نشریه کیدی در نظر دارد از این شماره عملکرد نهادهای مرتبط با موسیقی را مورد نقد و بررسی قرار دهد . شاید تاثیر گذارترین آنها بر جریان موسیقی انجمن موسیقی استان باشد که خود این روزها بیش از هر نهاد دیگری مورد انتقاد اهالی این عرصه قرار گرفته است . برای اینکه یک جانبه قضاوت نکرده باشیم برای قدم نخست به سراغ رییس انجمن موسیقی استان" احمد توحدی" رفتیم و بسیاری از انتقادات مطرح شده را در قالب سوال از او پرسیدیم. شاید نکات بسیاری درلابه لای سخنان توحدی نهفته باشد!
احمد توحدی : انجمن سد راه کسی نبوده و نیست.
بسیاری معتقدند موسیقی هرمزگان قابلیت جهانی شدن را دارد. نظر شما در این باره چیست؟
بله همینطور است شما میبینید امروز در گوشه و کنار دنیا از ملودیهای ما استفاده میشود. خیلی از موزسینها بدون اینکه نامی از منبع و ریشه موسیقی ببرند از این ملودیها استفاده میکنند. در کل بسیاری از موزسینها رو آوردهاند به این قضیه که از بکرترین ملودیها در نقاط دورافتاده دست مایههای کارشان را بسازند.
با این حال چرا موسیقی هرمزگان هنوز در کشور خودمان به درستی شناخته نمیشود؟ و حتی آن را با موسیقی استانهای همجوار اشتباه میگیرند؟
خب بگذارید من قضیه را روشنتر بیان کنم؛ اهل فن و کسانی که با موسیقی سر و کار دارند این تفاوت را میفهمند و شاید دلیل این شناخت نادرست این باشد که خیلیها از جاهای دیگر وقتی موسیقیشان را اجرا میکنند، ادعا میکنند که موسیقی بندری اجرا میکنند و این باعث میشود که مردم به اشتباه بیفتند. در یکی از اجراها همین مسأله پیش آمد؛ پیش از گروه ما یک گروه اجرا کرده بود به عنوان موسیقی بندری که بعد از آنها ما روی سن رفتیم و موسیقی واقعی بندری را اجرا کردیم و با استقبال مردم مواجه شدیم.
در موسیقی محلی ما دچار یک معضل هستیم، روز به روز این موسیقی بیشتر به فراموشی سپرده میشود، عملکرد نامشخص انجمن موسیقی دراین بخش هم به اعتقاد من دراین قضیه مؤثر بوده است
.خب ببینید موسیقی محلی از گستره و تنوع زیادی در این استان برخوردار است
. ثبت و حفظ آن کار یک یا دو نفر و یک انجمن نیست. همۀ ارگانها باید فعال باشند؛ ادارۀ ارشاد، صدا و سیما، سازمان تبلیغات و... تا بشود کاری درخور انجام داد.خب آیا تاکنون انجمن این خواسته را از ارگانها داشته و برنامهای ارائه کرده است؟
بله، هرساله برنامهها را به اداره ارشاد تحویل میدهیم.
نتیجه چه بوده؟ کاری شروع شده؟ امکاناتی گرفتهاید؟
نه، خب اداره جواب داده که خودمان بخش پژوهشی داریم و این کار را دنبال میکنیم و نتیجهی این پژوهشها در اداره موجود است.
برمیگردیم به فعالیتهای گروههای محلی که روز به روز دارد کمتر میشود، فکر نمیکنید تمرکز انجمن بر روی یک گروه ـ نغمه هرمزگان ـ یکی از دلایل این قضیه باشد
. بسیاری از گروههای دیگر در اثر بی توجهی دلسرد شده اند و...برای انجمن گروهها هیچ تفاوتی و برتری نسبت به هم ندارند
. متأسفانه ما گروه محلی نداریم که منسجم و قوی کار کند، مطمئن باشید اگر گروهی باشد که خوب کار کند ما با آغوش باز استقبال میکنیم. چند بار ما گروههای دیگری به جای گروه نغمه به جشنوارههای کشوری فرستادیم ولی جز سرافکندگی چیزی برای ما نداشتند، ولی گروه نغمه همیشه با افتخار برگشته است. در ضمن ما برای همۀ جشنوارهها فراخوان میدهیم ولی گاهی پیش آمده تنها یک گروه در استان به فراخوان پاسخ میدهد.خب ما هم مجبوریم همان گروه را بفرستیم.باید در نظر بگیریم بسیاری از گروههای محلی که در استان کار میکنند اصلاً میانهای با فراخوان ندارند و باید حضوری به اطلاع آنها رسانده شود
.خـــب ایــن دیــگر بر عهــدۀ اداره ارشــاد شهرستانهاست
.در همین بندرعباس چه؟
من نمیدانم کدام گروه مدنظر شماست ولی باور کنید درب انجمن بر روی همه باز است. تا کنون نشده کسی که موسیقی محلی کار میکند بیاید انجمن و از او حمایت نشود.
شاید بهتر باشد انجمن به سمت آنها برود، چون درواقع انجمن و موسیقی استان به آنها نیازمند است
. یکی مثل غلام مارگیری که حتی اجراهای بینالمللی هم داشته و چندین بار در جشنوارههای معتبر درخشیده ولی نه او و نه امثال او تاکنون در مرکز استان و با همت انجمن موسیقی هیچ اجرایی برای مردم همین استان نداشتهاند.غلام مارگیری سیستم کاری خاص خودش دارد
. چند سال پیش ما میخواستیم او را برای یک اجرا به بندر بیاوریم، ایشان به ما گفتند برای رفت و آمد من یک اسب تهیه کنید تا بیایم، من ماشین سوار نمیشوم، بعد فهمیـدیم که آقا با هواپیما هم سفر کرده چه برسد به ماشین !ولی هـمین چند وقت پیش در برنامهای که میراث فرهنگی ترتیب داده بـود غلام مارگیری حضور و اجرا داشت
!بلــه، مـن هـم تعجب کردم، ایشـان با من نسبت فامیلی هم دارد و اصالتاً بندرعباسی هستند که ساکن آنجا شده اند، در برنامۀ ما هم هست تا در آینده از او هم استفاده کنیم
. همانطور که در جریان هستید در آینده ای نزدیک ما جشنواره موسیقی ملل مسلمان حوزه خلیج فارس را داریم که یکی از گزینههای استان ما حتماً غلام مارگیری خواهد بود.برای همین جشنواره بین المللی چه گروهی از استان شرکت میکند؟ و ملاک انتخاب چیست؟ باز هم نغمه؟
[
باخنده] هنوز که زود است جناب! به موقعاش فراخوان میدهیم و کارها بازبینی میشوند. همان طور که گفتیم برای انجمن گروهها یکسان هستند. بسیاری از گروهها که از ما دلگیر میشوند به خاطر ناآگاهی شان از بخشنامههای موجود است. مثلاً گروهی که میخواسته از کر زنانه استفاده کند و... مطمئن باشید ما آن چیزی را که سیاست کشور جمهوری اسلامیایران است مو به مو اجرا میکنیم. آقایان هم بهتر است دید خود را بازتر کنند. درب انجمن همیشه به سوی همه باز است. بیایند تا ما به کمک ادارۀ ارشاد بتوانیم گره از کارهاشان باز کنیم، ولی در نظر بگیرند که خواستههایشان با اطلاع از موقعیت، سیاست و دستورالعملهای مملکت باشد.یکی از مسائلی که ایـن روزها مطرح شده تشکیل شورای جدید موسیقی و انحلال شورای قبلی بدون اطلاع آنان است
.شورا که اصلاً انتخابش دست ما نیست
. اعضای شورا انتصابی هستند و از طرف اداره ارشاد به مدت 2 سال منصوب میشوند. شورای قبلی هم مدت زمان 2 سالش تمام شده بود.عملکرد شورای قبلی را چطور ارزیابی میکنید؟ و البته شورای جدید که ابتدای راه است
.شورای قبل همیشه معترض بودند که امکانات کم است، اداره همکاری نمیکند، انجمن همکاری نمیکند، خب انجمن که که خود شما هستید. من البته به آنها هم خسته نباشید میگویم ولی دید آنها نسبت به انجمن و مسئول آن هم همیشه همین بوده است. وقتـی قضیـه را از بیــرون و درون نـگاه کنیــم خیلی متفاوت است. ایــن شـورای جدیـــد فعـالیت بیشتـری دارنـد، یک سایت برای انجمن راه انداختهاند، بحـث آمــوزش را ارتقــاء دادهاند. ما اکنون 9 کلاس آموزشی داریم. اعضای جدید هر روز در انجمن حضور دارند. این اعضای انجمن هستند که کارها را پیش میبرند، مسئول انجمن فقط برای پیگیری نامههای اداری و جلسات است. به شورای جدید خیلی امیدوارم تا به امید خدا بتوانیم یک سری مشکلات را از پیش رو برداریم. دراین دو ماه ما امکانات را به روز کردهایم و در کنار آن یک کمیته تحقیق و پژوهش تشکیل دادهایم، سعی میکنیم روابط با دیگر شهرستانها و استانها را بیشتر کنیم تا بتوانیم در تمام جشنوارهها شرکت داشته باشیم.
