درباره فراخوانِ انتخاب بانوی نمونه هرمزگان
"یک فکر یک فکر است و دو فکر هزار فکر"
پس از انتشار فراخوان انتخاب بانوی نمونه هرمزگان اندیشه و پیشنهادات دوستان کمک کرد تا این حرکت را به شکل بهتری ادامه دهیم . بنا بر همین ایده ها دو تغییر در فراخوان اول ایجاد گردید .
اول : حق رای برای تمام کاربران ( وبلاگ نویسان و خوانندگان و بازدیدکنندگان وبلاگها و ...) وجود داشته باشد .
دوم : در صورت ضرورت مهلت مرحله اول یعنی معرفی بانوان توسط کاربران تمدید میگردد .(البته بعید به نظر می رسد)
سوم : به نظراتی که فاقد آدرس وبلاگ و یا ایمیل باشند ترتیب اثر داده نخواهد شد .
عکس از حسن بردال
محدودیت زمانی؟ داورها ؟
در بین نظرها چند سوال هم مطرح شده بود .از قبیل اینکه :
محدوده زمانی مشخصی برای فعالیت های انجام شده بانوان وجود ندارد ؟ خیر هیچ گونه محدودیت زمانی وجود ندارد . این فعالیت ها می تواند مربوط به سالهای دور و یا نزدیک باشد . مهم استمرار و تاثیر آن فعالیت است.
داوران این طرح چه کسانی هستند ؟ جمعی از بلاگرهای هرمزگانی بر انجام این طرح نظارت می کنند .
بانوان ورزشکار هم می توانند معرفی شوند ؟ بله . البته اگر با این موفقیت ورزشی منزلتی اجتماعی برای بانوان کسب شده باشد .
بازتاب
این فراخوان بازتاب چندانی در بین سایت ها و دیگر وبلاگ ها نداشت . بجز دو در دو که به صورت خودکار لینک می دهد و ندای امروز که لینک داده بود و نوشته بود :
• فراخوانِ انتخاب بانوی نمونه استان هرمزگان
یک حرکت فوق‌العاده که اگر انجام شود، نقطه‌ی عطفی در زندگی زنانِ بعد از انقلاب خواهد بود.
با تشکر از امین ثابتی ...با قسمت اول موافقم ...حرکت خوبی خواهد بود ...
خوب پیش رفته ایم
کارها بیش از آن چیزی که فکرش را می کردم خوب پیش می رود . بانوانی که معرفی شده اند کارنامه های بسیار درخشانی دارند . از آن جمله این بانوان می توانم اشاره کنم به :
یک فعال اجتماعی که در شهر محرومش اولین و تنها کتابسرای شهر را راه انداخته ، انجمن بانوان تشکیل داده و ...
یک خواننده ،ترانه سرا و آهنگساز قدیمی که هنوز هم ترانه می گوید و ترانه های سی سال قبلش هنوز زمزمه می شود .
خانمی که با تلاش خود برای منطقه اش جاده کشیده ،پارک ساخته و ...
شاعر و ترانه سرایی که فعالیت های فرهنگیش باعث شده عضو شورای شهرش هم بشود و ...
یک آشپز حرفه ای که به خانم های بی بضاعت رایگان آشپزی می آموزد تا بتوانند در رستوران ها و هتل ها آشپزی کنند و ...
..........................................................................
برای دانستن باقی اش تا شروع مرحله دوم صبر کنید .
فراخوانِ انتخاب بانوی نمونه استان هرمزگان
در نزدیکی ما کسانی هستند که برای بهبود وضعیت فرهنگی و اجتماعی جامعه به صورت گروهی و یا فردی در تلاشند . موفق یا ناموفق فرقی نمی کند در هر دو صورت این تلاش اغلب از دید جامعه پنهان می ماند .
با توجه به نگرش های سنتی موجود اگر این تلاشگر زن باشد ،نادیده تر هم خواهند ماند .
این حرکت (انتخاب بانوی نمونه استان) شاید فدم بسیار کوچکی باشد برای شناساندن و تقدیر از زنانی که باید دیده شوند .
نحوه انتخاب اینگونه خواهد بود که شما ،بانوان فعال و تاثیر گذار در عرصه فرهنگ و اجتماع را معرفی کرده و از بین آنها یک نفر با رای اکثریت کاربران (بلاگرها ،خوانندگان وبلاگها و ...) به عنوان بانوی نمونه استان انتخاب خواهد شد .
لطفا:
۱- تا تاریخ یکم اردیبهشت یک تا سه نفر را که واجد شرایط می دانید با ذکر فعالیت ها معرفی کنید .
۲- اگر ایده و نظر خاصی در بهتر انجام شده این حرکت دارید . حتما آنرا در میان بگذارید تا به اطلاع دیگر دوستان هم برسانم .
