سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

یک روز خوب در جزیره ی هرموز !

  هفته ی گذشته پس از تقریبا یک سال جزیره هرموز را زیارت کردم . شاید زمزمه ی برگزاری جشنواره هنر محیطی و نیز اجرای تیاتر رساله ی گردش خون اثر ابراهیم پشتکوهی بهانه ای بود تا به این یک سال دلتنگی من و جزیره پایان ببخشد .

 

 حضور دکتر احمد نادعلیان و شاگردانش هم جذابیت این دیدار را بیشتر کرده بود . ایشان یک کار گروهی را با شاگردانش انجام داد که البته طرح آن از پیش تعیین شده بود و شاگردان طبق وظایفی که استاد بر عهده شان گذارده بود کار کردند .

  شب همه در قلعه پرتقالی ها نشسته بودند و راجع به کارها سخن می گفتند . سعید آرمات به شدت به این شیوه کار انتقاد داشت و آنرا کار و طرحی از پیش تعیین شده می دانست و نه هنری که تحت تاثیر محیط و خلاقانه است . جناب نادعلیان هم در پاسخ مجبور می شد از گذشته خودش و کارهایی که انجام داده سخن بگوید و اینکه: نام من را اگر در اینترنت سرچ کنید هزاران صفحه باز می شود و این ...

 در همین گیرودار حسن دریاپیما راهنمای ساده دل قلعه وارد شد و میان جمع نشست . دستش را بالا آورد و گفت : ببخشید شما در هرمز چه کاری انجام داده اید ؟

 نادعلیان  کمی مکث کرد و گفت : من نقش هایی بر ساحل کشیدم که آب آنها را با خود برد .

حسن باز پرسید سهم شما چقدر شد ؟

دکتر رو به جمع کرد و گفت سوال های ساده ایشان خیلی فلسفی و سخت است .

***

چند روز است همین سوالها را دارم از خودم می پرسم که: چه کرده ام و سهمم چقدر است ؟

 

 

  هر چقد دیر هنگام بود ولی مگر می شد از اجرای رساله گردش خون بگذریم . آنهم در فضای زیبا و عجیب قلعه با آتشی که برافروخته بودند و ما هم انگار جزئی از کار بودیم که با آن آتش گرم می شدیم . اجرای رساله ی گردش خون پایانی خوش برای روزی رویایی در جزیره ی هرموز بود . چقدر حیف شد که این کار از جشنواره فجر جا ماند .

 

نظرات 25 + ارسال نظر
کشمیری ساجده شنبه 14 بهمن 1385 ساعت 05:16 ب.ظ http://www.solina.blogfa.com/

همیشه برا ماندن جایی هست پیدا شود جایی ماندنی

فرناز شنبه 14 بهمن 1385 ساعت 05:28 ب.ظ

عکسهایت جزیره ، عطش آدم را برای دیدن دریای گرم و زیبایتان دوصد چندان می کند ، حالا که بی تاب سفریم لحظات برای گذشتن تعلل میکنند .
به امید دیدار

vida شنبه 14 بهمن 1385 ساعت 07:05 ب.ظ

واقعاْ عکس های قشنگی گرفتی...
دلم بد جور هوای دریای جنوب رو کرده. با دیدن این عکس ها هم بیشتر دلتنگ جنوب شدم.
ممنون و موفق باشی.

بندرجاسک شنبه 14 بهمن 1385 ساعت 07:29 ب.ظ http://www.jaski.mihanblog.com

سلام دوست عزیزم. قرار بود یه سری با هم بریم هرمز یادت رفته.
در ضمن همون همکار ما توی کافی نت جاسک هرمز دانشجو رشته کامپیوتره. سری هم بهش بزن.

هومن شنبه 14 بهمن 1385 ساعت 10:35 ب.ظ

سیا جان عکس سوم و چهارمو دوست دارم.
متنی که نوشتی جالب بود.خصوصا راجع به آقای نادعلیان !.
تو همیشه از این نوع ادبیات استفاده میکنی؟
عکس سوم و چهارم کار خودته؟


شیوا شنبه 14 بهمن 1385 ساعت 11:34 ب.ظ

سلام

همیشه کارات تک و غیر منتظرس ؛ هر چند گاهی دیگران را در انتظار میذاری! ولی به نظرم همینم جزئی از قشنگی کارته.
عکسا خیلی وسوسه برانگیزن

داستان‌گو یکشنبه 15 بهمن 1385 ساعت 01:43 ق.ظ http://Dastangooo.blogsky.com

در جنوبی با آفتاب سوزان/ سهم تو چه قدر بود؟/.

