سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

اهمیت ناصر بودن/ابراهیم پشت کوهی

     چهار نقش تاریخی ناصر عبداللهی

 کوه با نخستین سنگ آغاز می شود و انسان با نخستین درد . (شاملو)

ناصر عبداللهی صدای گرم جنوب به خواب رفت.

صاحب صدای جنوبی پر طنین و ترانه خوان موسیقی پاپ ایران در اغما ماند و خودش را به خاطره ای مبدل کرد که حافظه و حواس هر ایرانی را برای تمام زندگی در بر می گیرد.

این نوشته ی کوتاه در رثای ناصر نیست. مرثیه ای برای رفتن خواننده ی (گنوغ)نیست٬ شما را به سوگ نشستن دعوت نمی کند٬ آگهی تسلیتی یا ترحیمی هم حتا نیست. در ستایش صدای جوان رعنای هرمزگان است که موسیقی ایران مدیون اوست.

  این موسیقی پاپ است که از این پس هیچ کار تازه ای را از حنجره ی طلایی مردی که هم ایرانی بود و هم تمامی شرق را در گلویش آواز می داد نمی شنود. موسیقی ایرانی عزادار است. موسیقی ایرانی یکی از گرم ترین٬جسورترین و زنده ترین صداهای تمام سالهایش را از دست داده است و در رثایش مرثیه ی نازک غمناکی می خواند که ناصر با ترانه (ناز اتکه)برایش به ارمغان آورده بود.

اگر نصرک کبیر را پدر ترانه ی معاصر هرمزگان بدانیم و منصفی (رامی)را سر سلسله این قبیله٬ کسی که تاریخ و نوستالژی بندر قدیم را با ترانه و تمدن موسیقی جهان پیوند زد٬ ناصر عبداللهی قطعن طلایه دار خیز بلند هرمزگان در آسمان ترانه ی ایران است.

در این مجال متاثر از مرگ صاحب صدای "گنوغ" و بی ریای هرمزگان به نقش و اهمیت وی در موسیقی ایرانی اشاره می کنیم. تحلیل و جستار دقیق در آثارش بماند برای بعد و حال بهتر.

ناصر

یک:ناصر عبداللهی در سالهایی که مسئولان موسیقی برای جلوگیری از نفوذ فراگیر صداها و ترانه های اکثرن فاقد معنی و محتوای خوانندگان ایرانی خارج از مرزها (موسوم به لس آنجلسی) دست به جایگزین و کپی سازی از آنان زده بودند٬ در آسمان موسیقی ایرانی پاپ ایرانی سر برآورد و نشان داد برای شنیده شدن حتما نباید صدای دیگران را تقلید کرد و در بین خیل کپی کاران٬ با صدای بم بندری اش که اصالت جنوبی را در خود داشت٬ درخشان ظاهر شد.

ناصر عبداللهی بعد از انقلاب جزو نخستین خواننده های صاحب صدا و سبک است که نه تنها تقلید نکرد بلکه بسیاری از وی متاثر شدند٬ این حضور پر طنین امکان داد که مسئولان اصراری درجه دو نداشته باشند و پیامد آن حضور صداهای مستقل و ماندگاری مثل ((محمد اصفهانی )) شد.

دو:ناصر عبداللهی در برهه ای از زمان که شعر مذهبی تنها در مداحی ها و مجالس دینی شکل می گرفت یا اگر ترانه ای خوانده می شد به دلیل سطحی بودن و فاقد کیفیت لازم بودن در محاق می ماند با ترانه های ((یا فاطمه)) و ((محمد جان)) ژانر جدیدی را به موسیقی پاپ اضافه کرد که نه تنها شعاری و سطحی و  ساده انگار نبود بلکه برعکس جذاب و شنیدنی و تاثیر کذار هم بود و بدین گونه خیل عظیمی از این سبک و سیاق بهره گرفتند و موسیقی پاپ ایرانی متناسب با اهداف اسلامی گام های بلندی برداشت . ( البته فرهاد و ترانه ی وحدتش در این میان یک استثنا به حساب می آید.)

سه:ناصر عبداللهی با حضور درخشانش در عرصه ی موسیقی پاپ ایرانی علاوه بر این که نام هرمزگان و بندرعباس را بر سر زبان ها انداخت و نگاه مردم ایران را به این خطه ی آمیخته با ریتم گرم و زنده ساخت که ستایش و احترام را در خود به همراه داشت٬ خود باوری را هم برای جوانان جویای عرصه ی موسیقی هرمزگان به همراه آورد. نمونه ی خوانندگانی که بعد از ناصر عبداللهی در عرصه ی موسیقی پاپ ایران مطرح شده اند کم نیستند. اعتماد به نفس بالای عبداللهی باعث شد که هر علاقمند به موسیقی خود را شایسته ی مطرح و موثر بودن بداند. جدا از این٬ خیل زیادی از جوانان این خطه به تاسی از وی به موسیقی روی آوردند که این مورد هم در جای خود قابل توجه و تقدیر است.

چهار:ترکیبی که ناصر عبداللهی برای ترانه هایش می ریخت از جهتی تازه و بکر بود و دلیل استقبال عظیم و اقبال بزرگش نیز جدا از صدای خاصش٬ ریتم و فضای کارش می باشد.

ترانه های عبداللهی با توجه به استفاده از گویش و ریتم بندری و معرفی نشدنش در موسیقی ایرانی بسیار شنیدنی است.

  از یک سو گویش بندری که ریشه اوستایی دارد به دلیل هم خانوادگی اش با زبان سانسکریت و ریشه های مشترک فرهنگی اش با هند به موسیقی هندی نزدیک است و از سوی دیگر به دلیل ریتم تند و ضرباهنگ شدید در گفتار و رفتار و کلام مردم هرمزگان٬ با ریتم و لحن اسپانیایی نزدیکی فراوانی دارد ٬ رفتار موسیقی اسپانیایی را نیز در خود دارد. ((عبداللهی)) با آگاهی از این امکانات و ظرفیت های موسیقیایی٬ ترانه هایش را از این سو نزدیک تر می نمود. به دلیل همین تازگی زبان با ضرباهنگ متنوع و ریتم منحصر به فرد موسیقی هرمزگان((ناصر عبداللهی)) در عالم موسیقی پاپ گل می کند. اگر چه پیش از او کسانی مثل ((مهرپویا)) از امکانات و سازهای هندی در راستای ترانه هایش بهره می گیرد اما تازگی کار عبداللهی به این دلیل است که او از امکانات فرهنگ های دیگر بهره نمی گیرد بلکه این مکان  در فرهنگ موسیقیایی خودش(هرمزگان) وجود دارد و این موضوع وی را در این زمینه نیز پیشتاز می سازد.

  در هر صورت عبداللهی چهره ای غیر قابل فراموش و تاثیر گذار در موسیقی پاپ ایران است که حضودش و سایه اش تا سالها بر این ژانر سنگینی می کند و نبودش تا سالها دریغ و درد را برای اهالی و علاقه مندان موسیقی به همراه دارد.

  شخصیت عبداللهی چنان فراگیر است که حتی اگر ناصر عبداللهی را نیز قبول نداشته باشی٬ صدا و حضور پر طنین اش را در عرصه ی موسیقی مردمی ایران نمیتوانی قبول نداشته باشی. و نبودش دنیای موسیقی را به اشک وا داشته کسی که با بغض پنجره ها حرف می زد و از دریچه جاودانگی با زندگی وداع کرد. 

                                                 ابراهیم پشت کوهی/هورخش شنبه ۱۶ دی ماه

 

نظرات 59 + ارسال نظر
الهام یکشنبه 24 دی 1385 ساعت 07:00 ب.ظ

:) ممنونم از شما به خاطر توجه به نظرات

عصرایران یکشنبه 24 دی 1385 ساعت 07:42 ب.ظ http://www.asriran.com

با سلام
مطلب شما در سایت عصرایران ( ستون وبلاگ) با ذکر منبع منتشر شد .
موفق باشید.
دبیر گروه وبلاگ عصرایران

برای الهام و سپیده یکشنبه 24 دی 1385 ساعت 08:03 ب.ظ

عدد ۱۰ عددی بود که همیشه ازش یاد میکرد...
خوب بخوانید :
۱۰= ۱۰/۱۰/۱۳۴۹ : روز تولد
۱۰= ۲ / ۹/ ۱۳۸۵ : روزی که به کما رفت
۱۰= ۲۹/۹/۱۳۸۵ : روز فوت
در ضمن ۲۸ روز هم در کما بود که میشه : ۱۰=۸+۲
البته بازم هست که جای گفتنش نیست...

اس اح

الهام دوشنبه 25 دی 1385 ساعت 01:00 ب.ظ

ممنونم از آقای اسحاق احمدی... کاشکی بازم بگویید برامون ...از ناصر و خاطرات و اینکه
کی سکوت کوچه ما رو ترانه بارون میکنه؟

لاله سه‌شنبه 26 دی 1385 ساعت 04:04 ب.ظ

سلام وبلاگتونو خیلی دوست دارم بی اختیار هر روز دنبال مطلبی جدید از ناصر میگردم باور رفتنش سخت است روحش شاد

sepideh پنج‌شنبه 28 دی 1385 ساعت 10:41 ق.ظ

واقعاً این یک قسمت ترانه دلتنگم ناصر مربوط به من میشه!
دل تنگ دل تنگم بی تاب بی تابم
بیدار بیدارم امشب نمیخوابم
از تو چه پنهان خواب تو را دیدم
از ترس بیداری با گریه خندیدم
از تو چه پنهان پروانه دلگیره
امروز راهی شو فردا دیگه دیره
دل تنگ دل تنگم بی تاب بی تابم
بیدار بیدارم امشب نمیخوابم
بارون نمیباره تو این کویر درد
بانوی شبنم کُوش به خونمون برگرد
به خونمون برگرد بانوی بیداری
تو که گل رو دامنت داری
خورشید و میبردن تو گریه میکردی
تعبیر خوابم شد این که تو برگردی
دل تنگ دل تنگم بی تاب بی تابم
بیدار بیدارم امشب نمیخوابم
چقدر ناصر حیف شد واقعا دارم دیوانه میشم نمیدونم چرا اینقدر ذهن و خیالم درگیر شده اعصابم خورده نمیدونم چرا اینقدر دلتنگشم. واقعا چقدر جاش خالیه؟ نه ؟ خیلی جاش خالیه. ناصر واقعا حیف شد خیلی حیف.

لاله جمعه 29 دی 1385 ساعت 08:18 ب.ظ

سلام سیاورشن عزیز ممنون از وبلاگ قشنگت میخام به دوستانی که افسوس میخورن قدر ناصریا را ندونستن بگم الان با خریدن آلبومش این کار رو بکنن چون من بعضی دوستانو میبینم که آلبومو دانلود میکنن به نظرتان درسته؟این حمایته؟این قدردانیه؟حداقل ما بندریها نباید این کار رو بکنیم.موفق باشید

سایه پنج‌شنبه 19 بهمن 1385 ساعت 10:25 ق.ظ

دوستت دارم.
خیلی زیاد

فایدیم شنبه 28 بهمن 1385 ساعت 04:24 ب.ظ

سلام دوست عزیز- وب لاگ خوبی دارید. و من از خواندن مطالب ان لذت می برم. من دلم می خواهد که در مورد زبان بندری و ریشه های آن تحقیق کنم..در صورت تمایل به من کمک کنید تا اطلاعاتم بیشتر بشه...آیا منابع و مقاله و... را می شناسید که به من معرفی کنید؟ منتظر پاسخ شما هستم..
ممنونم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد