چرا «ابراهیم منصفی» یگانه است؟

 

  من یک سوال مطرح می کنم، "چرا ابراهیم منصفی در ترانه و موسیقی؛ یگانه است؟" حزن؛ تراژدی و صداقت در بسیاری از آثار و ترانه‌های نقاط مختلف میهن‌مان وجود دارد. اما ما تنها با یک منصفی رو به رو هستیم. البته این نکات در کارهای منصفی دیده می‌شوند اما پاسخ کمی پیچیده‌تر است.

چرا منصفی پس از گذشت سال‌ها هنوز تکثیر می‌شود و حتی به زعم من تازه دارد شکوفا می‌شود و خودنمایی می‌کند؟

دوستی برای من نوشته که شاید ساز گیتار هم تاثیرگذار بوده. بگذارید چیزی برایتان نقل کنم. در یک مصاحبه «منیرو روانی پور» می‌گوید:"آنجا یک تفاوت کلی دارد با منطقه جنوب ما، یعنی جنوب بوشهر. چیزهای شگفت‌انگیزی وجود دارد، فرض کنید وارد بندرعباس که می‌شوید، گیتار ساز بومی‌شان است."*

شاید این سخن به لحاظ موسیقیایی خیلی علمی نباشد اما گیتار اینجا خیلی پر رنگ است. چرا؟ دلیل اولی که به ذهن ما می‌رسد حضور منصفی و موسیقی و ترانه‌های منصفی است. خیلی‌ها برای خواندن و زمزمه‌کردن ترانه‌های او دست به گیتار می‌برند. اما نکته اینجاست که خیلی‌ها هم در هرمزگان گیتار می‌زنند اما کارهای منصفی را نمی‌زنند. من فکر می کنم پاسخ ما آنجاست. زیرا منصفی هم وقتی دست به گیتار برد؛ پیش از او منصفی دیگری وجود نداشته که بخواهد کارهای او را بزند!

من فکر می‌کنم بخشی از پاسخ ما اینجا در این پرسش نهفته است. جایی که می تواند نقاط قوت منصفی هم به آن مرتبط باشد.

شاید هرمزگا‌نی‌ها خوش شانس بوده‌اند که منصفی هرمزگانی است و حضور منصفی برای آنها موهبت است همان طور که نصرک و حبیب‌زاده موهبت‌اند. اما آیا منصفی هم خوش اقبال بوده که هرمزگانی بوده؟ شاید اگر منصفی در جایی دیگر بود؛ منصفی نمی‌شد و نمی‌توانست کارش را به این شکل ارائه بدهد. موسیقی‌های غنی بسیاری در گوشه و کنار ایران جریان دارند؛ اما چرا منصفی یکی است؟

آن چیزی که من در منصفی  و در آن گیتاریست‌هایی که منصفی نمی‌زنند دیدم؛ ساختار منعطف موسیقی هرمزگان است هر چند ریتم در کارهای منصفی ریتم‌های مثل اسلو راک یا لاتین هستند اما این ریتم‌ها در نوازندگی منصفی نزدیک شده به ریتم بندرعباسی. و اتفاقا ریتم بندرعباسی هم از خوش اقبالی موزیسین‌ها و گیتاریست‌های اینجا؛ بر روی گیتار خیلی خوب پیاده می‌شود.

  چندی پیش من  از ترانه‌سرایی که در مرکز است و بسیار علاقمند است به موسیقی هرمزگان؛ پرسیدم تو چه در موسیقی و ترانه هرمزگان می‌بینی که جذب آن شده‌ای؟ بدون مکث پاسخ داد: "گویش موسیقیایی شما."

این گویش موسیقیایی هم؛ خیلی به منصفی کمک کرده است، همان طور که ساختار ملودیک و ریتمیک موسیقی هرمزگان و همین طور آرشیو شنیداری او از موسیقی ملل؛ همه‌ی این‌ها ابزارهای بوده‌اند برایش و اینها به علاوه‌ی موسیقی درونی منصفی باعث شده‌اند؛ منصفی به گمان من یگانه باشد. اما قطعا پاسخ می تواند گسترده‌تر و شاید هم ساده‌تر از این باشد. این تنها یافته‌های من است از منصفی و هنوز این پرسش باقی است. و حتی خود این پرسش را هم شما می‌توانید به چالش بکشید.

1) اینها کم و بیش و با اندکی ترمیم، صحبت‌های من بود در نشستی که گروه اگزت برگزار کرده بود، درباره منصفی به تاریخ آذرماه 91 . جزیره هرموز

 

*مجله گردون شماره 25 و 26 تیرماه سال 72