دیروز چهارشنبه ۲۶ تیرماه "جُنگ شادی" توسط انجمن موسیقی استان هرمزگان در تالار مجهز و تازهساخت آوینی بندرعباس برگذار شد. نام این برنامه: "همایش تجلیل از هنرمندان انجمنهای فرهنگی و هنری به مناسبت ولادت حضرت علی(ع) و روز مرد به همراه اجرای موسیقی توسط پیشکسوتان هرمزگان" بود که البته من همان جُنگ شادی را مناسبتر میدانم.
[علی بیتا و گروهش]
اول:بی تردید با حضور غلام مارگیری، گروه موسیقی رزیف جزیره قشم، گروه خلیج فارس بندرخمیر، محمد نوازنده، علی بیتا [علی دلوش/نوازنده جفتی] و... میتوان یک فستیوال موسیقی در حد استانداردهای جهانی برگزار کرد. چنانکه تعدادی از این نامها پیش از این در فستیوالهای بین المللی اجرا داشتهاند. اما اینکه بتوان با حضور این هنرمندان برنامهای نازل در حد جنگ شادی برگزار کرد، درایتی میطلبد که فقط در نزد انجمن موسیقی هرمزگان سراغ داریم. در این برنامه، بیبرنامگی، بیسلیقگی و بینظمی چنان دردسر ساز و در عین حال بامزه بود که گاه حضار را از خنده رودهبُر میکرد.
دوم: انجمن موسیقی که خود از وقتی من به خاطر دارم تا کنون نتوانسته یک برنامه آبرومندانه در حیطه کاری خودش اجرا کند دیروز در این برنامه از فعالان انجمنهای فرهنگی و هنری تقدیر میکرد. بهتر است این انجمن کارهای مربوط به خودش را انجام بدهد.
[گروه بندرخمیر/عکس از مجید جمشیدی]
سوم: همایون امیرزاده مدیر کل ارشاد که استان هرمزگان را پایتخت موسیقی ایران میداند. از اعضای شورای موسیقی و انجمن موسیقی دعوت کرد به روی سن بیایند و از مردم خواست تا اینان را تشویق کنند. شایان ذکر است که بارزترین فعالیت این دوستان همین برنامه دیروز بود.
آیا میتوان فیلمی از این برنامه تهیه کرد و ادعا کرد که این برنامه در پایتخت موسیقی ایران برگزار شده است؟
چهارم: لودگی مراسم به مجری هم سرایت کرده بود. اوج دلقکبازی ایشان در هنگام گفتگو با عباس سمایی فرزند غلام مارگیری بود که نشان میداد ایشان در خصوص شخصیت و وجهه هنری غلام مارگیری و فرزندش توجیه نشده است.
[غلام مارگیری.عباس سمایی]
پنجم: بارها گفته و شنیده شده که در شهری که کودکان خردسالش هم میتوانند روی سن بیایند و موسیقی زنده اجرا کنند اجرای پلیبک موسیقی توسط خوانندگان پاپِ هر چند هم ملی ،هیچ توجیهی ندارد. البته قرنهاست که میخ آهنی در سنگ فرو نرفته و نمیرود. اما امیدوارم این بار صدای خندهی طعنهآمیز مردم در گوش غلامرضا صنعتگر و امثال او باقی بماند. [پس از اجرای او مجری می خواست با او گفتگو کند. میکروفن را از صنعتگر گرفت اما میکروفن خاموش بود. تکمه آن را زد اما باز هم روشن نشد. کلا قطع بود. هر چه او بیشتر با میکروفن کلنجار میرفت و به اتاق صدا اشاره میکرد صدای خنده مردم و عرق ریزی صنعتگر هم بیشتر میشد. از این خواننده تیم ملی میخواهیم که به خودش و شعور مردم شهرش احترام بگذارد و با هر درخواستی از سوی مسولین...]
ششم: این برنامه صدابردار نداشت!
