اول: زنده باد امیر نادری
دوم: پخش فیلم سازدهنی از تلویزیون از چند جهت برای من فراموش نشدنی و لذتبخش بود. ابتدا اینکه فیلم واقعیتی را به تصویر میکشد که شاید گردانندگان این رسانه چندان راضی به بیان آن نباشند. چرا که خود آنها هم در واقع یک سازدهنی دارند که ما مثل کودکان این فیلم به آن خیره شدهایم و... هر لحظه بیم داشتم پخش فیلم در میانه به بهانهای قطع شود و همین باعث میشد با ولع بیشتری فیلم را نگاه کنم. دیگر اینکه در این فیلم که با تصویربرداری شگرف "زریندست" همراه هستیم، دیدن تصاویر [برای من] بهشت گونهی بندرعباس آن سالها بسیار لذتبخش و حسرت برانگیز بود.
سوم: فیلم داستان کشمکش بین چند کودک است. عبدلو که از باقی ضعیفتر است به خاطر اینکه داروهایش را بخورد از پدرش یک سازدهنی هدیه میگیرد. چیزی که بچههای دیگر تا آن موقع ندیدهاند. بچهها حاضر میشوند برای لحظهای کوتاه حال کردن با سازدهنی برای عبدلو هر کاری بکنند.برایش انار سرخ بیاورند، هندوانه بدزدند و حتی خر او شوند. امیرو نقش مقابل عبدلو که به لحاظ علاقهی بیشترش به ساز دهنی و ویژگی جسمانیاش از باقی قابلیت خر شدن بیشتری دارد از این امکان خدادادی استفاده میکند و مشتری همیشگی سازدهنی میشود. امیرو خم میشود و عبدلو سوار بر او از میان کوچه و بازار میگذرد. کتکها و گریههای مادر، نگاههای متحیر دختر مورد علاقهاش فقط میتوانند برای مدت کوتاهی او را از وسوسه سازدهنی دور نگه دارند و او چند باره خم میشود تا عبدلو سوارش شود.
در سکانسهای پایانی امیرو که از خر شدن خسته شده و میخواهد رها شود. سازدهنی را برمیدارد، فرار میکند و آن را به میان دریا میاندازد. از آن لحظه او و دیگر کودکان هم بازیاش آزاد میشوند. اولین اقدامشان پس از آزادی کتک زدن عبدلو است. چقدر هم که این کتک خوردن لب ساحل بندرعباس 35 سال پیش میچسبد!
چهارم: یکی از نواقص این فیلم صداگذاری آن است که با فضاها همخوانی ندارد و مصنوعی به نظر میرسد. لهجه بازیگران و شخصیتهایی که بومی هستند هم یک لهجه عجیب و من درآوردی است که البته هنوز هم در فیلمهایی که در هرمزگان توسط فیلمسازان غیر بومی ساخته میشود رواج دارد.
پنجم: در نتایج جستجویم برای یافتن اطلاعاتی بیشتر در مورد فیلم سازدهنی به نکته جالبی برخوردم. در اغلب نوشتهها فضای تولید فیلم را حوالی بوشهر نوشته بودند. هر چند این فیلم نه در حوالی بوشهر است و نه بندرعباس، سازدهنی اتفاقی است در حوالی همین دنیا.
لینکهای مرتبط: [ "امیرو" های جهان متحد شوید!!] [ساز دهنی] [گفتگو با امیر نادری]
پ ن : چطور میتوانم نسخه کامل این فیلم را پیدا کنم؟
سلام
چندتن از بازیگران فرعی این فیلم در محله سرریگ بندرعباس خاطرات خوبی ازامیر نادری برایت دارن
کاش اشاره می کردی که فیلم به سفارش کانون پرورش فکری ساخته شده واز معدود فیلم هایی است که مردم بومی به صرف بومی بودن شان تحقیر نشده اند
بعد از انقلاب بازار پخش این فیلم ها گرم بود البته تا مدتی از این رو چند مصاحبه با نادری و شخصیت های فیلم هم در دست است
حسن انسانی فیلم در ستایش آزادگی وزشتی استحمار ستودنی است
متاسفانه شایداین روزها که در دست هرکدام ما حسرت یک ساز دهنی است دیدن شاهکار نادری عبرت آموزباشد
درود!
انگار دوستان هرمزگانی هیچ یک اهل سینما نیستند متاسفانه و دریغ از یک نقد و نظر!!
شاد زی
دی.وی.دی شامل سه شاهکار«نان و کوچه» اثر عباس کیارستمی/«ساز دهنی» اثرامیرنادری/«باد جن» ساخته ناصر تقوایی با کیفیت عالی را میتوانید به بهای 8 یورو از رستوران شومینه درکلن/آلمان غربی تهیه کنید:Tel:49 221 9435707
من متاسفانه نتونستم فیلم رو این بار ببینم ولی یادمه اولین بارحدود ۲۵ سال پیش وقتی ابتدایی بودیم این فیلم رو در کانون فکری خیابان آیت الله غفاری دیدیم.یکی از فامیلها نقش او نانوا را بازی میکرد که به امیرو گفت چوب خطت پر شده .اون موقع این کانون خیلی فعال بود.
