کار پاک سازی و تخریب فرهنگسرای شهید آوینی آغاز شد . علت تخریب این فرهنگسرا (که با امامزاده سید مظفر همجوار است و زمینش هم متعلق به سازمان اوقاف می باشد ،) اضافه کردن فضای امام زاده است . جالب اینجاست که هنوز از اکوستیک کردن سالن فرهنگسرا که مخارج سنگینی هم داشت ، زمان زیادی نمی گذرد . و عجیب تر اینکه کار تخریب هم از همان سالن شروع شده است .
با توجه به نقش اساسی دکتر رئوفی ــ ریاست محترم ارشاد هرمزگان ــ در این مساله و نیز تاثیر مستقیم این امر بر جو فرهنگی هنری استان و کشور، مسابقه ای ترتیب داده ایم به عنوان ارمغان رئوف .از تمامی شما دوستداران فرهنگ وهنر دعوت می کنیم ایده ها و نظرات خود را در هر قالبی که خود توانایی دارید بیان کنید . وبلاگ نویسان می توانند بدون فرستادن مطلب آنرا در وبلاگ خود درج کنند . ( اطلاعات بیشتر در همین متن نگاشته می شود).
سلام
وبلاگ جالب و متنوعی دارین
موفق باشین
نظرتون در مورد تبادل لینک چیه؟
اگه موافقین لینک ما رو بذارین
من هم در اولین فرصت لینکستان وبلاگمون رو فعال می کنم.
سلام
جایزه اش چن؟ مه حرف به گفتن در ای مورد زیاد امهستن.
یه موقع اشتباه نگیری. من «حسن»ام نه «حسنض»
دیگه داری می زنی به جاده خاکی دوست عزیز ! مواظب باش یه وقت کار دست خودت ندی ... البته ما توی کشورمون همچین مشکلاتی داریم و این مشکلات متاسفانه توی بندر ما بیشتر از جاهای دیگه هست. فرهنگسراهای تهران کجا فرهنگسراهای ما کجا؟ این مسائل دیگه حل شده است. اما هنوز که هنوزه ما جوونای بندرعباس و جنوبی باید حسرت به دل یه سالن آمفی تئاتر خونب یا یه فرهنگسرای خوب، یا یه مرکز فرهنگی خوب باشیم و طبق معمول همت مسئولین در این زمینه قابل تقدیر است (!!!) امیدوارم که این جشنواره که شما به راه انداختی یه تلنگری باشه هر چند با این نوع اعتراض موافق نیستم. مثل اینکه خیلی جوش آوری ! عجب لوگویی هم به هم زدی. یه لحظه فکر کردم واقعیه ....
من هم امشب یه پست در همین مورد می نویسم.
سلام َ شما می تونین اگه مایل باشید خبرهای هنری و فرهنگی خودتان را که از آن خبردار می شین به پایگاه خبری هنر ایران بفرستید . اینطوری خیلی بهتره که هم اینجا باشه هم تو یه سایت معتبر
آدرس اون همونی بود که زدم . ضمنا می تونین این سایت رو به تمام دوستان و هنردوستان نیز معرفی کنید .
سلام سیاورشن عزیز!
واقعا متاسفم ملت دنیا دارند به چی فکر میکنند اینها به چی فکر میکنند؟!
راستی من درست نفهمیدم در چه مورد باید بنویسم!
موفق باشی.
من از اول از اونجا خوشم نمی اومد . مثه کارزاره...این میپره به اون ... این تقصیر میندازه گردن اون و ....
بعد فکر کن : ملت بخوان یه تله تاتر طنز کار کنن از بغلش صدای حسین حسین و ام یجیب بیاد !!!
آدم کلافه میشه . یه بار / دو بار نه همیشه ...
حوزه بغل هتل هرمز هم که دیگه ماشاا... داره
معذرت میخوام اینو میگم اما این جناب رئوفی که میگین وا... اونقدر حرف ۱۰۰ تا یه غاز تو مجالس شعر خوانی زده که تا هرجا واسه سخنرانی میره ملت پاکت تخمه هاشونو در میارن و به هر کاری دست میزنن الا استماع !!!!!!!!!!!!!
