نشریه صبا در آخرین شماره خود (شماره ۲۴۴) که روز شنبه ۱۲ مرداد منتشر شده یک نیمصفحه را اختصاص داده به احمد قاسمی نوزانده درامز گروه لیوا که به تازگی درگذشته است. در این صفحه خاطرات و نکات جالبی در خصوص او به قلم هادی کیکاووسی، ناصر زرجام، حسین گردین و محمد محترمپناه به چاپ رسیده که شناخت بیشتری از احمد قاسمی به خواننده میدهد.[تصویر این صفحه] اما نکتهی دیگری که میخواهم به آن اشاره کنم استفادهی بدون اجازه و ذکر منبع از عکسهایی است که در این وبلاگ کار شده بود. من در [آن یادداشت] دقیق مشخص کردهام عکسها از چه کسی و چه منبعی است. برایم جالب است که یک نشریه به قدر یک وبلاگ برای کار خودش اهمیت قائل نمیشود.
سلام. من نشریات محلی رو کم بیش مطالعه می کنم اکثرا این ضعف بزرگ رو دارن . اما نکته ی جالبی که تو این صفحه ی نشریه صبا است یک نوع غرض ورزی افراطی و مزمن وجود داره که من از خانم صالح به عنوان مدیر نشریه این انتظارو ندارم . برای دوستان که شاید کینه ای از هم دارن توصیه می کنم تو یک نشریه واقعا جای این کارا نیست . مردم راحت ای حس غرض ورزانه را احساس می کنن.
با تشکر فردریش نیچه
این کامنت اقای نیچه نه تنها دردی رو دوا نمیکنه بلکه باعث روشن شدن آتش های خیالی هم میشود. حالا اینکه این هفته نامه نام عکاس رو نزده و کار اشتباهی کرده شما هم یک اصلاحیه برای خانم بسیار محترم صالح بفرستید و از او بخواهید که در شماره بعد نام عکاس درج شود و این قدمی است به سوی حرفه ای شدن.من فکر میکنم حالاکه از میان این همه مطبوعات محلی یکی از انها تقریبا مفصل در خصوص مرحوم قاسمی مطلبی نوشته اند با زهم جای خوشحالی دارد.از دوستانی که نظر میدهند خواهشمندم از کاه کوه نسازید و جنبه مثبت این دوستان را هم مورد ارزیابی قراردهید.صبا بی شک در مقایسه با دیگر مطبوعات حداقل در مورد مسائل فرهنگی نویسنده های توانا و متفاوتی دارد.
سلام.از راهنمایی تون متشکرم....آیا فقط نشریات محلی اینکار رو می کنن ؟
پرداختن به هنرمندی مثل احمد قاسمی دریک نشریه محلی کار ارزشمندی است اما در جای جای این صفحه، وبلاگ های خوب استان مورد حمله قرار گرفته اند، به اعتقاد من که هم روزنامه های محلی را دراینترنت می خوانم و هم وبلاگ های هرمزگانی را ، برخی وبلاگ های هرمزگان انصافا از نشریات محلی خیلی پربارترند(واتفاقا همین وبلاگ ها به احمد قاسمی عزیز پرداختند) البته شاید به این دلیل است که محدودیت نشریات را ندارند و این کمال بی انصافی است که آنهارا آبکی بخوانیم. باید آرزو کنیم که هرمزگان ما صد تا " سیاورشن" و ذاکری و رحمتی و رضوانی داشته باشد نه اینکه...
برخی اوقات لغات اگر ترجمه نشود خیلی بهتر است چون احمد کوچوکو را احمد کوچولو ترجمه کردن یک جورایی توی ذوق می زند!
سلام سیای عزیز
ای خالو بدل مگه این رسم روزگارن وقتی رادیو تلویزیون دولتی و روزنامه های دولتی به راحتی اینکار می کنند ، حا ل چاپ یک عکس بدون ذکر منبع از طرف یک نشریه محلی می شود از کنارش گذشت !
موف بشی
یک خبر- وقتی جان انسان به اندازه خرما ارزش نداشته باشد.
http://gameron.wordpress.com/2008/08/02/sherekate-gaze-bandarabbas/
در پناه حق
خیلی چیزوی دگه جالبن ... وحشتناک!!!
مگه بدن یه خورده خنده اکنیم
در جواب همشهری عزیزم بالاک باید بگویم این گفته ی من نیست . چرا ما مردم را اینقدر ساده می انگاریم . در شروع مطلب این نوشته شما را به چه فکری وا دار میکند .
( در جمع ما دوستانی بودند که گیتار کار می کردند. در خفا البته.یعنی کارشان را بروز نمی دادند و روی سن نمی رفتند و بیلبورد هم نمی زدند و توی این وبلاگ های آبکب هم سرک نمی کشیدند و خبری از آنها داده نمی شد)
شما را واقعا به چه فکری وا می دارد ؟!
من کاری نه به صاحب نشریه دارم نه کار به این وبلاگ ها َ
با سلام به همه ی دوستان
ممنون از توجه شما اما یک گله دارم و انهم این است که چرا به جای اینکه کاستی ها را از بین ببریم سعی می کنیم از کاه کوه بسازیم و همین اندک فضای تنفس را هم از اهالی هنر بگیریم . باور کنید اگر به جای نشستن و ایرادات را گنده کردن با دلسوزی و توجه آنها را از بین ببریم هم به نفع هنر استان است هم مطبوعاتی که ای کاش می دانستید با چه دل خونی اداره می شود.
سلام.
من به عنوان یک وبلاگنویس چطور می توانم ایرادات یک نشریه را از بین ببرم؟ اصلا آیا من چنین وظیفهای دارم؟ مسلما نه. من فقط در خصوص حق خودم حرف میزنم. مگر اینکه بخواهم یک چیز کلی در مورد نشریات محلی بنویسم که باز به قول شما اسمش می شود گرفتن همین اندک فضای تنفس از اهالی هنر.
در مورد این فرمودهی شما که:
به جای نشستن و ایرادات را گنده کردن
دو سوال دارم . چه کسی نشسته است؟ کجا ایرادی بزرگ جلوه داده شده؟
بله کار مطبوعاتی کردن کار سختی است. مثل هر کار دیگری. ولی سختتر از آن کار حرفهای کردن است. و الا کپی کردن عکس و مطلب از اینترنت و گزارش عملکرد ادارات دولتی که خون دل خوردنی نمیخواهد!
پایدار باشید.
نیچه عزیز من هم در این خصوص با شما موافقم مطلب کمی توهینی امیز بود.