تا همین حالا هنوز خبر برکناری دایی از روی صفحه اول خبرگزاری فارس نه برداشته شده و نه تکذیب. در حالی که خبرگزاری کار ایران این خبر را تکذیب کرده و اخبار ورزشی سیما هم [تا هنگام نوشتن این یاددداشت] اشارهای به این موضوع نکرده است. اما در هر صورت من باخت و شکست برابر عربستان را نمیتوانم تمام و کمال بر گردن و گردهی دایی ببینم. تیم ملی چه با و چه بی دایی احتمال صعود و حذف از راهیابی به جام جهانی را دارد. دایی هیچ گاه به عنوان یک فوتبالی محبوب نبوده است. چه در زمان بازیکنی به لحاظ اینکه بازیاش بیشتر بر پایه هوش و قدرت فیزیکی بود و چه در زمان مربیگری کوتاه مدتش. در زمان بازیکنی بدون حاشیه بود اما در زمان مربیگری نتوانست خود را از چالش با رسانهها و ستارهها دور بدارد. او در کل خصوصیتهایی در خود دارد که چندان به مذاق سلیقهی ایرانی خوش نمیآید. غرور، قد بلند و کلا استایل بدنی، صراحت لهجه در هر حال و جاهطلبی و اشتیاقش برای موفقیت و کار کردن، چیزهایی است که نه ما ایرانیها چندان در خود احساس میکنیم و نه تمرکز آن را در یک فرد میتوانیم تحمل کنیم.
باخت ایران در برابر عربستان بیش از آنکه به دایی مربوط باشد به ساختار فوتبال عربستان مربوط است. عربستان چهار جام جهانی پی در پی را پشت سر گذاشته و نمیتوان این را به حساب قضا و قدر گذاشت. دیروز بازیکنان عربستان هم به لحاظ تاکتیکی و هم به لحاظ بدنی و چابکی بسیار قویتر از ما بودند. درک تاکتیکی و فرم بدنی چیزهایی نیستند که به راحتی و بدون مطالعه و مدیریت به دست بیایند. برای فوتبال ایران به دست آوردن این شرایط نه با یک مربی و نه دهها مربی نمیتواند تغییر کند. تیم ایران از وقتی من به خاطر دارم به همین شکل بازی میکند. کم و بیش نوسانهایی دارد اما همیشه کلیت همین بوده. شاید در دهههای گذشته این شکل فوتبال در تقابل با فوتبال آسیا میتوانست خودش را موفق نشان بدهد اما امروز با پیشرفت روز به روز فوتبال در آسیا ما به این نتیجه رسیدهام که بینتیجهایم!
اما نوسانها را قبول دارم. اگر دایی بتواند به تیم ملی تاکتیک تزریق کند معجزه کرده است. چنان که او تمام تلاشش را برای انجام این معجره انجام میدهد. چون او جاه طلب است و خواهان پیروزی! تغییر در شکل بازی تیم ملی هر چند بسیار اندک اما قابل مشاهده است. تغییر آشکارتر در انتخاب بازیکنان برتر از لیگ برای تیم ملی است. در حالی که در گذشته اضافه شدن یک بازیکن به ترکیب ثابت تیم ملی مثل یک فرایند کند شیمیایی رخ میداد. حضور و تفکر دایی در انتخاب بازیکنان آمادهی لیگ حتی ایوان پترویچ صرب را هم وسوسه کرد که چون دارد خوب بازی میکند میتواند برای تیم ملی ایران هم بازی کند و بارها در گفتگوهایش اعلام کرد: "اگر دایی بخواهد دوست دارم برای تیم ملی ایران بازی کنم."
و بدون این تفکر هیچ گاه بازیکنانی مثل خلعتبری، اشجاری، غلامرضا رضایی و حسین کاظمی و ... به این سرعت در ترکیب ثابت تیم ملی ایران قرار نمیگرفتند.
چیزی که این روزها دایی و تیمش نیاز دارند تمرکز است. این اولین باخت برای دایی بود اما آخرین نخواهد بود. باختها و بردها همچنان در انتظار اویند. اما کاش او تمرکز بیشتری بر روی کارش داشته باشد و بی توجه به رسانههای غیر حرفهای ورزشی ما کار خودش را بکند. رسانههایی که یک روز بر روی دعوت نشدن مهدویکیا مانور میدهند و پس از بازی با عربستان دعوت شدن او را به چالش میکشند. به هر حال اگر خبرنگار ورزشی ما حرفهای بود و یا اهل مطالعه در حوزه خودش وضعیت نشریات ورزشی ما این نبود که حالا هست!
اما برای دایی چه بر کنار شود چه در کنار بماند گذشت زمان نشان میدهد که او مربی موفقی خواهد بود یا نه!
لینک تکمیلی: دایی برکنار شد.
با حرفات کاملا موافقم.
به نظر من هم مشکل تنها دایی نیست، مشکل سیستم بیمار ماست. سیستم مدیریت ، سیستم روزنامهنگاری ، سیستم اخلاقی تماشاگران که تحت هدایت جریانهایی خاص، مربیان و بازیکنان را در دقیقهای از عرش به فرش و بلکعس میرساند...
مشکل تنها دائی نیست. مشکل شاید ما هستیم که انتظار زیادی داریم. انتظار زیادی از همه چیز و همه کس. چه انتطاری می توان داشت از جمعی نا سالم؟ روابط ناسالم، مربی ناسالم، فدراسیون نا سالم و حتا تماشاچیان نا سالم. شما به گونه ای از دایی گپ می زنید گویا وی تنها مربی ی است که می خواهد تیمش پیروز زمین را ترک کند. در جهانی که ورزش و دانش در یکدیگر پیوسته اند ما هنوز می خواهیم با دعا و استخاره راه توفیق را طی کنیم. در سفری که ثانیه ها سرنوشت سازند ما ماه ها و سال ها را تلف می کنیم و عین خیالمان هم نیست. در این جهان چیزی به رایگان به کسی داده نمی شود و این قانون جدیدی نیست:
نابرده رنج گنج میسر نمی شود
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
و حال بیائید و بدون رودربایستی بگوئید: ما چه کاری کرده ایم که لایق بیش از این باشیم؟ هر نتیجه ای به جز این غیر عادلانه است و بی انصافی.
سلام و درود
خیلی محتاطانه نوشتن مثل تعویضوی ما با بازی عربستان
کی دایی تو زمان بازیکنیش محبوب نبودن ؟؟؟دایی یه زمانی برای اکثریت مردم اسطوره بودن و هنوزم همون ولی تو مربی گریش نه .
""غرور، قد بلند و کلا استایل بدنی، صراحت لهجه در هر حال و جاهطلبی و اشتیاقش برای موفقیت و کار کردن...""
ایی درستن ایرانیو خیلی چیزوی دگه هم قبول شو نین ولی مطمئن بش یک انسان فهیم و دوست داشتنی همیشه محبوبن .
غرور و و جاه طلبی با احترام نهادن و عصبانیت که نتون خونسرد بشت خیلی فرق ایشن .
دایی برای مه ، تنها فوتبالیست دوست داشتنیه ولی حالا دگه نه . دایی به اثبات خودی(غرور و جاه طلبی) به دیگران زیر سوال ایبو با کنایه گپ زدن در مورد بقیه مربیو که اصلا درست نن . اتونی مرور کنی زمانی که تو برنامه نود گپ شازده و یا مصاحبوش بعد از بازیوی لیگ .
در ایی که علی دایی انسان موفقین و تواناییوش ثابت بودن کسی شک اینی ولی کاش جایگاهخو حفظ ایکرده .
برد وباخت همیشه وجود ایها و نابو پیش بینی کنی ولی مشکلات و ضعف بازیکونو و حرکتوی نمایشی و دفاعی بازی کردنمو بعد از گل اول سانتروی الکی همه و همه به مربی براگردت .
بازی با کره شمالی و جنوبی بازیوی آسونی نن البته شاید خدا با دایی لابـــــــــــــــــــــــــــــی ایکه و موبو رفتیم جام جهانی .
خوب که خدا رنگین کمون رو خلق کرد وگرنه من متولد سال گاو که این فک و فوتبال حالیم نبود با چی حال میکردم
با سلام و تبریک سال جدید
مطالب شما و نظرات دوستانتان را در مورد دایی خواندم. به نکات بسیار جالبی اشاره نموده بودید. اما ذکر این نکته را لازم می دانم که اشکالات جدی هم در شیوه انتخاب دایی بود هم در شیوه مربی گری او.چگونه می توان انتظار داشت تیمی که هنوز ترگیب خود را نشناخته ودر هر بازی عده ای می روند وعده ای می ایند به موفقیت برسد.در این مورد مطلبی را تحت عنوان دایی پدر نبود در مهر جنوب اورده ام .خوشحال خواهم شد از نظرات شما استفاده نمایم.
رضا برومند-کوالالامپور - مالزی
سلام.سال نو مبارک.پست نمایی از ناصر تقوایی اشکال دارد یا اکسپلورر ما ؟!
سلام....از شما دعوت شده در این مورد یه پست آپ کنید:
http://dokhtekong.blogsky.com/1388/01/13/post-102/
عکس های برتر سال 87 مجموعه عکس های عکاسان برتر ایران و عکس خودم در سایت دوربین. نت
وبلاگ جدید امیر مینابیان در سایتProPicNet