پوشش ایرانی از زمان بنی‌امیه آغاز گردید.
درآمیخته‌گی فرهنگی ایرانیان با اعراب بعد از سقوط حکومت ساسانی باعث گردید که گنجینه‌های کهن ایرانی به نام اعراب نام‌گذاری شوند. این مشکل از آن جایی آغاز شد که ما تاریخ خود را در میان سطرهای بیگانه‌گان جستجو کردیم. که اگر خوش‌بین باشیم به علت عدم آشنایی و اگر کمی سخت‌گیرانه بنگریم دلیل آن غرض شخصی و نادیده گرفتن تاریخ و فرهنگ ایران (رقیب همیشه غرب در طول تاریخ) می‌باشد.
پوشش ایرانی یکی از آن‌هاست.
الف-۲) در دوران گذشته که امپراتوری اسلامی از خاور دور تا اسپانیا می رسد. زمانی که دریانوردان، اگر به سیسیل یا بمبی می‌رفتند در هر دو مکان باید به یک زبان واحد سخن می‌گفتند.در آن زمان که زبان رسمی عربی بود. دریانوردان هم به زبان روز سخن می‌گفتند. این همان دلیلی‌ست که اشعار رزیف عربی‌ست. اما عربی آمیخته با اصطلاح‌های فارسی که فقط از یک ایرانی به کار بردن آن بر می‌آید.
 الف-۳) موسیقی ایرانی بر پایه سوال و جواب بوده است. این را یک بار در نقدی بر جشنواره لیوا نوشته‌ام. رزیف هم برپایه سوال و جواب است. چه در خواندن و چه بازتاب عینی آن در رقص.
همانگونه که گفته شد در رزیف یا عصا و یا شمشیر استفاده می‌شود. این دو عنصر هم معنایی مشترک و هم معنای جداگانه‌ای دارند.
در دنیایی که انسان‌های کهن می‌زیستند. هیچ نمادی وجود نداشت. نماد‌ها را انسان‌های با ذهن پیچیده ساختند. مردم همه چیز را عینی می‌دیدند. جهان در دید انسان‌های آن دوران دوگانه بود. چون شب و روز، تاریکی و نور، زن و مرد و... عصا و شمشیر هم نماد مردانگی‌ست. از این رو این موسیقی را مردان اجرا می‌کنند با نماد‌های مردانه.
شمشیر نماد جنگ و جنگاوری‌ست. برای دریانوردانی که هر لحظه امکان حمله دشمنی را می‌دادند. شمشیر سلاحی واجب بود. اما عصا نماد خرد و پختگی‌ست. پختگی هم پس از این همه سفر به دست می‌آید.
این را از یاد نبریم. داد وستد ایرانیان با جنوب خلیج فارس، سکونت تعدادی از ایرانیان در عمان و حکومت پادشاهان هرمز همه می‌توانند راهی برای انتقال این گونه موسیقی به آن سوی آب‌ها باشد.
مبدا رزیف را بندر کنگ می‌دانند. بندر کنگ در زمان‌های دور مهمترین و شاید بزرگ‌ترین بندر ایران بود. دریانوردان این بندر از بهترین و مشهورترین دریانوردان دوران خود به حساب می‌آمدند.
ب-۱) ریشه تمامی هنرها خداست. انسان در مواجه با عواملی که نمی‌دانست چیست به نیروی برتری پناه برد.گاه این نیرو را در نگفته نادیدنی جستجو کرد و گاهی خشتی و یا خورشیدی که بر همه یکسان می‌تابید و یا...
بازتاب دلهره انسان اولیه و تلاش برای برقرای با نیروی برتر برعهده جادوگران‌شان بود. جادوگران که نقش رهبر مذهبی آن‌ها را برعهده داشتند. هنر را خلق کردند.
موسیقی هم راهی برای ارتباط با جهان دیگر و هم راهی برای ارتباط با این جهان بود. موسیقی برای انسان‌های اولیه مقدس بود. چون بدون هیچ پیچیدگی خاصی پیام خود را می‌رسانید.
ب-۲) در رزیف، ذکر خدا و حمد رسول نقش فعالی دارند. مردم با این موسیقی راهی نو برای ارتباط با جهان دیگر پیدا کرده بودند. راهی که لحظه‌ای به دور از موج و توفان دریا به آسمان پرواز کنند. نیرویی که در بازوان آن‌ها دمیده می‌شد تا پارو بزنند؛ از آن سوی جهان می‌آمد. این همان کاری‌ست که سماع انجام می‌داد. بریدن از جهان مادی و پرواز به جهان دیگر...
ب-۳) از شکل اجرای رزیف و ضرب آهنگ‌های یک نواخت آن که آرام آرام انسان را به درون خود می‌کشد. همراه با سکون و آرامش نهانی آن، از موسیقی‌ای  می‌گوید که مختص سفر نبوده است. از آن جایی که اسناد مکتوب در این استان بسیار کم (این مشکل کل کشور ایران است.) و ثبت تاریخی و جامعه‌شناسی که گویا وجود نداشته است. ذهن را به سوی این موضوع رهنمون می‌گردد که این موسیقی فقط در سفر اجرا می‌شده است.
برای بازشناسی باید به ادبیات رسمی ایران و بعد به نقاشی، نقش برجسته‌ها و مجسمه‌های باقی مانده رجوع کرد.
با این که هنر ایرانی آمیخته با خیال‌انگیزی‌ست. اما همواره پرداختن به ظاهر و باطن کار در کنار هم ذهن هنرمندان این دیار را به خود مشغول داشته است. تصاویر ظاهری که می‌توان از میان کتاب‌ها و نقش‌ها باز شناخت؛ روایت دقیقی از زندگی و جامعه آن دوران را باز می‌تاباند.
در تصاویر یا انسان‌هایی می‌بینیم که به صورت حلقه‌ای دایره‌وار به دور خود می‌چرخند یا رو به رو به هم ایستاده و می‌خرامند. هنوز در بعضی از خانقاه‌ها می‌توان صف‌هایی را دید که در میان‌شان نوازنده‌گان می‌نوازند، هم‌چون رزیف...

                                                                                         ابوذر نوروزی‌نژاد