ای سیاه زنگی / مجموعه ترانه های عاشقانه بندری
گرد آورنده : محمد ذوالفقاری
۶۳ صفحه
بها : ۶۰۰تومان
چاپ اول: ۱۳۸۴
ای سیاه زنگی ــ گزیده ای از ترانه های عاشقانه بندری ــ به کوشش محمد ذوالفقاری منتشر شد. این دفتر شامل سی ترانه به گویش بندری و از خوانندگان و سرایندگان بنام هرمزگان مثل فاطمه رضایی ، مرحوم حسن کریمی ، مرحوم ارسلان عطایی ، علی حبیب زاده و ...می باشد .
ذوالفقاری با وجود سختی هایی که پیش رو داشته، قدم بسیار خوبی در جهت حفظ و ثبت این آثار برداشته است . آثاری که بیم فراموشی و تاراج آن توسط کسانی که آشنایی به عمق و محتوای آن ندارند دوستداران و فرهنگ بومی را آزار می داد .
ای سیاه زنگی سندی است که این سی ترانه را (و اگر به دقت نگاه کنیم گوشه هایی از این فرهنگ که در دل این ترانه ها نهفته است ) را از گزند حوادث حفظ خواهد کرد . هیچ شکی نیست که کار ذوالفقاری را باید ارج نهاد و به مرارت هایی که کشیده باید احترام گذاشت ولی از این هم نمی گذریم که با یک نگاه ساده می شد کاستی های این گزیده را کاست . نوشته پایین نکته هایی است که من دیده ام امیدوارم حمل برنادیده گرفتن زحمات این عزیز نگردد .
ذوالفقاری عنوان مجموعه ترانه های عاشقانه بندری را برای کتاب ای سیاه زنگی برگزیده که چندان مناسب نیست نه این دفتر مجموعه ای کامل از ترانه های عاشقانه بندری است و نه تمامی ترانه ها عاشقانه اند . بهتر بود که می گفت : گزیده ای از ترانه های بندری.
شناسنامه این کتاب در صفحه هفتم چاپ شده که در جای خود جای بحث دارد . غلط های چاپی نیز از همان صفحه شروع می شود . پیش درآمد هم می توانست شیوا تر از این باشد : ترانه ها واگو کننده امیال ، خواسته ها و اعتراض های مردمی بوده است که دارای غنی ترین و زیبا ترین موسیقی و از جهتی گشاینده رنج بارترین وضعیت زندگی بوده است . همین است که ریتم موسیقی آن تند ، سرکش و رقص آن چنان زلزله ای چهار ستون بدن را به تکانه وا می گذارد .
عنوان اکثر ترانه ها همانی است که در زبان مردم جاری است و درست هم همین است البته به جز چند عنوان مثل : ناریت زیادوم به جای وختی که تمدی ...جوتی سفید به جای قد یاروم بلندن...تورگ به جای حکایت تورگ و آدم...غچ و خرد بی مه ایکردن به جای عشق کنیز ....
در بین ترانه ها هم اشتباهات چاپی و گاهی( به نظر من) شنیداری دیده می شود که البته هیچ کس از این اشتباهات (به دلیل گسسته شدن از گویش اصیل و قدیمی ) مبرا نیست .
ترانه ناریت زیادوم ( وختی که تمدی )از مرحوم حسن کریمی ص ۱۹ بیت دوم ــ به جای آتش ( به کسر ت ) نوشته شده :آتیش
ترانه مه حیرونوم از فاطمه رضایی (ص ۳۱ ) این ابیات نقل نشده : از خدا نصیبم ایی بو بخواروم غصه شوو و رو ... به جای خوشی ( خنده ) و شادی بخواروم خون دل هر رو
ترانه هوباد گنو ( ص ۳۳) از علی حبیب زاده ــ بیت سوم ،به جای داغ پوست نوشته شده دعا بوس که بسیار عجیب است .
ترانه سهلم سهیلو ( ص۳۴ ) از علی حبیب زاده ــ بیت ششم به جای بی سک سک و جفا موا نوشته شده: به ایی دخت با جفا موا .
ترانه عروس با تور بهاره ( ص ۳۵) از علی حبیب زاده ــ بیت اول به جای شاه دوماد بسه زود نوشته شده: شاه دوماد بزن سوت.بیت آخربه جای یه چی نوشته شده: یه چیزی ( شاید زیاد مهم به نظر نرسد ولی وزن ترانه از بین می رود . )
ترانه که لنجم ثمرن (ص ۳۶) از علی حبیب زاده :در این ترانه چندین اشتباه دیده می شود که مهم ترینشان اینهاست: بیت چهارم به جای بن خراشک ( سرفه کردن ) نوشته شده بن خن و گر .بیت پنجم به جای تا وختی خواهر بشتن ایی دیریا نوشته شده: هوا کی خواهر بشد ای دیریا. بیت هفتم به جای هم نوشته شده همه .
ترانه بریم میخونه ( ص۴۱) از علی حبیب زاده ــ به جای ادب و معرفت تون نوشته شده ادب و معرفتشون و به جای خاطرتون نوشته شده خاطرشون در حالی که ابیات خطاب به دوم شخص است . و به جای و کم و نم نم بخا تا ایی بدونی نوشته شده : کم و نم نم بخوا تا دیر بدونی .
البته از این دست چندین نکته دیگر هم هست که با توجه به کوشش های گرد آورنده و نیزتبلیغاتی که قبل از انتشار کتاب می شد جای تعجب دارد . به امید موفقیت بیشتر ایشان در کارهای بعدی .
خیلی وقتا میشه که خیلی راحت خاطرات با هم بودنو از یاد می بریم
همون خاطره هایی که بی خواست من یا تو برامون باقی موندن / که هر وقت لینک سیاورشان رو میبینم یاد تموم دیدارهای ناخواسته مون میافتم که چقدر دور بودیم و اما نزدیک
خوبی مرتضی ؟ خیلی وقته ازت بیخبرم ٬ منکه اسیر سایت دانشگاه شدمو وبنویسی رو رها کردم .
اونقدر تغییر کردم که از خودم وحشت میکنم !!!
اما هنوز واسه برگشتن دیر نیست ...
میخواستم بگم چند بیت از اون ترانه ها رو مینوشتی بد نبودها !!!
درود بر شما ، تعدادی از اشعار برای بوشهری ها هم یاد آور گذشته های دور است...... برای این دوست اندیشمند آرزوی موفقیت می کنم .... بدرود .
بعضی از این شعرها برای منم آشناست.. توی بوشهر هم زمزمه میشه. سیاه زنگی رو اگه نوشته بودی خوب بود. یادم به شعر قشنگی افتاد. انشالله بازم از این همت ها بشه. خیلی ها دارن زبانهای بومی خودشون رو احیا میکنن. خسته نباشن و انشالله بازم از این کارها انجام بشه..
بله . دستت درد نکنت. ما اگه بی تو منهسته چه ماکه ؟
عکسها هیچکدوم لود نمیشن
سلام.هنوز سیاه زنگی رو نخوندم و بالطبع نسبت به اون نظری ندارم.به روزم
خیلی وقت بود منتظر همچین کتابی بودم. در ضمن فکر نکنم هیچ کس به اندازه تو همچین نقد موشکافانه ای نوشته باشه.
عالی بود. کتاب رو از کجا می تونم تهیه کنم؟ توی سطح شهر هست؟
سلام .من منتظر این کتاب بودم اما نمی دانم از کجا تهیه کنم ؟اما نگفتی ایا زندگی نامه ترانه سراها حتی در چند سطر هم نوشته یا نه؟بای
دیده شدم ....
پیش از اینکه اوضاع بهتر بشود باید بدتر بشود
سلام عزیز! با مطلبی تحت عنوان « من ناراحت نیستم... » به روزم حتما سر بزن شاید تا مدتها چیزی ننوشتم. منتظرم
سلام دوست عزیز مرسی که برام همیشه نظر میگذاری و منم کم لطفی می کنم کاش به قول دختر خلیج چند تا بیت با سلیقه خودت گلچین می کردی و اینجا می نوشتی.
موفق باشید
سلام
امیدوارم مثل همیشه خوب بمونی
سلام.