در قسمت آموزش که شما آنرا مطرح کردید هرساله در فصل تابستان انجمن این کلاسها را برگزار کرده است ولی چه پدیده و چهره ای از این کلاسها و دورهها و فعالیتهای انجمن سربرآورده است و این کلاسها چقدر بازدهی داشتهاند؟
خب، الان در سطح کشور دهها خواننده ملی داریم، چهرههایی مثل بهترین نوازندۀ عود کشور مرتضی کریمی و کسی مثل سروش خرمی و فاضل پیش از اینجا پا گرفته اند.
ولی خوانندهها که اکثراً به صورت خودجوش کار کردهاند
. همینطور مرتضی کریمی که من فکر میکنم عود را نزد برادرش آموخته!بله درست است؛ انجمن نقش غیرمستقیم داشته است، خوانندهها هم در مقاطعی انجمن راهگشایان بودهاست
. انجمن هیچگاه سد راه آنها نشده و این خود عاملی برای پیشرفت آنها بودهاست.خب بگذارید یک اشاره ای داشته باشیم به دورههای آموزشی که در سالهای دور امور تربیتی با حضور شما و مرحوم روضهخوان ترتیب داده بود و همین خوانندههای ملی و بسیاری از موزیسینهای قوی امروز هرمزگان از هنرجویان آن دوراناند
. چرا از تجربه آن روزها در دورههای آموزشی انجمن استفاده نشد؟ما آنجا با امکاناتی که امور تربیتی داشت موسیقی میدانی کار میکردیم، با استفاده از سازهای بادی، این موسیقی با سبکهای دیگر تفاوت دارد. سیاست ارشاد هم پرداختن به یک سبک موسیقی نیست. ما آن زمان از امکانات امور تربیتی استفاده کردیم و یک گروه که میتوانست با گروههای بزرگ موسیقی میــدانی رقابت کند، تشکیل دادیم. بسیاری از نوجوانان و جوانان آن روز امروز جزو اساتید موسیقی استان هستند و بسیاری از آنها در ردههای بالا مسئولیت دارند. البته این همت خود آنها بود. در کلاس یک راهنمایی و آموزش متوسط وجود دارد و اصل همت و استعداد و پشتکار خود شخص است. امروز ما گروههای پاپ زیادی در استان داریم که حاصل تلاش و فعالیت چندین سالۀ انجمن بوده است، ما از هیچ امکانی دریغ نکردهایم.
[بدون اینکه سوالی بپرسم آقای توحدی بحث مالی انجمن را پیش میکشد]
کاری هنری جیب پرکن نیست. ظرف این ده سال ما دو اتومبیل شخصیمان را خراب کردیم و دهسال از عمرمان را گذاشتیم. چیزی هم نگرفتیم که خود را مشمول ذمه بدانیم. دو سالی هست که بابت مجوز اجرای زندۀ گروهها مبلغی دریافت میکنیم که این مبلغ صرف خرید کاغذ و سیم و پوست و سیتیسایزر و... شده است. بارها درماندهایم و به طرف ارشاد رفتهایم و آنها هم در چارچوب اداره با ما رفتار کردهاند و صورت امکان از هیچ کمکی دریغ نکردهاند که همین جا، جا دارد از مدیریت و مسئولین اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تشکر ویژه داشته باشیم.
عملکرد انجمن در این چند ساله را برای ما شرح میدهید؟
گزارش عملکرد در دفاتر ثبت شده که یک نسخه از آن به شما میدهیم ولی به طورخلاصه از سال 75 با پیشنهاد استاد مرحوم روضهخوان و دوتن دیگر از دوستان آقای کمالی و آقای روان بنده به انجمن موسیقی آمدم و بدون هیچ امکاناتی انجمن را تأسیس کردیم و با همکاری هنرمندان استان توانستیم همۀ این عزیزان را دارای شناسنامه و کارت هنری کنیم. بیمه هنرمندان را برقرارکردیم. بیشتر گروههای استان در انجمن دارای پرونده هستند. یکی از مهمترین عملکردهای انجمن بازگشایی راه امرار معاش هنرمندان است. انجمن اجازه نداد این روزنه بسته شود. در این چند سال ما هرشب در چندین هتل در سطح شهر بندرعباس اجرای موسیقی داریم که الان در دیگر استانها به چشم نمیخورد. البته تهران را فاکتور بگیرید. موسیقی زنده فقط در بندرعباس و زیرنظر ادارۀ ارشاد، اماکن و با حمایت و مجوز این انجمن اجرا میشود.
