سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

گفتگو با محمد پرخو

   محمد پُرخو ــ سرپرست گروه زار بندرلنگه ــ تازه از اجرا در یک فستیوال موسیقی درمانی از فرانسه بازگشته بود که از گرد راه رسیدیم و چند ساعتی پای صحبتش نشستیم . او علاوه بر اجرای موسیقی اهل هوا ، کارگردانی ، نویسندگی ، عکاسی و بازیگری هم می کند . به طور خلاصه بگویم او گنجی است که در بندرلنگه قدر دانسته نمی شود . اهل هواست یا اهل عشق ما هم ندانستیم . با ما از همه چیز گفت از هوا گرفته تا عشق از شیخ ادروس گرفته تا فردوسی چنان: که از زنگباز خون به جیحون رسید !

محمد پرخو

آقای پرخو به عنوان اولین سوال ،تفاوت موسیقی هرمزگان با موسیقی دیگر مناطق جنوب ایران در چیست ؟ یا بهتر بگویم تشخص موسیقی هرمزگان در چیست ؟

 در گویش ، در سازها و ریتم ها تفاوت چندانی نیست .

ولی وقتی یک نفر مثلا در خوزستانی بدون کلام عود بنوازد بازهم با نوای عود یک بندرعباسی متفاوت است !

بین خوزستان و بندرعباس بله ولی من بوشهر را مد نظر دارم . موسیقی خوزستان به طرف موسیقی عربی می رود . البته همان هم در واقع ایرانی است . مثلا یک نوع موسیقی عربی هست به نام موسیقی بسته . کلمه بسته هم خودش فارسی است . حتی عود هم از ایران به آنجا رفته.

چرا منطقه جنوب بیشتر اهل موسیقی اند ؟

به علت بیکاری ! قبلا در اینجا بیشتر مردم خیلی از ماه های سال بیکار بودند . سه ماه کار بود و باقی استراحت . یا شش ماه کار و باقی بیکار . البته به جز بازاریان که تعداد آنها بسیار اندک بود . هزار نفر غواص بود ده نفر بازاری .

 ولی می گویند موسیقی جزئی ازکار مردم جنوب بوده است ! علت ماندگاری اش هم همین است .

نه ! موسیقی جزئی از کار نبوده ، موسیقی برای کمک به کار بوده نه جزئی از کار .

 پس به هر حال توجه به موسیقی از روی بیکاری نبوده !

ببینید یک غواص نه ماه بیکار بود . وضع مالی اش هم خوب بود . اینها شب و روز می زدند و می رقصیدند . عروسی بود موسیقی عروسی می زدند اگر نه زار می زدند . زار نبود لیوا می زدند . همیشه خوش بودند . و این مساله متاسفانه هنوز روی ما تاثیر دارد .

چرا متاسفانه ؟

نه موضوع موسیقی اش، موضوع بی کاری و بیخیالی اش . آن زمان اگر آب نبود می رفتد از راههای دور آب می اوردند ولی الان اگر در بندرلنگه آب قطع شود یک نفر حتی به خودش زحمت نمیدهد با یک تماس تلفنی هم که شده پی گیری کند که چرا آب قطع شده !

خب پس چرا موسیقی ما پیشرفت نکرده است ؟

 ببینید موسیقی جنوب ،بخصوص بندرلنگه همراه با رقص است . و ما الان نمی توانیم برقصیم . من یک تئاتر  در جشنواره فجر به نام گل اندام . هیچ کس به ما نگفت بالای چشمان ابروست . حتی موسیقی ما در اختتامیه فجر هم اجرا شد . ولی وقتی همین تئاتر را در بندرلنگه اجرا کردیم تمام مسولین و ادارات با ما درگیر شدند .

باید یک نفر بفهمد آگاه باشد . متاسفانه ما در بندرلنگه مسئول باسواد نداریم . سواد داشتن به مدرک تحصیلی نیست . تا یک نفر در یک رشته هنری تبحر نداشته باشد بی سواد است . /با خنده/ اگر کسی عکاسی بلد نباشد بی سواد است .

خودتان تئاتر را از کی شروع کردید ؟

از زمان کودکی . ما در مراسم های عروسی مان تئاتر داشتیم . ولی شروع کار حرفه ای در سال ۵۴ بود .

درخارج از کشور چطور با کارهای شما آشنا شده اند و چگونه به فرانسه دعوت شدید .

خب فیلم اجراهای ما را دیده بودند و ما را توسط یک رابط پیدا کردند . و خودشان آمدند و کار ما را دیدند . و از ما دعوت کردند .

چه اجراهایی داشتید ؟

اول باسنک اجرا کردیم . بعد طبق قانون اهل هوا اول مشایخ ،سادات ،زار و نوبان را اجرا کردیم .

چه کسی غنی می کرد ؟ (غنی کردن = آواز خواندن )

عیسی قادری از روستای سلخ ِ قشم .

استقبال از اجراها چطور بود ؟

خوب بود . در حین اجرا چند تن از تماشاگران از خود بی خود شدند . آن ها هم زار داشتند . یکی از خوانندگان فرانسوی اینقدر تحت تاثیر قرار گرفته بود که آمد و دستان عیسی قادری را بوسید . در پایان برای اجرا به کشور سوئد هم دعوت شدیم .

محمد پرخو

خب کمی بحث را عوض کنیم . رفت و آمدهایی که در گذشته با افریقا داشته ایم چقدر در فرهنگ ما تاثیر گذاشته است ؟

سیستم زندگی ما  به شدت تحت تاثیر زنگبار است . همین شیشه های رنگی در در و پنجره ها را نگاه کنید . می دانید کاربردش چیست ؟ نور متصاعد از این شیشه ها باعث میشود حشرات وارد خانه نشوند . شما خانه های قدیمی لنگه را ببینید اصلا پشه و مگش در آن پر نمی زند . اینها همه از زنگبار آمده است . حتی در خانه خا هم همینطور .

عروسی ها ما هم بر گرفته از عروسی های آنهاست . و خیلی چیزهای دیگر ...

مسیر حرکت چطور بوده ؟

 اول می رفتند بصره از آنجا خرما بار می زدند و از آنجا می رفتند یمن ، ممباسه ، زنگبار و حتی ماداگاسگار.

اهل هوای غلامحسین ساعدی را حتما خوانده اید نظرتان چیست ؟

من بارها گفته ام هیچ نویسنده ای نمی تواند اهل هوا را بنویسد . چون یک چیزهایی هست که قلم توانایی نوشتن آنها را ندارد . فقط باید دید و درک کرد .

در حال حاضر در بندرلنگه کسی هست که زبان سواحیلی را بداند ؟

بلد . حاجی آمنه توانایی خواندن به زبان سواحیلی را دارد .

از نوادگان ماما قدم کسی باقی مانده است ؟

نه هیچ کس نمانده است !  اغلب کسانی که در جوانی به جرگه اهل هوا در می آیند عقیم می شوند .

شما هم باد دارید ؟

هیچ کس در دنیا نیست که باد نداشته باشد . من این را می توانم ثابت کنم . یکی بادش باحجاب است و یکی نه می خواهد بیاید و خودش را معرفی کند که من هستم !

 چرا بادها بیشتر اصل افریقایی دارند؟

 به خاطر اعتقاد و اهل موسیقی بودنشان .

اگر اینطور باشد پس باید کولی ها هم اهل هوا باشند .چون آنها هم اهل موسیقی اند !

نه . موسیقی کولیان باد را فراری می دهد . باد موسیقی سنگین می خواهد . موسیقی که  از خودبی خودت کند . ریتم باید خمارت کند .

/ برایمان موسیقی می گذارد و ما هم گوش می دهیم و از خود بی خود می شویم /

ممنون از اینکه ما را پذیرفتید .چیزهای زیادی یاد گرفتیم .

خیلی خوش آمدید . هر وقت سوالی داشتید من در خدمتم .

..................................................

پ ن : این نوشته خلاصه کوتاهی بود از یک گفتگوی چند ساعته

پ ن ۲: با تشکر از بچه های نجیب بندر لنگه : نوید: امین : گوگانا

پ ن ۳: باز هم  تشکر از صاحب عکس ها حسن راستین و همچنین هرای گرامی