سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

جشن بزرگ و تقدیر از پیشکسوتان موسیقی هرمزگان !

 دیروز به مناسبت تولد امام علی(ع) جشنی در فرهنگسرای طوبی به همت انجمن موسیقی هرمزگان برگزار شد. این جشن فرصتی بود تا انجمن موسیقی در کنار اجرای چند گروه موسیقی تقدیری هم از چهار پیشکسوت موسیقی استان هرمزگان داشته باشد.

             

گروه گامرون                                                        

  برنامه با سخنرانی رییس انجمن موسیقی استاد احمد توحدی در باب فضیلت‌های ماه رجب آغاز شد!

ایشان پس از اینکه متذکر شدند رجب ماه هفتم از ماه‌های قمری می باشد و دلایل برتری این ماه بر دیگر ماه‌ها را برشمردند، سپس در گوشه‌هایی از سخنانشان اشاره کردند که این برنامه بهانه‌ای است برای برنامه‌ای دیگر در روز جوان.

پس از او آقای پیشدار معاون فرهنگی اداره‌ی ارشاد هم صحبت کرد که مهمترینش اعلام حمایت از کارهای پژوهشی در موسیقی و کمک به مکتوب کردن موسیقی هرمزگان،بود.

   پس از این صحبت ها یکی از پیشکسوتان موسیقی هرمزگان صالح آتون برای حضار حرف‌هایی زد که بیشتر در مورد فعالیت‌های مذهبی‌اش بود تا موسیقی و اگر از موسیقی هم حرف می‌زد اشاره به ترانه‌هایش می کرد که در مدح بزرگان دین سروده است. او از اداره ارشاد و انجمن موسیقی بسیار متشکر بود. به خاطر لطفی که به او داشته‌اند. هر چند وقتی نوبت به تکنوازی‌اش رسید به همه ثابت شد که نه صالح دیگر صالح است و نه ...

                      

                                                            صالح آتون                                                    

   اگر این تکنوازی را از او ندیده بودم خیلی بهتر بود. صالح کهنسالی و انگشت شکسته را بهانه می‌کرد ولی من دلایل را جایی دیگر جستجو می‌کنم. بین خودمان و کسانی که با موسیقی اینگونه برخورد کرده‌اند. چه بسا کهنسالانی که در نواحی مختلف ایران هنوز می‌نوازند و یا شاگرد تربیت می کنند.

   از صالح گرفته تا باقی خوانندگان جوان و همچنین گروه گامرون همگی ترانه‌هایی با مضمون مذهبی اجرا کردند که بدون تعارف هیچ کدامش به دل نمی‌نشست .

   دیده‌ام که گروه‌های محلی هم وقتی برای اجراهای رسمی فراخوانده می شوند فکر می‌کنند که حتما باید اجراهایی از این دست داشته باشند تا بتوانند نفس بکشند. پس تکلیف موسیقی فولکلور چه می‌شود؟ چه چیز باعث شده حتی پیرمردی که سالهاست در روستا زندگی می‌کند اینگونه به موسیقی خودش نگاه کند؟

 من به موسیقی معنوی که در نواحی مختلف کشورمان و همچنین سراسر دنیا اجرا می‌شود احترام می‌گذارم ولی هر چیزی باید به شکل صحیح و به جا استفاده شود . متاسفانه با این نوع برخورد هم به موسیقی ضربات جبران ناپذیری وارد می کنیم و هم به معنویت و غیره ! [تقریبا در همین باره از زبان کیوان ساکت] 

 

                

                                                        گروه زیتون سبز

 

  از بین اجراهای این روز اجرای یک گروه محلی(زیتون سبز) بیش از همه برایم لذت‌بخش بود. هر چند جای ساز کوبه‌ای پیپه در این گروه خالی بود و به قول خودشان کارشان کاستی‌هایی هم داشت ولی ملودی زیبا ،ریتم کامل و صدای جذاب و بکر خواننده  کاستی‌ها را هم می‌توانست کم‌رنگ کند.

البته از اجرای همیشه خوب قنبر راستگو در خواندن شروند هم نباید بگذریم.