نکته ۱: تمامی کاربران از هر مکانی می توانند در مرحله اول یعنی معرفی نفرات شرکت کنند .
نکته ۲: نظرات خود را در قسمت نظرات همین مطلب و یا با ایمیل siavarshan@yahoo.com در میان بگذارید .
نکته۳: معرفی بانوان حتما باید با ذکر فعالیت ها باشد . (فعالیت ها هم همانطور که گفته شد در عرصه فرهنگ و اجتماع)
نکته۴: مرحله دوم یعنی نظر سنجی در اردیبهشت ماه انجام خواهد شد .
.......................................................................................................
بعد نوشت : با تشکر از دوستانی که تا به حال نظرات خود را ارسال کرده اند، باید بگویم که نظراتی که حاوی اسامی و معرفی بانوان نمونه می باشد تا آغاز مرحله دوم فاش نخواهند شد .
دوسالگی سیاورشن !
امروز هفدهم فروردین ۸۵ دومین سالگرد وبلاگنویسی من است . البته برای خودم هم چندان مهم نیست ولی فرصت و بهانه ای است که نگاهی داشته باشم به خودم ...به نسبت انرژی که گذاشته بودم فکر می کردم اگر بخواهم جمع بندی کنم نتیجه ی خوبی بگیرم ولی حاصل این جمع بندی چندان دلگرمم نمی کند. ولی به هر حال بد هم نبوده ام . خسته تباشم !
این هم اولین پست من
این گزیده ها از همین وبلاگ و وبلاگ قبلی است . متاسفانه از اولین وبلاگم که نزدیک یک سال هم آنجا نوشتم بنا به دلایلی نمی توانم لینکی بگذارم .
گفتگوها:
محمد رفیع اشعری/نوازنده و سازنده عود
محمد کهوری نژاد بندری/شبیه خوان
مصطفی نظری زادگان /قهرمان سبک وزن ووشوی کشور
مرتضی کریمی / نوازنده عود و ویولن
خشایار راد افشار/نقاش و کاریکاتوریست
غلام مارگیر/بابازار و مولودی خوان
موسیقی:
فاطمه رضایی و پینک فلوید / در حاشیه تجلیل از پیشکسوتان موسیقی استان هرمزگان
موسیقی جنوب / جوابیه ای بر گفته های حبیب مفتاح
عصوا گوشه ای از موسیقی کار در هرمزگان
موسیقی درمانی / درباره زار و ...
تجسمی:
نمایشگاهی از آثار موسی عامری پور
کودکان افغان/ از اولین عکس های خودم
مقالات رسیده از دیگر دوستان :
ادبیات :
یک شعر، یک داستان، یک مجید ذاکری باغستانی!
فردوسی خسته از گام های مینور/در حاشیه مراسم بزرگداشت فردوسی در بندرعباس
تیاتر:
ابراهیم پشتکوهی: ما باید به جایی برسیم که سحر کنیم
اجتماعی-اشتباهی
خلیج عربی فردوسی روسی و رگ غیرت ما
حاشیه مراسم رونمایی کتاب جنگنامه کشم و جرون نامه
......................................................................................
با تشکر از هرای عزیز که من را با این فضا آشنا کرد و نقدهایش همیشه راهنمایم بود . امیر که این قالب و لوگوی زیبا را مدیون او هستم . از حسین که دو سال قبل یک کتاب راهنمای ساختن وبلاگ به من امانت داد و هنوز هم آنرا پس نگرفته ! و باقی دوستان و خوانندگان عزیز این وبلاگ که بی آنان رغبتی برای نوشتن ندارم .
......................................................................................
بعد نوشتِ ۱ : متن بعضی از نوشته های قدیمی که لینک شده اند با رنگ روشن اند و روی زمینه فعلی به سختی خوانده می شوند . چاره اش فقط یک ctrl+A ی ناقابل است .
بعد نوشتِ ۲ : ممنونم از کامنت ها و ایمیل های محبت آمیزتان .
عصوا : گوشه ای از موسیقی کار در هرمزگان
موسیقی کار بخش مهمی از موسیقی هرمزگان را در بر می گیرد . کشاورزان ،دامداران و دریانوردان هر کدام موسیقی مخصوص به خود را داشته اند . در این بین دریانوردان به علت آشنایی با موسیقی های دیگر نقاط و همچنین تنوع کاری موسیقیشان هم متنوع تر و قوی تر است . آنها برای هر کاری یک ترانه مخصوص به آن کار را دارند . حتی برای بالا و پایین کشیدن هر یک از بادبانها ترانه ای جداگانه خوانده می شود . کارها گروهی انجام می شده و هر کاری ریتم خودش را داشته و سرعت و نیروی معینی نیاز داشته به همین دلیل باید با آواز خودش همراهی می شد .
موسیقی با آغار سفر شروع می شده و تا آخرین لحظه ای که آنها از سفر طولانی بازمی گشته اند و وسایل شان را در انبار ها می گذاشتند ادامه داشته است . به مجموعه این آوازها رزیف یا عصوا می گفتند . با مکانیزه شده کارها بر روی لنج دیگر این رسم نیز فراموش شده بود . چند سالی است که پیرمردان جهاندیده لافت این مراسم را به طور نمادین در شهرشان برگذار می کنند . یازدهم و دوازدهم فروردین ما نیز مهمانشان بودیم . باقی حرفها را از حاج یوسف(احمد سفاری) بشنوید که خود از مجریان این مراسم است .
خواندن را به خاطر کار یاد گرفته اید و یا بنحو دیگری؟
خب پدران ما این کار را انجام می دادند . حتی برای مراسم های عروسی را این ها را می خواندند . و ما کم کم یاد گرفتیم .
عصوا در قدیم چگونه اجرا می شد ؟ وقتی دریانوردان عزم رفتن می کردند عصوا هم شروع می شد . هر کاری آواز مخصوص خود را داشت . اگر برای یک کار آوازی غیراز آنچه باید، خوانده اصلا نمی شود آن کار را انجام داد . وقتی شراع را روی دوش می گذاشتند و می بردند وقتی لنگر را بالا می کشیدند وقتی بادبانها را بالا می بردند برای هر کدام شعری می خواندند تا هنگام پیاده شدن در هر شهر هم همینطور .آوازهای پیاده شدن در شهرهای دیگر تا شهر خودمان هم فرق می کرد .
عصوا به چه زبانهایی خوانده می شد ؟ عربی ، سواحیلی و فارسی
درباره دهل های عصوا و نحوه زدن آنها کمی توضیح دهید! سه دهل در عصوا وجود دارد .دو دهل، دهلِ تاک هستند (یک ضرب) و یک دهل سر که بین آنها می زند و مردم خود را با آن هماهنگ می کنند و حرکتها و خواندن ها بر اساس زدن آن انجام می شود . البته بستگی به خود نوازنده هم دارد . فقط نباید نظم به هم بخورد .
حاج یوسف نحوه ساخت دهل را شرح می دهد
یک طرف دهل پوست گاو و طرف دیگر پوست بز است . طرف بم تر پوست گاو است و با چوب نواخته می شود .
خود شما در عصوا چه نقشی دارید ؟ من سمع (سماء) و دهل می زنم . شعر هم می خوانم .
عصوا هم ایستاده و هم نشسته اجرا می شود ؟ نه عصوا فقط ایستاده اجرا می شود. مولودی نشسته خوانده می شود .
مولودی خوانی در خانه فرهنگ لافت
هر لنج چند بادبان داشت؟ و چوبهای آن را از کجا تهیه می کردید ؟ هر کدام پنج بادبان داشت . چوبها یک نوع چوب سبک و محکم و بلند بود که از هندوستان تهیه می کردیم .
آن زمان از چه نوع لنج بیشتر استفاده می شد ؟ بوم .
چرا اکنون لنج پاکستانی جای بوم را گرفته است ؟ خب هم به صرفه تر است و هم اینکه جمع و جور تر است ولی بوم قدرت مانور خوبی ندارد . در عوض بوم روی دریا ایمن تر است و امکان غرق شدنش خیلی کم است . بوم بیشتر در کویت و بندر کنگ و لنگه و لافت ساخته می شد .
مسیر حرکت شما در سفر ها چگونه بود ؟ ما از اینجا می رفتیم بصره خرما بار می زدیم و بعد از آن آبادان و خرمشهر .از آنجا به عدن و یمن و بعد هند از هند هم به طرف افریقا .خرمای بصره در هند خریدار داشت و خرمای ایران را در افریقا بیشتر می پسندیدند . از افریقا هم چندل(نوعی چوب که در سقف خانه های قدیم به کار می رفت) بار می زدیم برای ایران .
خب ممنون که گفتگوی ما را پذیرفتید خدا بخواهد در گفتگوهای بعدی بیشتر از سفرهایتان می پرسیم .
خواهش می کنم خوش آمدید . خاطرات و حرفها بسیار است.
با تشکر از هرای عزیز که بار بیشتر این گفتگو را بر عهده داشت . و نیز دوستان عزیزم در لافت فهد ، یعقوب و یونس و ... و ناخدایان با حوصله و نجیب لافت که سوالاتمان را با حوصله جواب می دادند .
در همین باره : بندرعباس سیتی و عکس های بیشتر در : لور . مهدیسما . فتوبلاگ سیاورشن
و در همین باره اما در افریقا : چوک سورو