سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

تزریق خون‌های آلوده به بیمارن تالاسمی و سعه‌صدر مسئولین!

  هویت و سیاست کاری مطبوعات محلی هرمزگان در عین سادگی‌اش برای من هنوز پیچیده و گنگ است. با این حال آن‌ها را به چند دسته تقسیم کرده‌ام. که در یادداشت‌های بعدی مفصل به آن می‌پردازم. اما...

   خبر مبتلا شدن بیمارن تالاسمی به بیماری هپاتیت به علت تزریق خون‌های آلوده را در صبح‌ساحل [لینک] و ندای هرمزگان [لینک] ببینید.

و این خبر جالب را  روز بعد روزنامه دریا روی سایت خود قرار داده است.[لینک]

 ابتدا چند جمله را دقیقا از این خبرها کپی می‌کنم... بعضی از مسئولین واقعا شیرین زبان‌اند!

این مسوولا‌ن در این گردهمایی صمیمانه جوابگوی سوال‌های آنها بودند.

ولی این حادثه یک امر عمومی در جهان است.

خون 90 نفر از این  بیماران در آزمایش اولیه (الا‌ی زا) در بندرعباس به هپاتیت C مثبت بوده اما در مرحله دوم که در آزمایشگاه تهران انجام گردید جواب 60 نفر آنها رد شده و سالم بودند ولی 30 نفر آنها احتمال به هپاتیت C تشخیص داده شد.

احساس رضایت بیماران تالاسمی ازانتقال خون هرمزگان

برخی از این بیماران که به همراه خانواده‌های‌شان از سازمان انتقال خون استان دیدن کردند؛ هنگامی که مسئولا‌ن واحدهای مختلف این سازمان به تشریح فعالیت و نحوه خون‌گیری و پالایش و اطمینان از سلا‌مت خون پرداختند، با اظهار رضایت از عملکرد بخش‌های مختلف از دکتر ... سپاسگذاری و قدردانی کردند.

این بیماران در مورد نحوه آزمایشات بر روی خون، بیماری‌های هپاتیت " B" ،"C"،"HIV" ،( "RPR"سفلیس)، گروه های خونی سئوالا‌تی را مطرح کردند و مسئولا‌ن بخش‌های مختلف با سعه‌صدر به این سئوالا‌ت پاسخ دادند.

[دقت داشته باشید با سعه‌ی‌صدر! ]

 همچنین در سازمان انتقال خون سیستم نرم افزاری برای ذخیره سازی عکس اهداکنندگان خون در مراکز سیار و ثابت استان نصب شده است که در افزایش امنیت خون و خونگیری نقش بسزایی دارد.

[این هم یک تکنولوژی فوق بشری است. ذخیره عکس! و ارتباط آن با امنیت!]

 ***

[ادامه متن را که من برای تمرین روزنامه‌نگاری و شاید همکارشدن با این مسئولین نوشته‌ام بخوانید ...]

  مسئولین در این جلسه با صمیمیت و سعه‌‌‌ی‌صدر ادامه دادند که: مبتلاشدن بیماران تالاسمی به بیماری هپاتیت به علت تزریق خون‌های آلوده یک امر عمومی است که در تمام دنیا وجود دارد. نمی‌دانیم چرا بعضی آدم‌های معلوم الحال روی این اتفاق در بندرعباس زوم کرده‌اند؟ عزیزان بیماران، قربانیان! دنیا محل گذر است همه‌ی ما یک روز می‌آییم و یک روز می رویم. این‌ها همه‌اش آزمون است. هر کسی به طریقی دل ما می‌شکند و می‌رود! زیاد وارد این بحث نمی‌شوم.

 یک مساله‌ای که باید در نظر بگیریم مساله بُعد مسافت است. در نظر داشته باشید طبق آزمایشی که در بندرعباس گرفته شده 90 نفر مبتلا به هپاتیت تشخیص شده‌اند، همین آزمایش در تهران انجام شده 30 نفر مشکوک به ابتلای هپاتیت تشخیص داده شده‌اند. عنایت داشته باشد با این اوصاف اگر ما این آزمایش را بفرستیم تبریز این تعداد به طبع کمتر هم می‌شود و همین‌طور اگر به کشورهای دیگر بفرستیم چه بسا که همه صحیح و سالم باشند.

