"منا سیمبا" عنوان اجرایی است در قالب هنر جدید، این اجرا سعی دارد با استفاده از داشتههای بیبدیل هرمزگان گوشهای از فرهنگ و هنر این مرز و بوم را معرفی نماید. طرح "منا سیمبا" با تلفیقی از نمایش، موسیقی و نقاشی همچنین استفاده از خاکهای رنگی جزیره هرمز در قالبی نو داستان مرد ماهیگیری را روایت میکند که...
همراهی و همکاری بینندگان با این اجرا یکی از ویژگیهای آن است، همراهان در ریتم موسیقی با استفاده از تختهنوازیها، نوازندگان دهل را همراهی کرده و در تکمیل نقاشی اثر، تعدادی از بینندگان تصور خود را از مضمون اثر، با خاکهای رنگی به تصویر میکشند در این همراهی دو سویه اجرا شکل گرفته و به اوج خود میرسد.
برنامهی اجراها: تهران: 30 مرداد ماه/مجموعه فرهنگی و گردشگری نیاوران (کاخ نیاوران) ساعت ۱۶
تهران: 31 مرداد ماه/ فرهنگسرای نیاوران
گرگان: 4 شهریور ماه/ افتتاحیه چهاردهمین جشنواره بینالمللی تجسمی جوانان کشور
بابل: 9 شهریور ماه/ نگارخانه مولائیان
۱) برای یک آرژانتینی هیچ چیزی شیرینتر از پیروزی بر برزیل نیست. این برد شیرینتر از هر قهرمانی و اتفاقی است. نه فقط برای آرژانتینیها بلکه برای دوستدارن فوتبال آرژانتین هم چنین است و من یکی از دو آتشهترین آنهاام. امروز در مرحله نیمه نهایی مسابقات فوتبال مردان در پکن مادر دربیهای دنیا بین آرژانتین و برزیل انجام شد. بدون شک بازی بین این دو تیم حتی اگر دوستانه هم باشد برای هر کدامشان بسیار حیثیتی و حساس است. چه رسد به اینکه این بازی در نیمه نهایی بازیهای المپیک باشد و هر دو تیم برای کسب مدال طلا دندان تیز کرده باشند.
Argentina 3 Brasil 0
بازی با همان شیوه همیشگی آرژانتین یعنی پاسهای کوتاه و بازی های ترکیبی اداره شد. برزیل هم گاه از تزلزل خط دفاع آرژانتین استفاده میکرد و خطرناک نشان میداد. هر چند آرژانتین در این بازی گلی دریافت نکرد اما در خط دفاع چندان مطمئن نبود و با این شیوه در بازی با نیجریه مشکل خواهد داشت. بازی در نیمه اول با خطاهای زیادی همراه بود. سهم برزیل در خطا کردن بیشتر بود. بیشترین خطاها هم بر روی مسی و ریکلمه انجام شد.
حضور مارادونا در ورزشگاه هم به بازیکنان آرژانتین روحیه میداد و هم تماشاگران چینی را ذوقزده می کرد. هر بار که تصویر او روی صفحه میرفت همه یک صدا او را تشویق میکردند. بزنم به تخته مارادونا هنوز خوش تیپ است.
بازی در حالی سه بر صفر به سود آرژانتین به پایان رسید که هر سه گل این تیم در نیمه دوم به ثمر رسید. آگهرو دو بار و ریکلمه یک بار از روی نقطه پنالتی گلهای آرژانتین را به ثبت رساندند. گل اول آگهرو مشکوک به خطای هند او بود.
پس از گل سوم آرژانتین، برزیل که همچنان به خطا کردن مشغول بود، دو یارش را از دست داد و نه نفره شد. آرژانتینیها اما به جای گل زدن با برزیلیها خرس وسط بازی کردند و جواب بازی غیر ورزشی آنها را با حرکات تکنیکی نمایشی خود میدادند.
در تیم آرژانتین گاگو، گارای و ماسچرانو بهتر بودند. هر چند مسی نمایشی خیره کننده داشت. ریکلمه متوسط بود و نشان داد از نظر بدنی اصلا آماده نیست. با این حال بهترین بازیکن وسط میدان بود و او بود که به بازی حکم میراند.