همیشه هم درحال دعوا با این و اونه و نگین نه که من از ۱۰ مجلس رسمی ایشون ۸ بارش رو دیدم که با قهر و عصبانیت تموم شده !!! واقعا متاسفم واسه ملت هنرمند این جا ...
اون از کارگاههای شعر و خوشنویسی و تاتر و هنرهای تجسمی اش... این هم از انجمن وبلاگنویسانی که سالهاست در حسرتش میسوزیم . بابا جان با این حرفا درد ما دوا نمیشه
تا وقتی مسئولین دلسوز و هنرمندی نباشه تا ...
سلام آقا جز افسوس خوردن و حرص بگو باید چکار کنیم
مکان های فرهنگی و هنری شناسنامه یه شهر و جزئی از هستی و هویت آن هستند.
تخریب فرهنگسرا تخریب قطعه ای مهم از هویت فرهنگی بندر عباس است که اخیرا در دستور کار قرار گرفته است
آیا برای شناسنامه فرهنگی هم می شود المثنی صادر کرد؟
بسیار متاسفم و در حال این فکر که بالا خره کاری بکنیم .
البته با مدیریتی که این چند ساله بر ارشاد استان ما حا کم است دیگر شنیدن امثال این خبر های تاسف بار چندان غیر معمول نیست . غیر معمول این است که فرهنگسرای جدیدی افتتاح شود
از قدیم گفتن که حرمت امامزاده را باید متولی نگه بداره ولی گویا اداره کل فرهنگ و ارشاد استان چندان اعتقادی به معجزه و کرامت امامزاده هنر نداره که هیچ از منکران نیز هست.
با این حال فکر می کنم هر کدام از ما هر جا که هستیم در حد خودمان برای این مشکل می توانیم کاری بکنیم .
سلام
ممنون از اینکه به من سر زدین ...وبلاگ شما رو خوندم و باید بگم که خیلی اونو پسندیدم
راجع به مطلب آخرتون لازمه بگم که امروز از جلوی فرهنگسرا رد شدم شاهد شروع این اصلاحات رئوفانه بودم
سلام دوست عزیز.مورداول:چطورمیشودیک ذهن اینقدرابتدایی وفاقد...باشدکه حتی برای یک لحظه حس نکندکه چه شبیخونی به فرهنگ این شهرمیزندشهری که خودازاین لاابالیهای بی فرهنگ رنج میبرد.شایداین هم ازالطاف دو..جدیداست .اینهاکسانی هستندکه مذهب راهمه چیزمیداننددرصورتی که داشتن یک مذهب هنرمندانه وهنرپرورافتخاراست نه یک مذهب هنرکش.اینجاست که به این نتیجه میرسیم که خودمان بایدبسازیم.واقعاکه کاربسیاررئوفانه ایست.ومورددوماینکه:فکرنکنم کاردرستی نکرده باشی که خواننده های قدیم وجدیدرادرنظرسنجی کنارهم گذاشته ای آنهم خوانندگانی مثل حبیب زاده و...که باابتدایی ترین امکانات آثاربزرگی راخلق کردندوخوانندگان امروزی که ازامکانات بیشتری برخوردارند.درثانی ملاک شماازبهترین خواننده چیست؟
خب چی میشه گفت دیگه ؟ این هم یکی از برکات درگاه محمود رعوفیه دیگه که هرروز بیشتر از قبل شامل حال ما میشه . قدر این عنایاتو باید فهمید . محمود جان پسر زبلیه . اما خب دیگه یه کم بازیگوش هم هست . خب اینم دیگه مقتضی سن و سالشه / آخه کوچولوهه ..
ما هم هستیم . اساسی !
این « آفریدن » و ساختن است که ارزش دارد و زحمت .
وگرنه برای خراب کردن که نه هماهنگی می خواهد و نه مدیریت .
