دیشب در برنامه نود که از قضا پربینندهترین و جذابترین برنامه جعبه جادویی هم هست مربیهای سابق و حال حاضر تیم ملی حسابی از خجالت هم در آمدند. ابتدا امیر قلعهنویی، مربی تیم ملی را به خاطر گرفتن بازیکنان ملیپوش از باشگاهها مورد لطف قرار داد و سپس علی دایی که او هم مانند قلعه نویی از طریق تماس تلفنی برنامه نود برای بینندگان صحبت میکرد قلعه نویی و گفتههای اخیرش را مورد انتقاد قرار داد.
قلعهنویی و دایی تفاوتها و شباهتهایی با هم دارند:
اولین تفاوت آنها که روی بقیه نکات این یادداشت هم شاید تاثیر داشته باشد این است که من به عنوان نویسندهی این متن دایی را به لحاظ فنی دوست دارم ولی علاقهای به امیر قلعهنویی ندارم.
اولین شباهت آنها اما ادبیات ضعیف کلامی هر دوی اینهاست. ادبیات مشتی قلعهنویی حتی صدای امیر حاجرضایی بیحاشیهترین منتقد فوتبالی را هم در آورد و در حضور قلعهنویی به او گفت: "این ادبیات در شان مربی تیم ملی نیست." البته دیشب قلعهنویی همین جمله را نثار دایی کرد. بی آنکه پیش از آن بر روی خود او تاثیرگذار باشد. دایی هم همیشه در بیان صحبتها و نظراتش دچار مشکل است. بخصوص وقتی از کوره در میرود و همین عدم انتقال منظورش هم عصبانیتش را گاه بیشتر میکند. و این میشود که مثل برنامه دیشب با حالت نامناسبی با طرف مقابلش جدل میکند. هر چند همان حرفها را میشد با لحنی بهتر ادا کرد.
دومین تفاوت آنها صراحت لهجه دایی و در عوض زیرکی و موذیگری امیر قلعهنویی است. مثال برای دایی اینکه در مصاحبه اخیرش حتی به مدیرش کفاشیان هم رحم نکرد و گفت: "آقای کفاشیان که سهله بزرگتر از آقای کفاشیان هم نمیتونه تو کار من دخالت کنه! "
و دیشب در همین برنامه گفت: "کجای دنیا به خاطر موی سر یا ظاهر بازیکن را محروم میکنند؟"
مثال در مورد قلعهنویی هم پاسخ او به امیر حاجرضایی در مورد همان جمله معروفِ "این ادبیات در شان مربی تیم ملی نیست" خیلی جالب بود. "مگر ما خدای نکرده به مردم بیادبی کردهایم؟ با این حرفها ذهنها رو منحرف نکنیم!" در حالی که خود او دقیقا داشت همین کار را میکرد. و مورد دیگرش هم ادعای قهرمانی استقلال است که بیشتر برای سیاه کردن طرفداران این تیم و روحیه دادن به تیم بد نتیجه گرفتهی استقلال است.
شباهت دوم آنها اقتدار در مربیگری است. هم دایی و هم قلعهنویی در تیمهایشان مربیهای مقتدری بودهاند. هر چند دایی به لحاظ سابقه قویترش در فوتبال و حتی تاثیر استیل بدنیاش به نظر من مقتدرترین مربی تیم ملی در دهههای اخیر است مطمئنا او خیلی بهتر از قلعهنویی و یا قطبی از پس بازیکنانی مثل کریمی و نیکبخت و... بر میآید.
تفاوت سوم آنها موفقیت و عدم موفقیت در تیم ملی است. تیم ملی با دایی برای اولین بار است که در مرحله مقدماتی جام جهانی با اقتدار به مرحله دوم صعود میکند. چیزی که در زمان بلاژویچ و برانکو هم برای ما اتفاق نیفتاد. تیم قلعهنویی اما یکی از ناکامترین تیمهای ملی ایران بوده است. این تیم نه به لحاظ نتیجهگیری قابل دفاع بود و نه شکل و ساختار فوتبالی.
جناب سیاورشن
امیر قلعه نوعی ادمیست ریاکار و نان به نرخ روز خور و فوق العاده بی تربیت
متاسفم به حال تیم با سابقه ای همچون تاج که امثال قلعه نوعی رو مربی بازیکنانش کرده.....در مورد علی دایی ایشون نیز بی عیب نیستند ولی اونقدر محاسن دارند که بشه ازعیبهاش چشم پوشی کرد.
