فانوس کوچک کوچه میلرزد
آیا میتوان به چشمانش
گشاده برهوایی سرد بنگریم
مرده؟
آری مرده!
اما هنوز زخم هزار ترانه
در گلوی اوست
‹‹ لورکا ››
*برش و برداشتی از شعر " نابیوسان"
"حس میکردم در ژرفای روحم چیزی میجوشد. آتش بود. عشق بود. شور هستی بود، آرزوهای بزرگ و بسیار بود همهی اینها بود و شعر بود، سرودن آغاز کردم آمیزهای از حافظ بزرگ و نیما و شاملو و بعدها فروغ و سپهری که ستارههای کهکشان رویاهای من بودند هنوز هم شاگردشان هستم، البته بارها با اسب سفید وحشی کوهپایهها و دشتستان گسترده را نادیده در نوردیدهام. هنوز هم وقتی میخواهم در خیال از بلندیهای شمال بوشهر دریا را نگاه کنم دلم میخواهد اسب سفید وحشی مرکب روحم باشد. و عبدوی شط همدرد و همتبارم در کنارم ."
(شرح حال –رامی به روایت رامی –شهریور 72-بندرعباس)
"همین که من به آرزوهایم نرسیدم خود زندهترین مدرک و سندیست که مرا به مـَثــَل (خلایق هرچه لایق) عقیدهمند میکند. گفتم اگر توان ِ بیان ناگفتهها را داشتم و با صمیمت و در نهایت صداقت ایمان داشتم که آنچه میاندیشم حقیقت دارد و تصّوراتی مجازی نیست که از حیطهی رویا و تخیــّل فراتر نرود آنوقت با همه ی نادانی و کم دانشیام به واقعیتی اشاره میکردم که در تعییر چهرهی کریه جهان جنگ و جهالت ثمری ثابت میداشت. به خود بزرگبینی و گندهگوئی تعبیر نشود اما اصول اجتماعی و قوانین و سنتهای حاکم بر جامعه به اندیشههای تازه و سنت شکن اجازهی نشو و نمو نمیداد. قفلی نامرئی از سکوتی سیاه و مرگبار لبها را دوخته است و دلها را می فشارد اصولا" تعیین معیاری برای سنجش ارزش ها کار سادهای نیست و محک مطمئن و تمام عیاری در دست نداریم. خیلی از اصول و رفتارهائی که در مرام و مسلک قوم و ملتی غیر اخلاقی و زیان بار است، در جامعه و یا مجامع دیگر مفاهیم فرهنگی ِ مثبت و پذیرفته شدهای دارد .امّا من بگونهئی دیگر میاندیشم و نظری دیگر دارم. نخست اینکه پیش از هر مقالی باید مفهوم والای آگاهی و دانش و جهالت و نادانی را تشریح کرد. آگاهی چیست؟ و جهالت کدامست. میدانم که وجه تمایز اولیِّه و بسیار مهمی که انسان را از حیوانات و موجودات دیگر جدا و یگانه میکند همان نیروی تعقل یا تفکر است و آگاهی در قاموس بشری به معنای تلاش و راهگشائی جهت زندگی بهتر و کشف نادانستهها و احاطه بر جهان هستی است. انسان آگاه و اندیشمند با کوشش، فداکاری و دستیابی به عواملی که دشواریها و کمبودهای زندگی را بر طرف میکند بصورت پیشگام و پیشاهنگ و سازنده آیندههای دور مورد ستایش قرار میگیرد و به تاریخ میپیوندد."
(شرح حال –رامی به روایت رامی- شهریور 72-بندرعباس )
پ ن: به مناسبت دیروز سالروز درگذشت ابراهیم منصفی
روز دوشنبه یکم تیر ۸۸ نمایشگاه عکس منصور نعیمی با عنوان "میراث رفته" در گالری کورش گرمساری بندرعباس افتتاح میشود.
در این نمایشگاه ۳۰ قطعه عکس در ابعاد ۷۰×۵۰ ارائه شده که بین سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۷۰ از میراث فرهنگی و آداب و رسوم هرمزگان عکاسی شده است.
منصور نعیمی از عکاسان و فیلمسازان پیشگام استان هرمزگان است. این نمایشگاه با همت سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری هرمزگان و انجمن عکس هرمزگان به عنوان نمایشگاه جنبی سومین جشنواره عکس خلیج فارس برگزار میگردد.
افتتاحیه دوشنبه ۱ تیر ۱۳۸۸ ، ساعت ۱۹ تا ۲۱
نمایشگاه تا تاریخ ۷ تیر ماه ادامه دارد. جمعه ۵ تیرماه نگارخانه تعطیل است.
گالری کورش گرمساری : بندرعباس، چهارراه آیتالله غفاری، فرهنگسرای طوبیبا تساوی ایران، کرهجنوبی و همچنین عربستان، کرهشمالی، ایران از راهیابی به جامجهانی باز ماند.
آلبوم موسیقی «ترانههای جنوب» از ترانههای محلی جنوب ایران با صدای سهیل نفیسی منتشر شد.
سهیل نفیسی
که از میان 100 ترانه از کارهای ابراهیم منصفی، ترانهسرای جنوب ایران، 10 ترانه
را انتخاب و بازخوانی کرده است، درباره دلیل بازخوانی اشعار منصفی میگوید: او یکی
از شاعران دوست داشتنی من است که از زمانهای پیش میشناختمش و آشناییام با
ادبیات و شعر را مدیون او هستم.
وی میافزاید: در واقع ماحصل زندگی من در جنوب در آشنایی با ابراهیم منصفی خلاصه شد و سالها بود که میخواستم بر او و ترانههای جنوبیاش متمرکز کار کنم.
نفیسی ترانههای منصفی را متفاوت از اجراهای قدیمی، با فضای جدید و امروزی تنظیم و بازخوانی کرده است.
این خواننده سرشناس مجموعه ترانههای جنوب را در مقایسه با «ریرا» آلبوم قبلی خود، تجربه جدیدتری در حوزه کلام میداند و میگوید: مجموعه ریرا با شعر معاصر سرو کار داشت، اما در ترانههای جنوب به دلیل سر و کار داشتن با وزن و قافیه، کلام اهمیت ویژهای دارد و به لحاظ سازبندی نیز کار خلوتتری نسبت به تجربه قبلیام محسوب میشود، زیرا در این آلبوم بیشتر بر اجرای گیتار متمرکز شدهام.
سهیل نفیسی که با انتشار آلبوم «ریرا» به عنوان یکی از موفقترین خوانندگان پاپ در سالهای اخیر شناخته شد، در حال آماده کردن آلبوم دیگری از اشعار حافظ است.