موریانه هاهم این هنر را بلدند . زلزله و طوفان هم در این زمینه لیاقشان از همه بیشتر است . بیچاره ها مشکلاشان این است که فقط پست ندارند و مدرک .
مکان های فرهنگی و هنری شناسنامه یه شهر و جزئی از هستی و هویت آن هستند.
تخریب فرهنگسرا تخریب قطعه ای مهم از هویت فرهنگی بندر عباس است که اخیرا در دستور کار قرار گرفته است
آیا برای شناسنامه فرهنگی هم می شود المثنی صادر کرد؟
بسیار متاسفم و در حال این فکر که بالا خره کاری بکنیم .
چطورمیشودیک ذهن اینقدرابتدایی وفاقد...باشدکه حتی برای یک لحظه حس نکندکه چه شبیخونی به فرهنگ این شهرمیزندشهری که خودازاین لاابالیهای بی فرهنگ رنج میبرد.
موریانه ها هم به خوبی توانایی خراب کردن را دارند چه رسد به اینها که هم امکانات و هم ابزار بیشتری دارند .
به راه باید رفتو در نشستن با هر که هر کجا هر وقت از احتیاط نباید گذشت که یک دقیقه غفلت بسا که حاصل آن سالهای دربدری ست همیشه می پرسم من و سرودن محتاط ؟
کنون به دوست که رخ را ز باده می افروخت حدیث درد مگویید
که بال شب پره در گرد شعله خواهد سوخت کنون به دوست بگویید شراب را بردار و در سکوت کویری در این شب شفاف
به باغ پسته نگاهی ز روی رحمت کن به یاد روی که این جام باده را نوشی اگر که پسته این شهر خوب خندان است
دهان دختر زیبا تهی ز دندان است کههر شکسته دندان بهای یک نان است شراب می نوشی ؟ و مست می نگری نقشهای قالی را ؟میان پیچ و خم نقشهای هر قالی چه روزهای جوانی ست خفته در تابوت شراب می نوشی ؟ به یاد روی که ؟
رویی که از دو دیده تهی ست ؟به یاد چشم سیاهی کهدیگرش هرگز توان دیدن نیست ؟ بیا به شهر در آییم به شهر گشته نهان در میان گرد و غبار به شهر هر شبش از آسمان درافشانی
و روی گونه طفلان سرشک نورانی به شهر سر به گریبانی و پریشانی کنون که شهر دمادم به دست تاراج است تو جام را بگذار و تیشه را بردار چرا ؟کهریشه این رشد کرده زهرآگین
به تیشه محتاج است
من م موافقتم
سلام .به نظر من حالا که باید اوینی تخریب شود باید یه جایی به صورت موقت در نظر بگیرند و قول ساخت یک موسسه دیگر را هم بدهند این را ه درستی میتواند باشد وگرنه صد ها خانه مسکونی تخریب می شود به بهانه های مختلف ....چه می توان کرد ...... byeدر ضمن هنر فقط نزد ایرانیان
نیست
سلام دوست من . این لحن گزنده گفتار تو در مورد یک مدیر آنهم یکی از مدیرات خوب و متعهد استانمان زیاد دلچسب نیست . مرتضی جان مطمئن باش اگر کاری از دست رعوفی بر می آمد زود تر از ما انجام میداد . ایشان خودش از هر کس دیگری دلسوزترند . و نیازی هم به گوشه وکنایه های دیگران ندارند . زمینی که اصل آن مال اداره اوقاف است چه ربطی به آقای رعوفی دارد .
سلام سیاورشن
خوبی؟از اینکه این همه زحمت میکشی وپیگیر مسائل فرهنگی و هنری استان هستی و دلسوزی میکنی باید از طرف خودم وهمه بچه های بندری ازت تشکر کنم اما دوست عزیز این زمین از اول هم متعلق به اوقاف بوده و از اول نباید در این مکان فرهنگسرا می ساختند.
اصلاْ توی این کشور و مخصوصاْ در این شهر به سینما تئاتر موسیقی فرهنگسرا و گالری نقاشی نه از طرف مردم اهمیت داده میشه نه مسوولین فرهنگی!متاسفم.
