پ ن: این جشنواره در پلاتوی دانشگاه هرمزگان برگزار شد. پلاتو به معنی دخمه است. این دخمه جایی بسیار تنگ و گرم بود. باید آفرین گفت به کسانی که با عشق کار میکنند.
پ ن ۲: از کار رضا غریبزاده و بازی بازیگرانش خیلی لذت بردم. کار ایوب رحیمی و بازیاش هم تاثیرگذار بود.
دومین مجلسخوانی "بودن یا نبودن" با فاصله پنج سال از دوره اول به همت انجمن نمایش بندرعباس در تاریخ ۱۱و۱۲ مهرماه در محل پلاتو دانشگاه هرمزگان واقع در خیابان آیتالله غفاری(شهناز) برگزار خواهد شد. شایان توجه است این جشنواره به صورت مستقل توسط هنرمندان نمایش بندرعباس برگزار میگردد. در این مجلسخوانیِ دو روزه هفت اثر از بندرعباس و میناب اجرا خواهند شد. اجراها عصر روز پنجشنبه و صبح روز جمعه خواهد بود و مراسم اختتامیه و معرفی نفرات برتر عصر جمعه در محل پلاتو دانشگاه هرمزگان برگزار میگردد. این جشنواره اولین جشنواره تئاتری است که به صورت مستقل و با هزینه و مدیریت هنرمندان برگزار میگردد که در سالهای اخیر بیسابقه بوده است.
برنامه اجراها: پنجشنبه ساعت 17:نمایش از کجا آمدهام.../ سمانه آبدانی. ساعت 18: به همین سادگی/ رضا غریبزاده. ساعت 19: هستیم پس میتوانیم/حسین رزده. ساعت 2۰: تراب/ ایوب رحیمی از میناب. جمعه ساعت 9: خدا زمین را دوست دارد/ آزاده کدخدایی. ساعت1۰: سر خط نقطه/ شاهرخ موسوی از میناب. ساعت 11: مر/ پیمان بخشی. اختتامیه و اهدای جوایز ساعت 18.30
منبع خبر: جغد بندری
مننوشت: یک نگاهی به پوستر هم بیندازید. با همکاری؟!
نمایشگاه عکسهای حسن بردال عکاس هرمزگانی از دیروز در خانه هنرمندان افتتاح شده و تا یازده مهر برقرار است. این نمایشگاه شامل 20 قطعه عکس در اندازهی 70×50 سانتیمتر است.
نشانی: تهران، خیابان طالقانی، بعد از خیابان ایرانشهر، خیابان موسوی شمالی، باغ هنر، خانهی هنرمندان ایران/ ساعت بازدید : 17تا20
برای آشنایی بیشتر با آثار حسن بردال اینها را ببینید: [فتوبلاگ لور] [عکسهای حسن بردال در فلیکر]
در همین باره: عکسهایی از روز اول نمایشگاه
من فکر میکنم که کامنتهای یک وبلاگ بالهای آن هستند و بدون کامنت وبلاگ جذابیت و خاصیت خودش را تا حد زیادی از دست میدهد. از این پس در آغاز هر ماه کامنتهای ماه قبل را باز میخوانم و آنهایی که جذابتر و مفیدتر و... بودهاند را گزین میکنم تا شما هم با من در استفاده از آنها شریک شوید و نیز بدینگونه تشکری کرده باشم از کسی که وقت و فکر گذاشته برای نوشتن. البته اینکه با کامنت هم سو باشم چندان تاثیری ندارد. شما هم اگر دوست داشتید میتوانید این کار را در وبلاگتان امتحان کنید.
از کامنتهای شهریور ماه سه نظر را انتخاب کردهام که از قضا هر سه عنصر طنز درشان هست و هوشمندانهاند.
سعید شنبهزاده برای یادداشتِ [کابوس اتصال به اینترنت!] نوشته است: این دستگاه یه مشکلی شده در ایران به خیلی از مسئولین هم وصل شده و یادشون رفته جداش کنن و این دستگاه هی دستور عجیب بهشون میده و اونا هم بخاطر گرفتن کارتشون هی کارای عجیب میکنن. حالا خوبه تو شاشیدی خیلی از مسئولین...
احسان رضایی برای [گفتگو با استاد علیخان حبیبزاده] با گویش بندرعباسی نوشته است: به خان بگی یه عدهای معلوم الحال قصد شو هه تو بندر رو دستی بلند بوبن؛ از خان بپرسی با ایشو چه بکنیم؟ ما منتظر دستور خانیم.
و باز احسان رضایی برای یادداشت [ترانهها و آواهای مشترک، مزیت هرمزگانی بودن!] نوشته است: اینها همه درست؛ ولی ما شدیدا به مکتوب کردن هر چیزی که در حوزه موسیقی هرمزگان وجود داره نیاز داریم.
وقتی به مسئولان مراجعه میکنی و این موضوع رو با آنها در میان میذاری میگن کسی پیشقدم این کار نیست در واقع توپ رو میندازن توی میدان محققین و نویسندهها و هنرمندان هرمزگانی. به عنوان مثال ما از نوازنده های قدیمی یک فیلم اختصاصی به همراه یک توضیح مختصر درباره سازهاشون و شیوه نواختنشون نداریم.
در صورتی که امور سینمایی ارشاد حدود ۵۰ میلیون تومان وسایل و تجهیزات فیلمبرداری داره که توی انبار داره خاک میخوره. مسئولین خودشون رو اسقبال کننده از این طرح نشون میدن ولی کسی نیست که این کار رو انجام بده. حالا شما فکر میکنی مشکل از کجاست؟ من فکر میکنم مشکل از دیافراگم گشاده.