البته ما هم به جای اینکه فکرمان را به کار بیندازیم و راهی برای بهبودش پیشنهاد دهیم و ... در پی این هستیم که علت را پیدا کنیم به آن شاخ و برگ دهیم و داستانهایی آنگونه که دوست داریم ،بگوییم .
با انتقال ناصر به تهران زیاد موافق نیستند . تکان دادن او در این شرایط بسیار خطرناک است . ولی اگر بشود تیم پزشکی از آنجا بیاید شاید وضعیت بهتر بشود . باور کنید وضع ناصر بدتر از وضع احمدرضا عابدزاده نیست . آیا نمی شود تیم جراح عابدزاده را به بندرعباس آورد ؟ یا برای انتقالش راهی مطمئن وجود ندارد ؟
خوانندگان این سطور پیشنهادی ندارند ؟
***
خدایا کمکش کن .
ناصر عبداللهی در کماست . لطفا دعا کنید . او در پی یک حادثه دچار مشکل مغزی* شده و در وضع نامناسبی به سر می برد .
کسانی گه گروه خون آنها بی منفی(-b) است فردا یا بهتر است بگویم امروز شنبه در شعبه مرکزی انتقال خون بندرعباس حاضر شوند و ... لطفا !
کاش بتوانیم همدیگر را بیدار کنیم . برای خوابیدن همیشه وقت هست ... دعا کنیم ... او پسر خوب موسیقی جنوب است .
خدایا خودت می دانی من زیاد اهل دعا کردن نیستم ...این را اجابت کن ...
همین چند وقت پیش بود که برایت می خواند :
مُهر مِهرت ای خدا کپِ کپ دل خو اُمزدن اون نشون عاشقی وا آب و گِل خو اُمزدن
لحظه ئون عاشقی گپ و گفتی امنین وا کسی چه بگم با کس و ناکس تو برام همه کسی
من هم امشب این را به جای دعاهایی که بلد نیستم زمزمه می کنم . باشد که ...
خواهرم در آخرین لحظات نوشتن این یادداشت کاغذی آورده و می گوید این را بخوان : بسم الله و بالله لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم الهم ایاک نعبد و ایاک نستعین قد ترا ما فیه ففرج انی یا کریم .
این را هم می خوانم .
..............................................................................
* در سی تی اسکن از ناصرعبداللهی ورم مغز مشاهده شده و پزشکان معالج وی از کبودیهای نامتقارن روی گونه ، لگن راست و زانو اظهار تعجب کرده اند.
یادداشت زیر ادامه ای است بر مبحث قبلی ، به قلم چوک سورو
***
با عرض سلام !
نه موسیقی دان هستم و نه حتی از الفبای موسیقی چیزی می دانم ، ولی از شنیدن موسیقی لذت می برم و برایش هیچ مرز جغرافیای قائل نیستم ، از سرنا و جفتی ، چنگ و دهل بندری گرفته تا سیتار راوی شنکر و شهنای بسم الله خان هندی. از عود فریدالطرش ،آواز عبدال حلیم حافظ تا صدای جادوی امکلثوم و صدای شجریان ،از آواز دکتر شوان به زبان کردی ، صدای بنجوی عبدلرحمان بلوچ. تا موسیقی افریقای و نوای دل انگیز نی انبان هنرمندان بوشهری ( همسایه غربی ) . بنا بر این هیچ تعصبی در این باره ندارم . عاشق تاریخ و فرهنگ جنوب بخصوص هرمزگان هستم و از این زاویه تاریخی روندی که موسیقی هرمزگان از آن تاثیر گرفته را دنبال می کنم . تاثیر فرهنگ افریقای و هندی بر فرهنگ هرمزگان موضوعاتی بوده اند که طی ۲۰ سال گذشته بصورت جدی دنبال کرده ام . و از این زاویه به گفته های اقای حبیب مفتاح نگاه کرده ام ، ایشان به سادگی و بدون کوچکترین اطلاعی از موسیقی هرمزگان، آن را تا سطح یک موسقی کوچه بازاری تنزل داده و ان را یک نوع موسقی عربی برشمرده است ( بخوانید کاباره ای ) . در مقابل چنین برخوردی نباید انتظار یک برخورد متین و شمرده داشت .
حبیب مفتاح بعد از تعریف و تمجید از موسیقی بوشهری و عالمگیر شدن آن چنین می گوید :" آنچه موسیقی خلیج فارس و جنوب یاد می شود موسیقی بوشهری است . "یعنی موسیقی هرمزگانی در این مرز جغرافیای جای ندارد .
***
نی انبان بصورتی که امروزه در کشورهای عربی و ایران مورد استفاده قرار می گیرد چیزی نیست جز ره آورد تسلط انگلیسیها در منطقه هر چند اگر به تاریخ قدیم نگاه کنیم در نواحی مصر باستان ، ایران باستان و روم از نی انبان رد پایی پیدا می شود و بعضی محققان می گویند این رومیها بودند که نی انبان را به انگلیس و اسکاتلند برده اند .
آقای محسن شریفیان در تایید گفته های آقای حبیب مفتاح که گفته بود حدود ۲۰۰ سال پیش یک قبیله افریقایی به جنوب مهاجرت کرده بود ، با استناد به سفرنامه نییور در سال ۱۷۶۵ (که سیاهان را در جزیره خارگ در حال اجرای مراسمی دیده)آنرا دلیلی بر درست بودن گفته های حبیب مفتاح و بی اطلاعی من دانسته است .
اقای محسن شریفیان گرامی ! بودن چند افریقایی تبار در خارگ و یا هزاران افریقای در ۲۰۰ سال پیش در امریکا ، چه ریطی به مهاجرت دارد . مگر ما تاریخ برده داری را نخوانده ایم ؟ از ۱۵۰۰ سال پیش اعراب هزارن افریقایی را از شکارگران انسانها خریده و در سراسر خاورمیانه به فروش می رساندند . مگر از حضور دهها هزار برده در خوزستان و بین النهرین در کتابهای تاریخی چیزی نخوانده ایم ؟
قیام زنگیان در سواحل شط العرب در ماه شوال ۲۲۵ هجری قمری ( سال ۸۶۹ میلادی ) که حدود ۱۵ سال بطول انجامید این قیام از بصره آغاز و سراسر منطقه را فرا گرفت و حتی شهرهای اهواز شوش دشت میشان و جندی شاپور هم برای مدتی در دست شورشیان زنگی بود .
هندو شاه در کتاب : تجارت السف : به حضور دهها هزار برده افریقای در منطقه و شرکت آنان در قیام علیه برده داران و خلفای عباسی اشاره می کند . همچنین جرجی زیدان در کتاب تاریخ تمدن اسلامی به حضور دهها هزار برده در نواحی خوزستان و بین النهرین اشاره می کند و می گوید هزاران برده در معادن اطراف بغداد و اراضی بصره و .... بکار گرفته بودند . در هیچ کدام از کتابهای تاریخی اشاره به مهاجرت افریقایها به منطقه خلیج فارس نشده ، این نظام برده داری بخصوص بعد از تسلط مسلمانان بر منطقه بین النهرین و خلیج فارس ، هزاران انسان افریقایی از شکارچیان انسان خریده و در بازار منطقه بفروش می رساندند . نه مهاجرت ! در باره رابطه جنوب ایران با افریقا و تاثیرات آن بخصوص ارتباط با منطقه زنگبار دو مطلب جداگانه در بلاگ سورو نوشته ام. (1 ، 2 )
برای هنرمندان بوشهری و هرمزگانی آرزوی موفقیت می کنم . و از آقای محسن شریفیان بخاطر حضورشان در جمع هرمزگانیها سپاسگذارم . ما مردم جنوب فرهنگ مشترکی داریم ، مشکلات مشترکی داریم ، از لحاظ منابع غنی هستیم ولی هردو استان منطقه محروم هستند خلاصه در فقر هم شریک هستیم .
پ ن : چوک بندر هم لینک جالبی درباره ی نی انبان گذاشته است . [لینک] . متشکرم .