 

                 

                                                             قنبر راستگو

 

 

 در میان خوانندگان پاپ هم صدای عمران طاهری از همه پخته‌تر بود. هر چند که کارش من را به یاد قطعه‌ی علی ای احمد ثانی (اثر ناصر عبداللهی) می‌انداخت.

  صدای احمد قائد و مهدی لشکری چیز تازه‌ای برای من نداشت. هادی آرمین که با کار قبلش توقع همه را بالا برده بود اینبار حداقل من را آرام کرد تا دیگر با شنیدن یک کار خوب از یک موزیسن احساساتی نشوم.

 

                               

                                                            اسماعیل پیل‌افکن

 

   * از نکات قابل توجه حضور اسماعیل پیل‌افکن در گروه جوان زیتون سبز بود. پیل‌افکن همان نوازنده قدیمی سازهای کوبه ای در گروه علی حبیب‌زاده است.

 

  *  از چهار پیشکسوت موسیقی هرمزگان در این روز تقدیر شد . صالح آتون ، حسن مرادی،قنبر راستگو و وهاب وجدانی!

 

  * از آقای عبدالرحمن عبدللهی پدر ناصر هم تجلیلی به عمل آمد.

   

   * غلامعلی توسلی که نامش برای اهدای لوح به پیشکسوتان از سوی مجری برنامه قرائت شده بود حاضر نشد برای این کار بر روی سن برود و هر چه توحدی اصرار کرد و او را در آغوش گرفت فایده نکرد.

 

    عکس ها از دوست عزیزم ::عبدالحسین رضوانی::

زلیخا قویدل: مگر صدا و سیما موسیقی خوب ندارد؟

   

                                                         این یادداشت تقدیم می شود به زنان پرتلاش و نجیب دیارم;جنوب.

 بو و دود گشته(۱) و گُرهکو(۲) بر وهم‌آلود و سنگین بودن فضای مراسم افزوده بود. بنا بر تشخیص و دستور بابازار موسیقی نوبان نواخته می‌شد. نوازنده‌ی تمبوره با مضرابی از شاخ گاو بر تارهای تمبوره[عکس] می‌نواخت. گازی(۳) در اوج خود بود. بادها یکی یکی طلوع می‌کردند. کسی با لرزشی شدید بر زمین می‌افتد و صداهایی نامفهوم از دهانش بر می‌آید انگار دارد درد تمام نسل سیاه را فریاد می‌کشد. بابا سراغش می‌رود و آرامش می‌کند.

     موسیقی نوبان موسیقی تسکین درد و رنج و غم است.

    ناگهان یکی از سیاهان که بر دهل می‌کوبد را لرزشی در بر می‌گیرد و تاب دهل زدن از دست می‌دهد.ریتم از صدای دهل او خالی می‌شود.زنی سالخورده چوب را از دست او بیرون می‌آورد، خود پشت دهل می‌نشیند و چنان با چوب بر دهل می‌کوبد که از آن شوری وصف‌ناپذیر در بین اهل‌هوا می‌افتد.صدای شیون فضا را پر کرده و نغمه‌های نوبان آنها را نوازش می‌دهد.این تاثیرگذار‌ترین لحظه‌ی موسیقیایی است که تا کنون داشته‌ام و بیش از این کلمه ای برایش ندارم.

                                                           ***

زیبا ، نصره و زلیخا بنام‌ترین و متبحرترین گروه موسیقی زنانه هرمزگان بوده‌اند. زیبا فلوت و دهل‌گپ(۴) می‌زد، نصره کَسِر(kaser) و زلیخا هم پیپَ(pipa). البته این سه خود به همراه دوستک _نوازنده قوی و صاحب‌سبک فقید بندرعباس‌‌ــ  و  قنبر راستگو هم به اجرای موسیقی می‌پرداختند که سالها پیش همه‌شان بجز زلیخا به همین جرم در ملاء‌عام شلاق خوردند و در پی این واقعه علاوه‌بر از هم‌پاشیدگی گروه زیبا و نصره هم به پریشانی روحی دچار شدند که تا آخر عمر هم این پریشانی گریبانگیرشان بود. خدا رحمتشان کند. آنها بخش بزرگی از شادی اجداد ما بوده‌اند. از آن گروه خوشبختانه زلیخا هنوز هم در قید حیات است و به سختی روزگارش را می‌گذراند.او با خوش‌شانسی از این قضیه جان سالم به‌در برده بود.

                                                           ***

بعد‌ها فهمیدم زنی که آنشب بر دهل می‌کوبید همان زلیخای قدیم است.خواستم ببینمش و اگر شد گزارشی و عکسی تهیه کنم. به واسطه‌ی دوستی مشترک به خانه‌اش رفتم. دوست کمی توضیح داد درباره کار من و گفت :"برای مصاحبه آمده است." کلمه‌ی مصاحبه را که شنید پنداشت از صدا و سیما هستم و سخت برافروخته شد و گفت:

نه ! حرف نمی زنم.

رو به دوستم کرد و گفت این از صدا و سیما آمده!

من وقتی شبکه بندر را می بینم و این موسیقی‌های چرت و پرت را می‌شنوم دلم می‌خواهد بزنم و تلویزیون را بشکنم. این ها چیست که به خورد مردم می‌دهید؟ مگر موسیقی خوب ندارید؟

اگر بگویید نه، دروغ می‌گویید! ما خودمان به همراه دوستک آمدیم صدا و سیما و از ما فیلم گرفتند. لباسهای بندری پوشیده بودیم و دهل می‌زدیم.کمی از موسیقی ما پخش کنید تا دل مردم شاد شود. تا مردم بفهمند موسیقی یعنی چه! تا کی می‌خواهید این دلنگ و دلونگ‌های مسخره را تحویل مردم بدهید؟ کمی هم موسیقی محلی پخش کنید!

 دوست کمی توضیح می دهد که من از صدا و سیما نیستم  .ولی او همچنان عصبانی است. به هر حال من هم کمی حرف زدم. وقتی بیشتر آشنا شدیم و دانست که من هم شیفته‌ی موسیقی محلی‌ام راضی شد که بعد با هم حرف بزنیم.

 باشه خاله همه چیز را تعریف می کنم.

................

 ۱ـ گشته : کاربردی مثل اسپند دارد.

 ۲ـ گرهکو: ترکیبی از چند گیاه که اهل هوا به جای تنباکو در قلیان‌هاشان استفاده می‌کنند.

 ۳ـگازی: بازی . گازی زار : بازی زار _ مراسم زار

 ۴ـ دهل گپ: دهل بزرگ

کغار هم به باد رفت!

  کتاب "کغار" مجموعه بومی سروده‌های ـ‌ترانه‌سرای فقید هرمزگان‌ـ صالح سنگبر به طرز فجیعی به چاپ رسیده و منتشر شده است.

   بیش از همه دلم برای صالح می‌سوزد. تنها امید زندگی و مردگی‌اش همین کتاب بود. که پس از مرگش مجوز بگیرد و چاپ شود و ..."کغار" و کتاب اولش "یادتن" (که در زمان حیاتش چاپ شد و به چاپ دوم هم رسید) را تنها یادگار خود می‌دانست.[لینک]

  روی تمام نکته‌هایی که می‌خواست در این کتاب رعایت شود بسیار حساس بود. از طرح جلد گرفته تا حروفچینی. پیش‌نویس کتاب را به دوستانی که می‌پنداشت نظری دارند نشان می‌داد و نظر می‌خواست.

   حالا اما به لطف دوستانی که تخصص چندانی در این امر ندارند و احیانا به مشورت با اهالی فن هم حساسیت دارند، "کغار" به چاپ رسیده است. از مشخصه‌های جالب این کتاب نداشتن شناسنامه،شابک، و درج نام انتشاراتی و قیمت است. البته به نظر می رسد که هیچ انتشاراتی هم پشت قضیه نباشد.

  درباره‌ی طرح جلد و صفحات و کاغذ این کتاب چیزی نمی توانم بگویم. کتاب را می توانید در کتابفروشی‌های بندرعباس ببینید!

 

کیدی ماهنامه موسیقی جنوب را می توانید دانلود کنید.

 سایت روزنامه‌ی صبح‌ساحل [لینک] که رنگ و بوی دیگری به خود گرفته از این به بعد کیدی را هم به صورت pdf برای استفاده مخاطبانش منتشر می‌کند.

بریده‌ای از صفحه آخر کیدی

 

برای دانلود شماره دوم کیدی به این [صفحه] بروید.