سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

فوتبال مدرن پرسپولیس!

  بازی زیبای دیروز پرسپولیس در مقابل مس کرمان مرا وادار کرد برای اولین بار درباره فوتبال باشگاهی ایران این یادداشت را بنویسم. بیست دقیقه ابتدایی نیمه اول و کل نیمه دوم پرسپولیس فوتبالی بازی کرد که تا کنون در ایران دیده نشده است. فرانک آتسوهر چند به اعتقاد من تیم برق شیراز در زمان مربیگری اضغر شرفی زیباترین فوتبال لیگ ایران را به نمایش می‌گذاشت. اما فوتبال دیروز پرسپولس با توجه به اینکه روز به روز فوتبال به یک بازی پیچیده‌تر و سخت‌تر تبدیل می‌شود قابل تامل بود. تفاوتی که فوتبال برق شیراز اضغر شرفی و پرسپولیس قطبی دارد یک دست‌تر بودن تیم برق بود. فوتبالی تک ضرب و روان که حتی تیم‌های بزرگ ایران را تحت تاثیر قرار می‌داد. ابزار اصغر شرفی بازیکنان شیرازی بود اما فوتبال قطبی که البته من فکر می‌کنم از همین دیروز در ایران متولد شد بر روی سه نقطه‌ای اتکا داشت که هر سه نقطه بازیکنان خارجی این تیم بودند. فرانک آتسو در دفاع، پترویچ در خط میانی و ابراهیم توره در خط حمله. بازی هوشمندانه‌‌ی این سه بازیکن نه تنها بر تیم حریف بلکه بر بازیکنان تیم خودی هم تاثیر گذاشته بود. اگر خوش‌بینانه نگاه کنیم می‌توانیم امیدوار باشیم که کلاس این بازیکنان بر روی بازیکنان ایرانی هم تاثیر بگذارد. اگر بخواهیم واقع‌بینانه نگاه کنیم باید اعتراف کنیم که این بازیکنان که در حد درجه دو و سه جهانی هستند از بازیکنان پرمدعای ما بسیار قوی‌تر‌اند. دیروز نیکبخت‌واحدی که انگار از همکاری‌های هوشمندانه توره و پترویچ به تنگ آمده بود و نمی‌توانست هیچ گونه خودش را با این فوتبال وفق دهد رو یه حرکات عصبی و تک‌روی‌های بی‌حاصل آورد تا جایی که قطبی مجبور شد تعویضش کند. جانشین او منصوری هم با یک بازی معروف به سبک علی اصغری نظم پرسپولیس را بهم ریخت. کریم باقری که فصل پیش بهترین بازیکن لیگ بود دیروز تحت شعاع بازی این سه خارجی قرار داشت. آتسو آنقدر در خط دفاع مسلط و شروع بازی دقیق بود که حرکاتش را می‌توان به عنوان درس برای مدافعان ایرانی تدریس کرد. در چند موقعیت پاسهای طولی او موقیعت‌های خوبی برای تیمش به وجود آورد.ابراهیم توره پترویچ نشان داد که چرا قطبی برای به خدمت گرفتن کریمی طفره می‌رفت. همکاری‌های کلاسیک او با توره بی‌نظیر بود. توره با عقب کشیدن‌های به موقع و توپ‌گیری در وسط زمین و ارسال پاس‌های تک ضرب برای دیگران قابلیت‌های خود را به تماشاگران این فوتبال نشان داد. به هر حال پرسپولیس به رغم بازی بی‌نظیر خارجی‌هایش و بازی نسبتا خوب کل تیم، مغلوب هوشیاری تیمی مس کرمان شد. مازیار زارع نشان داد حتی اگر خوب هم بازی کند به درد این ترکیب و سیستم بازی نمی‌خورد. شاید علوی از بازی دیگر جایگزین او شود. فوتبال پرسپولیس در حال تبدیل شدن به یک فوتبال مدرن است اما زارع همچنان در حال و هوای ملوان سیر می‌کند. اشتباهات آماتوری او در وسط زمین یک بار منجر به گل تیم مس و بارها باعث از سرعت انداختن بازی پرسپولیس شد. 

در دقایل پایانی بازی که تماشاگران پرسپولیس به تحریک عابدزاده به شدت تیم‌شان را تشویق می‌کردند و تیم هم فشار زیادی روی دروازه مس وارد می‌کرد حرکات نا امیدانه‌ی قطبی پس از خراب شدن هر موقعیت گل کم کم به تیم و تماشاگران هم منتقل شد و آنها هم به این نتیجه رسیدند که برنده‌ی بازی نیستند. در واقع دیروز قطبی همان برگ برنده‌اش را فراموش کرده بود: قلب شیر. حتی در اواخر بازی او و تماشاگران با اعتراض به تصمیم داور نشان دادند که باخت را قبول کرده‌اند چرا که تیم برنده هیچ وقت به داور اعتراض نمی‌کند. 

