اولین نمایشگاه انفرادی عبدالحسین رضوانی از پسین چهارشنبه ۱۷ مرداد با ۴۰ قطعه عکس رنگی در ابعاد ۵۰ در ۷۰ از اتفاقات خبری سال گذشته استان هرمزگان افتتاح میشود و تا ده روز ادامه دارد.
رضوانی که خیلی اتفاقی عکاس شده، امروز به اتفاق نظر اغلب صاحبنظران، اتفاقا بهترین عکاس اتفاقات و اخبار هرمزگان است.
سال گذشته از مجموعه "آشغالها و آدمها"ی این عکاس در جایزه عکس کاوه گلستان تقدیر شد.
علاوه بر گزارشی از این نمایشگاه اگر اجازه فرمودند عکسهای منتخب خودم را همین جا می گذارم تا شما هم از ذکاوت این آدم لذت ببرید.
یک پیشنهاد هم بدهم؟ در حاشیه این نمایشگاه چون به هر حال خود رضوانی یک فتوبلاگر هم هست. یک نشست بین فتوبلاگرها و علاقمندان،دربارهی فتوبلاگها و مسائل فنی آنها برقرار شود. وبلاگنویسان هم باشند ؟ هان ؟ صدات ضعیفه ؟
بدون شک عبداحسین جزو بهترینون .
تبریک...
با سلام خبر خوبی است دست آقای رضوانی درد نکنه.
خدارا شکر که درشهر ما یک هنرمند بی ادعا هم هست تا افتاده ومتواضع کارش راا نجام دهد به ما هم سر بزن
سلام. اره دیگه در جمع بزرگان ما را که راه نمیدن.
به روزم در همین مورد
تبریک به عبدالحسین عزیز.
سلام و نه خسته !
آرزوى موفقیت ، تبریک و خسته نباشى تقدیم آقاى رضوانى ....
سلام
اقا دستت درد نکنه
سلام
خسته نبی
لطفا زمان و مکان این نمایشگاه رو به من بگید.
با تشکر.
از امروز به مدت ده روز !
در ضمن نام وبلاگم به {سمفونی مردگان} تغییر یافته که خواهشمندم مبذول دارید.
با تشکر
الهی من قربون اون پسین گفتنت برم!
" همون پسین خاش که دست یاروم امگته"
سلام
کاش میشد واسه پست قبلی کامنت گذاشت . ولی انگار نمیشه...
میگم واسه سلامتی مامان گل مینا هم دعا کنیم
سلام
من فکر نمی کنم کار فتوبلاگر با وبلاگر جدا باشه، فتوبلاگر با عکسش پیام می ده و وبلاگرها با قلمشون، فقط می مونه بحث فنی عکس، که اتفاقا وبلاگرها اگر باشند و از تجربیات فتوبلاگرها استفاده کنند دیگر از هر عکس ضعیفی در کنار مطالبشون بکار نمی برند.
البته همه اینها را گفتم که بگم من خیلی دوست دارم باشم.
من هم موافقم
سلام و عرض ارادت
ایشالا نمایشگاه عکسهای خودت...
همواره موفق و سربلند باشید دوست خوبم.
سلااااااااااااااام ...
ممنون ...
لطف شما رو فراموش نمی کنم ....
من دریافته ام که ایده های بزرگ هنگامی به ذهن راه می یابند که مصمم به داشتن چنین ایده هایی باشیم.
چارلز چاپلین
پیشنهاد بدی نیست
موفق باشید
با این حال و روز این روزهام برام نمایشگاه عکس و کنسرت یانی حتی! مهم نیست.
دیروز یه چند لحظه ای آنلاین شدم یکی از دوستان گفت که پستی رو در مورد ناصر نوشتی راستش انتظار هر چیزی و داشتم غیر از این خاطرات عمیق و زیبا و تاثیرگذار
قدرتت در نوشتن و تجسم دادن به مطلب خیلی بالاس
بی اون که بفهمم نظاره گر دعوای تو وبرادرت بود مو باز بی آنکه بفهمم با آخرین جملاتت اشکم جاری شد
غم عجیبی تو این جمله نهفتس..
**گاهی بهتر است آدم با یادداشتهایش تنها باشد**
ممنون مینای عزیز ...امیدوارم مادرتون هر چه زودتر سلامتیش رو دوباره به دست بیاره ...
چه خوبه که تو پست قبلی به جای برادر یا داداش از واژه ی قشنگ «کاکا» استفاده کردین و اینجا به جای بعدازظهر از « پسین»...
یادمه سه قرن پیش پیشنهاد دادم بهترین فتوبلاگر رو انتخاب کنید که شما نپذیرفتید.. حالا الهـی که هیشکی پیشنهادتونو نپذیره الللللللللللللللللللللهی :دی
سلام
خسته نباشید
خوبه که شما وبلاگنویسا هوای همدیگه رو دارین فقط می خواستم بگم عبدل از زمانی که می شناسمش یعنی ۵ سال پیش داره عکس می گیره اکثرش هم خبری بوده ولی نمی دونم تا حالا چند هزارتا عکس گرفته پس نمیشه گفت همینطوری و اتفاقی! عکاس شده
سلام ...منظورم شروعش بود...
موافقم. به من هم خبر بدید.
آخر گل مینا و الهه یه چی نوشتن!!!
حالا هی نقد و نظر کور کن!!!
سلام.خوبی دل برات تنگ شده بود واسه اینجا واسه صفحه ات.راستی عزیز دل من هم مثه تو عاشق ناصر بود بم می گفت عامو براش تو کویت مراسم گرفتم .خوش به حالش الان ناصر داره براش می خونه. ازصبا خبر نینن از شادی....
با تبریک فراوان به عبدالحسین عزیز و تشکر دو برابر برای شما
تبریک به عبدل نازنین
سلام عزیز
امیدوارم فرصت بشه وعکس ها را ببینم
هرمز نو را با« پنجشنبه بازار میناب» بخوانید...
سلام کاکا / خشی ؟/ تشکر ویژه از لطف بزرگی که در حق مه اتکه / اما یه شماره یادت رفته برام بنسی / نمایشگاه هم حتما ارم ابینم / امیدوارم همونجا ببینمت / در پناه پروردگار سالم بشی و برقرار ...
این موجودی که با عنوان (از ترس امضاء محفوظ) کامنت گذاشته اگه راست میگه دم در وایسه تا طرفدارای سیاورشن جوابشو بدن ! (چشمک معنی دار !)
با سلام
در این هیچ شکی نیست آقای رضوانی سرشار از استعداد است و نگاه تیز بینانه او زبانزد است . راستی عکس مراسم عاشورا بینهایت زیبا بود .
امید به کارهای بعدی این هنرمند خود آموخته.
راستی نشست فتوبلاگر ها چه زمانی است ؟
نکنه گذشته ؟
سلام به سیاورشن عزیز
نگفتی هر کسی بخواد به مطلبی که درباره ی ناصر نوشتی نظر بده خوب این جا نظرشو می نویسه؟؟؟
عالی بود خسته نباشی
یه خواهش ازت دارم دو تا کتاب می خوام که هر چی توی تهران دنبالش می گردم پیدا نمی کنم :
گفته های ناگفته و رنج ترانه ها از رامی عزیز
میشه برام تهیهش کنی و بفرستی
اگه بهم ok بدی پولش و با آدرسم و بهت میدم
ok؟؟؟
سلام به سمیرای گرامی....
راجع به کتاب ها برایت میل می زنم ...
در مورد یادداشت قبلی هم اصراری ندارم که کسی نظر ندهد یا بدهد ...
باااااااز ای سیای بدفاز!
با کامنت من بساز!
کین غم جانگداز!
برود ز برم...
گر خاطر من نیاسووود
از گناه وبت بووود
بـآپ تا ز سر گنهت گذرم...
باااااز میکنم سوالی به سویت روان!
بپاسخ تا غم خود را با آن!
ز خاطر ببرم...
گر بکند تیر خشمت کامنتم را هدف!
به خدا همچو مرغ پر شور و شعف!
ز وبت بروم! (عمرنات!)
آن که او به وبـت، کامنت بندد چون من کیست؟؟!
لجبازی تو بیش از این بهر چیست؟؟!
.............................
این یعنی یه جور خدافظی تا پاییز...
راستی جلسه ی فتوبلاگرا برگزار نشد، نه؟ :پییی
سلام دوست خوبم . چرا به روز نیستی منتظر تازه ترین مطالب هستم.باتشکر
آخرش ای چوک یه گله جوشک ابو و اره وا آسمون