خیام را باید در شب نوش جان کرد، شنیدی آن موزیک زمینه ای که شاملو بر آن خیام می خواند. آدم می رود هوا... خیام از ما مبتذل مردم زیاد است. کافیست شما پا بگذارید به از همان فلکه شهربانی به پایین تر تا از زندگی سیر شوید. اینها چه ربطی داشت را ایما نمی دانیم. به هر حال پوزش از بی ربط نویسی ما در کامنتینگ شما.
سلام به مرتضی داغ دلمو تازه اتکه جیگر آدم آتش اگنت وقتی ابینی روز به روز ای اثر خراب ابودن حدودا ۱۱ باری ابوت که از تخت جمشید دیدن امکردن هیچ وقت سیر نابوم از دیدنش ولی متاسفانه ..... یعنی نابو به یه چنین ِآثاری یه چهار دیواری درست بکنی که از بین نره
این کــــوزه چـــون من عاشق زاری بوده ست در بنــــــد سر زلـــف نگـــــــاری بـــوده ست این دسته کـــه برگـــردن او می بینـــــــــــــی دستی است که بر گـــردن یـــاری بـــوده ست
سلام من هم چند سالی هست که در نوشته هایم که بیشتر بازنوشت نوشته های بزرگانمان است از عکس ها استفاده می کنم که درست مانند این کار شما بسیار تاتیرگزار تر هم هست و درست هم همین است. به این باور رسیده ام در هزاره های پشت سرـ بزرگانمان اگر اشتباه نکنم به نوشته سعدی همه شروط بلاغ را به ما گفته اند و این ما بوده ایم که همیشه به جای پند- ملال گرفته ایم: من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم تو خواه از سخنم پند گیر خواه ملال درود بر شما.
خیام را باید در شب نوش جان کرد، شنیدی آن موزیک زمینه ای که شاملو بر آن خیام می خواند. آدم می رود هوا...
خیام از ما مبتذل مردم زیاد است. کافیست شما پا بگذارید به از همان فلکه شهربانی به پایین تر تا از زندگی سیر شوید.
اینها چه ربطی داشت را ایما نمی دانیم. به هر حال پوزش از بی ربط نویسی ما در کامنتینگ شما.
چقدر خوش سلیقه و تمیز و مرتب
سلام به مرتضی
داغ دلمو تازه اتکه
جیگر آدم آتش اگنت وقتی ابینی روز به روز ای اثر خراب ابودن
حدودا ۱۱ باری ابوت که از تخت جمشید دیدن امکردن هیچ وقت سیر نابوم از دیدنش ولی متاسفانه .....
یعنی نابو به یه چنین ِآثاری یه چهار دیواری درست بکنی که از بین نره
این کــــوزه چـــون من عاشق زاری بوده ست
در بنــــــد سر زلـــف نگـــــــاری بـــوده ست
این دسته کـــه برگـــردن او می بینـــــــــــــی
دستی است که بر گـــردن یـــاری بـــوده ست
سلام
من هم چند سالی هست که در نوشته هایم که بیشتر بازنوشت نوشته های بزرگانمان است از عکس ها استفاده می کنم که درست مانند این کار شما بسیار تاتیرگزار تر هم هست و درست هم همین است.
به این باور رسیده ام در هزاره های پشت سرـ بزرگانمان اگر اشتباه نکنم به نوشته سعدی همه شروط بلاغ را به ما گفته اند و این ما بوده ایم که همیشه به جای پند- ملال گرفته ایم:
من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم
تو خواه از سخنم پند گیر خواه ملال
درود بر شما.
بله دوست من از خیام بزرگ
دنیا دیدی و هر چه دیدی هیچ است
و آن نیز که گفتی و شنیدی هیچ است
سـرتاسـر آفـاق دویـدی هیـچ است
و آن نیز که در خانه خزیدی هیچ است
سلام