سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

فاطمه رضایی بستری شد !

فاطمه رضایی  خواننده ، آهنگساز و ترانه سرای هرمزگانی دیروز در پی مشکلات تنفسی ناشی از بیماری آسم در بیمارستان خلیج فارس بندرعباس بستری شد .

خانم رضایی مدتها از این بیماری و نیز بسته و تنگ شدن تعدادی از رگ های قلب رنج می برد . که بعلت هزینه بالای درمان تا کنون این مشکلات رفع نشده اند.

***

فاطمه رضایی را هرمزگانی ها با ترانه های باغ مولوی ، پشیمون ،خیابون دلگشا ،نوروز و ... خوب می شناسند .

دیشب حال ایشان بهتر بود و خطر تا حدودی رفع شده بود . امیدوارم هر چه زودتر سلامتی شان را بازیابند .

***

هر چند خانم پرستار دستور داده بود ایشان اصلا صحبت نکنند ولی تا من را دید آرام گفت : خب چیکار کردی ؟ روز موسیقی را ؟

گفتم: همه چیز رو به راه می شود .

گفت :من هم اگر عمری باشد می آیم .

پ ن : گفتگوی من با فاطمه رضایی در دی ماه ۸۴ [لینک] . در بین تمام گفتگوهایم این را بیش از همه دوست دارم .

 

بیانیه‌ی جمعی از هنرمندان هرمزگان درباره‌ی روز موسیقی هرمزگان

                                                        به نام خدا

   موسیقی کیمیایی است سرشته با هستی آدمیان و برگرفته از اشکها و لبخند‌های او. مردم هرمزگان نیز از دیر زمان محور زندگی خود را از نیایش و عزا گرفته تا جشن و سرور و از کار و معاش گرفته تا نشاط و تلاش با نغمه‌های موسیقی تنظیم کرده‌اند و در گذرگاه تاریخ به گواهی همگان در سایه سار نخلستان‌ها و شرجی سواحل زیباترین و جذاب‌ترین آواها و نواها را به یادگار نهاده‌اند. ذاتی بودن این عشق در وجود مردمان این دیار زلال چشمه ساری است که همواره با خود تازگی و طراوت را از یک سو و تشخص و ویژگی‌های منحصر به فرد را از سویی دیگر به دنبال داشته است.

 اگر چه در سالیان گذشته همواره مفهومی گنگ و بسیط از موسیقی جنوب در اذهان شکل گرفته‌بود که مرزهای هویتی آن مشخص نبود و به موسیقی شهرهای خوزستان گرفته تا شروه‌های بوشهر و نغمه‌های سواحل بلوچستان اطلاق می‌شد اما امروزه بواسطه تلاش‌های هنرمندان و فرزندان این سامان، موسیقی هرمزگان به صورتی مستقل و با هویتی مشخص در کشور سر بر آورده‌است و این سرآغار شناساندن قابلیت‌های خاص موسیقی هرمزگان در سطح ملی است.

  با این حال اختصاص یک روز در تقویم فرهنگی کشور به عنوان روز موسیقی هرمزگان زمینه مناسبی خواهد‌بود که هر ساله با فرا رسیدن آن ضمن بررسی کارنامه یک ساله این هنر ناب، فراز و فرود‌ها نیز دیده شود و با تقدیر از خلاقیت‌ها برای مشکلات پیش رو نیز چاره‌ای اندیشیده شود و همدلی‌های اهالی موسیقی در این روز به هماهنگی‌هایی اثر بخش تبدیل‌گردد.

  از این رو با عنایت به چنین هدفی روز دهم دی ماه که مصادف با زاد روز هنرمند عزیزمان ناصر‌عبداللهی است، به پاس زحمات او برای شناساندن موسیقی هرمزگان و طرح وسیع آن در سطح ملی به عنوان روز موسیقی هرمزگان پیشنهاد می‌گردد.

  امید که این پیشنهاد نمادین زمینه مناسبی برای حرکت سالیانه برای حمایت از هنری اصیل و هنرمندانی خلاق گردد که سهم‌شان در موسیقی امروز ایران انکار ناپذیر است.

 محمد علی بهمنی . محمد علی قویدل .سهراب حسنی پور.غلامعلی توسلی . حسین قدسی نژاد(کارلوس) . غلامرضا صنعتگر .اسحق احمدی.علی شاهی . موسی کمالی . احمد روان . مهدی آرام باش . اسماعیل محرابی. مرتضی کریمی . سعید محبی . حسین زمانی نژاد . ولی الله جمالی . شهریار اقبالی . حمید عوض زاده .   علی امینی . محسن آزاد بخش

 

دو اثر تازه از علی رضایی شریف

"می توان و باید" و "سیبستان سبز" ، سرودهای علی رضایی شریف منتشر شدند.

سیبستان سبز

دفتر دوم سروده های ۷۲-۷۷

علی رضایی شریف

تیراژ:۳۰۰۰

ناشر: الطیار

طرح جلد: حسن بردال

قیمت:۱۲۰۰تومان

 

می توان و باید

دفتر سوم سروده های(۷۲-۸۲)

علی رضایی شریف

تیراژ:۳۰۰۰

ناشر: الطیار

طرح جلد : مهری لشکری

قیمت:۱۲۰۰ تومان

یک روز خوب در جزیره ی هرموز !

  هفته ی گذشته پس از تقریبا یک سال جزیره هرموز را زیارت کردم . شاید زمزمه ی برگزاری جشنواره هنر محیطی و نیز اجرای تیاتر رساله ی گردش خون اثر ابراهیم پشتکوهی بهانه ای بود تا به این یک سال دلتنگی من و جزیره پایان ببخشد .

 

 حضور دکتر احمد نادعلیان و شاگردانش هم جذابیت این دیدار را بیشتر کرده بود . ایشان یک کار گروهی را با شاگردانش انجام داد که البته طرح آن از پیش تعیین شده بود و شاگردان طبق وظایفی که استاد بر عهده شان گذارده بود کار کردند .

  شب همه در قلعه پرتقالی ها نشسته بودند و راجع به کارها سخن می گفتند . سعید آرمات به شدت به این شیوه کار انتقاد داشت و آنرا کار و طرحی از پیش تعیین شده می دانست و نه هنری که تحت تاثیر محیط و خلاقانه است . جناب نادعلیان هم در پاسخ مجبور می شد از گذشته خودش و کارهایی که انجام داده سخن بگوید و اینکه: نام من را اگر در اینترنت سرچ کنید هزاران صفحه باز می شود و این ...

 در همین گیرودار حسن دریاپیما راهنمای ساده دل قلعه وارد شد و میان جمع نشست . دستش را بالا آورد و گفت : ببخشید شما در هرمز چه کاری انجام داده اید ؟

 نادعلیان  کمی مکث کرد و گفت : من نقش هایی بر ساحل کشیدم که آب آنها را با خود برد .

حسن باز پرسید سهم شما چقدر شد ؟

دکتر رو به جمع کرد و گفت سوال های ساده ایشان خیلی فلسفی و سخت است .

***

چند روز است همین سوالها را دارم از خودم می پرسم که: چه کرده ام و سهمم چقدر است ؟

 

 

  هر چقد دیر هنگام بود ولی مگر می شد از اجرای رساله گردش خون بگذریم . آنهم در فضای زیبا و عجیب قلعه با آتشی که برافروخته بودند و ما هم انگار جزئی از کار بودیم که با آن آتش گرم می شدیم . اجرای رساله ی گردش خون پایانی خوش برای روزی رویایی در جزیره ی هرموز بود . چقدر حیف شد که این کار از جشنواره فجر جا ماند .