آخه ما چند تا جوون وبلاگ نویس بندری چی کار میتونیم انجام بدیم؟مگه وبلاگ را همه میخونن؟خودت که بهتر میدونی!
سلام بر سیاورشن عزیز
خوب بر اینکه مسوولین محترم ما در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اشراف کامل بر امور فرهنگی و هنری استان دارند هیچ شکی نیست..نمونه اش هم همین تخریب فرهنگسرا می باشد که از شاهکارهای مدیران رده بالای ما می باشد ..حالا میخواهیم چکار کنیم به چه کسی اعتراض نماییم ؟..در زمان مدیریت جناب رئوفی نه تنها این یک شاهکار(تخریب فرهنگسرای آوینی)هنری را شاهد بوده ایم بلکه شاهد از هم پاشیدگی گستره هنر و اندیشه در استان هستیم ..نارضایتی هنرمندان و هنر پژوهان از یک سو حالا باید .........
بر اساس اطلاعات کسب شده این اداره کل از انجام امور بسیار ابتدایی خود وا مانده است و به دلیل اینکه مدیر کل اوقاف نیز اخوی ایشان می باشند ظاهرا با خود اندیشیده اند در این اوضاع و احوال پایان دولت بهتره از فرصتها نهایت استفاده را ببرند و بهتره قضیه رو فیصله بدهند و فرهنگسرا رو تخریب کنند...در این برهه شورای شهر نیز ظاهرا سکوت کرده و از تخریب یک مجتمع فرهنگی خرسند است تا ناراحت و منتقد .البته خود شورای شهر نیز که اعضای آن فعلا مشغول درگیریهای درون سازمانی هستند رغبتی برای پیگیری علت تخریب ندارند ..و گر نه تا به حال عکس العمل نشان می دادند و کاری می کردند که لااقل فضاهای فرهنگی که تقدس آن کمتر از اماکن مذهبی نیست محفوظ بماند و جوانان بیکار ما لا اقل ساعاتی را در این فرهنگسرا به آموزش می پرداختند ..در استانی که تهاجم فرهنگی بیداد می کند و نمونه اش وجود خیل سی دی های مستهجن در بازار روز ..بولوار ساحلی و.... هزاران جای دیگر می باشد از بین بردن فضای فرهنگی که می تواند در راستای مقابله با این معضلات باشد کاری است بسیار نا معقولانه ....واقعا باید به مسوولان ارشاد خسته نباشی وآفرین گفت که در طول تاریخ فرهنگ هرمزگان شاهکاری اینچنین از خود به یادگار گذاشتند..در این بین سوالی پیش می آید که هم اکنون به ازای جمعیت استان چقدر فضا داریم که یک فرهنگسرا تخریب می شود؟..دیگر اینکه جوانان علاقمند ما از این به بعد باید در مکانهایی به فعالیت هنری بپردازند که دست کمی از خانه های قوطی کبریتی ژاپنیها ندارد.گروههای تئاتر ما نیز دست کمی از این بین ندارند .
فقط در پایان به ذکر یک نکته بسنده می کنم و آن اینکه در زمان مدیریت آقای رئوفی اداره ارشاد شاهدت از هم پاشیدگی سازمانی است ..نمونه اش تعویض فله ای مدیران ارشاد شهرستانها است و عدم هماهنگی در اداره کل ارشاد ..در زمان مدیریت دکتر رئوفی به نوعی گفته می شود که تمامی مسایل و موارد اداره توسط آقای شجایی معاون اداره انجام می شود و مدیر کل نقش آنچنانی در مسایل جاری استان ندارد..خوب حال شما قضاوت کنید .....به نظر شما خود آقای رئوفی نمی تواند برنده مسابقه (ارمغان رئوف) باشد.
