مدتها پیش با یکی از مسولین فرهنگی آموزش و پرورش دربارهی گروههای موسیقی دانشآموزی حرف می زدم. ایشان میگفت: اخیرا از مرکز تماس گرفتهاند و گفتهاند: این چه بند و بساطی است که راه انداختهاید؟ هر سال ساز و دهلتان را بر میدارید و میآیید اینجا! دلتان خوش است که هر سال اول میشوید ! ما هم برای خودمان اهدافی داریم . چرا از کاستهایی که برای همین کار تهیه شدهاند استفاده نمیکنید . شما باید آن موسیقی که ما میخواهیم اجرا کنید و ...
بعد این مسئول دلسوز فرهنگی با تحقیقاتی که انجام دادهبود به این نتیجه رسیده بود که این آدم خودش یکی از تهیه کنندگان همان کاست است و کاست هر چه بیشتر بفروشد ...یعنی موسیقی محلی برگ کشک ! و یا هر چیزی که شما دوست دارید ... هویت فرهنگی؟ و خیلی چیزهای دیگر هم همین طور ...
ولی انگار این موسیقی هرمزگان بد جوری اینها را کلافه کرده بود.
تا قبل از اینکه جشنواره موسیقی دانشآموزی از حالت رقابتی خارج شود فقط گروه بندرخمیر توانسته بود به نمایندگی از هرمزگان سیزده بار مقام کسب کند.حالا دو سه سالی بود که گروه موسیقی میناب بد جوری با این گروه پر افتخار رقابت میکرد تا اینکه امسال بالاخره میناب بود که به شایستگی در رقابتهای استانی برگزیده و برای اعزام به جشنوارهی کشوری انتخاب شد.
ولی این پایان ماجرا نیست. کار طبق روال همیشگی باید توسط چند کارشناس که از مرکز میآیند و احتمالا یک چیزهایی هم درباره موسیقی جنوب شنیدهاند بازبینی و تایید شود.
گروه بازبین هم اجرای میناب را فراتر از حد دانشآموزی دانستند ولی در نهایت شگفتی از پذیرش این گروه خودداری کردند و حرکات نوازندهی ساز سرنا را نامناسب تشخیص دادند.
نکتهی جالب اینجاست که این دوستان عزیز خود با تلفن همراهشان از این حرکات نامناسب فیلمبرداری میکردند تا مدتها بتوانند در کنار خانواده محترمشان از این حرکات نامناسب لذت ببرند. چنانکه من هم همین حالا که دارم این موسیقی و حرکات نامناسب را میشنوم و میبینم بسیار سرحال هستم.
البته گروه دختران هم به بهانهی ضعف موسیقی حذف شد که آن هم خیلی عجیب بود.
از همین حالا به بچههای خوب میناب پیشنهاد میکنم ساز و دهلشان را کنار بگذارند و بروند همین کاستهای مشخص شده را تهیه و در نهایت با همان کاست همخوانی کنند. اگر هم هوس کار تازه به سرشان زد با کارهایی مثل : معلم خوبم بی تو من می میریم و یک کیبورد سر و ته قضیه را هم بیاورند.
پنج نفر از هنرمندان نوگرای استان هرمزگان قلعهی هرمز را به وجد و روشنی در آوردند.
این هنرمندان در یک دقیقه بامداد روز جمعه 12 مرداد ماه به مدت 100 دقیقه با هنر چیدمان و پرفرمنس قلعه هرمز را میزبان نور کردند.
این هنرمندان هرمزگانی ، ۱۳۳۸نور را به مناسبت یکهزار و سیصد و سیوهشت سالگی امامعصر(عج) به تاریخ هجری شمسی،به چیدمان حلزونی برافروختند.
سپس نورهای این چیدمان با هنرنمایی یکی از هنرمندان به شیوه پرفورمنس تا پایان روشنایی همراهی شدند.
هنرمندان هرمزگانی این حرکت را پیش درآمد دومین جشنواره " هنر محیطی خلیج فارس " دانستند ، لازم به ذکر است جزیره هرمز به عنوان پایگاه زمستانی هنر محیطی کشور انتخاب شده است و دومین جشنواره هنر محیطی خلیج فارس دی ماه امسال در جزیره برگزار میشود.
این هم چند عکس از عکسهای عبدالحسین رضوانی در اولین نمایشگاه عکس انفرادیاش.
به زودی گفتگویی با عبدالحسین رضوانی در این وبلاگ میخوانید . شما هم اگر میخواهید در این گفتگو شرکت کنید . در قسمت نظرات همین یادداشت نظر ، سوال ، نقد و ...تان را بنویسید.
***
نشست فتوبلاگرها با حضور بلاگرها و فتوبلاگرهای استان هرمزگان
زمان: روز پنج شنبه ۲۵ مرداد ساعت ۱۸
فرهنگسرای طوبی - نگارخانه کوروش گرمساری -نمایشگاه عکس
موضوع : بحث فنی در مورد عملکرد فتوبلاگرها و همچنین کارکرد عکس در وبلاگها و البته همین نمایشگاه ! و ...
اولین نمایشگاه انفرادی عبدالحسین رضوانی از پسین چهارشنبه ۱۷ مرداد با ۴۰ قطعه عکس رنگی در ابعاد ۵۰ در ۷۰ از اتفاقات خبری سال گذشته استان هرمزگان افتتاح میشود و تا ده روز ادامه دارد.
رضوانی که خیلی اتفاقی عکاس شده، امروز به اتفاق نظر اغلب صاحبنظران، اتفاقا بهترین عکاس اتفاقات و اخبار هرمزگان است.
سال گذشته از مجموعه "آشغالها و آدمها"ی این عکاس در جایزه عکس کاوه گلستان تقدیر شد.
علاوه بر گزارشی از این نمایشگاه اگر اجازه فرمودند عکسهای منتخب خودم را همین جا می گذارم تا شما هم از ذکاوت این آدم لذت ببرید.
یک پیشنهاد هم بدهم؟ در حاشیه این نمایشگاه چون به هر حال خود رضوانی یک فتوبلاگر هم هست. یک نشست بین فتوبلاگرها و علاقمندان،دربارهی فتوبلاگها و مسائل فنی آنها برقرار شود. وبلاگنویسان هم باشند ؟ هان ؟ صدات ضعیفه ؟