عکس‌ها از اینجا 

حرف‌های پترویچ پس از باری

زلزله قشم، بندرخمیر و بندرعباس را لرزاند.

امروز ساعت ۱۵:۳۰ زلزله‌ای به قدرت شش درجه در مقیاس ریشتر قشم، بندرعباس و بندر خمیر را لرزاند. تا کنون شش کشته و نزدیک به ۵۰ زخمی خسارات جانی این زلزله در جزیره قشم اعلام شده‌اند. البته آمار غیر رسمی تعداد زخمی‌ها را بیشتر نشان می‌دهد. باید تا فردا صبح صبر کرد تا اخبار تازه‌تری از جزیره که کانون زلزله بوده است، برسد. اخبار تلویزیون ایران کانون زلزله را لافت در بندرخمیر اعلام کرده بود. در حالی که لافت شهری در جزیره‌ی قشم است! در بندرعباس و بندرخمیر خبری از تلفات و خسارت به گوش نرسیده است. گزارش تصویری/عبدالحسین رضوانی

نکته جالبی که ساکنان جزیره به آن اشاره می‌کنند این است که دقیقه‌ای قبل از این زلزله (مانند زلزله قبل که تلفات زیادی به همراه داشت.) برق قطع شده بود!  

 در همین باره: یاهو / فارس: ۱/ ۲ / ۳

دیروز هم در خوزستان چهار تن از هموطنان‌مان در اثر طوفان جان باختند. امروز هم در تهران در اثر باد شدید و ریزش یک دیوار در خیابان میرعماد یک رهگذر کشته شد. گزارش تصویری/جام جم

کابوس اتصال به اینترنت!

 از آنجایی که من هنوز از سیستم سنتی و دیزلی دیال‌آپ برای اتصال به اینترنت استفاده می‌کنم. هم‌چنان با مشکلات و معضلات قدیمی و شیرینی که این سیستم دارد رو به رو هستم. اخیرا از یک کارت استفاده می‌کردم که شب‌ها تلفن اتصال به اینترنتش مدام بوق مشغولی می‌زد. با پشتیبانی‌اش تماس گرفتم گفت: "مشکل رفع شده همین حالا وصل شوید." ما هم اطاعت کردیم و متصل شدیم. شب بعد دوباره همان برنامه و خلاصه برای هر بار وصل شدن من باید اول با پشتیبانی این شرکت هماهنگ می‌کردم. نمی‌دانم روزانه و شبانه چند نفر این مشکل من را دارند و با این مشکل مثل من رفتار می‌کنند. من که تا کنون هر بار که با اینها تماس می‌گیرم اعتراضی به این وضعیت نکرده‌ام و کمتر از گل بهشان نگفته‌ام. یک بار نشستم و با خودم فکر کردم با این روحیه‌ای که من دارم فرض کنیم برای وصل شدن به اینترنت شماره را می‌گیرم مشغولی می‌زند برای تماس با پشتیبانی خط تلفن هم مشکل پیدا کرده و برای رفع آن پیامی روی خط هست که می‌گوید: "برای رفع مشکل خط تلفن‌تان باید به مرکز مخابرات رجوع کنید." برای اینکه خودم را به مرکز مخابرات برسانم تا این مشکل رفع شود. تنها وسیله‌ی نقلیه برای رسیدن به مرکز مخابرات تاکسی است. راننده تاکسی در حالی که خیس عرق است بیرون ماشین منتظر مسافر است. می‌گویم: "مرکز شهر؟" می‌گوید:" بله بنزین داری؟" با تعجب می‌گویم:" بنزین؟!" می‌گوید: "بله. مگر خبر نداری از این به بعد علاوه بر کرایه هر مسافر باید ۲۵۰ سی سی بنزین هم بدهد." اعتراضی نمی‌کنم وقتی روال‌اش این است و همه پذیرفته‌اند من هم باید بپذیرم. یک بطری نوشابه پیدا می‌کنم و به سوی اولین پمپ بنزین قدم بر می‌دارم. نیم ساعتی طول می‌کشد تا به پمپ بنزین می‌رسم. هوا گرم است ولی باید حتما مشکل را حل کنم تا بتوانم وبلاگم را به روز کنم. پمپ‌چی حاضر نیست حتی یک سی‌سی بنزین هم بدهد می‌گوید "کارت که ندارید باید بروید توی صفِ بنزین در مقابل کار بایستید." می‌پرسم:"بنزین در مقابل کار؟" می‌گوید: "بله مگر خبر نداری؟ قبل از شما چندین هزار نفر همین مشکل را داشته‌اند ما هم به جهت خدمت به خلق این تبصره را گذاشته‌ایم. بروید توی صف تا نوبت شما بشود هر وقت نوبت شما شد صاحب پمپ بنزین بهتان می‌گوید در ازای بنزینی که به شما می‌دهیم باید چه کاری انجام بدهید." چشمکی می‌زند و اضافه می‌کند: "البته دعا کن از قیافت خوشش نیاد! " 

خلاصه یک ساعتی توی صف ایستادم تا نوبتم شد. نفر قبل از من را فرستاند توی دستشویی پمپ تا آنجا را نظافت کند. بنده خدا خیلی خوشحال بود، بهش حسودیم شد. مدیر پمپ ‌بنزین نگاهی به من انداخت و گفت: "کارت بهداشت داری؟" گفتم:" نه؟ چی هست؟" گفت: "برای انجام برخی کارها باید کارت بهداشت داشته باشی؟" پرسیدم "چه باید بکنم؟" یک معرفی‌نامه داد به من و گفت: "این را ببر مرکز بهداشت و کارت سلامت بگیر." تشکر کردم و رفتم به سمت مرکز بهداشت. آنجا هم بعد از کلی معطلی یک دستگاه به روش بستن کوله‌پشتی به کمر من وصل کردند که ساخت دست متخصصان و دانشمندان داخلی بود. گفتند: "باید یک هفته به بدنت وصل شود. هر گونه ایرادی در سیستم گوارشی و ایمنی و ... بدن شما باشد به ما گزارش می‌دهد. اگر نتایج مطلوب بود کارت سلامت شما صادر می‌شود. اگر لحظه‌ای این دستگاه را از بدنتان جدا کنید. تا آخر عمر از داشتن کارت محروم می‌شوید. در ضمن این دستگاه بسیار هوشمند است و گاهی به شما دستوراتی می‌دهد که باید آن را انجام بدهید. این دستورات برای تست وضعیت جسمانی و سلامتی شماست." گفتم "مثلا چه دستوراتی؟" گفتند: "مثلا اینکه بدوید. نفس عمیق بکشید. نفستان را حبس کنید. پشتک بزنید  ... "

اعتراضی نداشتم تجربه‌ی جالبی می‌توانست باشد. فقط یک مقداری این دستگاه سنگین بود. داشتم راه رفته را به سوی خانه بر می‌گشتم خیابان‌ها شلوغ بود و هوا گرم. یک هو صدایی از دستگاه بلند شد: "لطفا بشاشید! برای انجام این کار بیست ثانیه فرصت دارید!" گیج شده بودم. "آخه این چه دستوریه وسط خیابون." سریع خودم را انداختم توی یک کوچه که خلوت‌تر بود. حسابی هول شده بودم. اگر دستورش را اجرا نمی‌کردم از داشتن کارت محروم می‌شدم. به دستگاه هم که نمی‌شد اعتراض کرد چیزی حالیش نبود. کوچه خلوت بود ولی هر از گاهی کسی رد می‌شد... 

 تصمیم گرفتم این کابوس را ادامه ندهم.  

 الان از یک کارت دیگر برای وصل شدن استفاده می‌کنم.  

عکس تزئینی نیست! کارت مورد نظر همین است. این هم سایت‌شان

لینک در بالاترین

رقص و موسیقی هرمزگانی در سوئد

در روزهای شنبه و یکشنبه، ۲۳ و ۲۴ اوت، گروه کتکینگ به همراه شماری از اعضای گروه پیپه از بندرعباس، گوشه‌ای از رقص و مراسم حنابندان و همچنین زار را در اسکانسن استکهلم به نمایش گذاشتند. اعصای گروه پیپه عبارتند از: مهدی نظری (نوازنده دهل)، حسن نوری‌نسب(نوازنده سازهای کوبه‌ای)، مرشد میررستمی (نوازنده عود)، غلام زارعی(خواننده، رقصنده و نوازنده سازهای کوبه‌ای)، علی عرب (نوازنده سازهای کوبه‌ای،خواننده). 

  

 

  

 

  

 

   

رقصنده‌ی سوئدی 

 غلام زارعی رقصنده‌ی هرمزگانی

 

  

 

 

 

  

 

 

 

 

 

 

عکس‌ها از: سایت کتکینگ 

گزارش اجرا و فایل صوتی گفتگو با اعضای گروه پیپه و گوشه‌ای از موسیقی گروه 

لینک در بالاترین