هفتم: در بین اجراهای گروهی کار نوجوانان و جوانان گروه بندرخمیر از باقی بهتر بود. هر چند کارها همان کارهای قدیمی هستند که نسل به نسل در این گروه تکرار شده اما نمیتوان از این غافل بود که تنظیمهای رادمهر به روزتر میشوند. اجرای قطعهی "لالا ناچینم" این گروه بسیار زیبا بود. اجرای گروه رزیف قشم هم با شور و حال و صداقت پیرمردان آمیخته شده بود. ریتم موسیقی رزیف با دیگر ریتمهای رایج در استان بسیار متفاوت است. این گروه یک نوازنده دهل آزاد دارد[مثل بازیکن آزاد والیبال] که در ریتم هم آزاد است. تقریبا نقش پیپه در ریتم دهل کسر را دارد. پیرمردی که این دهل را میزد بین گروه میچرخید و ضربههایش را پس از چند ضرب سکوت مواج به دهل میکوبید. غلام مارگیری هر چند مثل همیشه نیود اما اجرایی شکیل داشت. این آدم از شعور ذاتی موسیقیایی بالایی برخوردار است. او در این روز با شرایط کیفیت صدای سالن میخواند. میشد پیش بینی کرد که این صدابرداری جواب صدای او را در گامهای بالا نمیدهد. او هم خوب حس کرده بود. علی دلوش که برای اولین بار اجرای او را میدیدم ما را با گوشههایی بکر از موسیقی غرب استان هرمزگان آشنا کرد.
در همین باره: [آواهای شیرین که تلخ به گوش رسید]
این هم جالبترین لینکی که تا الان به من دادهاند[لینک]
پ ن: با اعضای شورای موسیقی و انجمن موسیقی هیچ مشکلی ندارم. بیشترشان دوستان نزدیک مناند. منظور من از "انجمن موسیقی" در واقع عملکرد انجمن موسیقی است.
"گرسنگی زیر سفر" اثری مفهومی از [احمد کارگران] جمعه در پارک کیش بندرعباس اجرا شد. کارگران درباره این کار میگوید:
"این اثر در ادامه آثار محیطی اجراء شده در یکسال گذشته است که قصد دارد هنر را به سوی مردم برده، دیدگاهها و نظرات آنان را در رو در رویی با یک چیدمان هنری بسنجد و از سویی واکنش افراد در مواجهه با اثر بنا به موقعیتهای اجتماعی آنان را ثبت نماید. در اجرای این اثر از بینندگان خواسته شد تا نظرات یا سئوالات خود را در شعاع بیرونی چیدمان بنویسند.
هر چند یک اثر مفهمومی (کانسپت) میتواند دارای مفهومی مشخص و صریح باشد یا از سویی واجد تاویلهای متفاوت، اما آنچه در واکنشها و نوشتارهای ثبت شده بدست آمد نشان از همسویی اکثریت نظرات در موضع اقتصادی و معیشتی حال حاضر بود. بعد آنکه با وجود چنین همسویی میل به بروز و یا اعتراض به این موقعیت به شدت در نوعی تردید و ناگفتگی مانده بود."
احمد کارگران
عکسها از: عبدالحسین رضوانی
محمد سایبانی / محمد بانوج / احمدکارگران
کنسرت سهیل نفیسی
زمان:۱۹، ۲۰ و ۲۱ تیرماه
تهران: کاخ نیاوران
سهیل سالها در بندرعباس زندگی کرده و تاثیرات زیادی از ابراهیم منصفی گرفته...
سهیل کارهایی از ابرام و سرودههایی از شاملو ، نیما و... را به آواز میخواند.
در هیمن بارهها: [لینک]
گرسنگی زیر صفر
عکس از عبدالحسین رضوانی
"عکس از عبدالحسین رضوانی". نوشتن این جمله چقدر سخت است که بسیاری از روزنامههای کشور از آن طفره رفتند؟
این یادداشت را بخوانید.
اختتامیه هفتهی فیلم کوتاه و مستند و اینها
مکان: تهران.باغ فردوس. موزه سینما
بعد از ظهر جمعه ۱۴تیر، ساعت دقیقش را نمیدانم.
نمایش فیلم "پیپهسرا" ساخته کیوان آزاد و اجرای زندهی گروه جهله با: موسی کمالی، احمد روان، حمید سعید، قنبر راستگو، حسین گردین
تجلیل از "سید حسن بنیهاشمی" فیلمساز هرمزگانی و نمایش فیلم "برکه خشک" با بازی "ابراهیم منصفی" و در همین راستا اجرای چند ترانهی منصفی با تنظیم و خوانندگی "ناصر منتظری" و همراهی گیتار پویا محمودی و احتمالا ویولن آیدا نصرت.
عکس:سید حسن بنیهاشمی
منبع: وبلاگ هرمزگان