سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

آرژانتین محتاطانه ساحل عاج را شکست داد !

  بازی دیشب آرژانتین و ساحل عاج زیباترین باری جام تا به امروز بود . آرژانتین با دو گل مهاجم خود ساویولا و کرسپو در مقابل تک گل دروگبا برای ساحل عاج به پیروزی رسید . نمایش آرژانتین به رهبری ریکلمه که بهترین گزارشگر آسیا علی سعید او را هنرمند خطاب می کند و نه بازیکن، در نیمه اول بسیار دلپذیر بود . حتی اگر کمک داور کمی دقت می کرد می توانست گل آیالا را هم ببیند . و آرژانتین با سه گل نیمه اول را به پایان برساند .

گل اول بازی : هرنان کرسپو

    آیالا علاوه بر به ثمر رساندن آن گل نادیده گرفته شده بازی بسیار خوبی انجام داد . در کل خط دفاع آرژانتین از بازیکنان بسیار قدرتمندی برخوردار است ولی ناگفته نماند این تیم در حالت دفاعی مشکل دارد و از نبود یک هافبک دفاعی کامل مانند آلمیدای ۹۸ رنج می برد . خط هافبک آرژانتین که روزی با حضور ورون ،زانتی ،اوته گا ،آلمیدا و آیمار قوی ترین خط وسط در دنیای فوتبال بود دیشب چندان قوی به نظر نمی رسید . ریکمله بد جوری در وسط زمین احساس تنهایی میکند . هر چند کامبیاسو هم بد کار نمی کند ولی ...

***

    آرژانیتن تقریبا همان سبک تیم جوانانش را در هنگام مربیگری پکرمن بازی می کند . پاسهای دقیق سریع و تک ضرب که این مربی روی آن تاکید زیادی دارد .در نیمه ی اول تانگوی آرژانتین زیبا اجرا شد ولی نیمه ی دوم همراه با احتیاط و ترس آغاز شد . ترس از حذف برای دومین بار در دور اول ! و اینگونه بود که تنها دلخوشی نیمه دوم دیدن مارادونا در بین تماشاگران بود .

مارادونا و دخترش در بین تماشاگران

  مارادونا در جواب این سوال که چرا در مراسم افتتاحیه و در بین ستارگان جامهای قبلی نبوده است گفت : من برای دیدن فوتبال آمده ام و نه دیدن بکن بائر و پله ! او با حضور در بین مردم نشان داد که چه تفاوتهایی با دیگر بزرگان فوتبال دارد . بعد از هر گل او چنان شادی می کرد که ورزشگاه به وجد می آمد .

***

  ساویولا گل زد تا دیگر کسی نپرسد چرا او بازی می کند .او به عنوان بهترین بازیکن زمین هم انتخاب شد .

   پکرمن در این بازی از دو ستاره تیمش ته وز و مسی استفاده نکرد . به احتمال قوی در بازی با صربستان از ته وز استفاده می شود ولی مسی شاید برای بهبود کامل هنوز به استراحت نیاز داشته باشد . ته وز در بازیهای المپیک ستاره ی مسابقات بود .

***

بهترین های آرژانیتن به نظر من در این بازی : ریکلمه ی نیمه اول + روبرتو آیالا + پابلو سورین

آمار دقیق بازی دیشب

سخنان مربیان دو تیم بعد از بازی

جام جهانی و من و ...ماکت های مارادونا !

فقط چند ساعت به آغاز جام جهانی باقی مانده و من در این نوشته نگاه کوتاهی به جام جهانی بخصوص تیم کشورم ایران و نیز تیم مورد علاقه ام آرژانتین خواهم داشت .

   ایران در حالی به جام جهانی پا میگذارد که پس از به خدمت گرفتن برانکو هنوز نتوانسته بازی زیبایی از خود به نمایش بگذارد . این تیم هنوز ریتم مشخصی ندارد . سیستم و نظم تیمی در تیم چندان نمودی ندارد . برانکو نتایج تیم ملی را به رخ منتقدانش می کشد. نتایجی که بیش از کارهای گروهی هوش و تکنیک فردی بازیکنان در آن موثر بوده است . مشکلات  خط دفاعی و دروازه تیم ایران حتی از نظر فوتبالدوستان غیر حرفه ای هم پنهان نمانده است .  البته برانکو هم تقصیری ندارد این واقعیت فوتبال و زندگی ماست . به قول کوردس مربی سابق تیم امید ایران : هر وقت رانندگی را یاد گرفتید فوتبال را هم یاد می گیرید .

   بد نیست نگاهی به اولین حرفیمان در جام جهانی داشته باشیم . تیم مکزیک .

 این تیم با مربیگری یک آرژانتینی که خود از شاگردان سزار منوتی بزرگ بوده و با تاثیر از او و همچنین آلفیو باسیله مربی آرژانتین در جام جهانی ۹۴ فوتبال سنتی آرژانتین را به نمایش می گذارد . چیزی که حتی خود آرژانتین هم از آن فاصله گرفته است فوتبالی خشن و درگیر در دفاع و سریع تکنیکی و خطرناک در حمله . شناور و دونده . این تیم در جام کنفدراسیون ها حتی برزیل را هم شکست داد و آرژانتین را هم نقره داغ کرد . تنها نقطه ضعف مکزیک نتایج ضعیفش در مقابل تیم های اورپایی است . آنها بعد از جام کنفدراسیون ها در حالی که تیم ما در سردرگمی کامل به سر می برد تمرینات سختی را پشت سر گذاشتند . مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد! به نظر نمی رسد توپ آنقدر ها هم گرد باشد که ایران بتواند از پس مکزیک بر بیاید .

آرژانتین پس از بیست و هشت سال بدون بزرگانش ...

   آرژانتین که پس از جام ۹۰نتوانسته به فینال برسد این بار پس از ۲۸ سال بدون اسطوره هایش به جام جهانی می آید . نه از کمپس خبری هست نه مارادونا و نه باتیستوتا بهترین گلزن تاریخ ملی آرژانتین .

  شاید بیرون آمدن از زیر این سایه شوکی باشد بر پیکره ی تیمی که باترس به جام جهانی پا گذاشته است . باید صبر کرد و دید مربی قهرمان خوزه پکرمن که قهرمانی های زیادی برای تیم جوانان آررژانتین بدست آورده است با جوانان جویای نامی مثل ریکلمه ، مسی ،ته وز و ...چه خواهد کرد .

   او و دانیل پاسارلا نقش زیادی در رشد فوتبال امروز آرژانتین داشته اند . پکرمن تاسیس و مدیریت کمیته های استعداد یابی و مدارس فوتبال را به عهده داشت و کسانی مثل آیمار ،ساویولا و دی الساندرو از کشفیات او بودند . این کارگاه بازیکن سازی همچنان هم به کار خود ادامه می دهد . پاسارلا هم وقتی مربیگری تیم ملی را پس از جام جهانی ۹۴ بر عهده گرفت فقط چندبازیکن از آن تیم را نگه داشت بازیکنانی که هنوز جوان بودند: باتیستوتا ،سیمونه ،اورته گا و ...او با دعوت از بازیکنان بیست ساله ای مثل زانتی ،ورون ،آیالا ،کرسپو ،لوپز و ...یک آرژانتین جدید ساخت . هر چند در ابتدا این جوانگرایی به مذاق خیلی ها خوش نیامد و حتی کار به جایی رسید که مارادونا به خاطر دعوت ورون او را به تمسخر گرفت . ولی او کار خود را بدون هیچ نگرانی ادامه می داد تا جایی که مارادونا هم مجبور شد حرفهایش را در مورد ورون پس بگیرد . هنوز هم نهالی که او کاشته برای تیم آرژانتین  و فوتبال دنیا ثمر می دهد .

ماکت های مارادونا

  در آرژانتین هر کودکی که پا به توپ می شود می خواهد مارادونا شود . این در مورد هیچ ستاره ی دیگری مصداق ندارد حتی پله ! خواستن را باید از کودکان یاد گرفت . کودکان ارتقا یافته ی آرژانتینی را هر از چند گاهی در فوتبال روز دنیا می بینیم . اورته گا شاید نزدیک ترین گزینه به مارادونا بود. او زمانی با دیگو  همبازی هم  بود. او در جام ۹۸ بهترین بازی هایش را به نمایش گذاشت و از نظر بسیاری بهترین بازیکن جام بود .او مثل دیگو هر چه تیم مقابلش قوی تر بود بازیهای بهتری انجام می داد . بهترین بازیهای عمرش را در برابر تیم هایی مثل انگلیس ،هلند و برزیل انجام داد . هر چند شانس با او میانه خوبی نداشت . پس از او ریکلمه ،ایباگازا ،آیمار ،دی الساندرو ،ته وز ،مسی و ...می خواهند مارادونا باشند . هر چند محال است ولی همین که یک بازیکن بتواند چند درصد هم مارادونا باشد ،غنیمت است . مارادونای امسال آرژانتین چه کسی خواهد بود ؟