به امید موفقیت دایی و فوتبال ایران
فقط اینو می فهمم که یه مربی در عین مقتدر بودنش بعضی اوقات زود داغ نکنه و مودب صحبت کنه بد نیست حالا هر کی میخواد باشه مهم نیست .
موضوع جالبی بود. آداب معاشرت خود را تغییر دهید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بد نبود یه کتاب آداب معاشرت برا دانلود می زاشتی
سلام
عدم تسلسل شباهتها و تفاوتها،عمدی است ؟!
من اهل فوتبال نیستم ولی همیشه باخودم گفتم که کاش جناب دایی یک مدیر فن بیان و یا اسلوب سخن داشت ! باوجود خوش قلبی اش،تند حرف میزنه.
قلعه نویی اولین کسی است که جرات کرد علی دایی نا اماده رو از تیم ملی خط بزنه.زمانیکه قلعه نویی مربی تیم ملی بود بدون هیچ لیست سیاهی آماده ها رو دعوت می کرد.حتی من پرسپولیسی قبولش داشتم.دایی به هیچ وجه محبوب مردم نیست.سر بازی پرسپولیس وقتی چهره دایی رو نشون دادن که داشت بازی رو میدید حتی پرسپولیسیها هوش کردن.مافیای دایی باعث شده به هیچ وجه محبوب نباشه.اعمالی مثل بازی به زور لابی گری در عین نا امادگی در جام جهانیُ لابی گری و خط زدن نام تمام بازیکنانی که سالهای قبل با او مشکل داشتن رسیدن به سرمربی گری تیم ملی بدون هیچ تجربه فروش لباسهای کمپانی خودش به تیم ملی و در نهایت بی اخترامی همیشگی او به مردم و ادبیات کثیف او.دلش خوشه تحصیلکرده است صد رحمت به مجتبی محرمی
درود!
ضمن احترام به دیدگاه نویسندهی مطلب باید عارض شوم که هم جناب دایی و هم آقای قلعهنویی به نوعی با حکومت ساخت و پاختی عجیب دارند اما جناب دایی بیشتر و بیشتر!! آخر ببینید دنیا به کدام سمت میرود که جناب دایی از راه نرسیده میشود سرمربی تیم ملی!! حیرتانگیز است آقا! ضمن اینکه با اظهار نظر«فرزاد» هم موافقام بدفرم!
این آقای «دایی» با آن لهجهی داغاناش آبروی هرچه پارسزبان را هم برده! انگار با عرض معذرت گنگاند!
شاد زی
سلام.
آقا سیاورشن از چی دائی خوشت میاد نمی دونم.
نوشتی که از لحاظ فنی دائی را دوست داری...
یه خورده بیتش بگو کدوم فن؟فن بی ادبی و تهدید به قطع تماس تلفنی در برنامه ای که میلیون ها دارن تماشا می کنن؟ که اگر عادل فردوسی پور تماس اونو بخاطر قلدر بازیش قطع می کرد بدون شک اصغر پورمحمدی مدیر روزشی شبکه سه از فردوسی پور بخاطر جلوگیری از حرف زدن بیشتر این اقا در رسانه ملی تقدیر می کرد.
از قلعه نوعی هم خوشم نمیاد و ازشم انتقاد می کنم ولی علی دائی هیچی هم از فوتبال و علم مربیگری نمی دونه.
علی دائی را باید زورگوترین و بی ادب ترین مربی تاریخ فوتبال ایران تا امروز نامید که می خواد با زبون زور همه چیز را تحمیل کنه.
اقای دائی داره کم کم با این رفتاراش خیلی از خاطرات خوبش را در چند سال اخیر در ذهن مردم پاک میکنه.
یه خورده ژرف نگر باش و ببین فقط قلعه نوعی استفلالی از دائی خوشش نمیاد یا همه مربیان لیگی.
خودت هم شاهد بودی حتما که خیلی از مربیان و روسای باشگاهها زنگ زدن و گفتن با این وضعیت بازیکن نمیدیم.
همه اینا میرن و میرن تا به جمعه برسیم و ببیننیم علی دائی که لیگ را تعطیل کرد چه می کنه با این تیم ملی جوان در برابر عربستان و در هوای بسیار گرم و شرجی اونجا.
البته ارزوی همه ماست که تیم ملی به جام جهانی بره ولی نه با این روش و زورگوئی و لات بازی...