تیم نیجریه از هلند و برزیل قویتر است و در فینال شاهد بازی زیباتری خواهیم بود. گمان نمیکنم آنها مثل هلند و برزیل به خطا متوسل شوند. آرژانتین روز سختی خواهد داشت.
۲) پس از این بازی در برنامه ویژهی المپیک به مناسبت کسب اولین مدال کاروان ورزشی ایران پس از ناکامیهای اخیر، به مدح و ستایش و ارزش مدال برنز محمدی کشتیگیر کشورمان پرداخته شد. این کار را مجری برنامه به کمک مزدک میرزایی گزارشگر فوتبال و علیرضا حیدری قهرمان سابق کشتی ایران آنقدر خوب انجام دادند که من شک دارم مدال طلا با ارزشتر است یا برنز؟ یک مدال برنز برای کشوری با این همه استعداد و ادعا، جشن و پایکوبی و ترانه و سرودش برای چیست؟ مجری برنامه از علیرضا حیدی خواست در باب ارزش مدال برنز صحبت کند. حیدری هم نامردی نکرد و گفت: من همین مدال برنز را وقتی گرفتم چند روز آن را به گردنم آویخته بودم. مجری با رضایت ابلهانهای ادامه داد: بله پس نتیجه میگیریم که مدال برنز چقدر با ارزش است و...
آن لحظه که داشتم این حرفها را میشندیم دلم هوس علف کرده بود. علف شیرین. رفتن به چرا. و یک دل سیر عر عر کردن!
۳) امروز اما جالبترین اتفاق ورزشی برای من هیچ کدام از این دوتای بالایی نبود. من همیشه اتفاقات بامزه را ترجیح میدهم.
رییس ورزش تانزانیا با علیآبادی رییس سازمان تربیت بدنی دیدار داشت. (متن کامل خبر) علیآبادی در این دیدار با اشاره به جایگاه خوب ورزش در کشور و سرمایه گذاریهای ورزشی انجام شده در دولت محمود احمدینژاد ابراز آمادگی کرد تا تجربهها و توانمندیهای ورزشی ایران بنا بر پروتکلی در اختیار تانزانیا قرار گیرد!
و طرف تانزانیایی هم گفته: این ارتباطات در زمینه انجام دیدارهای دوستانه و برپایی اردوهای مشترک میتواند تجارب خوبی را در زمینه توسعه ورزش در اختیار تیمهای تانزانیایی قرار دهد. آنچه مهم است توسعه همکاریهای منطقهای است که تانزانیا به شدت آن را دنبال کرده و میخواهد سطح ورزش خود را توسعه داده و زمینه مدال آوری خود را در ورزش دنیا و به ویژه المپیک فراهم آورد!
***
من دو حالت را فرض میگیرم. یکی اینکه طرف تانزانیایی ما را دست انداخته و ناکامیهای اخیر را به رخمان کشیده و دوم اینکه او از همه ما پرتتر است و واقعا فکر کرده ما میتوانیم بهشان کمک کنیم.
در صورت اینکه فرض اول درست باشد: خدا به ما رحم کند!
در صورت اینکه فرض دوم درست باشد: خدا به ما و مردم تانزانیا رحم کند!
عکسها: سایت فیفا
جشن نغمه و طبیعت در سکوت سرد رسانهای در جنگل ابر شاهرود در تاریخ نهم، دهم و یازدهم مردادماه و با حضور چندین گروه موسیقی محلی و مقامی برگزار شد. متاسفانه پس از برگزاری هم مانند قبل آن اطلاع رسانی خوبی انجام نشد. اما به هر حال طبق گفته آقای مجیدآشوری که این کار را انجام داده، این جشن با استقبال مردمی و اجرای خوب گروهها همراه بوده است. برای من جای سوال داشت که چرا ایشان از هرمزگان گروهی برای اجرا دعوت نکرده است. به هر حال موسیقی هرمزگان هم ویژگیهای خاص خودش را دارد. همین سوال و نیز به خاطر یک خسته نباشید گفتن به این آدم باعث شد با او تماس بگیرم. متن زیر حاصل گفتگوی کوتاه تلفنی من و مجید آشوری است
قبول دارید که اطلاع رسانی خوبی برای این جشن انجام نشد؟ بله نه تنها اطلاع رسانی نشد بلکه برخی رسانه ها ما را تخریب کردند. روزنامه همشهری نوشت: به این جشن نروید. هیچ امکاناتی برای مردم وجود ندارد. جنگل خشک شده است. آب نیست. این شرکت توان اجرای این برنامه را ندارد. و موجی اینگونه راه انداختند. اما ما راضی هستیم و آنهایی که آمدند دیدند که برنامه چطور بود. جای همهی ایرانیها خالی بود.
شاید اگر شما یک فستیوال موسیقی پاپ راه میانداختید برایتان خیلی به صرفه هم بود. چرا موسیقی محلی را انتخاب کردید؟ ایران مهد تمدن است. این همه تهاجم به کشور ما شد ولی ما نه تنها فرهنگ خودمان را از دست ندادیم بلکه روی آنها هم تاثیر گذاشتیم. موسیقی و ادبیات ما ... حماسه است، مبارزه است، شور زندگی است. در این روزها که موسیقی غربی دارد جای همه چیز را میگیرد ما باید به موسیقی محلی خودمان توجه بیشتری بکنیم. من عاشق موسیقی محلی و مقامیام. هر کاری که در توانم باشد برای احیای آنها انجام میدهم.
در انتخاب گروهها آیا خود شما اقدام کردهاید یا یک تیم تصمیم گرفته؟ نه من برای گروهها با خانه موسیقی ایران تماس گرفتهام و آنها گروهها را معرفی کردند.
شما این جشن را در فصل لغو کنسرتها برگزار کردید در این رابطه مشکلی نداشتید؟ چرا مشکل که زیاد بود، حتی پس از این جشن در شهر شاهرود برخی مسئولین اینگونه گفتند که این خشکسالیهای اخیر به خاطر برگزاری همین جشنهاست!
چرا از هرمزگان گروهی دعوت نشده بود؟ خانه موسیقی از جنوب ابتدا گروه رزیف بوشهر را پیشنهاد داده بود که آنها نتوانستند بیایند بعد پسر محمود جهان را معرفی کردند که او آمد. دلیلش این بود که من ارتباطی نداشتم و این اولین تجربه من بود. دفعات بعدی با کمک شما گروههای بهتری دعوت میکنیم. حتی اگر امکانش باشد دوست دارم این کار را در جنوب انجام بدهیم.
درود بر شما که این کار بزرگ و ارزشمند را انجام دادید. خسته نباشید.
عکسها از رضا آشوری
ضمن تبریک پیروزیهای پیاپی ورزشکاران کشورمان در المپیک پکن، دوست دارم کمی راجع به بازی آرژانتین و هلند حرف بزنم. البته قصد ندارم یک گزارش از بازی بنویسم. بیشتر یک متن خودمانی است.
بازیهای این دو تیم همیشه جذاب و دیدنی و حساس بوده، هر دو تیم به اندازه کافی از همدیگر دلخوری دارند. مهمترینشان جام جهانی ۷۸ و ۹۸ که البته هر کدامشان زیباترین بازیهای جام جهانی همان سالها هم بودهاند. این بار در المپیک هلند یک تیم بی کس و کار بود. نبود بازیکنان بزرگ در این تیم و اغلب تیمها بازیهایشان را سرد و بی روح کرده بود. آرژانتین اما برای جام آمده و سه بازیکن بزرگسال خودش را هم با خود آورده و ستارگانش هم کمتر از ۲۳ سال سن دارند. مثل همیشه خوان رومان ریکلمه مغز متفکری تمام عیار برای تیم به حساب میآید. اما به نظر میرسد نظام کلی حاکم بر فوتبال آرژانیتن نظم سالهای ۹۴ تا ۲۰۰۶ را از دست داده است. تحولی که کمیته استعداد یاب فوتبال آرژانتین به کوشش نستور پکرمن و سپس انقلاب دانیل پاسارلا در تیم ملی آرژانتین در سال ۹۵ روز به روز کم رنگ تر میشود. راجع به پاسارلا و پکرمن ترجیح میدهم یادداشتی جداگانه بنویسم. اما معضلی که آرژانتین پس از مارادونا با آن روبه رو است. نداشتن روحیه بردن است. یا راحتتر بگویم نداشتن عرضهی برنده شدن. به طوری که این تیم فقط در مقابل تیمهایی برنده میشود که خیلی از آنها قویتر است و اگر تیمی مثل آلمان در جام جهانی ۲۰۰۶ حتی کمی از تیم آرژانتین سطح بازیاش پایینتر باشد. آرژانتین نمیتواند برنده بازی باشد. همین طور برزیل در خانهاش با آرژانتین مساوی کرد اما اگر آرژانتین روحیه بردن داشت به راحتی این تیم تضعیف شدهی برزیل را شکست میداد. نمونهی بارز یک تیم با عرضه تیم ملی ترکیه است. این تیم تیمهای قویتر و بهتر از خودش را هم شکست میدهد. ولی چند بار دیدهایم که آرژانتین تیمی بهتر از خودش را شکست دهد. البته شاید من بیانصافی میکنم و یا شاید از روی علاقهام به این تیم است که میپندارم این تیم بهترین و زیباترین فوتبال دنیا را بازی میکند. فوتبالی آمیخته با تکنیک و زیبایی و قدرت و تاکتیک و تفکر، مثل تانگو.
