در حاشیه ششمین کنگره شعر و قصه جوان
  ششمین کنگره شعر و قصه جوان کشور در بندرعباس برگذار شد. این کنگره این بار عنوان " نکوداشت استاد محمد علی بهمنی" را با خود داشت. نوشته زیر از استاد و دوست ارجمندم آقای سعید سهیلی زاده است. از اینکه این افتخار نصیبم شد که نوشته ی ایشان را در وبلاگم قرار دهم بسیار خوشحالم. و امیدوارم باز هم بتوانم از لطف ایشان بهره مند گردم. بعد از بند هفتم را خود نوشته ام امیدوارم به نوشته های آقای سهیلی زاده لطمه نزده باشم.

.......................................................................................................................................................................................

اول: تداوم چند ساله جشنواره شعر و قصه جوان در بندرعباس دیگر به یکی از ناگزیرترین رویدادهای فرهنگی و ادبی هرمزگان تبدیل شده است که باید هر زمستان انتظارش را کشید. جشنواره ای که در سال اول به تناسب شرایط خوب آب وهوایی و نارنگی سیاهو و تجارت قشم مثل بسیاری از دیگر سمینارها و کنگره ها در بندرعباس تشکیل شد و از قضای ربانی جا خوش کرد و ماند و چه ماندنی. کاش که تمام که نه ، حتی ربعی از سمینارها و کنگره هایی که هر زمستان در بندرعباس علم می شوند این گونه با قسمتی و قشری از مردم این سامان گره می خوردند.

..........................................................................................................................................................................................

دوم: جشنواره امسال نکوداشت محمد علی بهمنی بود، مردی که نقش تاثیرگذارش در شعر و ادبیات بیست ساله هرمزگان غیر قابل فراموشی است. بسیاری از گرایش های ادبیاتی امروز هرمزگان و به خصوص شعر آن مدیون بهمنی است که این دیار را به عشق زندگی اش انتخاب کرد.

معرفی و حضور بسیاری از چهره های امروز شعر و قصه و حتی موسیقی هرمزگان در سطح کشور در کنار استعداد و نبوغ بی نظیر فردی بچه های این دیار ، ریشه در نام و کار او داشت و دارد ، که این دیار و زندگی در آن را بی نهایت دوست دارد و حق هم با اوست.

...........................................................................................................................................................................................

سوم: بیشتر چهره های دعوت شده امسال کنگره ، دستی و دلی در شعر سنتی و کهن ایران داشتند و اسم هایی چون : قیصر امین پور ، علیرضا قروه ، عبدالجبار کاکایی و... گواه این سخن.چرا که گرامی داشت مردی بود که اگر چه اولین دفترهای شعرش ، سپید و نیمایی بوده اند ولی امروز به عنوان چهره برتر غزل شناخته می شود و این تقدیر وارونه را فقط یک نفر به خوبی به سر آورده است که او کسی جز بهمنی نیست. چرا که همه متقدمان شعر معاصر از غزل و مثنوی شروع کرده و به نیمایی و سپید رسیده اند و بهمنی بر عکس و این عکس جریان آب شنا کردن البته مهارتی می خواهد که از هر کسی ساخته نیست و کیمیای شعر بهمنی نیز در این است.

............................................................................................................................................................................................

چهارم: بیشتر شاگردان بهمنی در هرمزگان (و اکنون تمام ایران ) راهی دیگر را در پیش گرفته اند چرا که تنفس در هوا های تازه را بر نفس غزل مقدم کرده اند و راهی را در پیش گرفته اند که به شعر مدرن امروز ایران معروف است . راهی پر رهرو و جوان پسند و صد البته امروزی.

.............................................................................................................................................................................................

پنجم: شعر و قصه جوان امروز بازتابی از زندگی جوانان امروز است از این رو فراوانی سکس گفتاری در آثار ارائه شده و از هفتاد صافی عبور کرده ی کنگره هم به حدی بود که صدای معاون وزیر ارشاد را در روز آخر کنگره در آورد که : شعر و قصه امروز ما به کجا می رود؟ سوالی که البته جوابی نگرفت.