در ساز دهنی من دنیای عجیب خودم را دیدم بااین که این فیلم را بارها با دوستان دیده ایم ولی هربار لذت دو چندانی به من دست می دهد شاید لذت همزاد پنداری باشد خیلی امیرو هم به من نزدیک است وچون دنیای ادمهای بی چیز را دارد و در حقیقت دارد نقش همه انهای که به تنگ میرسند ودارای تحول در جامعه می شود وعبدولو نماد حاکمان زور گو یا نه بهتراست حاکم را حذف کنم چون بیشتر به نزول خوار ها شباهت دار؟ که همه را به ابتذال می کشند همهرا خر خود می کنند جالب است هر کس بیشتر خودش را بفروشد بیشتر استفاده می کند وبه قول این فیلم ساز بیشتری می نوازد یابا هر ساز او می رقصد وغبدلو هم انهای که خوب می تواند استفاده کند را انتخاب می کند مثلامیرو که گوشت بیشتری دارد ومناسب خر شدن
تند رفتم؟
17 روز خبرنگار؟
هوا خوبه؟
خداروشکر؟
شام چی بخوریم؟
ها؟
بلندتر بگو؟
ها خو خو گرفتم
نه تند نرفتی،فقط اون کامنتت به یادداشت من ربطی نداشت، مثل همین یکی که...
ای فیلم یه درس تاریخی به آدمو ؛ مث قلعه ی حیوانات جرج ارول
سلام دوستان
بعد ازسالون ۵۸/۵۹ مه آخرین بار تو مجتمع ستاره جنوب ای فیلم اومدی البته باکیفیت خیلی بد .به هر دری اومزه موفق نبودوم که یه نسخه باکیفیت گیر بیاروم .پخش ای فیلم اتفاق خوشایندی استه هرچندمعتقدم اشتباهی پیش هندن .آخه حدود یه سال قبل رادیو پیام شروع به پخش آهنگونی ایکه که باورش خیلی سخته مثه نفرین باصدای آرتوش یا آهوی وحشی اصلانی وماهیگیر مازیار و....و ما چه حالی ماکرده که دنیا رو به بهبودن ولی افسوس که اعلام شوکه اشتباهی پیش هندن وچند عنصر خودسر دست به ایکار شوزدن درست مثه.......حالا اگه دوستانی دسترسی به ای فیلم شوهه به ما دعاگوی خوشو بکنن شادکام بشین
بازم سلام
راستی سیای عزیز اونی که تو فیلم قوطی گردونشن وتو عکس هم پیدان یعقوب مرادزادن که قابل دسترسین فکر اکنم یه مصاحبه ازش خالی ا ز لطف نی.
آقا تمام صحنه های زیبا و دیدنی فیلم یک طرف آن صحنه کتک خوردن عبدلو در پایان فیلم یک طرف. ما که مشتاقانه منتظر کتک خوردن ظالمان زمانه هستیم آن صحنه خیلی به مان حال داد.
سلام....تا حدی با قوانین سایت بالاترین آشنا شدم.می خواستم عضو شم که ظاهرا با دعوتنامه معتبر عضو می پذیرن.اگه زحمتی نیست می تونین راهنمایی کنین ؟
سلام...سایت مفیدیه... باید یکی که عضو سایته براتون دعوتنامه بفرسته. من عضو نیستم.
باسلام وخسته نباشید
امیدوارم همیشه موفق وسربلندباشید
وروز به روزسیاورشان پربیننده تر وجزاب ترازهمیشه
وشماسرحال تر
فرشته مرگ جان! همذات پنداری درست است نه همزاد پنداری.
سلام مه نسخه اصلی فیلم امهه و بیش از ۱۹بار با مما مدیدن و لذت امبردن البته با تعریفو مما ته فیلم هم اضاف بودن گپ راجب ای فیلم زیاد امهه بعدا تگم
http://hastie.blogsky.com/1387/05/10/post-136/
سلام / به اطلاع دوستانی که موفق نبودن ای فیلم ببینن یا مشتاق دوباره دیدنن ارسونم که فیلم ساز دهنی روز جمعه ساعت 11.15 مجددا پخش ابوت .
سلام واقعا زیبا در مورد امیرو نوشتی سری به ما هم بزن
درود بر تو. سازدهنی فیلم خوبی بود داستانی قشنگ داشت من و در واقع تمام خانواده تعجب کردیم که این فیلم چطور از صدا و سیما پخش شد محتوایی که داشت ... نمیشه وارد سیاست شد! بی خیال! این همه علامت تعجب میزارم ناراحت نشو چون علامتی دیگه بلد نیستم!! سازدهنی جز معدود فیلم هایی بود که بومی ها رو به بازی نگرفته بود نه مثل فیلم هایی که جدیدا از رسانه ملی! پخش میشه
در ضمن یه خبر خوب نشریه تئاتر میناب هم انتشار یافت
دریغ از یه پیشنهاد فکر کنم نافت رو با انتقاد بریدن
خدا نـــــــــــــــــــــــگهدار