بازی طبق معمول در دست آرژانتین بود. با پاسهای کوتاه و بازیگردانی ماسچرانو و ریکلمه و گاگو و خلاقیت مسی و خطاهای متعدد بازیکنان هلند که داور توان کنترل آن را نداشت. انگار هلندیها که توان مقابله فوتبالی نداشتند میخواستند خاطره جام ۹۸ و ضربهی اورتگا به واندرسار را تکرار کنند. اما آرژانتین اینبار تیمی باحوصله و هوشمند بود. ریکلمه برتریاش بر اورتگا همین است. مسی و ریکلمه پاسهایی طلایی برای آگهرو میفرستاند و او نشان داد بازیکنی برای تیم ملی نیست. و نباید باشگاهش را از داشتن او به خاطر بازیهای ملی محروم کنند. چنانکه مشابه سه فرصت تک به تکی که او از دست داد دیماریا که مهاجم هم نبود به راحتی به گل تبدیل کرد. نیمهی اول را با صدای مزدک میرزایی تحمل کردم ولی نمیه دوم را از کانال ورزشی ابوظبی دیدم. من گزارشگران مطرح دنیا را گوش کردهام از ایتالیا و انگلیس و اسپانیا گرفته تا گزارشگران امریکای جنوبی و عربی. هر چند اکثر گزارشگران عرب هم چندان قوی نیستند ولی برخی از آنان مثل علی سعید به نظرم از بهترین گزارشگران دنیا هستند. تن صدایش و توصیفات او از تصاویر بینظیر است. انگار هر بازی که او گزارش می کند مهمترین بازی فوتبال در دنیا و آخرین گزارشگری اوست. شاید ویژگیهایی که زبان عربی دارد هم به او کمک میکند. کلماتی هیجان انگیز و مبارزانه! با عشق حرف میزند. بگذریم. گزارشگر این بازی عامر بود هر چند به پای علی سعید و حمید سعید نمیرسید ولی از مزدک قابل تحملتر بود. در یک صحنه که مسی باز از آن حرکات مارادونایی انجام داد در موردش میگفت: ای جوهره! ای هنرمند! ای عزیز!
دقیقه نود بازی یک حرکت عجیب توسط ریکلمه و مسی انجام شد. هر کدامشان سه چهار هلندی خشن را جا گذاشتند به هم پاسهای تو در دادند و مسی ضربه آخر را زد که دروازبان آن را گرفت. عامر دیوانه شده بود. داد میزد الله... الله ... الله اکبر ... من هم مقداری دیوانهتر شدم. خیلی حال داد. کل تیم هلند در این صحنه که از توپ گیری مسی آغاز گشت، تحقیر شد. و این سه دقیقه آخر بازی را فوتبال بازی کرد. به علاوه چند دقیقه در وقتهای اضافه.
راستی بازی دو بر یک به سود آرژانتین تمام شد. گل اول آرژانتین را هم مسی در نیمه اول زده بود.
خبر کامل و عکسها از اینجا