وبلاگ جالب و پر محتوایی دارین.
خوشحالم از آشنایی با شما...
سلام دوست عزیز
مثل همیشه آموزنده و جالب
ممنون
موفق باشی
باز هم با یک مطلب جدید همه را غافلگیر کردید خیلی جالبه ..باید کسانی را که به فرهنگ بومی منطقه علاقمند هستند ستود واقعا جای تقدیر دارد معنی این کار را کسانی می دانند که دغدغه فرهنگ دارند ..آقای ذوالفقاری خسته نباشی دست مریزاد.
راستی به ما سر بزن کا
سلام کجایی تو ای سیاه زنگی یک سری مشکلات خاصی دارد که اگه رعایت کرده بود بهتر دست شما درد نکند زنگ بزن
باز هم جای شکرش باقیست که کسانی پیدا میشن که هر چند با اشتاباهات زیاد ولی کاری را انجام میدهند ....ممنون از تو که اینقدر به فرهنگ سرزمینت اهمیت میدهی ...موفق باشی ...به روزم هستم
salam doste khobam .
chape in ketab ra tabrik migoyam .
dar galary dar sanferansisco bodam ke karhaye shabihe an dosteman ke chand vaght pish asarash ra inja moarefi karde bodi ;vojod dasht albate be an zibaee na 'ama ba che gheymathaee .
arezo kardam honarmandane khobe sarzaminam ham be anche liaghatash ra darand beresand .
سلام. فتوبلاگ بندرعباس سیتی افتتاح شد.
سلام.
عزیزی ....
کلنجت درد نکنت ....
دوری و غربت کم کم تمو م ابودن....
بعضیو زود پرواز شوکه ما موندیمو یه ۴ دیواری
۴ دیواری که بعضی وقتو فشار عجیبی....
مگه ناگن دنیا جونن ...
سلام من یکی از اون هایی هستم که به وبلاگ دوستان سر میزنم و نظرم رو میگم به نظر من فقط یک جا برای نظر دادن بذار تا نه خودت گمراه بشی نه نظر دهنده به وبلاگم سر بزن
سلام خسته نباشی
خواندم/به نقد نشستن همیشه یکی از بهترین راههای رسیدن است/
salam
manam sina
javabeto0 dedam
in nazar shakhasea man bo0d aziz manzo0ram in nabood ke 1nazar dashteh bashe manzo0ram in bood ke vahze chiz ha ro0 mito0ne mo0shtarak ko0ne ta khalvat tar besheh
gho0rbo0net sina felan bye=;
سیاورشن عزیز !
من واقعاْ به تو امیدوار بودم ولی تبدیل شدن تو به یک وبلاگ تبلیغاتی صرف داره نگرانم می کنه ... به من سر بزن .. باهات کلی کار دارم .
linketan ezafe shod
سلام دوست عزیز
منتظر حضور گرمتان در وبلاگم میباشم
البته وبلاگی با مشخصات متفاوت در بلاگ اسکایی ها!
با تشکر
خدائی
سلام . خیلی جالب بود آدم یاد گذشته ها میفته
به روزم.
استاد مهربان دمت گرم . مو را از ماست کشیده ای. اهمیت درست نویسی این ترانه های زیبای محلی که بسیاری از اشعارشان از دل مردم بیرون جسته است به درست نویسی آن هاست. امیدوارم که گردآورنده خوش ذوق به نقد شما توجه کند و در چاپ های بعدی این نادرستی ها را تصحیح کند. این کارهای عامری هم عجب زیبایند. حیف این هنرمندان با فکر که این گونه زیر دست پای جهل و عقب مانده گی از بین می روند. در حقیقت هنر این ها نوعی دهن کجی به فرهنگ سرکوب و اختناق دینی است. درست مثل کاشی کاریها و نقش های قالی که اعتراض به همین خفقان بوده اند. مردم نمی توانسته اند شاد باشند. روحشان را روی این قالی ها و کاشی ها نقش کرده اند. این جور نیست ؟
یارباقی. دیدار باقی
قربانت.ایده رو از تو گرفتم
با شعری به روزم.
جناب نقاد باشی!
سلام
کجایی؟ کمرنگ شدی.