جناب توحدی کمی از فعالیت موسیقی شخصی خودتان بگویید؛ از کجا شروع شد و چگونه ادامه یافت؟
علاقه من به موسیقی با دیدن گروههای موزیک نیروی دریایی آن زمان شکل گرفت و سعی کردم پس از دورههای مقدماتی در رشته موزیک استخدام شوم. دوران آموزش سختی داشتیم. یک دوره در آبادان و یک دوره در بندرانزلی و زیر نظر استاد اکبر حق کردار که از بزرگان موسیقی ایران بود، گذراندیم. پس از آن به خوزستان منتقل شدیم و علاقه شدید من به درامز باعث شد به عنوان نوازندۀ این ساز در اکستر آنجا مشغول به کار شوم و آموزش جاز را در همان جا در حد قبولی به پایان رساندم. سالهای آخر حضور در خوزستان برای یک گروه خارجی در هتل آبادان نوازندگی کردم تا سال 1351 که به بندر منتقل شدیم.
موزیک نیروی دریایی آن زمان تأثیر بسیار مثبتی بر جریان موسیقی استان داشته، از این جریان بگویید
.بله موسیقی پاپ بندرعباس با همین گروهها شکل گرفت برای اولین بار در سال
50 توسط آقایتوسلی، به همراهی مرحوم روضهخوان، سبزه غلامی، ماشاءا.... پورقنبری و آقای حسنیپور، اولین گروه پاپ بندرعباس شکل گرفت.بعد که ما هم منتقل شدیم به دو گروه تقسیم شدیم؛ گروهها با این ترکیب شکل گرفت
: مرحومروضهخوان (کیبورد)، خسرو سبزهغلامی (ساکسیفون)، ماشاءا... پورقنبری (ترومپت) و بنده که درامز میزدم.در سطح استان گروهها با حضور چهرههای درخشانی شکل گرفتند، کسانی مثل آقای علی علوی، محسن قاسمی، شهریار سفیری، احمد قاسم، مرحوم بلوچی، آقای پاکدامن، استاد مرحوم ابراهیم منصفی، آقای خواجهنژاد، حسین قدسی نژاد و پرویز طاهریشاد
.هنوز هم کارهایی که آن زمان توسط آن گروهها ساخته شد، زمزمه میشود
. پس از پیروزی انقلاب فعالیت گروهها متوقف شد و روز به روز حضور آنها کمرنگتر شد.پس از آن بنده و مرحوم روضه خوان به امور تربیتی آمدیم و آموزش جوانان را آغاز نمودیم
. اکثر آن جوانان...اگر حرف ناگفته ای باقی مانده بفرمائید
.هنرمندان این دیار به صورت خودجوش، با گذشت و کم توقع کار کردهاند و نام استان را برای دیگر مردم کشور تداعی کردهاند
. خدا یار و نگهدارشان باشد. ما هم مثل این عزیزان خدمتگزار مردمیم، من سرباز همیشگی مردم هستم.به هنرمندان بزرگواری که در سطح استان به صورت زنده اجرای برنامه میکنند سفارش میکنم همانطور که از طرف خداوند این ودیعه به شما داده شده، شما هم باید از مهربانترین، محرمترین، صادقترین و خوشاخلاقترین مردم باشید، خواهش من این است که جایی پا نگذارید که محل خماران باشد که خدای ناکرده آتش که گرفت تر و خشک باهم میسوزد
.از شما و کسانی که به یاد هنرمندان هستند هم متشکرم و برای همه عزیزان آرزوی موفقیت دارم
.من هم از شما برای قبول این گفتگو متشکرم
.........................................................................
منبع : کیدی ـ ماهنامه موسیقی هرمزگان ـ
نظرات شما در وبلاگ نشریه کیدی[لینک] در مورد هر یک از مطالب نشریه در شمارهی بعدی نشریه منعکس خواهد شد.
سیزدهم شهریور ـ پایتخت ـ تالار وحدت
چند دقیقه از ساعت ۲۰ گذشته بود که صدای جفتی از پشت سن جمعیت منتظر را سر شوق آورد و با ورود گروه نغمهی هرمزگان که همراه با نوای جفتی و دهل و کسر زنجیروار با لباسهای زیبای محلی به روی سن آمدند، صدای سوت و جیغ و کف حاضران بلند شد.
موسیقی جفتی و دهل کسر بندرعباسی فضای سالن را پر کرد. من هم مثل جمعیت انگار اولین بار بود این موسیقی را می شنیدم. از یک طرف از شور و شوق جمعیت احساس غرور می کردم و از طرف دیگر خودم هم محو موسیقی بودم. رقصم گرفته بود.
گروه روی سن میچرخید و میخواند. زنان و دختران گروه کل می کشیدند و برای مردم نقل و نبات میپاشیدند. مراسم حنابندان هم با همراهی همین موسیقی به شکل نمایشی انجامشد.
قنبر راستگو
راست می گویند که راستگو هنوز هم با وجود کهولت سن از قویترین نوازندگان نی جفتی است. او هنوز برای اجرا مثل جوانی که برای اولین بار روی سن میرود شوق دارد. نکتهای که در کار خالوکمبر دیده میشود و شاید نیاز به ویرایش داشته باشد این است که او گاه فضاهایی که در آن اجرا میکند را به خوبی نمیشناسد . این وظیفه دیگر بزرگان است که با او در این باره و قبل از هر اجرا گفتگو کنند. اشارهام به قسمتهایی است که او با جفتی صدای پرندگان و حیوانات را تقلید میکند و چندان کار شاقی هم نیست ولی بدان جهت که میپندارد جمعیت از اینگونه اجراها دوست دارند از اجرای قطعاتی که خودش هم دوست دارد میگذرد و آنها را لابه لای گوشههای با ارزشی که مینوازد جا میدهد. من از نوازندگی او برای دل خودش در کوپهی قطار و هتل بیشتر لذت بردم. کاش خالو برای مردم هم همانها را بنوازد.
نکته بعدی اینکه خالو در جشنوارههای زیادی از جمله فجر و فستیوالهای بین المللی خارج از کشور شرکت کردهاست کاش در این مواقع فرصتی به دیگر نوازندهها که کم از خالو نیستند، دادهشود. خالو کمبر گنجینهای از موسیقی هرمزگان است. پیرمردی که با موسیقی زندگی میکند. در همین چند روزی که با هم بودیم بیشتر لحظاتمان را با موسیقی و یا حرفهایی پیرامون آن پرمیکرد. میخواند، مینواخت از شروند گرفته تا زار از مولودی گرفته تا نوحه، از نواهایی که خود ساخته بود تا نغمههای قدیم. همه اینها که میگذشت تازه میگفت:"بره به آرمین پیدا بکن بیات عود بزنت تا یه آهنگی، شعری بسازیم."
این مرد ساخته شده از پوست و استخوان و موسیقی!
اجرای دوم گروه نغمه
اجرای دوم گروه نغمه از سه قطعه تشکیل میشد. دیریا موجن ناخدا ، لاله ، پسین هرمزگان. هر چند قطعاتی که نغمه اجرا میکند برای هرمزگانیها تکراری است ولی تنظیمها خیلی بهتر شدهبود. از انسجام گروه نغمه در اجراها هم نمیتوان به سادگی گذشت.
سلیمان ایرانمنش با وجود مشکلات و امکانات ضعیف صدابرداری در حالی که اصلا صدای عود را نمیشنید با تجربهای که داشت کارها را در حد مطلوب میخواند و مخاطبان هم پرشور با گروه همراهی میکردند. همان لحظه به دوستی گفتم من با وجود اینکه انتقادات زیادی به گروه نغمه دارم ولی به این اجرا تعظیم میکنم.
پاپ و کلاسیک
شاید یکی از مهمترین اتفاقات مهم موسیقی پاپ هرمزگان در سال گذشته حضور دوبارهی هادی آرمین در عرصه موسیقی بود. او در این شب به همراهی امیر رحمانیان نوازندهی پیانو دو قطعه اجرا کرد که همان طور که پیشتر گفتم مشکلات صدابرداری کار او را تا حد یک کار متوسط پایین آورد. هر چند یک کار قوی در هر شرایطی میتواند رگههایی از خود نشان بدهد و اینگونه هم بود. برای هادی آرمین هنوز روزهای خوب زیادی در پیش است. آب راه خودش را پیدا میکند.
در بخش کلاسیک علی امینی، حبیب اسماعیلی و در دو قطعهی کلاسیک بندرعباسی هادیآرمین به همراه آنها به اجرای قطعاتی پرداختند که قطعهی "ای سیاه زنگی" با تنظیم هادیآرمین با استقبال بیشتری روبهرو شد. هر چند در این بخش هم صدا لطمهی زیادی به کارها وارد کرد.
موسیقی زار
آخرین و قویترین بخش اجرایی موسیقی هرمزگان در آن شب موسیقی زار بود که باز هم توسط گروه نغمه اجرا شد. این بار حسن مرادی نوازدهی کهنهکار پیپه در گروه نغمه، نقش خواننده را برعهده داشت. صدای خشدار و قوی او در اجرای زار حتی در برخی قطعات از اجراهای غلاممارگیری هم قویتر میشد. هر چند جای مارگیری هم خیلی خالی بود. به هر حال حسنمرادی بهترین صدای هرمزگان در آن شب بود.
کوتاه
یک قسمت از برنامههای گروه نغمه که اختصاص به موسیقی جزیرهها داشت به علت کمبود وقت از برنامهها حذف شد.
در بین جمعیت چند چهرهی آشنای هنر هرمزگان به چشم میخورد. محمد علی بهمنی، حسین احمدی نسب(نقاش مینابی) و سیروس کهوری نژاد (بازیگر) و ...
استاندار هرمزگان و مدیر کل ارشاد استان هرمزگان هم در این برنامه حضور داشتند و هر کدام دقایقی سخنرانی کردند.
سخنرانی آقای توحدی رییس انجمن موسیقی هم به علت کمبود وقت از ریز برنامهها حذفشد.
غلامرضا صنعتگر یکی از ترانههایش را به صورت لبخوانی اجرا کرد.
استندی که تصویر ناصر عبداللهی بر روی آن بود و توسط انجمن موسیقی استان تهیهشدهبود با مخالفت مسئولین برگزاری از کنار سن به راهرو منتقل شد.
حدود صد نفر اتباع بیگانه از این اجرا دیدن کردند!
اجرای نمادین مراسم زار به علت توضیح نامناسب مجری و عدم شناخت عدهای از مخاطبان با خندهی آنها همراه بود .
بکگراند سن خیلی بامزه بود!
احمد ایرانمنش
در حالی که صدای عود مرتضی کریمی به زحمت به گوش میرسید. ستارهی گروه نغمه و شورانگیزترین نوازندهی آن شب احمد ایرانمش نوازندهی نیجفتی گروه نغمه بود. او که پس از سالها دوباره دست به جفتی برده است با چندان شوری اجرا میکرد که جمعیت هم از حال او سرشوق آمدهبود. هر چند در اجرای دوم سازش از کوک خارج شد ولی باز هم او حرف اول را میزد. شاید به این گونه حرکات نوازنده حرکات نمایشی اطلاق شود ولی من آنرا حس موسیقیایی میدانم. او در اجرای زار تخته زدنش هم با همه فرق داشت. شاید هم داشت آشتی دوبارهاش با موسیقی را جشن میگرفت و چه جایی بهتر از تالار وحدت و چه زمانی بهتر از شب موسیقی هرمزگان؟
...............................................................
عکسها از دوست عزیزم: [احمد جعفری] (عکس آخر از غلامرضا رحیمیان)
در همین باره: گزارش تصویری در خبرگزاری مهر [لینک]
گزارش تصویری با عکسهایی از احمدجعفری و غلامرضا رحیمیان در وبلاگ انجمنموسیقیهرمزگان [لینک]
وقتی هرمزگانیها افتخار میآفرینند [لینک]
همان طور که در یادداشت قبل گفتم یکی از دلایل بیتوجهی و سهلانگاری نسبت به گروههای موسیقی شهرستانها در جشنوارهی "شبهای موسیقی ایران" را عدم ارتباط آنها با رسانهها میدانم. چنانکه معدود گروههایی که این ارتباط را دارند حداقل توانستند از کمترین امکانات لازم برای یک اجرای استاندارد استفاده کنند. چرا که مسولین مربوطه میدانستند آنها میتوانند حرفهایشان را به گوش همه برسانند.
فکر میکنم بهتر باشد ما هم از جایی شروع کنیم. به نوبهی خودم و در حد توانم سعی میکنم ارتباط بین موسیقی هرمزگان و رسانههای مکتوب را بیشتر کنم.
متن زیر که خطاب به انجمن موسیقی ایران است را به سایت انجمن موسیقی، نشریات و سایت های مرتبط با هنر و موسیقی ارسال کردهام.
با درود !
برگزاری "شبهای موسیقی ایران" و اختصاص یک شب به موسیقی هر استان آنهم در یکی از مجهزترین تالارهای کشور ـ تالار وحدت ـ نویدبخش این بود که حرکتی نو با نگاهی جدی به موسیقی نواحی ایران شکل گرفتهاست. اما در عمل "شبهای موسیقی ایران" از نظر پردازش با حقیقت و ارزش موسیقی ایران فاصلههای زیادی داشت. اهدافی که برای این برنامه در نظر گرفتهشده بود جدی دنبال نمیشد و موسیقی استانها در حد یک بهانه و اهداف در حد شعار برای این برنامه نزول پیدا کرده بود.
از فضای کلی جشنواره اطلاع مستندی نداریم و بسنده می کنیم به اتفاقاتی که در ۱۳شهریور "شب موسیقی هرمزگان" رخ داد و نحوه برخورد با این موسیقی غنی کشورمان را مورد بررسی قرار میدهیم . هر چند از ظواهر امر و شنیدهها اینگونه بر میآمد که دیگر استانها هم با همین مشکلات روبهرو بودهاند.
از نحوهی اسکان و خدماترسانی به گروهها و نحوه برخورد برخی مسئولین با هنرمندان که بگذریم و گذشتهایم میرسیم به نکاتی که رعایت کردن آنها جزئی جدا نشدنی از یک اجرای زندهی موسیقیاند. نکاتی که اعمال آن چندان دشوار نبود و اگر بیخیالی و سادهانگاری برخی مسئولین نبود به راحتی میشد این ایرادات ساده و البته مهم را برطرف کرد.
همانطور که میدانید گروهها با سختیهای زیادی خود را برای اجرا در چنین روزی آماده کردهبودند و با شور و شعف خواستار معرفی گوشهای از فرهنگ این مرز و بوم بودند. اما هیچ دغدغه و وسواسی از جانب مسئولین و کارشناسان برای ایجاد یک فضای مناسب برای اجرا دیده نمیشد. شاید این کوچکترین توقع یک موزیسن باشد که بخواهد صدایی با کیفیت مناسب به گوش مخاطبانش برساند ولی همین خواسته ی کوچک هم از آنها دریغ شده بود. در بخش صدابرداری حداقل استانداردها هم رعایت نمیشد و گروهها حتی از یک تست صدای سادهی قبل از اجرا هم محروم بودند. جالب اینجا بود که آقای لطفی ـ کارشناس انجمن موسیقی ـ هم خود ناظر و بانی این مساله بود.
سهلانگارانهتر از همهی اینها عدم استفاده از مونیتور صدا در هنگام اجرا بود بطوری که همه موزیسینها دچار مشکل شده بودند. نوازندهها صدای ساز خودشان را نداشتند و یا اگر صدایی هم بود چند ثانیه پس از اجرای نت به گوش میرسید، که کار را بدتر میکرد.
کارشناس انجمن موسیقی در جواب درخواستهای مکرر هرمزگانیها میگفت: مونیتور صدای مناسب نداریم. اگر اینها را استفاده کنیم کار بدتر میشود. ایشان در مورد استفاده از هدسِت هم همین بهانه را تکرار کردند.در حالی که در شب بعد از این برنامه در اجرای بوشهر از مونیتور صدا استفاده شد و صدا هم با کیفیت مناسبی ارائه شد.
چرا با توجه به درخواستهای مکرر این امکانات ابتدایی از گروه هرمزگان دریغ شد؟
چرا هیچ کس به عنوان ناظر این ایرادات مشهود را گوشزد نکرد؟
چرا در برنامهای که به نام و بهانهی استانها برگزار شد به هنر و سختیهایی که در این راه کشیدهاند بیتوجهی شد؟
آیا کادر اجرایی از برنامههای پیدرپی موسیقی خسته شده بودند؟
***
در شب موسیقی هرمزگان فقط اهالی فن میتوانستند تشخیص بدهند ایراد کار از کجاست و مخاطب عام که به حق برای شنیدن یک موسیقی با کیفیت به تالار آمده بود هیچ عذر و بهانهای برایش قابل قبول نیست. دراین میان چه کسی پاسخگوی تلف شدن این همه انگیزه، تلاش، هزینه و ایجاد یک نگرش نا امیدکننده نسبت به موسیقی هرمزگان و احیانا دیگر استانهاست؟
بی تفاوتیها و سهلانگاریها از کجا ناشی میشد؟
شایسته است انجمن موسیقی پاسخ سوالات ما را برای رفع این ابهامات درج کند. این متن و نیز متنهای کاملتری در همین باره به نشریات و سایتهای مرتبط با هنر و موسیقی ارسال میگردد.
به امید روزهای بهتر برای موسیقی ایران !
برگزاری شبهای موسیقی ایران و اختصاص یک شب به موسیقی هر استان آنهم در یکی ازمجهزترین تالارهای کشور ـ تالار وحدت ـ نویدبخش این بود که حرکتی نو با نگاهی جدی به موسیقی نواحی ایران شکل گرفتهاست. اما در عمل شبهای موسیقی ایران از نظر پردازش با حقیقت و واقعیت موسیقی ایران فاصلههای زیادی داشت. احساس میشد اهدافی که برای این برنامه در نظر گرفته شده بود جدی دنبال نمیشود و موسیقی استانها در حد یک بهانه برای این برنامه نزول پیدا کرده بود.بگذارید از خیر امکانات رفاهی و خدمات رسانی نامطلوب به گروهها بگذریم که سخنی بیفایده است و بپردازیم به چیزی که بیش از همهی اینها مهم بود و به راحتی دریغ شد در حالی که رفع آن چندان دشوار هم نبود.
گروه خستهی هرمزگان پس ازطی بیست ساعت راه زمینی بدون هیچ استراحتی ساعت ۱۶ روز سیزدهم شهریور (روز اجرا) برای فراهم کردن مقدمات اجرا به تالار وحدت اعزام شد. اما در کمال تعجب در حضور کارشناس انجمن موسیقی ایران آقای لطفی ، صدابرداران از چککردن صدا قبل از اجرا طفره رفتند و ایشان هم این کار را تایید کرد و بیشتر وقت خود را صرف نحوه چیدمان گروه روی سن و زمانبندی برنامه کرد که آنهم با حذف یکی از کارهای محلی خاتمه یافت.سپس کیفشان را برداشتند و برای استراحت رفتند منزل و هرمزگانیها ماندند و حوضشان،تا ساعت ۲۰ که زمان اجرا بود.
ای کاش هرمزگانیها حرفهایتر عمل میکردند و فریب اسم تالار وحدت و این برنامه را نمیخوردند و بدون چککردن صدا حاضر به اجرا نمیشدند ولی به هر حال ... البته همه چیز به همین جا هم ختم نشد. با شروع برنامه گروه موسیقی محلی هرمزگان ایرادات بیشتر نمایان شد. عدم صدابرداری مناسب (که هیچ سعی و تلاشی هم برای بهبود آن نمیشد) و عدم استفاده از مونیتور صدا گروه را دچار مشکل کرده بود. نوازدهی عود مرتضیکریمی بارها اشاره کرد که صدای سازش را نمیشنود. اما هیچ کس ناظر و پاسخگو نبود.
گروه نغمه اما به لطف سازهای کوبهای و صدای رساتر نیجفتی و البته انسجام گروهیشان کار را به نحو مناسبی اجرا کردند اما در بخش موسیقی کلاسیک و پاپ ـ کلاسیک آثار هنرمندان تلف شد.نوازندهها صدای ساز همراهشان را نداشتند و اگر صدایی هم به گوش میرسید چندصدمثانبه پس از اجرای نت بود که این خود کار را بدتر میکرد.
آقای لطفی در پی درخواستهای مکرر هرمزگانیها میگفت : مونیتور صدای مناسب نداریم . اگر اینها را استفاده کنیم کار بدتر میشود. ایشان در مورد استفاده از هدسِت هم همین بهانه را تکرار کردند.در حالی که در شب بعد از این برنامه در اجرای بوشهر از مونیتور صدا استفاده شد و صدا هم با کیفیت مناسبی ارانه شد.در شب اجرای موسیقی هرمزگان محسن شریفیان سرپرست گروه محلی بوشهر خطاب به آقایان میگفت: "من با این صدابرداری اجرا نمیکنم."و قبل از آن هم گفتگویی با اعتماد ملی کرده بود در مورد وضعیت صدا. و اینگونه شد که دیدیم.
چرا این امکانات ساده و ابتدایی که در دسترس هم بود با بیخیالی و سهلانگاری عدهای از گروه هرمزگان و احیانا دیگر استانها دریغ شد.چه کسی پاسخگوی تلف شدن این همه تلاش و انگیزه و آبروی هنر استانهاست؟حب جوابش خیلی ساده است. استانها تریبون ندارند که حرفشان را بزنند. (بگذریم از اینکه خیلیهاشان فکر میکردند با انسانهای اولیه طرف هستند.) باید از یک جایی مثل همین جا شروع کنیم. من یک پیشنهاد دارم .اگر شما هم هستید تا فردا صبر کنید.
...........................................
پ ن: لطفا اگر در مورد گروهها حرفی دارید بگذارید برای یادداشتهای بعدی که مفصل از نحوهی اجراها مینویسم.