آنا یکشنبه 15 بهمن 1385 ساعت 10:21 ق.ظ http://anapourna.persianblog.com

خوب برای خودت میگردی

ا یکشنبه 15 بهمن 1385 ساعت 02:53 ب.ظ http://www.parnian7.persianblog.com

عکسا خیلی زیبان و متن خیلی خوبی رو نوشتی . نوع نوشتن متن هاتون و خیلی دوست دارم و همیشه با اشتیاق می خونم . واقعی و ساده و روان .... اما همیشه جایی برای اندیشیدن برای من وجود داشته .
تو اون شرایطی که توصیف کردین جای من حسابی خالی بود . تجربه های شیرین و خوبی هستن و با این که ممکنه ا جهاتی در نزدیکی کسانی باشن ، گروهی دیگه از درکشون محرومن ... مث همه جای دنیا !
شاد و پیروز باشید

چوک سورو یکشنبه 15 بهمن 1385 ساعت 06:15 ب.ظ http://suru.blogsky.com

سلام سیای عزیز
باز هم رفتی هرمز و ما را خبر نکردی . ننوشتی که چرا هرمز برای اجرای تیاتر رساله گردش خون - انتخاب کرده بودند ؟‌ رابطه بین سو ژه و لوکشن وجود داشت یا همینجوری هرمز بعنوان محل اجرای این نمایش انتخاب کرده بودند ؟

عکسون لو دریای هرمز جون بودن . بخصوص عکس بالا ( اولی )
خلاصه دستت درد نکند و موفق بشی .

سیدجلال یکشنبه 15 بهمن 1385 ساعت 08:17 ب.ظ http://kolger.blogsky.com

سلام
پست جدیدت خیلی وا دلم نشت.
موفق بشی

گل مینا یکشنبه 15 بهمن 1385 ساعت 11:33 ب.ظ http://nasserabdollahi.blogsky.com

وای سیاوش خوش به حالت دلم پر زد عکسار و دیدم من عاشق دریااااااااااااام اما اینجا خبری از دریا نیست.حیف قدر طبیعت شهرتون و بدونین اینجا که ۴ فصل سال یه جوره دود ترافیک شلوغی.

کیمیای سعادت دوشنبه 16 بهمن 1385 ساعت 09:18 ق.ظ http://www.kimiyaweb.mihanblog.com

سلام خسته نباشید چرا از مراسم چهلم ناصر عبداللهی چیزی نگفتید فکر کنم ۹ بهمن چهلم ایشان بود

مهاجر دوشنبه 16 بهمن 1385 ساعت 10:05 ق.ظ

سلام و خسته نباشی
تو باید عکاس می شدی حقتو خوردن ...
کارت خیلی عالی بود

الهه دوشنبه 16 بهمن 1385 ساعت 03:12 ب.ظ http://babayebaroon.blogfa.com

طبیعت هرمز هنوزم بکر بود ؟
دیگه نمیخواین از ناصر بنویسین ؟
کسی شما رو رنجونده ؟

شقایق زعفری دوشنبه 16 بهمن 1385 ساعت 04:52 ب.ظ http://shaghayeghzafari.blogfa.com

سلام و درود....
وبلاگ "به آفرید" با غریبه به روز شد....
منتظر نظرات خوب شما هستم[لبخند]

پرنسس سه‌شنبه 17 بهمن 1385 ساعت 09:26 ق.ظ http://www.eshtebahezanan.blogfa.com

سلام
عکسهاخیلی زیبا ودلنشینه
موفق باشی

ابراهیم سه‌شنبه 17 بهمن 1385 ساعت 12:42 ب.ظ

دست و پنجه ات درد نکند!

بیننده سه‌شنبه 17 بهمن 1385 ساعت 04:31 ب.ظ http://سیلورشن

همه راست میگن ۰خودت چی؟ همونطوری که خودت دوست داری مینویسی یا اونطوری که همه دوست دارن؟

مینا سه‌شنبه 17 بهمن 1385 ساعت 04:42 ب.ظ

سیاوش اینو تایید کن برای اطلاع رسانی زمان و مکان مراسم شب چهلم ناصرhttp://nasserabdollahi.blogsky.com/
در تهران

شرتو چهارشنبه 18 بهمن 1385 ساعت 08:32 ب.ظ http://sharto.org

باز از هرموز گفتی... چقدر حیفم میاد که این همه مدتی که اونجا بودم هرگز این جزیره رو ندیدم.

آزاده. پنج‌شنبه 19 بهمن 1385 ساعت 07:03 ب.ظ http://azadehnozad.blogfa.com

چه جای قشنگی.به شدت حسودیم شد...

پارمیس جمعه 20 بهمن 1385 ساعت 09:45 ق.ظ

سلام سیاورشن عزیز چرا از مراسم چهلم ناصر عزیز چیزی در سایت شما دیگر نیست ؟؟؟؟؟؟؟/اصلا کجا بود این مراسم با محرم تداخل داشت که ما خبر دار نشدیم ؟ هنوز گریانیم برای ناصر امیدواریم خونش پایمال نشه ناصر ۲۰ سال دیگر هم حرف داشت - ملودی داشت حیف و هزار حیف

سلام ... مراسم چهلم در سالن غدیر بندرعباس برگزار شد ... چیز خاصی برای نوشتن از آن روز ندارم .

هاتف جمعه 20 بهمن 1385 ساعت 09:47 ق.ظ

سلام عزیز
از مراسم چهلم ناصر چه خبر ؟ داغی به دلمون گذاشت که اگه میدونستم کی به سرش اورده از تهران میرفتم بندر عباس با دستهای خودم خفش میکردم اون نامرد رو امیدوارم خانوادش نزارن که خون ناصر ----

بامشاد جمعه 20 بهمن 1385 ساعت 01:01 ب.ظ http://soshad.blogfa.com

به به...بسیار زیبا بود....لذتی بردم که نپرس.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد