سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

لطفا کسی دچار سوء تفاهم نشود!

  یکم : درست در اردی بهشت هشت سال قبل بود که تعدادی از مردان باهوش عرصه تبلیغات به این فکر افتادند که در راه رسیدن به پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ، اتوبوس تبلیغاتی خاتمی را به جای استانهای مرکزی و اصلی، روانه استان های حاشیه ای و مرزی کشور کنند تا برخلاف رقیب مطمئن که کمتر زحمت حضور در مناطق محروم را به خود می داد، با ادای احترام به مردم فراموش شده این مناطق ، حس وفاداری مرزنشینان را تحریک کرده و از مشارکت آنان زمینه رسیدن به قدرت را فراهم کنند . از این رو بود که خاتمی برای سفرهای آغازین خود نه از اصفهان و گیلال و آذربایجان که از کردستان شروع کرد . او به میان مردم این استان رفت با کوچک وبزرگ آنان دست داد و کردهایی که همیشه در یک صد سال اخیر زمینه گریز از مرکز را ( تا حد جدایی طلبی) داشتند ، در آغوش گرفت و آنها را اصیل ترین قوم ایرانی یاد کرد . این قضیه مدتی بعد تر در سیستان و بلوچستان  سنی نشین نیز رخ داد او برای اولین بار سنت شکنی کرده  بحث سیاسی را به مساجد اهل سنت کشاند و روحانیت بلوچ را که هیچ گاه در عرف سیاسی جایی نداشت به همدلی برای رفع مشکلات فرا خواند و نفوذ معنوی آنان را در حفظ امنیت شرق کشور ارزشمند دانست .  

   خاتمی آخرین روزهای انتخاباتی که از حساس ترین روزهای این عرصه محسوب می شود را نیز از دست نداد و پس از بوشهر در اواخر اردی بهشت راهی هرمزگان شد تا حلقه ایران گردی خود با محور استانهای محذوف از قدرت را کامل کند و استقبال کم نظیر از او در بهشت زهرای بندرعباس و رودان و میناب نشان دااد که این بار مناطق مرزی و محروم سرنوشت انتخابات را به شکل مطمئنی رقم خواهند زد . زیرا که مردم این استانها حرمت یافته بودند و امیدوار شده بودند که نظم جدیدی در حال تکوین است که ایران از آن همه ایرانیان خواهد شد و همه اقوام و نژادها و مذاهب به یک نسبت دارای حق و آزادی و آینده خواهند بود و آنانی که به مرزداری فراخوانده می شوند از این پس در مدیریت بر سرزمین خود نیز سهیم خواهند شد . اوج این امیدواری رای یکدست و درصد بالای آرای خاتمی در تمام استان های محروم و محذوف ( کردستان ، ایلام، کرمانشاه ، خوزستان ، بوشهر ، سیستان ، جنوب خراسان و هرمزگان ) بود که حتی از زادگاه خود  خاتمی در یزد نیز پیشی گرفت و نگاه اعتماد  به نظام مرزنشینان را نشان داد و همه را شگفت زده کرد چرا که امید و اعتماد هم گذشته ها را به فراموشی سپرده بود.

   دوم: روند امور اما پس ار پیروزی دگرگون شد و کم کم امید ها دوباره رنگ رویا گرفت و اختلاف های قومی و مذهبی که در زیر یک نام به همبستگی رسیده بودند چشم انتظار ماندند . اگر چه دولت با برگذاری انتخابات شوراها تا حدودی توانست زمینه مشارکت تمامی اقوام در سرنوشت کشور را فراهم کند اما در سطح کلان و با انتخاب هیات وزیران و استانداران و بیش از یک صد مدیر ارشد کشور مشخص شد که در همچنان بر همان پاشنه سابق خواهد چرخید و مناطق محذوف از قدرت همچنان محروم خواهند ماند .در برخی از استانها مانند هرمزگان اما از قضای ربانی قضیه برَعکس شد و بیشتر نیروهای بومی که اندک اندک تجربه مدیریت استانی را پیدا می کردند فرو افتادند و حتی جایشان را به بومیان دیگری از جناح پیروز هم ندادند و نقش مردم منطقه در استفاده از امکانات ملی به شدت کاهش یافت و کار به جایی رسید که وقتی نماینده ارشد دولت در استان هرمزگان صریحا و به سادگی گفت که " نه به بومی گری اعتقادی دارد و نه به بومی گرایی"!! بانگ مرغی هم برنخاست !! و اهالی سیاست در سطح استان زحمت این سوال را نیز به خود ندادند که مگر قرار نبود ایران برای همه ایرانیان باشد . و چگونه است که برنام خلیج فارس حساسیت داریم ولی بر مردم نشسته بر کرانه آن نه!

اکنون دوباره فصل انتخابات است ( گرچه نه به گرمی هشت سال قبل ) دوباره نامزدهای انتخاباتی به این فکر افتاده اند که با تکرار کار خاتمی در هشت سال قبل و روانه شدن به مناطق مرزی همان رای بالا را به صندوق ها بریزند و حماسه بیافرینند . البته آرزو بر جوانان عیب نیست ( و بر پیران نیز هم ) اما حوادث چند ماهه اخیر نشان داده است که فضای موجود به هیچ وجه با هشت سال قبل قابل قیاس نیست . نا آرامی های کردستان پس از انتخاب جلال طالبانی به ریاست جمهوری عراق و اغتشاش های خونین اهواز که هر دو رنگ و بوی قومی داشت گواه است که مطالبات بر اورده نشده مردم مناطق مرزی در حال خود نمایی است . شکاف دولت ــ ملت که همواره در تاریخ ایران سابقه داشته و مدتی امید به رفع ان بسته شده بود دوباره سرباز کرده است و گسله های ان در شکل اختلاف نژادی، زبانی ، قومی و مذهبی لرزه های خفیفی را آغاز کرده اند . خوب است کاندیداهای محترمی که به این مناطق تشریف می آورند به این سوال پاسخ دهند که برای حل این مشکل چه ایده ای دارند ؟ و چه حقی برای همه اقوام ایرانی در حاکمیت قائل اند ؟

   چهارم : اکنون که فرصت تحقق مطالبات منطقه ای در شکل ملی خود متاسفانه از کف رفته است نامزدهای ریاست جمهوری به جای وعده های کلان غیر عملی و غیر پیگیری به صورتی شفاف پاسخ دهند که برای هر منطقه اختصاصا چه برنامه ای دارند ؟

   تجربه سال های اخیر نشان داده که با وجود این که میزان مشارکت در سه انتخابات گذشته سیر نزولی داشته اما در مناطق محروم همچنان مردم ( اگرچه نه مانند سابق ) ولی بازهم به نسبت استان های مرکزی در درصدی بالا به پای صندوق های رای می روند . این مساله چنان نامزد های احتمالی را دچار خوشبینی کرده که همزمان به صورت دو تا دو تا به این مناطق وارد می شوند . ( حضور همزمان کروبی و لاریجانی در هرمزگان ) ولی بر مردم استان هرمزگان و به خصوص روشنفکران ، تحصیل کردگان، اهالی سیاست است که قدر خود و ارزش رای شان را شناخته و پیش شرط هایی خاص را لازمه پشتیبانی از هر فردی و جناحی نمایند .

   بیکاری فزاینده ، رشد اعتیاد و فقر ، عدم توسعه زیر ساخت ، وضعیت تجارت مرزی و ... از مهم ترین مطالبات مردم هرمزگان است قدم آن کس مبارک که راهی برای رفع این مشکلات دارد . کسی که قولی خاص برای این مردم ندارد بهتر است انتظار رایی خاص را هم نداشته باشد چرا که هر چیز بهایی دارد . دوم خرداد یک استثنای تاریخی چه در کل کشور و چه در مناطق مرزی بود . همین و لطفا کسی دچار سوء تفاهم نشود .

                                                                                                        

  سعید سهیلی زاده

afrasiabtoorani@yahoo.com

نظرات 19 + ارسال نظر
ساده دوشنبه 5 اردیبهشت 1384 ساعت 07:51 ق.ظ http://123harekat.blogspot.com

صبح به خیر .... یادآوری بجایی بود در این زمان ....به نویسنده حق می دهم .... و به تمام مرزنشینان و همه ایرانیان ..... نمی دونم باید چی آرزو کنم ؟!! در این موارد آرزوها ....ترجیح میدم چیزی نگم
برای همه ایرانیان عزیز آرزوی سلامتی و نشاط دارم

سینگو دوشنبه 5 اردیبهشت 1384 ساعت 08:28 ق.ظ http://singo.persianblog.com

سلام .......آقای سهیلی زاده خیلی جالب و بجا نوشته اند
اما سوال اینه که آیا می شه به قول های پیش از انتخابات حتی اگر خیلی هم خاص باشد اعتماد کرد؟ .......ایا کسی را از بین نامزدها می شناسین که قابل اعتماد و وفادار به ملت باشه ؟ به نظر من این انتظاری بسیار ساده دلانه است.

یوکابد دوشنبه 5 اردیبهشت 1384 ساعت 09:59 ق.ظ

سلام
میدونی که من نمیتونم در اینجور موارد اظهار نظر کنم ولی نویسنده این مطلب خیلی چیزای جالبی نوشته امیدوارم یه روزی جونهای ایرانی به چیزی که حقشون هست برسن
برای تو هم بهترینهارو آرزو میکنم دوست من

الهه دوشنبه 5 اردیبهشت 1384 ساعت 10:18 ق.ظ http://shazdekhanomi.persianblog.com

سلام مطلبت جالب بود و هیچ سوء تفاهمی هم نداشت ولی واقعا مردم بی تقصیرن به قولهای همینا اعتماد میکنن کاریشم نمیشه کرد این دوره هم مطمئن باش همینطوره یه مشت قول و قرار آخرشم هیچی ... منم آپم خوشحال میشم ببینمت

یلدا دوشنبه 5 اردیبهشت 1384 ساعت 11:25 ق.ظ http://dokhmaregol.com

ما که توی این مناطق زندگی میکنیم باید توی گوشمون فرو کنیم که یامون باشه که همه اینهائی که گفته شد فقط یک رویاست.. همین..امیدوارم یک نفر بالاخره پیدا بشه که به رویاها رنگ واقعیت بده..

مامبو لیوا دوشنبه 5 اردیبهشت 1384 ساعت 04:44 ب.ظ http://mamboleiva.blogsky.com

سلام . مامبولیوا به روز شد .

ادم نفتی دوشنبه 5 اردیبهشت 1384 ساعت 09:03 ب.ظ http://nafti.blogfa.com

سلام .... من رو قاطی سیاست نکنید لطفن ../( یکی نیست به من بگه اخه پس چرا اومدی ) من که سر در نیووردم ... ولی لابد جالب بوده که شما گذاشتید تو وبلاگ دیگه

آدم نفتی دوشنبه 5 اردیبهشت 1384 ساعت 09:04 ب.ظ http://nafti.blogfa.com

بدجوری دچار سو تفاهمم من .... یکی منو بگیره

کامیرا دوشنبه 5 اردیبهشت 1384 ساعت 09:30 ب.ظ http://www.bandarabbascity.com

سلام. مقاله جامع و کاملی بود اما این چیزا قبل از انتخابات عادیه و طی این چند سال به این داستان تکراری دیگه عادت کردیم. اما غم انگیز ترین قسمتش اونجاست که همه چیز بعد از انتخابات تموم میشه و ما همون جنوبی ها و همون بومی ها و همون مرزنشینان این بیست و چند سال باقی می مونیم ... تا چهار سال بعد !

مریم سه‌شنبه 6 اردیبهشت 1384 ساعت 02:24 ق.ظ http://www.tardeed.blogspot.com

مگه به وعده‌ها در مورد بقیه شهر‌های کشور وفا می‌شه؟ فکر می‌کنم توی این دوره خاص دیگه تشخیص راست و دروغ حرفای کاندیداها کار سختی نباشه. من که بین اینا حتی یک نفر که شایسته اداره یک سازمان کوچیک باشه هم نمی‌بینم چه برسه به یک کشور و کشور پرجنجالی مثل ایران.

سگ ولگرد سه‌شنبه 6 اردیبهشت 1384 ساعت 03:31 ب.ظ http://sagnameh.persianblog.com

من هم دچار سوءتفاهمم...این فرهنگی بود یا هنری؟!...ببخشید...فکر کنم یه جورایی فرهنگی باشه...

محسن پنج‌شنبه 8 اردیبهشت 1384 ساعت 08:28 ق.ظ http://geno.blogsky.com/

سلام ما در مقا بل سعید و تمام سهیلیزادها تسلیم ولی...به خود سعید گفتم

ناناز جمعه 9 اردیبهشت 1384 ساعت 11:52 ق.ظ http://onlynanaz.blogsky.com

سلام
خسته نباشید.

پارکانت جمعه 9 اردیبهشت 1384 ساعت 11:54 ق.ظ http://weblog.parkanet.com

وبلاگ جالب و زیبایی دارید .

امیر بایرنی جمعه 9 اردیبهشت 1384 ساعت 01:59 ب.ظ http://hood.blogsky.com

سلام
به نظر من

بیائید همه با هم در انتخابات شرکت نکنیم!!!

رز سفید جمعه 9 اردیبهشت 1384 ساعت 02:26 ب.ظ http://www.ghoroobesiahpoosh.blogsky.com

سلام عزیزم...من آپ دیت هستم و منتظر حضور گرمت مثل همیشه....
در پناه حق...یا علی...

mapoori جمعه 9 اردیبهشت 1384 ساعت 08:19 ب.ظ http://mapoori.mihanblog.com

مطلبت خیلی باحال بود سیاوش جان
خیلی خیلی

اسمان ابی چهارشنبه 21 اردیبهشت 1384 ساعت 12:52 ق.ظ http://uijhg987ytfr79

ما که سر از سیاست در نیاورذیم نه ژ

[ بدون نام ] چهارشنبه 21 اردیبهشت 1384 ساعت 12:52 ق.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد