سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

رمضان/ استاد علی حبیب‌زاده

    حضرت حبیب‌زاده کار هنری‌اش را به صورت جدی با تیاتر در هرمزگان آغاز کرد. او به عنوان کارگردان و بازیگر نمایشنامه‌های بسیاری را روی صحنه برد. شاید بزرگان بازی‌های درخشان او در کنار [حضرت‌‌منصفی] را به یاد داشته باشند. این هنرنمایی‌ها با فیلم‌های [حسن بنی‌‌هاشمی] به عرصه سینما هم کشیده شد و در چند فیلم کوتاه شاهد هنرنمایی این دو هنرمند هستیم. اما یک اتفاق باعث شد مسیر هنری [حبیب‌زاده] عوض شود. بنا بر ضرورت‌هایی که ایجاب می‌کرد او در برخی نقش‌هایش آواز هم بخواند بسیاری از هنردوستان آن زمان وی را به خواندن تشویق می‌کردند تا اینکه به صورت بداهه کاری ساخته و ضبط می‌شود و به سرعت از رادیوی آن زمان برای مردم پخش‌می‌گردد. استقبال پرشور مردم از این کار باعث می‌شود حبیب‌زاده به صورت جدی‌تری به موسیقی بپردازد و حاصل این نگرش جدی از سوی این مرد سختکوش و خلاق آثاری است که تا کنون از وی به جا مانده. چه بسا اگر دوری از وطن نبود و آن روند ادامه می‌یافت شاهد آثار ارزشمند بیشتری از ایشان می‌بودیم. 

     آثار حبیب‌زاده تفاوت زیادی با آنچه پیش و پس از او اجرا شده دارد. از محتوا و ترانه گرفته تا ملودی‌ها و حتی ریتم ویژگی‌های خاص خود او را دارند. به لحاظ محتوا ترانه‌های او به کلی با فضای ترانه آن روزهای ایران متفاوت بوده و حتی امروز هم نمونه‌های آن بسیار کم یافت می‌شوند. در این [یادداشت] در این‌باره بیشتر نوشته‌ام.

     ریتم بندرعباسی در کارهای حبیب زاده دستخوش تغییراتی می‌شود که بیشتر به روحیات و تجربیات خود او مربوط است. ایشان اعتقاد دارد هر ملودی باید ریتم خاص خودش را داشته باشد.

    قطعه‌ای که می‌خواهیم راجع به آن حرف بزنیم رمضان نام دارد. این اثر یکی از ماندگارترین آثار موسیقیایی هرمزگان است. ریتمی که در این کار استفاده شده بنا به گفته خودشان اقتباسی از ریتم موسیقی زار در جزیره‌ی هرموز است. حبیب‌زاده ریتم را به نوازندگان انتقال می‌داد و ملودی را هم زبانی به نوازنده‌ی عود یا جفتی منتقل می‌کرد. این ملودی با اینکه بیش از سی سال قبل ساخته شده ، ولی هنوز هم نو و مدرن جلوه می‌کند.شکل استفاده از گروه همخوان در این کار و اغلب کارهای استاد یکی دیگر از مشخصه‌های آثار اوست.   

      رمضان را از [اینجا] و یا [اینجا]  بشنویدو از [اینجا] دانلود کنید     

             شناسنامه‌ی قطعه رمضان 

 ترانه، آهنگ ،تنظیم و خواننده   : استاد‌علی‌حبیب‌زاده/ نوازنده‌ی عود: حسین‌پیلک (حسین وفادار)/نوازندگان سازهای کوبه‌ای :اسماعیل پیل افکن، محمد تختی،محمد شنبه‌زاده، شادروان حسین گل‌سرخی/ضبط: استدیوی صدا و سیمای بندرعباس احتمالا سال ۵۲

                                                                                   

   پی‌نوشت: قرار است از این پس هر از چند گاهی قطعه‌ای از آثار موسیقی جنوب برای بحث بر روی آن بر روی وبلاگ بگذارم. برای این کار و انتخاب قطعات علاوه بر سلیقه شخصی با دوستانی که موسیقی را جدی دنبال می‌کنند هم مشورت می‌کنم. خواهش می‌کنم شما هم نظر خود در مورد این قطعات بنویسید. قرار نیست تمامی نظرات فنی و تخصصی باشد. چنانکه خود من هم فقط نظر شخصی، احساس و برداشتم از آن قطعه را می‌نویسم. هدف معرفی آثار موسیقی جنوب و در کنار آن ایجاد یک فضای گفتگوی مناسب و صادقانه است.

عکس‌ها از سایت : sinduda.se

نظرات 37 + ارسال نظر
همشهری تو در غربت سه‌شنبه 17 مهر 1386 ساعت 10:27 ب.ظ

علی خان حرف نداره ولی در سایت هرمزگان نت اهنگ قشنگ صفاو صمیمیت از علی خان را حسین وفادار خوانده که فکر کنم ........کرده علی خان به تمام معنا هنرمند در نمایشنامه اقای اسراری به کارگردانی اقای صمیعیان که در سالن فرهنگ و هنر سابق اجرا شد من هم افتخار هم بازی باعلی خان را داشتم که ایشان به ۵ لهجه صحبت میکرد سیا دستت درد نکند موفق باشی

محسن شریفیان چهارشنبه 18 مهر 1386 ساعت 01:30 ق.ظ

سلام دست درد نکنه.
راستی امروز یکی از دوستان از آمریکا تماس گرفت و گفت کار خیام خوانی گروه ما روی سایت .youtube گذاشته شده. نگاه کردم با کمال تعجب فیلم های سی دی مولتی مدیا سازشناسی موسیقی بوشهر (کار حقیر) هم روی این سایت بودم. هرچه گشتم از ذکر ماخذ خبری نبود!!
اگر خواستید ببینید khayam khani را جستجو کنید.

سبزه پری چهارشنبه 18 مهر 1386 ساعت 07:13 ق.ظ

سلام و عرض خسته نباشید
حالا تکلیف ما که موسیقی رو جدی دنبال نمی کنیم اما وبلاگ حضرتعالی رو خیلی جدی دنبال می کنیم چیه؟نظر ندیم؟

سلام عزیزم . پی نوشت رو دوباره بخونید !

بهزاد چهارشنبه 18 مهر 1386 ساعت 11:29 ق.ظ http://bandari.blogsky.com

علی حبیب زاده بدون شک یکی از برجسته ترین شخصیت های موسیقی جنوب و یکی از پایه گذاران موسیقی فلکلور استان هرمزگان و جنوب ایران است . تمام ترانه هایش تصویری گرم از جنوب را در ذهن شنونده حکاکی می کند که بسیار به بافت و ریتم زندگی جنوب ( زندگی سرشار از صمیمیت و یک رنگی ) شباهت دارد . جدای از این که شنیدن این نوع موسیقی خاطرات گذشته را در ذهن شنونده های قدیمی آن به تصویر می کشد ،در جریان حس عمیق در ریتم ، ملودی ، ترانه و فضای کار برای مخاطبی که برای اولین بار خودش را در این قالب رها می کند ، ممکن است بطور شدیدی تحت تصرف پدیده dejavus قرار گیرد . ( این تجربه برای من بارها و بارها اتفاق افتاده است )

متن ترانه رمضان ( رمضون ) برای مردمان بومی بسیار عامیانه و ملموس است . در عین حال با تفکر و ریز بینی در ترکیب کلمات ترانه ، می توان به معانی ناب تری هم از نظر ادبی دست یافت . موسیقی این کار با ریتم متفاوت ساز های کوبه ای و ضرباهنگ تفکیک شده ی ملودی عود ، خودش را از دیگر کارهای علی خان متمایز نشان می دهد و شاید حالتی از موسیقی عرفان و یا ستایش را در ذهن شنونده تداعی کند . همچنین صدای گرم وی که در اکسنت گذاری روی آورتور کلام بسیار زیبا عمل می کند تشدید کننده ی این وضعیت است . تمامی این خصوصیات << رمضون >> را کاری قابل قبول ، زنده و گوهری از میراث موسیقی جنوب نگاه می دارد.
با تشکر فراوان از دوست عزیزم ، سیاورشن

پیشرو چهارشنبه 18 مهر 1386 ساعت 12:42 ب.ظ

سلام سیاورشن..هم ولایتی عزیز...
میدونستی دیگه وبلاگت مث قبل جذاب نیست..؟؟!؟
چسبیدی به قدیمیها و فقط موسیقی..
من تو رو به عنوان نماینده هنر هرمزگان میشناسم..
ولی همش شدی حبیب زاده.وفادار.خالو قنبر...
اونا عزیز و ارزشمندن .ولی جوونا رو هم بزار کنارشون..
سیاورشن..
ما سینما نداریم..منظور سینماگر است نا سالن سینما..
بپرداز به این قضیه...
خیلی عقبیم..
خیلییییییییییییی......
نقدی هم به تلویزیون بزن ..من میتونم کمکت کنم..من یه تلویزیونیم.....
خداحافظ

سلام دوست عزیز ...
بله در مورد جذابیت موافقم ...یک سری اولویت‌ها برایم وجود دارند که مهمتر از جذابیت و ... است . من نماینده‌ی هنر هرمزگان نیستم . من یک بلاگرم که از علاقمندی‌های خودم می‌نویسم .
جوان‌ها هم اگر شما کار خوب سراغ داری معرفی کن. من در خدمتم.
در مورد سینما چیزی نمی دانم.

علی رضایی شریف چهارشنبه 18 مهر 1386 ساعت 01:00 ب.ظ http://monj.blogsky.com/

این ترانه‌ی حبیب‌زاده حس و شور موسیقی مذهبی و حال و هوای ماه رمضان در جنوب را به خوبی القا می‌کند و شاید یکی از بهترین آثار در این حیطه باشد. هرچند در شعر این اثر عیوب قافیه و ردیف دیده می‌شود اما به نظر من چون هر مصرع یک پیام خاص را دارد و بعد ترجیح بند تکرار می‌شود،می‌توان هر مصرع را یک بند کامل به حساب آورد و قافیه رعایت شده در ترانه تزئینی می‌باشد. در این اثر قدرت و و قوت موسیقی بی‌نظیر است و موسیقی چکشی علی‌خان هم در نواختن عود و هم در ریتم به خوبی و زیبایی اجرا می‌شود. در این ترانه هجاها هم به صورت چکشی ادا می‌شود. و هماهنگی و زیبایی اثر را دوچندان می‌کند.
به امید خلق کارهای ماندگار و اینچنینی ...

بلوچی چهارشنبه 18 مهر 1386 ساعت 02:31 ب.ظ http://parparook.blogsky.com

اقا فوق العاده هسته
مرسی از تو

محسن آزادبخش چهارشنبه 18 مهر 1386 ساعت 03:26 ب.ظ

همان طور که مشخص است ریتم و موزیک بندرعباسی مختص به خود هرمزگانیان است و حبیب زاده یکی از خلاق ترین موزیسین های آن دوره بوده و هست که هرگاه موزیک این هنرمند توانا رو گوش می دهم برایم تازگی دارد و هیچ وقت برایم قدیمی و تکراری نمی شود . چون موزیک فولک(folk) هرسنتی یا هر کشوری همشه ماندگار است. سبک خواندن حبیب زاده مرا یاده بزرگان موزیک سبک بلوز blues)) دنیا امثالی چون بی بی گینگb.b.king) ) و......... می اندازد. علی خان این توانای را داشت که خیلی آرام و حتی خیلی بلند تر از حد تصور بخواند.
در مورد این آهنگ باید بگویم که این آهنگ با ریتم راک (rock) با ادوات محلی اجرا شده که این کار در نوء خود بسیار زیبا و کم نظیر است .چنین ساختارهایی خلاقییت های یک هنرمند را میرساند. میزان بندیه این آهنگ به صورت پترن patern)) 2میزانی است که هینطور تکرار میشود ترانه این کار بسیار زیبا و پر معنی و خیلی شفاف گفته شده .

ابراهیم چهارشنبه 18 مهر 1386 ساعت 03:37 ب.ظ http://inja-anja.mihanblog.com

حرکت ارزشمند و قابل تقدیری است. امیدوارم موفق باشی. از این رهگذر ما هم بهره ای خواهیم برد.

سنگار چهارشنبه 18 مهر 1386 ساعت 04:13 ب.ظ http://nematollah.blogsky.com

سلام
استفاده ی از سازهای زنده ی اصیل و خوانندگانی چون علی خان و...با لحن مخصوص این دیارحکایت از قدمت موسیقی بندر و سبک و خصوصآ ریتم منحصربه فرداست.عزیزانی که در این استایل فعالیت کرده اند قابل تقدیراند. اما با ورود موسیقی پاپ و سازهای غربی برای اجرای ریتم بندری ملودیهای بندر رنگ تازه تری به خود می گیرد.کارهای منصفی ودر ادامه ناصر از این جمله اند.
در واقع برای اینکه مخاطبان بیشتری متوجه اصالت موسیقی بندر بشوندنیاز داریم چون محمد شهسواری ها و منصفی ها و ناصرها و ...در فضاهای جدیدتری این کارها را بخوانند.کار رمضان آقای شهسواری که همان پایه ملودی را با رنگی متفاوتترو تغییرات شعری ارایه می دهداز این دسته اند.

روشینا چهارشنبه 18 مهر 1386 ساعت 09:00 ب.ظ http://www.teytakh.blogfa.com/

سلام سیاورشن عزیز / خبر خشی هسته / خب وقتی آدم از نظر حسی از یک اثر لذت ابرت وقتی با نقاط علمی اثر هم آشنا بشت لذتش چند برابر ابوت / خدا خیرت هادیت با ای کارون ارزشمندت / در ضمن نقد آثار علاوه بر حسن یادگیری بی افراد نا آشنایی مثل مه بی خود هنرمند هم بسیار مفیدن چون به هر حال او هم با نقاط ضعف و قوت خو آشنا ابوت و همی در پیشرفت و خلق آثار بهتر کمکش اکنت . باز هم ممنون

چوک سورو چهارشنبه 18 مهر 1386 ساعت 09:53 ب.ظ http://suru.blogsky.com

سلام سیا چند روزی ابو که بلاگهای هرمزگانی به روز نا بودن هرچه پینگ نکردم بالا نتام ، تازه متوجه بودم که تو هم خودت مطلب تازه اتنوشتن ولی بالا نهوندی .

یک سال پیش که با حبیب زاده ملاقات کردم و در باره موسیقی بندر باهم گپ می زدیم در باره خواننده شدنش می گفت که محمد مستوری ( مد اغا ) فرزند (خالد مستوری ) با عث شده که من بخوانم و یعدا به صورت حر فه ای این کار ادامه دهم . چون مستوری عود می زد و با حبیب زاده دوست هم دوست بود ، هر وقت گردش می رفتند شروع به عود زدن می کرد و از حبیب زاده می خواست که بخواند . در یکی از همین گردشها ضبط صوتی هم می اورند و صدا ضبط می کنند . حبیب زاده می گفت ؛ یکی از بچه ها این نوار به رادیو داده بود که بخش کند و پخش هم کرده بود و بعد از ان همه انهای که صدای من از رادیو شنیده بودند و مرا می شناختند می گفتند خیلی خوب بود و این مسله و تشویق دوستان باعث شد که کار ادامه بدهم ؛

سیای عزیز موفق بشی

من هم به روز هستم با مطلب کوتاهی در باره مولود خوانی و رزیف خوانی .

از زندگی چهارشنبه 18 مهر 1386 ساعت 10:13 ب.ظ http://ahmadnia.net

سلام سیاورشن عزیز
اومدم که سلام و عرض ارادت کنم. خیلی گرفتارم این روزها!‌
از دریافت کامنت خوب تون خوشحال شدم. همیشه موفق و برقرار باشید.

ازوم باشه پنج‌شنبه 19 مهر 1386 ساعت 12:26 ق.ظ http://azombasha.blogsky.com/

سلام سیا .
مصاحبه تصویری با علی خان 31,5 MB

http://www.jeroun.net/Ali%20Habibzadah.rm

سعید شنبه زاده پنج‌شنبه 19 مهر 1386 ساعت 12:42 ق.ظ

سلام و احسنت از این ابتکار و حسن سلیقه،نقد موسیقی بسیار سخت است اما لازم برای پیشرفت هنرمند.
این اثر را شنیدم و اجازه میخوام که قبل از نقد این اثر به تو تبریک بگویم که با هوش و استعداد چنین فضای جالبی بوجود آوردی.
فعلا گرفتار کاری هستم ولی مفصل درباره این اثر مینویسم و قبل از نوشتن سعی میکنم با خود حبیب زاده نیز صحبتی داشته باشم و اطلاعات بیشتر کسب کنم.
تا چند روز آینده خدا نگهدار

مسعود رحمتی پنج‌شنبه 19 مهر 1386 ساعت 01:43 ب.ظ http://masoud61.blogfa.com

سلام
سال ۸۴ بود و هنوز تمدن هرمزگان باز بود قرار شد ماهانه یک ویژه نامه فرهنگی منتشر کنم با توجه به تاثیر بنی هاشمی و علاقه شخصی خودم به او اولین شماره را به او اختصاص دادم وبه نظر خودم و خیلی ها ی دیگر چیز خوب و پر و پیمانی از آب در آمد
در پست آخر شما لینکی بود به نام حسن بنی هاشمی که سرزدم صاحب وبلاگ مطالب این ویژه نامه را در وبلاگش گذاشته بدون ذکر هیچی سه خط اول مربوط به یادداشت آقای عقیلی است و زندگی نامه را آقای نقوی نوشته کهمتن کامل آنها در آن ویژه نامه چاپ شده است کنجکاو شدم که بقیه وبلاگ را ببینم دغدغه صاحب وبلاگ قابل ستایش است در زمانه ای که وبلاگها مهرمی نویسند اما حقوق یک نشر یه ضایع شده است

سلام ...بله با شما موافقم، کار این وبلاگ می‌تونست با ذکر منبع حرفه‌ای‌تر باشه .خدا رحمتش کند .

بی بلم پنج‌شنبه 19 مهر 1386 ساعت 05:10 ب.ظ http://beybelom.blogsky.com

سلام
صدای عود صدای آشنایی بود. وای اگر پدر بداند شما صدای عودعشق قدیمی او را اینجا گذاشته اید...
دیرگاهی صدای عود حسین وفادار را نشنیده بودم.
وقتی بچه بودم تنها صدای عود وفادار بود که پدر را راضی می کرد. وقتی خسته از کار روزانه به خانه می آمد با وفادار شروع می کردند به خواندن. ما هم که عاشق خوشحالی و خندیدن پدر بودیم با صدای دستهای او می رقصیدیم.
پدر هنوز وفادار را فراموش نکرده است. گرچه دیگر صدایی از وفادار در خانه پخش نمی شود( به علت بزرگ شدن ما بچه ها و تنوع علاقه مندی هایمان در موسیقی ، پدر جایی در ارائه موسیقی اصیل در خانه ندارد و تنها به همان رادیوی قوه ای خود بسنده کرده است)
اصرار دارد در عروسی یکی از بچه هایش عود نواخته شود و او هم به یاد گذشته ها، خوشحالی و شادی اش دوبرابر شود. گرچه تا به حال هیچ کدام از بچه هایش زیر بار نرفته اند.
آهنگ رمضان را با صدای بلند(عمدا) در خانه پخش کردم. گرچه پخش شدن این آهنگ های قدیمی از سیستم من چندان تعجب برانگیز نبود ولی همه اهالی خانه(به جز پدر که در خانه نبود) از این آهنگ ساده استاد حبیب زاده که انگار با عشق، تنها برای دل خود می خواند لذت بردند و با او هم خوانی کردند.
و تنها آهنگ بلندی بود که مادر از من نخواست به جان هر کسی که دوست دارم کمش کنم!
ممنون از این همه تلاش، حرکت خوبی است. موفق باشی!

موسا پنج‌شنبه 19 مهر 1386 ساعت 07:05 ب.ظ http://zehneziba.blogsky.com/

سلام دوست من
شنیدم. زیبا بود و دلنشین!
ضمنا:
اوج علاقه تان را می دانیم که اینگونه ثابت کرده اید برما، و اینکه چقدر دوست داشتنی می دوید برای رسیدن به راهی که زیباییش به بی نهایت بودنش است. اما با اینهمه بکار بردن کلمه حضرت برای من جالب نبود.

موفق باشی



حمیدعوض زاده پنج‌شنبه 19 مهر 1386 ساعت 07:10 ب.ظ

استادحبیب زاده حماسه سرای فلکوریک استان
نویسنده ومحقق :حمیدعوض زاده

باتشکرازسیاورشن عزیزوگرامی
بحث علمی ونظری در مورد آثارگرانقدر وجاودانی استاد حبیب زاده درحوصله یک نقد ویک ارسال نمیگنجد بنظربنده برای شناخت بیشتراین پیشکسوت نیاز به یک فراخوان بزرگ ونکوداشت ایشان بصورت کنگره ای فرااستانی وبین اللملی میباشدکه این مهم قدم بسیارارزنده است که امیدوارم درآینده نزدیک ودرزمان حیات استادتحقق یابد استادحبیب زاده بیشترین اشعار راخودشان می سرودند وبنابه طبیعت ذاتیشان که درزمینه شناخت ابتدای نواها چون ایشان بشکلی ذاکر اهل بیت هم بودندو وتبحر فوق العاده منحصر در ساخت ملودی که بصورت سریع وفل بداهه بایشان میرسید مادراینجا موضوع خالطوری راباید ازنظردورکنیم چون بعددرتنظیمات موضوع خلاف واقعیت است پس بصورت خالطوری وبزن درونبوده ونیست تنظیم کار رمضان یک نقطعه مهم رابه شنونده اهل فن نه عام یادآوری میکند تنظیم بسیار دقیق ریتم درمیزانهای مشخص وپاساژهای مشخص اضافه کرال بروی ملودیها باصداهای اول سوم وپنجم تاثیر بسزای ریتم ترکیبی لیواشنونده رامحصور کرده واورابه یک خلسه عجیب میبردکه این اوج وعجاز این موسیقیست ((ماه مبارک بتماما رسیداگریم روزه اگریم ناخواریم اگریم روزه ...ای فرمون از حک تعالی رسید اگریم روزه ....تورحم بکون نتاخدارحمت بکونت اگیریم روزه ایشان درتمامی اشعار وسروده هایشان به تمام مسائل دینی ومیهنی توجه بسیارزیادی داشتند ومیتوان ایشان راحماسه سرای فلکوریک این استان نامید که تکراری نداشته ونخواهدداشت توجه ایشان واشاره ایشان درآثارشان به شیوه زندگی کار تلاش مرگ تولد عروسی عزاو...اوراخواندهای متفاوت ساخته وبسیار جالب تر بنده درآثار ایشان متوجه موضوعی مهم وفنی شدم دربسیاری از جها ایشان اصلا وعمداضد ضرب میخواند ومارابه اشتباه میاندازد ولی بعداز خوب گوش دادن وتوجه به آهنگ ایشان ازاین طوفان عبور میکنند عجب قدرتی ... استادپس ازسرودن شعر سریعا بروی آن ملودی اضافه میکردند طبق گفته مستندصوتی ایشان که بنده درآرشیو نگهداری میکنم ایشان وهمواره بادوستانی چون آقای محمدمسطوری نوازنده عود ویا آقای قنبر راستگوی نوازنده جفتی همراایشان بودند وملودی ساخته شده توسط خودرابه ایشان ازطریق دهان بشکل صدای عود منتقل میکرده چقدر زیبا ودقیق باتمام زیر وبمهاوآنهاهم پس از جند بارتکرارآنقطعه رابانظر استادحبیب زاده تحت الحفظ نگهداری میکردند تاوقت مناسب به اتمام برسانند استادحبیب زاده درمورد ریتم بسیار سخت گیربودند وافرادزیادی برای نوازندگی باگروه بایشان پیوستندولی تعدادمعدودی چون آقایان پیل افکن وتختی قدرت تحمل ایرادات وسختگیریهای ایشان رانداشتندبطو مثال اگر نوازنده کسر یا پیپه درمراسمی ضربها راوضدضربها رارعایت نمیکرد ودرمجلس جوگیر میشد(بعلت شکل اجرای موسیقی مجلسی آن زمان )ایشان آنراتحمل نمیکردند وبصورت فجیحی آن نوازنده راازگروه وحتی مجلس بیرون میکردندبنابگفته خودشان زیرا انحراف چشمی وضربی آن شخص تاثیر بدی بروی کل ارکستروآبروی گروه ایشان میگذاشت که این موضوع باب میل استادنبودقدرت خوانندگی ایشان ازیکطرف وحرکات موزون ومنحصر بفرد وآن لرزش مشهور ایشان آن گوشه قضیه بودکه واقعا دیدنی بود عجب سرکنگی می ریخت استادباید می دیدی انتقال حس وانتقال آن بوسیله این لرزش وحرکات وتکیه کلمات خاص خودشان هم نقطه قوت اجراهای شان بود اجراهای گروه حبیب زاده ازاستان هم فراتر رفته ودرپایتخت هم بصورت کازینوی وکافه ای هم بوده بخصوص در کرج درخاطرات یکی ازدوستداران ایشان که بنده اززبان ایشان نقل قو میکنم باندازه ای به دوستان وجنوبیها اهمیت ویژای قائل بوده که همیشه درلژجلو همیشه چند صندلی بنابدرخواست استادخالی میشد تااگر دوستی ویا آشنای وهمشهری درغربت پیدامیشد تاآن شخص بهتر از موقعیت پیش آماده استفاده ببرد ببینیدچقدر حس نوع دوستی وهمشهری دوستی در ایشان است استاد در موردآثارشان بسیارمتعصب بودند ودرهمین خصوص ازخواننده مطرح ده پنجاه خانم م زمانی که کپی یکی از آثارشان دریکی از آلبومهایش این خانم دید ازایشان شکایت کرده که حتی طبق قانون ازایشان غرامت گرفته ودر روزنامه جوانان
آن سال باتیتر درشت نوشته شدشکایت یک خواننده بندرعبای از یک خواننده مطرح پایتخت وهیاهوی زیادی به پاکردبگذریم درست است این بودقانون حمایت ازمنصفین آن روزگار چیزی دیگری بود....
حتی درحال حاضر هم که ایشان اجراهای باگروه درسوئدبهمراه آقایان آدینه وآبکارداشته اند طبق نقل قول دوستان اینجانب هنوزهم به نحو ریتم سازی باساز الکتریک توسط دوستان تعصب خاصی دارد وبه آنهادراین خصوص گیرمیدهد وباکراه برنامه اجرا میکند ونظرایشان این بوده واست که اگر ریتم بصورت صحیح ودرست اجرانشودوتمپو هم مسیر درستی نداشته باشد مارابه بیراه میکشاند واین مرگ یک موزیسین است نقش مهم این سه ساز همیشه مد نظر استادبوده واست نقش سه ساز متفاوتی که هرکدام کاری مجزا دارند ونواختی متفاوت ودرجمع یک ریتم بسیار جاندارکه مانندآن رادرهیچ جای ایران باین شکل سراغ نداریم ودنیای از سوالات دیگر که شاید جوابی برای آن نباشد...
درضمن استاد دارای ۳ فرزند پسر بنامهای کهزاد کامران وکامبیز ویک دختر میباشند/کهزادنوازنده عود وکیبورد وکامران نوازنده سازهای ضربی ودهل وکسر وپیپه است که بهمراه پدر درسوئد زندگی میکنند ونوازندگان خوبی هستندکه تعلیمات پدر هم نقش ارزنده ایدراین موضوع داشته ودارد
تود گروه جهله وجمع شدن اعضا ءوحضو قدرتمند قنبرراستگو نوازنده چیره دست جفتی در پیپه سرا معبر وپلی بودبرای دست یابی ونگرش و بازنگری به موسیقی اصیل هرمزگان وتغیردرفرم های قبل که با اضافه شدن ساز جهله توسط استادموسی کمالی ونوازندگی احمد روان وموسی کمالی به نقطعه اوج خودرسید ومقدماتی شد تاگروه جهله باریزنیهای زیاد وبنابدرخواست جامعه هنری بندرعباسیهای مقیم سوئدوشرکت درجشنواره شیستابود که استادرابه این جشنواره کشاند وبدعتی دوباره شد صحنه های رادیدم ازبه آغوش کشیدن قنبر راستگو واستادحبیب زاده که بسیار زیبابود واستاداین کلمات رارادرباره قنبرراستگو میگفت

((کمبروم کمبروم عزیزوم براروم ...)واشکها وگله ها وگله ها واشکها وخنده هاواتصال ووصالی بعدازگذشت حدودسی سال چقدر سخت است این قاعده ....واین پیوند ووصل مارارادوباره باصدای ایشان متصل کرد که این حرکتی مهمی بود برای خارج کردن استادازحصار بسیاربزرگی که بدور خود وتعصبات قدیمی خود کشیده بودانجامید که بازتاب آن وسی دی آن اجراها به بندرهم رسیدکه نقدآن ازحوصله این نقد بدراست ...

خبرمهمی دیگری که توسط یکی ازدوستان آقای مهدی نظری بدستم رسید دوستان درحال فراهم کردن شرایطی برای استادهستند که آثارشان را در دبی ضبط کنند ولی استاددلخور ازشرایط وگله مند از یکسری ازاتفاقات قدیم وجدید دربرزخی دست وپامیزند که بعضیها برایش درست کرده اند وانشالله تاحدودی نظر مساعدایشان راگرفته ایم که آثارشان بصورت مکتوب وماندگار ترازقبل اشاعه دهیم بامید آنروز ...
تقدیم به سیاورشن عزیز
حمیدعوض زاده ۱۹مهرماه ۱۳۸۶
نگیر خورده برماای معتکف چومیدانی
که ماهم گره گمشده ای ازین معمایم

فرهاد پنج‌شنبه 19 مهر 1386 ساعت 07:41 ب.ظ http://barbat-oud.blogfa.com

قطعات محلی و فولکلور بندرعباس به سبب نوع تک صدایی بودن همیشه ساز ملودی یک بند از آواز را در ابتدا اجرا می کند و سپس خواننده شروع به خواندن می نماید و لی در شروع این قطعه شاهد اجرای زیبای سه نت آن هم روی دو سیم بم عود(سیم سل و لا) هستیم که همگی با مضراب راست نواخته می شوند و این خود حکایت از نوآوری آقای حبیب زاده در آن زمان می کند.(هر چند قبل از شروع آواز عود در سیمهای زیر تر دقیقا بخش آواز را تکرار میکند که جا دارد به استاکاتو های اجرا شده در این قسمت توسط حسین پیلک اشاره کنیم) ولی در ادامه ساز عود وظیفه یک ساز بم ارکستر را بر عهده می گیرد و زیر صدای آواز و گروه همخوان همان جمله ابتدایی را چون یک کنترباس تکرار می کند که در نوع خود بسیار زیباست ولی نبود یک ساز همنواز با گروه همخوان سبب شده که به جهت حرفه ای نبودن گروه همخوان گاهی از گام خارج شوند.
ریتم معمول آهنگ های بندری چهار ضربی ترکیبی و معمولا دوازده هشتم می باشد ولی در این قطعه شاهد چهار ضربی ساده راک هستیم که دهل گپ ضربه اول و سوم میزان را می نوازد و چیزی که آکسان های این ریتم را به خوبی نمایش می دهد اسلپ های نوازنده کسر می باشد.
جدای از قوت و ضعف های تکنیکی اجرایی این قطعه آنچه که از اهمیت ویژه ای برخوردار است اندیشه نو گرایانه ای است که در پشت این قطعه نهفته است و سبب شده این قطعه قالب های پیشین را بشکند و حرف نویی ارائه کند.

سعید شنبه زاده جمعه 20 مهر 1386 ساعت 12:10 ق.ظ

آقای فرهاد بسیار نظرات خوبی داده اند .
این اثر از جهات مختلفی قابل بررسی میباشد. اگر این اثر را به عنوان موسیقی سنتی بندر عباس بخواهیم مورد نقد قرار دهیم دچار اشتباه شد ایم.از آنجایی که پدید اورنده اثر شاید در پی این بود که یک اثر موسیقیایی تولید کند و سعی در نوآوری داشته.
پس از گذشت چند دقیقه از اثر مدام با تکرار مواجه میشوی و اگر با لهجه یا زبان بندرعباسی آشنایی نداشته باشی در موسیقی هیچ چیز تغییر نمیکند.
در موسیقی اصیل و در اصل مراسم عروسی یا زار یا هر مراسم سنتی دیگر کمتر به مونوتونی یا یکنواختی میرسیم چون بداهه نوازی سازها به شنونده کمک میکند که قطعه یکنواخت جلوه نکند.
در این قطعه از سازهای ضربی هرمزگان زیاد بهره گرفته نشده ،ساز عود در ابتدای قطعه سعی میکند نقشی مانند ساز گیتار داشته باشد.
اگر این قطعه را به صرف اینکه اشعار آن با لهجه بندری خوانده شده بندری بدانیم اشتباه است و اگر هم پدید اورنده سعی در نوآوری داشته میباست که نسبت به تنظیم و اصول آهنگسازی اطلاعاتی کسب میکرده.
اما ملودی بسیار قوی و ساده است و شیوه خواندن حبیب زاده بسیار ساده و دلنشین اما تکراری و کمی خسته کننده.
از انجایی که حبیب زاده برای بندر عباسیها خاطره انگیز است
شاید بندریها با صدای او به یاد قدیم و ایام گذشته بیفتند.
به هرحال بنده به چنین کاری درجه عالی یا حتی متوسط هم نمیدم چون بسیاری از اصول ساده موسیقی در آن رعایت نشده.برای مثال ناهماهنگی و خارج خواندن همخوانها و ناهماهنگی ریتم شعر و ریتم ساز ضربی

حسین جمعه 20 مهر 1386 ساعت 02:10 ق.ظ

با دورود. به نظر من حبیب زاده بدلیل پتانسیل/ پشتکار وذوقی که داشته باعث نو اوری در موسیقی استان شده است.به نظر من حبیب زاده مثل یه کارگردان از تک تک اعضای گروهش کار می کشیده و ادم سخت گیری بوده که امروزه کسانی مثل حسین وفادارواسماعیل پیل افکن جزو هنرمندان چیره دست محسوب میشوند.ریتم در کار رمضان خیلی نزدیک به ریتمهای فانک میباشد تا راک.استفاده از صدای کر(ها.هوم) نو اوری قابل تحسینی در موسیقی هرمزگان وحتی ایران(حد اقل در موسیقی سنتی)ان زمان محسوب میشه.و این فالش خوندن بعضی از اعضای گروه کر به دلیل نا پختگی و شاید هم اینکه خواسته های حبیب زاده جلو تر از توان اجرایی بعضی از اعضای گروه کر میباشد.و استفاده از سیمهای بم عود هم بصورت همراهی کننده و نه ملودی خواننده قابل تعمق میباشد.

سعید شنبه زاده جمعه 20 مهر 1386 ساعت 12:46 ب.ظ

یک مقدار زیادی این موسیقی به موسیقی فیلم فارسی جوجه فوکولی شبیه است ،آن قسمت که وارد دیسکو میشه و.... خصوصا ناله همخوانها

شیدا جمعه 20 مهر 1386 ساعت 01:01 ب.ظ

به نظر من یک موسیقی کمیک بود و با مزه،خیلی خندیدم و صدای خواننده را تقلید کردم و تازه آخرش فهمیدم که میگه روزه میگیرم و حالت خوندنش طوری بود که یعنی اصلا نمیگیریم.خیلی با حال بود هنوز اگه از اینا داری بزار

ماه لی لی جمعه 20 مهر 1386 ساعت 01:25 ب.ظ

درود ...
دست مریزاد..

ق جمعه 20 مهر 1386 ساعت 10:53 ب.ظ

سلام. واقعن فکر می کنی این موسیقی قابل بحث ست؟ اگه این حضرت شما سواد موسیقایی اش این اندازه بود که شما گریبان چاک داده اید چرا تو سوئد فقط تو دارودسته پناهجویان بندری (نسل اولی ها) شناخته شده ست و بقیه دنیا از این هنر بی بهره اند . ان هم تو این اروپا که هر انکر الصواتی بالا خره شنیداری دارد .

micky جمعه 20 مهر 1386 ساعت 11:08 ب.ظ http://blackend.mihanblog.com

سازهای کوبه ای در موسیقی علی خان نقش بسزایی ایفا میکنند و در این آهنگ هم ریتم زیبای سازهای کوبه ای به همراه عود نوازی (حسین وفاداراآغاز گر این اثر است . و جیدمان نت ها در اینترو این اهنگ فضای بکری را در موسیقی محلی ایجاد کرده که بنده به شخصه تا به حال نشنیده بودم . علی خان شاید اولین خواننده بوده که فن بیان را در آثارش به کار میبرده . با قدرت میگویم که 90 درصد خواننده های مطرح این کشور اصلا با فن بیان هیچ گونه آشنایی ندارند و درآثارشان به کار نمیبرند و یکی از مهم ترین دلایل یکنواختی موسیقی پاپ ایرانی همین است . اما علی خان حبیب زاده به واسطه تیاتری بودنش به خوبی با این تکنیک آشناست که به زیبایی در موسیقی خود استفاده میکند : اگیریم روزه......اما اگر من به جای حضرت بودم پس از کورس اول و دوم نت هایی را که توسط عود نواخته میشد را عوض میکردم . یعنی دقیقا همان ملودی کلام را تکرار نمیکردم . اگر ملودی متفاوت تر در همان فضا اجرا میشد و به verse 2 ختم میشد شاید از همین یکنواختی که همه به ان اشاره کردن درمی امد و از نظر کنتراپوان کار قوی تری میشد . البته از هارمونی زیبایی که ملودی کلام با صدای عود ایجاد میشود هم نمیشود به این سادگی گذشت ...... در هر صورت کاری که از دل براید به دل مینشیند ..... با محسن آزاد بخش هم به شدت موافقم . حرفی که میخواستم بزنم را او زد ....


micky شنبه 21 مهر 1386 ساعت 12:01 ق.ظ http://blackend.mihanblog.com

جناب ق عزیزاز نظر من در موسیقی 70 درصد حس فرمان میده و 30 درصد سواد . ضمنا معروف بودن هر کس دلیل بر قوی بودن آثار نمیشه و اگر اینطور باشه مدونا و دوستان از بتهوون هم زیباتر میسازند . و همینطور معروف نبودن هم دلیل بر ضعیف بودن نمیشه . کم نیستند اهنگسازان آمریکای لاتین که گمنام تر از علی خان خودمانند . چه بسیارند اهنگسازان بومی استرالیا و....پس معروف بودن یا نبودن ربطی به سواد و ... ندارد و یک امر کاملا خصوصیست و به زندگی فرد در اجتماعی که در ان زندگی میکند مربوط است....

سعید شنبه زاده شنبه 21 مهر 1386 ساعت 03:49 ق.ظ

آقا یا خانم ق قربونت برم اگر سواد داری نقد کن،قرار ما اینجا اینه که به کسی توهین نکنیم و طعنه و متلک نگیم،چند تا دوست دور هم جمع شدیم دارم از هم یاد میگیریم،بلا نسبت میخواهیم دمکرات باشیم و اهل دیالوگ نه توهین،این حرفا که شما میزنی یکمی از این فضای دوستانه بدوره البته شما هم به اندازه درک و شعورتان مینویسید و باز هم هر طور که فکر میکنی درسته و هر چه میخواهد دل تنگت بگو اما حبیب زاده کار خودش رو کرده و در سوئد دوران بازنشستگی رو میگذرونه و اگر در اروپا هم هر انکر الاصواتی طرفدار داشت پس چرا تو هنوز ایرانی و به اروپا مهاجرت نکردی،خانم یا آقای ق قربونت برم مسیر بحث و موضوع اصلی رو عوض نکن و خواهش میکمنم بزرگی کن و به من هم جواب نده و اگر میخوایی چیزی بنویسی درباره موسیقی باشه و نه خاله زنک بازی

بنگری شنبه 21 مهر 1386 ساعت 05:34 ب.ظ http://www.bangeree.blogsky.com

سلام و نخسته
علی خان همیشه کاروش قابل تحسینن .... موسیقی که نمتونست گوش هادم .
دستت درد نکنت همیشه جدید و جدید تو وبلاگت ابینیم ....
شاد بشی مثه همی ایام عید سعید فطر .

سعید یکشنبه 22 مهر 1386 ساعت 02:30 ق.ظ

سلام به سیاورشان عزیز


گوهر پاک بباید که شود قابل فیض
ورنه هر سنگ و گلی لو لو و مرجان نشود
عشق می ورزم و امید که این فن شریف
چون هنرهای دگر موجب حرمان نشود
ذره را تا نبود همت عالی . حافظ
طالب چشمه ی خورشید درخشان نشود.

انرژی و پتانسیل آقای حبیب زاده در هنر بی نظیر است......

کشمیری ساجده یکشنبه 22 مهر 1386 ساعت 04:12 ق.ظ http://solina.blogfa.com/

با تمام مرسی ات ام و خاندنی شدی

هومن یکشنبه 22 مهر 1386 ساعت 11:34 ق.ظ

خوشمان آمد!.
حبیب زاده در کنار موسیقی کلام خوبی هم در اشعارش داشت.و ترانه هاش پرمفهوم بود.همش چشم و ابرو و شب بیا خونه دورت بگردم و فدات بشم و مثل تو تو دنیا نیست و این سیستوما نبود!!.
صدای استاد متوسط و وقتی در کنار ملودی قرار میگیره شنیدنیه.

عیدتان هم مبارک.

بهشب یکشنبه 22 مهر 1386 ساعت 01:01 ب.ظ

چرا صداش پر از احساس.پر از خوشی مخصوصا اوجا که با تاکید اگد (اگیریم....)صدای مردمی به مردمن تکلیف دوستان هم مشخصن هر کسی را بهر کاری ساختن

سارا دوشنبه 23 مهر 1386 ساعت 08:06 ب.ظ

سلام . همینطور که داشتم پایین میومدم یه نظر چشممو گرفت که اگر اشتباه نکنم ق بود. می خواستم بگم تو که اینقدر سواد داری بفهم این موسیقی موسیقی بندر عباسه و میتونه برای ماها جالب باشه نه اروپایی ها . آفریقا یکی از اصیلتریین موسیقی رو داره ولی ممکن نیست یکی تا اون موسیقی رو درک نکنه چیزی بفهمه ازش شما هم عین همین قضیه میمونی. چیزی نمیفهمید و فقط انتقاد میکنید .

جغد بندری سه‌شنبه 24 مهر 1386 ساعت 10:23 ق.ظ

حلن واقعا آشنایی با بندر که همش موسیقین و چمک سلیقت هم تو انتخاب خیلی خاشن

یه هرمزگانی چهارشنبه 9 آبان 1386 ساعت 01:25 ق.ظ

؛؛سعید شنبه زاده ؛؛
.............................
فعلا گرفتار کاری هستم ولی مفصل درباره این اثر مینویسم و قبل از نوشتن سعی میکنم با خود حبیب زاده نیز صحبتی داشته باشم و اطلاعات بیشتر کسب کنم.
تا چند روز آینده خدا نگهدار

...
با حبیب زاده صحبت تلفنی داشتی.
مشتاقانه منتظر نظر شما هستیم....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد