شعار "هرمزگان پایتخت موسیقی ایران "، چند وقتی هست که از سوی مسئولین فرهنگی استان هرمزگان مطرح شده و مخالفان و موافقان زیادی پیدا کرده است. شماره اخیر هفتهنامه ندایجوان پروندهای به این موضوع اختصاص داده بود. متنی که در ادامه میخوانید یکی از یادداشتهای این پرونده بود.
هرمزگان پایتخت موسیقیهای فراموش شده/مرتضی صفامن خیلی به این القاب اعتقادی ندارم. حتی در مورد شیراز که عنوان پایتخت فرهنگ و ادب و اصفهان که پایتخت فرهنگی جهان اسلام به آنها اطلاق میشود، تردید دارم. اما به هر حال شاید بسیاری از مردم ایران با پایتخت خواندن این دو شهر فرهنگی موافقاند. هر چند همان هم شاید کاربرد چندانی نداشته باشد و این روزها کمتر کسی آن را استفاده میکند. اما در این دوران که عصر ارتباطات است و همه مردم از اتفاقات فرهنگی در هر گوشه از دنیا میتوانند با خبر باشند. ادعای اینکه هرمزگان پایتخت موسیقی ایران است کمی بحث برانگیز است. اینکه با چه هدفی این شعار مطرح شده حرفی نمیزنیم و اینکه به چه دردمان هم میخورد را کنار میگذاریم. هر چند این دو از بحثی که من میخواهم به آن بپردازم یعنی "قابلیت پایتخت بودن" خیلی مهمتر اند!
برای کسانی که با این عنوان "پایتخت موسیقی" ذوق میکنند دو راه وجود دارد برای تثبیت این عنوان:
۱) اینقدر این عنوان را برای خودمان به کار ببریم و تکرار کنیم که به بقیه هم القا شود و ما را پایتخت موسیقی بنامند.
۲) هر چه زودتر برای حفظ موسیقی محلی و مقامی و آیینی خود چارهای بیندیشیم. آنرا ثبت و ضبط و در سطح ملی نشر بدهیم تا همه بتوانند قضاوت کنند که ما میتوانیم پایتخت لقب بگیریم یا نه.
البته راه اول آسانتر است و ما فعلا در پی همان هستیم.
+++
بیایید نگاه کنیم برای اینکه باقی مردم ایران هم ما را پایتخت موسیقی بنامند ما چه آثاری به آنها ارائه کردهایم. منِ مثلا غیر هرمزگانی که ساکن هرمزگان هم نیستم موسیقی هرمزگان را در حوزه موسیقی پاپ با ناصر عبداللهی شناختم و بعدها دانستم که رضا صادقی هم هرمزگانی است. خب که چی؟ یعنی توقع دارید اگر این دو بزرگ یزدی بودند، یزد را پایتخت موسیقی بنامیم. شاید مدعی باشید که هرمزگان سرشار از موسیقی غنی و متنوع است.
خب پس کو؟ کجاست؟ زیر لحاف؟ من مخاطب عادی که به عالم غیب هم دسترسی ندارم چطور باید این موسیقی شما را بشنوم؟ شما هرمزگانیها به اندازه ۳۰ ثانیه هم از موسیقی فاخر خودتان در سطح ملی اثری منتشر نکردهاید. اگر هم یکی دو اثر از این دست منتشر شده، ما غیر هرمزگانیها زحمت آن را برای شما کشیدهایم. مگر میتوان در یک رقابت شرکت نکرد و ادعای قهرمان شدن را داشت؟
+++
موسیقی هرمزگان در اثر کمکاری مسولین ذیربط و نیز بیخیالی مردم هرمزگان رو به نابودی است. جالب اینجاست که همین مسئولین هم با پشتوانه این موسیقی که به لطف خودشان در حال فراموشی است ادعای "پایتخت موسیقی" بودن سر میدهند انگار که چسباندن این عنوان دردی را دوا میکند یا میتواند به عنوان بیلان کاریشان تلقی شود.
چه باقی مانده از موسیقی فاخر هرمزگان؟ از موسیقی کار، موسیقی عزا، موسیقی اهل هوا، موسیقی عروسی؟
همین چهار تا بابا زار و ماما زار پیر هم که عمرشان را بدهند به مسئولین محترم، مسئول محترم میتواند آوازهای زار را بخواند یا معاونش؟
چه کردهایم برای این موسیقی غنی؟ حرام اگر ۳۰ ثانیه از این موسیقی را در سطح کشور نشر داده باشیم. البته نقش مردم هم در فراموشی این موسیقیهای اصیل کم رنگ نیست. مردم البته ادعای پایتخت بودن و امثال این را ندارند آنها "یار اتات پتون پتون" [1] خود را گوش میدهند و راهشان را میروند. ببینید که چه بر سر موسیقی ما آمده که مثلا بهترین خوانندهی عروسی بندرعباس عشقاش این است که تلفط حروف را عربی ادا کند. "ح" را عربی تلفظ کند و...
کجایی "حبیبزاده" که پیش از عروسی خواندن شاهنامه خوانده بودی!
اگر مرگ داد است بی داد چیست؟ ز داد این همه بانگ و فریاد چیست؟
فردوسی
اگیت که مرگ حقن بی دادی بی چن؟ حتما امریم همهمون غاری بی چن؟
علی حبیب زاده
حبیبزاده در عروسیها اینها را به خورد مردم میداد و حالا مردم ما میل به تغذیه از چه موسیقیهایی دارند؟ اصلا چه بر سر مردم آمده؟
+++
موسیقی هرمزگان در حال فراموش شدن و فنا شدن است. بالای سر یک بیمار رو به موت کف نمیزنند. لاف هم نمیزنند.
+++
بعد نوشت 1: "یار اتات پتون پتون" یکی از صدها ترانهای است که سلیقه امروز بخش زیادی از مردم هرمزگان را تامین میکند و نشان دهنده تفکر موسیقیایی است که امروز در بین عوام این منطقه وجود دارد. [لینک دانلود این ترانه]
تقریبا در همین باره: کیانوش جهانبخش رئیس انجمن موسیقی هرمزگان: با قاطعیت می گویم که هرمزگان پایتخت موسیقی ایران است.
درسته تا وقتی اوضاع موسیقی ما اینجوریه این القاب هیچ سودی نداره
من با آقا/خانم شهابی موافقم بعدشم بابا یه آلبوم بندری درست و حسابی توقع داریم که غوغا بکنه نه آلبومهای آبکی که نه ریتم نه شعر نه آهنگ و نه خواننده درست حسابی دارن (خدا بیامرزد مرحوم ابراهیم منصفی. روحش شاد و یادش بخیر گروه کارلوس ) گروه مامبولیوا هم خیلی کم لطفی میکنه با گپ زدن و شعار دادن چیزی درست نمیشه (با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمیشه) ببخشید منو ولی همشهریهای عزیز کمتر ادعا بکنید (توی هر زمینه ای) دو صد گفتار چون نیم کردار نیست یه نفر بی ادعا میخواد مثه خدا بیامرز ابراهیم منصفی
درود
یک: فکر اکردم بحث بی نتیجه و پوچی ن که الکی کش دار ابودن. دو:فکر اکردم همه ای بحث در جواب شخص خاصی ن که مه مشخصا نادنم کن
سه: آیا استان دگه ای ام ادعای پایتخت موسیقی ایشه؟
چهار: ...
چه ناگهانی ؟ چه تلخ ؟ چه دلهره آور؟
اعلام ترک وبلاگ نویسی توسط پدر وبلاگ نویسی شهرستان سیریک و یکی از مسن ترین وبلاگ نویسان هرمزگان وکشور. ولی چرا؟
ما نمی دانیم. اصولا نیازی به دانستن این هست که چرا ایشان با این جایگاه ممتاز نوشتن را ترک کرده اند. شاید درد ایشان با درد گل آقا یکی باشد که او هم ناگهان انتشار هفته نامه گل آقا که جایگاهی ممتاز در مطبوعات ایران داشت و دارد را متوقف نمود.
نقش ما در این میان چیست ؟ ما که هر روز صبح در اولین فرصتی که به اینترنت وصل می شدیم سری به ولاگ وزین شان می زدیم و حظی می بردیم. آیا باید همینگونه نشست ونظاره گر یک رویداد تلخ فرهنگی بود؟ برای مقابله با این وضعیت چه می توانیم انجام دهیم؟
این وبلاگ برای همین منظور تأسیس گردیده و تا روزی که آقای محمد آراسته را ترغیب به فعالیت مجدد نماید از پا نخواهد نشست.
رسما از همه شما دوستان و دوستداران آقای آراسته دعوت می کنیم که با نگارش یک نامه به ایشان و ایمیل آن به آدرس :
Bozorg_gerowg@yahoo.com
کمکی به متقاعد نمودن ایشان جهت فعالیت دوباره بنمایید. بی صبرانه منتظرم
واله
به نظر شما بهترین وبلگ یا سایت استان کدام است لطفا شرکت کنید
لئونارد برنستاین آهنگساز و رهبر آمریکایی موسیقی کلاسیک حدود 50 - 60 سال پیش در سری کنسرت هایی برای کودکان و نوجوانان در باب رشد و اصالت موسیقی میگوید:
می شود هم رشد کرد، هم به اصالت رسید، اما نه از سر تصمیم!
اگر موسیقیدانان یک سرزمین بخواهند از سر تصمیم به رفتار و تفکر مستقل موسیقایی سرزمین خود برسند یقینا به بیراهه می روند.چاره چیز دیگری است...
هم استانی ها و دلسوزان فرهنگ و هنر، در این گفته برنستاین تعمق کنید که بسیار نکته ها در خود نهفته دارد.
در پناه حق.
سپاس...موافقم
با سلام خدمت مدیریت محترم وبلاگ سیاورشن .وبلاگ خوب وجالبی داری .من خودم یکی از طرفداران وبلاگ شما هستم . میخواستم اگه بشه لینک من رو تو وبلاگتون بذارید بعد به من خبر بدید تا من هم لینک شما رو بذارم .ممنون .
چوک شهرو
www.shahrooboyss.blogfa.com
یکی از بهترین مطالبی که تا به حال در وبلاگت خوندم همین بود. من نظرم رو قبلا گفتم. متاسفانه به نظر میاد جو احساسات خیلی روی مردم تاثیر داره. این شعار در زمان فستیوال نوروزی موسیقی و هنگام اجرای گروه های مختلف مطرح شد. چطوره که بندرعباس فقط عید نوروز می تونه پایتخت باشه؟ چطوره که در بقیه روزهای کنسرتی در کار نیست؟ یا اجازه کنسرت نمی دند؟ و خیلی حرفهای دیگه.
این بهترین یاد داشت امسالت بودم البته تا الان .کاملا منصفانه و دلسوزانه ...! اما راجب پایتخت موسیقی
این شعار دادن های پی در پی و ساخت نماد برا ادعا به داشتن کار صغیر وکبیر شده در این مملکت. اینکه کلمه خوشکل خوشکل بسازیم وبا آن زندگی کنیم اساسا خوب است آرامش روانی فراهم می کند.مثل داستان همان لباس پادشاه است .پادشاه ی برهنه که فکر می کرد فاخر ترین لباس دنیا را پوشیده در حالی که برهنه است !
شاید ربطی به موسیقی هرمزگان نداشته باشد این نمونه که می خواهم بگویم.همین چند روز پیش بود که خط هفتم شرکت گاز بندرعباس که قرار بود گاز ببرد پاکستان افتتاح شد.در حالی که ایران تحریم شده واصلا قرار نیست یه ذره گاز از این لوله به جایی برود.به همین سادگی لباس توهم فخر صادر کنندگی تن مردم می کنند درحالی که در واقعا برهنه اند ....
اما در باره موسیقی من می خواهم بدانم در مملکتی که حمل ساز نزدیک بیست سال غیر مجاز بوده است .اصلا موسیقی معنای دارد؟ که بخواهد پایتخت داشته باشد. بماند که موسیقی هرمزگان هر چه اثر فاخر دارد مال قبل از این دهه های طاقت فرسایش است. و حال افتخارت آقایان همین آدم هایست که سالها در تنگ نا و نفس کشیده اند که زنده بمانند.وحالا می خواهند .ازشان لباس فخر بسازند از همان لباس های توهمی ...
امروز در شماره تازه ندای جوان آقای جهانبخش در مصاحبه اش چیزهای گفت بود که بعید است از یک آدم فرهنگی
طرز صحبت کرده نش بیشتر شبیه دا لال ها بود .تا مدیر هنری "هنری" که قرار است پایتخت بشود.واحتمال وقت پایتخت شدن او می شود ریس جمهور این پایتخت ! که البته ریس جمهور ها و آدم های فرهنگی این دولت ادبیاتی غیر از این انتظار نمی رود.
قسمت آخر این کامنت برای آقای ریس جمهور پایتخت موسیقی است . تکلیف من با شما با مصاحبه امروز تون و طرز صحبت کردنتان روشن شد .شما بروید به فکر پایتخت باشید و ما هم نا گرزیم به امیدواری به امید های موسیقی هرمزگان که در حال عجیب این روزها در حال فرسایش اند
سلام سیا عزیز...
قوی ترین مطلبی بود که تا بحال تو وبلاگت خوندم ...! نوشته ات فریاد می زند از حقایقی که سالهاست درد می کشد ولی درمان ندارد !
برای زنده نگه داشتن هم به (ما) و هم به (آنها) نیازمندیم !
فوق العاده بود ،حرف دل همه مارو نوشتی.
خوشحالم که داری به اصل نوشته های خودت بر می گردی.
سلام! آقای صفا تقریبا با حرفاتون موافقم! خیلی کوچکتر از اینم که بخوام برای موسیقی استان کاری بکنم اما امیدوارم یه روزی یکی به داد فرهنگ و موسیقی استان برسه!!!
آقای صفا . کار دیگه ای از دستت بر نمیاد به جز منفی نگری و تخریب؟
همه میدانیم که این خوش خیالی بیش نبوده. نقطه ضعف ما است که زود جو گیر میشیم بهتر کمی چشمامون رو باز کنیم..
مرسی مرتضی که اول تحق اکونی بعد انویسی واقعیت هم همین علی حبیب زاده هم سر عروسی شزه ولی یه موسیقی خوب وحتی ترانه خوب شزه.حتی ابو کارو حبیب زاده راک تظیم بکونی یا سمفونی به خاطر اینکه استاندارد شزه.الان همه کارو زیر استانداردان به خاطر اینکه از کسانیکه خوب کار اکونن هیچ حمایتی نابو کار خوب هم هزینه شوا پشتیوانه شوا.
کجان بازم اوازی از دل برنده که وا دل بنینت