 حالا این بحث چون تخصصی است من وارد نمی‌شوم. شما همین سی نفر را در نظر بگیرید. از این سی نفر 10 نفر بی‌سواد و بی‌کار‌ند و بدون امکاناتی مثل برق و آب زندگی می‌کنند. عنایت داشته باشید طبق آخرین آمارها اعلام شده ما اصلا آدمی که هم بیکار باشد و هم بی‌سواد و  بی ‌آب و بی برق زندگی بکند، نداریم. در نتیجه این ده نفر که تکلیف‌شان روشن است و اصلا وجود خارجی ندارند. می‌ماند بیست نفر دیگر که 5 تای آنها کودک‌اند و هنوز به سن قانونی نرسیده‌اند. می‌ماند 15 نفر که من دیگر بیشتر روی آنها چانه نمی‌زنم. اگر درصد بگیریم می‌شود ده درصد. توجه داشته باشید ما از این حیث و با این رکورد جزو پاکیزه ترین شهرهای دنیا هستیم. [لبخند بر روی لبان حاضران نقش می‌بندد و تعدادی از آنها دارند اعدادی ضرب و تقسیم می‌کنند] و من با افتخار از همین تریبون اعلام می‌کنم، فریاد می‌زنم: ما به لحاظ تزریق خون آلوده به بیماران تالاسمی جزو پنج شهر پاکیزه دنیا هستیم. [صدای تشویق حاضریان] و بخشی از این افتخار را مدیون شما بیماران، خانواده‌ها و قربانیان محترم هستیم. به افتخار خودتان کف بزنید! آفرین بر شما! احسنت بر شما!

 در این لحظه بیماران ، خانواده‌هاشان و قربانیان با احساس رضایت دچار شور و حالی وصف‌ناپذیر شدند و با در آغوش گرفتن و بوسیدن یکدیگر، کسب این افتخار را به هم تبریک گفتند.

دکتر ... در این لحظه اضافه فرمودند: اجازه بدهید! اجازه بدهید! یک خبر خوش هم به آن 15 درصد بدهم. عزیزان! تمامی هزینه‌های درمانی شما و احیانا کفن و دفن و خاک‌سپاری شما را خود ما متقبل می‌شویم. از این بهتر در کجای دنیا سراغ دارید؟

  با این خبر خوش موجی از شادی و شور سالن را فرا گرفت حاضران که در پوست خود نمی‌گنجیدند برای ابراز خوشحالی خود حیران مانده بودند. یکی از قربانیان با واژگون کردن سطل زباله و خالی‌کردن آن شروع به ضرب گرفتن روی آن کرد که این اقدام از جانب جمعیت با حرکات موزون همراه بود. نماینده بیماران و قربانیان در حالی که از شدت حرکات موزون خیس عرق شده بود و از فرط شادی بغض گلویش را گرفته بود پشت تریبون آمد و نفس نفس زنان گفت: من به عنوان یک بیمار تالاسمی ... عزیزان یک لحظه سکوت کنید من به عنوان یک بیمار تالاسمی خیلی خوشحالم که به هپاتیت هم دچار شدم چرا که حالا در این افتخار شریک هستم و ای کاش باقی همشهریان ما هم مثل ما بودند و می توانستند از این امکانات استفاده کنند و در این افتخار شریک باشند. نماینده بیماران و قربانیان در حالی که اشک شوق در چشمانش حلقه زده بود سخنانش را پایان داد و به جمعیتی که در حال پایکوبی بود ملحق شد.

 ***

 بعد نوشت: امروز که داشتم سایت روزنامه صبح ساحل را می‌دیدم متوجه شدم این نوشته من چندان بی‌راه هم نبوده و قضیه به راحتی حل و فصل شده. در حالی که مسئولین ابتدا سخن از درمان رایگان قربانیان این حادثه، می‌زدند و مشغول عذرخواهی و چانه زدن بر روی تعداد مبتلایان بودند، امروز ثابت کرده‌اند که همه سالم‌اند و آن تعداد اندک هم شاید از راه‌های دیگر مبتلا شده باشند. متن خبر را ببیند و لذت ببرید.

http://www.sobhesahel.com/default.aspx?page=NewsItemShow&app=News&PageNumber=1&docParId=19&docId=16011


پی نوشت: این یادداشت با تمام ناقابلی‌اش تقدیم می‌شود به قربانیان این حادثه طبیعی!

