مردم قشم همیشه به نجابت و مهمان نوازی شهره بوده اند . با شیوع مهرورزی اینان این کردار نیک را هم آموخته اند . حکایت از اینجا شروع می شود که در یک بازی سنتی ایرانی به نام موتور گیری، به جوانی که سوار بر موتور سیکلتش بوده توسط نیروی انتظامی مهر ورزیده می شود تا آنجایی که از حال می رود و جماعت گمان می برند که جوان از مهر زدگی جان باخته است . زنی به نشانه حسادت بانگ بر می آورد که چرا اینقدر مهر ورزیده اید که جان ببازد ؟ و صدای خویش بر ماموران مهرورز بلند می کند . مامورین هم می گویند خواهرم ! مگر تا به حال کسی از مهر ورزی مرده که این دومیش باشد . و برای اثبات حرف خود به آن زن هم مقدار زیادی مهر می ورزند .
زن خود را از چنگان مهر ورزان رها می سازد ، به میان جماعت می گریزد و فریاد می زند که ای مردم مگر شما غیرت ندارید؟ نمی بینید در این ماه مبارک دارند به یک زن مهر می ورزند ؟ جماعت به خود می آید که : حالا که دوره مهر ورزی است ما چرا نورزیم . و آنها هم به تلافی بر ماموران مهرمی ورزند . این مهرورزی حتی به یکی از پاسگاه های قشم هم کشیده می شود . تا جایی که کار به عشق بازی می کشد و آتش عشق جماعت ماشین و موتور سیکلت های پاسگاه را در بر می گیرد . آتش عشق بالا می گیرد و عاشق و معشوق رسوای شهر می شوند مردم بیخبر هم با دیدن دود و آتش عشقی که بر افروخته شده بود به جماعت قبل اضافه می شوند و برای اینکه از قافله عقب نمانند به دیکر پاسگاه قشم می روند و آنجا مشغول مهرورزی و عشقبازی می شوند...
پ ن ۱: مولوی گفت : عشق اول سرکش وخونی بود تا گریزد آنکه بیرونی بود
پ ن ۲: این جکایت ربطی به داستان کاوه ی اسکندر ( آهنگری که قصد جهانگشایی داشت! ) ندارد.
پ ن ۳ : نشریه دریا نوشته بود اغتشاش اراذل و اوباش و از این حرف ها ... گفتیم چرا مهرورزی را اغتشاش نوشته اید . گفتند ما را مهزور ( با مجبور اشتباه نشود) کرده اند !
پ ن ۴ : جزیره قشم از بیست و سه کشور دنیا از جمله : بحرین ، مارینو ، هنگ کنگ، و سنگاپور ، بزرگ تر است !!!
چندی پیش هم مردم بندر خمیر مورد عنایت قرار گرفته بودند . و از شدت مهر جشن مهرورزی را باجشن سده اشتباه گرفته و در میانه پاسگاه نیروی انتظامی آتش زیبایی به بهانه جشن سده این جشن با شکوه ایرانی برافروخته بودند که مجدداْ مورد عنایت نیروهای انتظامی قرار گرفته بودند . نیز آن ها به این آداب و رسوم علاقه مندند .
سلام
ای برادر در کدامین اندیشه ای
عشق ورزی هم راه رسمی داره که برای بعضی از برادران نیروی انتظامی بد تعریف شده
سلام سیاورشان ! خیلی دلم برای بلاگت تنگ شده بود اما خوب نمیشد بیام!! نمیدونم در مورد نوشته هایت چی باید بگم ! اما به یه چیز اعتقاد دارم : از ماست که بر ماست !! هنوز همه هم صدا نیستیم ! هراز گاهی از گوشه و کنار آتش عشق بلند میشه و خاموش میشه !! کی میشه همه ی ایران رو فرا بگیره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام سیاورشان ...هرچند بی وفایی اما من دست از سرت بر نمی دارم!
فکر کنم تو ایم موضوع صبرا مقصر باشه!....
آخه پیشنهاد داده بودن(تو وبلاگ بپ گپو اگه اشتباه نکنم)و آرزو کرده بود که همه ی موتور ها رو بگیرن .... و نیروی افتظاحی( مولود ......) هم امر ایشون رو اجابت کردند و از روی مهر ورزی اقدام به جمع کردن موتور سیکلت کردند........البته موتوری هم مقصر بوده چون با دادن یک برگ سبز یا آبی می تونست خودش و یک ملت رو از درگیری و مهرورزی نجات بده!
از قدیم گفتن گرهی که با دست( احتمالا دست حامل اسکناس) باز میشه با دندون( منظور همون دندون گردی و خست و پول ندادنه) باز نمی کنن
راستی این عکس اعدام واقعیه؟
واقعا جای تاسفه! بابا مهرورزی هم اندازه دارهَ چقدر شورش میکنن؛ مگه نه؟!!!!
راستی چقدر دلم هوای قشم کرده.
و چه معنای مهرورزی را خوب دانستیم
سلام
مهر ورزیم و ملامت کشیم و خوش باشیم!
درود بر تو سیاورشن جان
مهر ورزی به رسم ماموران پلیس جزیره قشم!؟
نوبر ها!!!!
مهرورزی در مهرورزی چه شود؟ خدا رحم کرده این دو کلمه ی عزیز « اراذل و اوباش» وارد زبان فارسی شد وگرنه یه عده از این همه مهرورزی! می مردند!
تنها چیزی که به یادم می آید متاسفم برای خودم که در چنین جای مثلا ز ند گی میکنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!
سلام
از این مهرورزی ها زیاد اتفاق می افته
که این بار هم مردم قشم مورد لطف قرار گرفته اند
سلام من هم خبر مربوطه را در نشریه صبا کار کردم ....
بهر حال قضیه هر چه باشد حفظ حرمت افراد یکی از واجبات است . متاسفانه به علت حاکمیت دو گانه بر جزایر بخصوص قشم کنترل چنین پدیده های شومی مشکل شده است .خدا عاقبت همه ما را به خیر گرداند موفق باشی
نخست بگویم این عکس هایی که اینجا گذاشته ای مرا در هم شکستند. تفو چرخ گردون تفو. به راستی ما را چه می شود. سکوت در برابر این همه ستم تا کی؟ دوم این مظلب مهرورزیت هم طنز تلخی بود که دل را می لرزاند . اما کو گوش شنوا و چشم بینا. این ملت را دهل از خواب بیدار نمی کند. من هر چه می گردم پیدا نمی کنم تاریخی را که مردم ما این همه توسری خور بوده باشند. البته دم مردم قشم گرم که حسابی پاسخ مهرورزی مرغ دزدها را داده اند. سوم هم که من می آیم اینجا و می خوانم . اما نمی توانم زیاد بنشینم و بنابراین نمی توانم نظری بگذارم. سبز و پربار باشی .
سلام سیاورشن عزیز، به این نوشته ات در بلاگ نیوز لینک دادم: http://1irani.com/
مثله اینکه هوس مهرورزی کردی؟
با تیاتر به روزم راستی راهنمایی که خواسته بودم جوابی نداددید
با سلام و عرض تسلیت به مناسبت ایام سوگواری موفق باشی . خدافظ .
سلام. آیا این وبلاگ را شما ایجاد کرده اید http://siavarshan.azerblog.com
سلام عزیز...حکایت عجیبی بود...جدا از موضوع مورد اشاره ات که البته به جای خود قابل تامل بود بازهم نوع نوشتنت برایم جالب بود نثری که گرچه تلگرافی واز بیانی حسی وخبری سود می برد اماکشش وجاذبه همراه با نگاهی عمیق تر ازبیان یک عریضه خبری آن را تاثیر گذار وزیبا نشان می داد...پیروز باشید
به نظر من باید دید قضیه اصلی چی بوده. نباید بدون بررسی و اطلاعات از یه منبع موثق، نظر داد. اون هم نظر احساسی و ناسیونالیستی یا هر چیز دیگه ای. من اینطور فکر می کنم. از قشم تا بندر همش بیست کیلومتره اما همچین خبری تا به اینجا برسه معلوم نیست چه بلایی سرش در بیاد. من در هر حال با افراط مخالفم،چه در مسئله برخورد پلیس با اجتماع و چه بومی گری غیر منطقی...
با درود فراوان خدمت تمامی مهر ورزان عزیز که نمی گذارن گرمای اتش سوزان عشق را فرا موش کنیم.
سلام عزیز... آقا تا باشه مهر و مهرورزی. مگه بده؟؟!! به هر حال باید یه هیجانی ایجاد بشه یا نه؟
بعد تو این مهرورزیا حلوا که خیر نمی شه همه به نحوی مورد عنایت قرار می گیرن. به هر حال شاد باش و مهر بورز. دو نقطه دی
این تنها خبر اشوبی بود که شادم کرد .اگر چه بابت کشتار و ویرانی اش رنجیدم.
طنز زیبایی داشتی .
خب مهرورزی هم واژهایایه که بعد از اسلام و دین و مذهب و عدالت و... قراره وقیحانه مورد تجاوز واقع بشه.
به راه کفتی نیمه جان
کاری نداره باید دانلود کنی بعد اسم شهری رو که میخوای ببینی سرچ کنی . همین
سلام سیاورشن جان! خوبی عزیز مرسی از بابت این مطلب ۱ سری هم به هرمزگانی.نت بزن
بابا روزانه بندرعباس ما پر از مهر ورزه !! مرسی که این معضل را نوشتی
dorood bar to azize pak ,dar jammeaye dictatori police va lompanha hamishe abzare kare dictatorha hastand ,dar chili,south africa va dar zamane pahlavi didim vali nirooye mellat hamishe pirooz ast.zendebad BANDER va mardome pakesh
خوب در نظر قبلی منظورم کلی بود نه فقط این پست و مردم قشم. شاید منظورم رو خوب بیان نکردم. در هر حال خودت بهتر می دونی که ما از این مهرورزی ها زیاد دیدیم و شنیدیم، هم فردی! هم اجتماعی... و فعلا چاره ای جز افسوس خوردن نداریم. البته که چاره هست اما ....
و اینبار مردم عزیز و محروم قشم با این مهرورزی ها دست به گریبان هستند... درسته. پلیس ما هنوز خیلی راه داره تا بشه اسمش رو پلیس گذاشت... چه برسه پلیس خوب...
سلام کامیرا ! کامنتی قبلی تو یک چیزهای مبهمی برای من داشت یک سری باید و نباید که نمی دانم از کجا آمده ... نظر وقتی حس ناسیو نالیستی ، احساس و یا هر چیز دیگری در آن نباشد چگونه می تواند وجود داشته باشد؟ ...و اما منبع موثق : چه منبعی موثق تر از کسانی که از نزدیک این حادثه را دیده اند ؟ روزنامه دریا یا شبکه استانی ؟ ... و اخر : منظورت از بومی گری غیر منطقی کدام بود ؟ به هر حال منهم فکر می کنم شاید تو منظورت را خوب نرسانده ای...من انتقاد را بیشتر از تایید و تعریف و تمجیدِ به جا و نابجا دوست دارم ...چون نقد احتیاج به زمان و فکر دارد ولی حداقل در آن باید در انتخاب کلمات و جملات دقت شود تا حداقل نقد شونده منظور تو را بفهمد ... ممنون ....
سلام دیر خدمت رسیدم .از حادثه ای که بوجود امده خیلی ناراحت شدم.استعاره وکنایه هات خیلی جالب بود .موفق باشی
فکر کنم معنی مهرورزی رو کاملا فهمیده باشم.از لطف نیروی انتظامی واقعا ممنونم کمک کردن یه کلمه که غلط تو ذهن من معنی شده بود معنی درست خودشو پیدا کنه.
باز هم سلام . خشی ؟
سلام
من توی یه روزنامه (ندای ایران ) خوندم که نوشته بود اون موتور سوار بعد از فرار به زمین خورده و زخمی شده و بعد هم به طور سرپایی معالجه شده و رفته .../ حالا راست و درو غش پای اونا ولی من می گم نه می خواد موتور سوارها رو جمع کنن نه اینکه موتور نگیرن ........باید بیان گواهینامه گرفتن رو راحت ترش کنن ( نه اینکه به هر کسی که گفت من موتور بلدم بدن) و به مامورا بفهمونن که عزیز دل برادر اون بابای موتور سوار ارث بابای تو رو نخورده که اگه ولت کنن می خوای بکشیش (همون مهر ورزیدن سیاورشن خودمون).
و در آخر اینکه باید قانونش اصلاح بشه .
یا علی
سلام هنوز فرصت نکردم بخونمت ولی من بروزم و بخون منو . ممنونم
عجب!!!
باز هم دیروز روبروی بیمارستان خاتم الانبیا ء بندرعباس مردم مورد مهرورزی از نوع کلاسیک قرار گرفتند که چند نفر عازم سفر اخرت شدند .
راستی من میخوام وبم را توی بلاگ اسکای طراحی کنم کسی را سراغ داری اینکار را برام انجام بده و کمکم کنه؟
مطالب خوبی بود ادامه بده
سینا مجسمهها ادم را به عمق میبرند
بببب