خداوند عاقبت فرهنگ این مرز و بوم را ختم به خیر کندو بماند که ما در استان یک فرهنگسرای به تمام معنی نداریم
این کار رو کردم راستی سیاورشن من برادر زاتده محمد سایبانی هستم میشناسی؟ حتما به وبم برو
salam sivarshan aziz baz ham babate font mazerat... ebteda az inke webloget va mataalebesh inghadar porbare ke weblogi mese khabghard behet link mide vaghean behet tabrik migam...dovom ehsase tasof babate inke yeki az makan haie vagean farhangie ostan dare kharab mishe inam bar migarde be aghaied pooche bazia... kari nemishe kard.. movafagh bashi
سیا جان سلام ...البته این ارمغان این روزها نیست دیر گاهی است که این ارمغان هنر وفرهنگ این دیار شده است از آن روزهایی که جناب آقای ریوفی فضای معصومانه هنر وفرهنگ را با آشفته بازاز زدوبندهای سیاسی اشتباه گرفتند از آن روزهایی که درب انجمن ها وکانون های فرهنگی وهنری در هرجای این استان گل گرفته شد از آن روزهایی که بسیاری از هنرمندان نجیب این خطه را به کنج عزلت فرستادند وخیلی حتی صدایشان هم درنیامد ومثل کبک سر خود زیر برف کردندالبته این جناب مدیر قبل از فرو ریختن این عمارت فرهنگی ریشه فرهنگ را نشانه رفته است فرو ریختن عمارت گوشه ای از نتایج سحر است ....باش تا صبح ....
این اتفاقات هر روز یه گوشه ایران عزیز ما می افته.. این یکیش رو شما دیدی .. بقیه اش رو چیکار میکنی؟!!! مثل فرودگاه امام یا سد ۱۵ خرداد.. این سد هیچ وقت یادم نمیره که یکی از اساتید بزرگ زمین شناسی بیچاره چقدر داد زد که بابا اینجا آبش شور میشه هیچ کس گوش نکرد بعد هم شونصد میلیار تومن بودجه بی زبون مملکت رو خرجش کردن آخرش هم این شد.. این که یکی از خرجهای کوچولوهه و توی این خرج و مخارج گم میشه عزیز جان...
دوست گرامی وعاشقم بادرودفراوان...........................
این موریانه ها اززمان شاه عباس صفوی به ایران آورده شده اند تا فرهنگ و تاریخ و ماترکهای فرهنگی مارابجوند............
گاهی با گردن زدن باتبر!! گاهی با آدم خوارهایشان!! واینک بابیل و کلنگشان........می بینی! چیزی تغییرنکرده!!
چه میتوانیم جزابراز تاسف و تاثربنمایم؟؟؟؟
تلاش خواهم کرد دراین مورد متنی بنویسم اگرچه معتقدم....گوش اگرگوش تو وناله اگرناله ماست!!!!!
تندرستی و شادکامی و تلاشگری عاشقانه ات را تا هم چنان بودن آرزومندم....................
بگذار خراب کنند.....نوبت سازندگی ماهم فراخواهدرسید
این چرندیات برای شما عاشقان خود باخته فرهنگ مبتذل غربی خوب است برای دلسوزان اسلام وقران وانقلاب برادران رئوفی رزمندگان .دیروزو خدمتگزان امروز مایه افتخار مردم دیندار استان هرمزگان هستند
درود بر برادران روفی که مرکز فساد را جمع اوری کردند
روی دوم شما به اصطلاح هنرمندان فسادو فحشا است
چندنفر دختر بزک کرده فاسدو چند نفرلات گیتار بدست شده اند هنرمند وای بحال این استان
این بیماری بیماری چندین سال هست که در بندرعباس شیوع پیدا کرده ولی تازگیها واگیردار هم شده اول بر سر آسفالت خیابانها می آمد وحالا بر سر فرهنگسرا و در آینده هم بر سر دیگر اورگانهای فرهنگی ...... لاعلاج هم هست
اگر قرار هست به کسی جایزه بدهند اول باید به آب و فاضلاب بدهند چون او در این زمینه رکورد دار است ودارای این فرهنگ غنی که انجام این کار به تنهایی یک هنر است