..............................................................................................................................................................................................

ششم: جامعه ای که از خط ریش و واکس کفش گرفته تا اندازه ناخن سبابه و چسب زخم و دیالوگ با مرغ همسایه و رنگ سقف مستراح اش بسته به مد روز باشد انتظار این که شعر و قصه جوانش دیگر با این مدها سازگار نباشد انتظار بعیدی است. خالی بودن سالن کنگره به هنگام خواندن شعر و قصه هاج و واج ماندن مستمعین نیز حکایت جمله معروف عباس میرزاست که راست گفته بود بنده ی خدا که گفته بود : همه چیز ما ایرانی ها مثل همه چیز ماست !!

..............................................................................................................................................................................................

هفتم : طیبه شنبه زاده در قسمت شعر جوان تنها نامی بود که از هرمزگان در روز آخر جشنواره توانست جایزه مقام دوم شعر را کسب کند در داستان با همه امید هایی که می رفت نامی از هرمزگان خوانده نشد. شنبه زاده نیز اگر چه سپید کار می کند و خود را چندان با شعر کلاسیک و به خصوص غزل هم خون نمی داند اما به نسلی تعلق دارد که گره های محکم ان به حیات شعری بهمنی غیر قابل انکار است.

سعید سهیلی زاده

...........................................................................................................................................................................................

سانسور سرایت می کند:سانسور به کنگره هم سرایت کرده بود . بسیاری از داستانها و اشعار سانسور شده بودند . دوستی می گفت پنج سطر از داستانش را حذف کرده اند . خیلی جالب است در سال ۲۰۰۵ما داستان سانسور می کنیم.

...........................................................................................................................................................................................

هرمزگانیها : پس از درخشش هرمزگانیها در جشواره ادبیات دانش آموزی کشور در اردبیل و کسب سیزده مقام اولی و نیز سوابقی که در کنگره های قبلی از آنها به جا مانده بود این انتظار می رفت که در کنگره ششم هم شاهد موفقیت های انها باشیم که متاسفانه به جز مقام دومی خانم شنبه زاده چیزی دستگیرمان نشد.

.........................................................................................................................................................................................

                                                       


بادگیرها:
در کنار برگذاری کنگره آثار حجمی مسعود درگاهی هم به نمایش در آمد. نمونه های بادگیرهای هرمزگان که هر کدام بنا بر شرایطی شکلی خاص دارند. در آینده از بادگیرها در این وبلاگ بیشتر می خوانید
.

..............................................................................................................................................                             

موسیقی در کنگره: به جز گروهی موسیقی یزد ،بقیه گروه ها چنگی به دل نمی زدند. به ویژه که از گزوه های هرمزگانی توقع بیشتری می رفت. گروه جعله با نوازندگی قنبر راستگو و بدون گیتاریستش حمید سعید به روی سن آمد. شاید تصمیم بر این بود حال و هوای کار را بومی تر کنند. نبود حمید سعید از زیبایی کار گروه کاسته بود.

..........................................................................................................................................................................................

آقای توحدی ! موسیقی هرمزگان فقط گروه نغمه نیست:نمی دانم این چه رازیست که آقای توحدی رئیس انجمن موسیقی استان از بین این همه هنرمند خوش صدا و این همه گروه موسیقی چسپیده به برادران ایرانمنش. باور کنید تنها کسی که می فهمید سلیمان ایرانمنش چه می خواند برادرش مجید بود. که او هم روی سن در حال نواختن عود بود. آقای توحدی جشنواره ایرانگردی و جهانگردی که در هتل هرمز برگذار شد را به خاطر بیاور و آن گروهی که از میناب آمده بود و البته خیلی بهتر از گروه نغمه برنامه اجرا می کرد.این گونه مراسم هایی که در سطح اول کشور برگذار می شود جای بهترین هاست.نه نزدیک ترین ها! اگر به این مساله توجه می کردی مجبور نمی شدی هنگام اجرای گروه نغمه از خجالت خود را پشت روزنامه قایم کنی!؟!