نظرات 22 + ارسال نظر
مریم شنبه 4 خرداد 1387 ساعت 03:22 ب.ظ

سلام واقعا مطلب تکاندهنده و سختی بود چطور با زندگی انسانهایی که خودشان با وجود بیماری مهلک تالاسمی دست و پنحه نرم می کنند اینطور بازی میشود و اونوقت بازرسان محترم وزارت بهداشت دنبال لواشک غیر استاندارد هستند تا بچه ها مریض نشوند دیگه آدم نمیدونه که دم خروس رو ببینه یا قسم حضرت عباس رو باور کنه و فقط روزی این واقعیت برای این آقایان کذاب روشن میشه که یکی از عزیزانشان آلوده بشه و حالا اونموقع بقول معروف .....بیار و باقالی بار کن
مطلبت اشکم رو در آورد واقعا آخر و عاقبت ما چی میشه خدا میدونه
مریم

نوید شنبه 4 خرداد 1387 ساعت 03:57 ب.ظ

مطلب رو خیلی جالب بررسی کردی، از خوندنش لذت بردم و افسوس خوردم، واقعا اگه روزنامه‌ها رو ورق بزنی اکثر اقدامات و اظهارات آقایون رو می‌شه بدون دستکاری به عنوان طنز سیاه در نظر گرفت.

چوک سورو شنبه 4 خرداد 1387 ساعت 06:25 ب.ظ http://suru.blogsky.com

با سلام خدمت سیای عزیز

اطفاقا هفته پیش در همین رابطه مطلبی در بلاگ سورو درج نمودم ، ولی وقتی در اینترنت روزنامه های بندر عباس خواندم به نوشته خودم و مطلبی که با عکس پلاکارتنهای اعتراضی بیماران قربانی خون ها الوده بود ، شک کردم ، اگر نوشته ای روزنامه های هرمزگانی که به نقل از مسئولین بانک خون و ...... نقل شده است قبول کنیم ،
پس چرا این بیمارن در مقابل بانک خون و..... با پلاکارتهایشان اعتراض می کزدند ؟ عکسهای این اعتراضات در بلاگ سورو موجود می باشد ، بخوانید و ببینید و قضاوت کنید !

گویا در این مملکت مدیران و مسئولینی تربیت می شوند که همه چیز باید توجیح کنند و در نهایت هر دروغی که مناسب شرایط بود به خور ملت بدهند، چون به هیچ کس پاسخگو نیستند ،لزومی هم ندارد که پاسخگو باشند ، چون همه سرو ته یک کرباسند !

حال خدا نکند در کشور بورکینافاسو یک مسلمانی عطسه کند ، می گویند کار کار غرب و شرق است که ویروس سرماخوردگی به انجا برده اند .

سیاورشن عزیز ، نوشته ات جالب بود ، تراژدی بود از انچه در این استان می گذرد

بجای خنده رو لونوم خرص غم از چهمونوم زیر بود .


انبا میناب شنبه 4 خرداد 1387 ساعت 08:16 ب.ظ http://www.ambaminow.blogfa.com

سلام و نخسته مرتضی عزیز..
بررسی خوبی بود ممنون از شما ..
متاسفم برای..... ؟؟!!

آزاد یکشنبه 5 خرداد 1387 ساعت 12:58 ق.ظ http://yahoo.com

میخواستم خدمتت عرض کنم اینایی که شما گفتی اصلا مهم نیست. حالا چند نفر مریض شدن و شایدم بمیرن اصلا اینا که از اول مریض بودن حتما شانسشون خوب نبوده . اونا خودشون میدونن چی مهمه. اصلا تو چرا این قدر روزنامه میخونی؟ تقصیر خودته دیگه.

سعید یکشنبه 5 خرداد 1387 ساعت 03:32 ق.ظ

شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها
لعنت بر شیاطین

ماه لی لی یکشنبه 5 خرداد 1387 ساعت 07:13 ق.ظ

هیچ میدانی که چرا چون موج
در گریز از خویشتن
پیوسته می کاهم
چون که بر این پرده تاریک
آنچه می خواهم نمی بینم
آنچه می بینم نمی خواهم.....
...................................................
یارا دیریست که کاروان بار کرده و ما جا مانده ایم!!!!!!!!!!
از این خیل شکمباره های وهوی پرست از این کلاغان می زده مست آیا جز این انتظاری هست؟

آ-س یکشنبه 5 خرداد 1387 ساعت 08:17 ق.ظ

با سلام
بله همیشه پاک کردن مسئله آسان تر از حل آن هست.
در بندرعباس به مردم به خاطر نداشتن اطلاعات در موردحق و حقوق خودشون چه ظلمها که نمیشه.

علی یکشنبه 5 خرداد 1387 ساعت 10:40 ق.ظ

سلام
دوستون عزیز ای موضوع اصلا بی مه تعجب برانگیز نین بلکه تعجب مه از شما سرورون عزیزن که توقعی غیر از ای توهه.
مگه شو نگفتن که ما همه چیزمو به همه چیزمو اتات.

نهنگ یکشنبه 5 خرداد 1387 ساعت 11:01 ق.ظ http://www.nahang.blogsky.com

نیک و پسندیده!

جغد بندری یکشنبه 5 خرداد 1387 ساعت 02:07 ب.ظ

مه بی چه واتو بد امکه
تو بیچه وا مه بد اتکه

مه یک دم غرق تو بودم
تو بیچه عشقم رد اتکه

مه (خدا)
تو(انسان)

کامیرا یکشنبه 5 خرداد 1387 ساعت 09:51 ب.ظ http://bandarabbascity.blogsky.com

متاسفم. مقصر هز که باشد، روزی جواب آن را پس خواهد داد.

حباب دوشنبه 6 خرداد 1387 ساعت 01:10 ق.ظ http://www.hobaab.mihanblog.com

سیاورشن عزیز !
فاجعه ی بسیار تلخ و دردناکیه ...
چطور میشه بی تفاوت بود ؟
مسئول این بی توجهی کی بوده ؟

ماهی بالی دوشنبه 6 خرداد 1387 ساعت 07:32 ق.ظ http://mahibali.blogsky.com/

خدا تو را برای مردم هرمزگان نگه دارد
راستی تازه یادم افتاد که تو چند سال پیش داستان می نوشتی

ذولفی زاده دوشنبه 6 خرداد 1387 ساعت 10:49 ق.ظ

فردریش نیچه برای خود و دیگران ابر انسان بودن را یاد می داد فارغ از اینکه خیلی از ما ها حتی انسان گونه زندگی کردن را یاد نگرفتیم و همانند مسئولین بلکه پا به دنیای غیر از انسان نهاده اند ...

باز هم ممنون از شما سیاورشن

micky دوشنبه 6 خرداد 1387 ساعت 11:19 ق.ظ

agan ye ja tragedy inghad ziad aboo ke be comedy azant . hekayate khomonen....

محمداراسته دوشنبه 6 خرداد 1387 ساعت 11:24 ق.ظ

سلام وبازهم سلام
به دیدنم امده بودی ممنونم انشاالله شما همیشه موفق باشید که موضوعی رامینویسید که مردم رابکار اید وما هنوز درخم کوچهای ندانم چه کنم ول از امدنت خوشهال شدم شماپیش کسوتان وبلاک برای مادعاکنیدتاتحمل کنیم چون شمادردمارامیدانیداری عزیزجزصبرچاره چیست
ممنون وبازهم بزرگواری تان دریغ نکنید بنده دیروقتی ا یست لینگ شمارابدون اجازه گذاشته ام

کهره دوشنبه 6 خرداد 1387 ساعت 05:37 ب.ظ

سیا چی بگیم جون تو؟

سعید شنبه زاده دوشنبه 6 خرداد 1387 ساعت 06:21 ب.ظ

دردناک تر از تزریق خون آلوده تزریق تفکر آلوده و کثیف به مردم مظلوم است.

مینا سه‌شنبه 7 خرداد 1387 ساعت 04:16 ق.ظ

مرتضی جان چند تا اشتباه تایپی داری اینا رو درست کن کاکا

احیانا کف و دفن

عزیزان بیمارن، قربانیان!

و با در آعوش

گل مینا سه‌شنبه 7 خرداد 1387 ساعت 04:17 ق.ظ http://nasserabdollahi.blogsky.com

اینجا ایران است سرزمین گل و بلبل!

قیمت جان آدمی ارزان اسن ارزانتر از همه چی و بین این همه گرانی باید به پاس این ارزانی جشن گرفت!

گل مینا سه‌شنبه 7 خرداد 1387 ساعت 04:20 ق.ظ http://nasserabdollahi.blogsky.com

این لینکی که دادی در آخر متنت به اینجا ختم میشه!

ماجراهایی که منجر به پلمپ یک هتل در بندرعباس شد

؟؟؟!!!

سلام...ممنون...نمی دونم چرا تغییر کرده بود...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد