بازی عربستان و ایران با نتیجهی یک بر یک به پایان رسید. گل تیم عربستان را سعد الحارثی در دقیقه ۲۹ و تک گل تیم ایران را جواد نکونام در اواخر نیمه دوم به ثمر رساند و بازی را به تساوی کشاند. عربستان در نیمه اول تیم برتر میدان بود. همان طور که در یادداشت قبل از بازی نوشته بودم این تیم علاقمند به بازی سبک امریکای جنوبی است و بیشتر بازیهای ترکیبی و هوشمندانه و ظریف روی زمین را ترجیح میدهد. هر چند بازیکنان این تیم به لحاظ قدرت بدنی و تکنیکی با بازیکنان امریکای جنوبی قابل قیاس نیستند اما در همین بازی که به مراتب ضعیفتر از همیشه بودند هم نشان دادند که لقب برزیل آسیا برای آنها چندان بیراه هم نیست... تیم ایران در نیمه دوم متحول شد و اگر وحید هاشمیان و رسول خطیبی قدر موقعیتهای به دست آمده را میدانستند شاید ایران پیروز از زمین خارج میشد. شماره ده تیم عربستان موثرترین بازیکن نیمه اول بود. او هر چند تکنیک مسعود شجاعی را ندارد اما همان داشتههایش را در خدمت تیم قرار داده بود. البته تیم ایران یک شانس هم داشت آنهم اینکه یاسر قحطانی خیلی دیر به زمین آمد. تعویضهای نیمه دوم ناصر الجوهر اگر به ضرر عربستان نبود سودی هم برایش نداشت. در عوض با هر تعویض دایی روند حرکتی تیم ایران بهتر میشد. بخصوص ورود مجتبی جباری به زمین. هنگام ورود جباری به زمین شاید هر دوستدار فوتبالی دلش میخواست یک مهاجم به جای او وارد زمین شود اما تفاوت دوستدار بودن با فوتبالی بودن همین است. دایی با اضافه کردن جباری به تیم نشان داد که در شرایط حساس هم قدرت تصمیمگیری مناسب و زیرکانهاش را حفظ میکند. جباری با جاگیریهای خوب و پخش کردن بهتر توپها در همان دقایق اندکی که بازی کرد نشان داد که چقدر تفاوت هست بین یک بازیکن باهوش و در خدمت تیم با یک بازیکن تکنیکی صرف.
تا ساعاتی دیگر بازی حساس ایران و عربستان برگزار میشود. اعراب از سال ۹۴ که برزیل قهرمان جامجهانی شد. شیفتهی این فوتبال شدند. علاقه وافر سران این کشور به این فوتبال مزید بر علت بود که موجی از مربیان برزیلی در تیمهای باشگاهی عربستان مشغول به کار شوند. در تیم ملی هم مربیانی از آرژانتین، پرتقال و برزیل بیشترین نقش را داشتند. فوتبال عربستان به لحاظ ساختاری بسیار حرفهایتر و منظمتر از فوتبال ماست. شاید در یک بازی بتوانیم تیمهای عربستانی را شکست دهیم ولی نمیتوان این را دلیل برتری فوتبال ما بر فوتبال عربستان دانست. روح فوتبال حرفهای برزیلی و یا امریکای جنوبی کم و بیش به فوتبال عربستان تزریق شده است. حاصل تفکر حرفهای عربستان حضور مستمر و البته راحت در جامجهانی و نمایش مطلوب فوتبال عربستان در این عرصه است. بله یادمان هست که عربستان در بیشتر بازیها با گلهای زیاد مغلوب حریفانش میشد اما به عقیده من زیباترین فوتبال آسیا را در جامهای جهانی به شکل مستمر این تیم انجام داده است. شاید کره و ژاپن هوشیارانهتر بازی کردهاند اما عربها فوتبالی نرم و نمایشی و زیبا را ارائه میدهند. انگار برای لذت بردن از بازی به جامجهانی آمدهاند. این با روح فوتبال البته سازگار است اما با طاقت و تحمل امیران عرب نه!
نشانهی دیگر برتری ساختاری فوتبال عربستان بر ایران این است که تیم ملی این کشور فوتبالی را بازی میکند که در باشگاههای بزرگ این کشور بازی میشود. شما شاهد یک فوتبال خاص عربستانی هستید. همان فوتبالی که الاتحاد بازی میکند همان فوتبالی که الهلال بازی میکند. اما تیم ملی ما شبیه کدام فوتبال باشگاهیمان است... البته همان بهتر که نیست.
به هر حال امشب باید شاهد فوتبال برزیلی عربی عربستان با فوتبال ایرانی آلمانی تیم علی دایی باشیم. ساختار فوتبال عربستان قوی است اما امید ایرانیها به روح تازهی حاکم بر تیم و روحیه برنده شدن سرمربی دانا و نامحبوباش است.
پ ن: این بازی را خواب دیدم تا دقایق پایانی دو بر دو مساوی بود.
در همین باره: روحیهی دایی و ناصر الجوهر!
مجلهی فرهنگستان جنوب دوشنبه ۱۸ شهریور منتشر میشود. سردبیر این مجله محمد ذاکری است و شورای نویسندگان آن حسن بردال، رضا دبیرینژاد و احمد کارگران هستند. خسته نباشند! دوشنبه منتظر یک مجلهی پُرملات روی پیشخوان دکههای هرمزگان باشید.
اون: [با ناز و مقداری اعتماد به نفس] من چی ِ تو ام؟
من: ها؟ یعنی چی؟
اون: منظورم اینه که من برات مث چی میمونم؟ از همین حرفایی که همه به هم میزنن دیگه، ماه من! سنجاب من! چه میدونم از این حرفا دیگه!
من: آها یعنی الان باید ازت تعریف کنم؟
اون: خیلی خُلی! ببین اگه بخوای منو توی یه جمله یا کلمه یا عبارت توصیف کنی، بهم چی میگی؟
من: [بعد از یک مکث کوتاه] عسل طبیعی آذربایجان!
اون: [صداهایی گنگ و نامفهوم] برو گم شو! دیوونهای به خدا!