مارادونا

  بچه فقیری که تنها دلخوشی اش بازی در زمین های گلی بوینس آیرس بود . کمی بزرگتر که شد می خواست خرج خانواده اش را از راه دریبل زدن به دست بیاورد . ولی او آنقدر دریبل زد که پولش از پارو هم بالا زد و نه تنها خرج خانواده بلکه می توانست خرج خیلی چیزهای دیگر از جمله هواپیمای اختصاصی و ... را هم بدهد .او آنقدر محبوب شد که حتی در دور افتاده ترین دهکده ها هم نامش سر زبانها بود . شاید باور نکنید ولی بعد از گذشت چند دهه ترک تیم ناپل هنوز هم در آن شهر نام مارادونا در ورزشگاه خانگی تیم به گوش می رسد . و اینکه پس از اخراج او از جام جهانی ۹۴ چند صد نفر در بنگلادش دست به خودکشی دسته جمعی زدند . و دیگر اینکه او تنها در شهر ناپل ۶۰۰ معشوقه داشت . او و یکی از معشوقه هایش حتی بچه دار هم شدند .هر چند مارادونا تکذیب می کرد ولی معشوقه ی ذبل نام کودکش را گذاشت : دیگو آرماندو مارادونای پسر ! فکر نمی کنم نیازی باشد از بازی مارادونا حرفی بزنم .

آرژانتین امروز :

این تیم هم مثل تیم بیلسا به اقتدار به جام جهانی راه یافت ولی تفاوت این دو تیم در این است که تیم پکرمن علاوه بر سیستم ابتکاری بیلسا توانایی اجرای دیگر تاکتیک ها را هم دارد . بیلسا دومین مربی آرژانتینی است که توانست یک سبک نوین را در فوتبال دنیا مطرح کند قبل از او دکتر کارلوس بیلاردو در سال ۸۶ سیستم چهار چهار دو را به کار برد و البته  قهرمان شد . تیم امروز با تیم جام قبلی تفاوتهای زیادی دارد . بازیکنان این تیم سرو صدای بازیکنان قبل را ندارند . بازیکنانی کم ادعا و سختکوش که برای اثبات خود به آلمان می آیند و نه نمایش بازیشان . شاید تنها ضعف آرژانتین در دروازه و نوک حمله باشد جایی که بعد از کمپس ، کانیجیا و باتی گل دیگر مهاجم کامل و کلاسیکی مثل آنها دیده نشده است . آیا کرسپوی افول کرده و یا دیگران می توانند جای بزرگان را بگیرند ؟

....................................................................................................................

یکی دیگر از تیم هایی که حیفم آمد درباره اش حرف نزنم ژاپن است .ژاپن روز به روز بهتر می شود . امروز این تیم برای خودش صاحب یک سبک در بازی فوتبال است . فوتبالی مبتنی بر هوش و سرعت . شاید آنها از این دو نظر در جهان سرآمد باشند . منتظر بازیهای زیبای ژاپن باشید . از میان اورپایی ها بازی ایتالیا را هم دنبال می کنم . تیمی که در بدشانسی رقیب ندارد . ولی به هر حال قهرمان این جام به احتمال قوی از اروپاست . آلمان ،انگلیس ،هلند ،ایتالیا و البته چک را هم فراموش نکنید !

 بعید می رسد تیمی از امریکای جنوبی و یا قاره ای دیگر بتواند جام را از دست میزبانان اروپایی در بیاورد .

.................................................................................................................

  چند سالی هست که مطالعه ورزشی ندارم .اگر اشکالی در این نوشته می بینید تذکر بدهید .

 عکس ها از سایت جام جهانی : http://fifaworldcup.yahoo.com/06/en

بانوی نمونه هرمزگان چرا و چگونه ؟

نشریه صبا ـشماره ۱۰۹ ــ مورخه ۶خرداد ــصفحه ۷ / هلیا اکبری  

زن نمونه هرمزگان کیست 

یکی از وبلاگنویسان هرمزگانی در ابتکاری تازه دست به انتخاب زن نمونه استان هرمزگان زده است . اصل قضیه بسیار ساده و حتی ستودنی ست اما آنچه که از صندوقچه ی انتخاب در آمد چیزی نیست که در خور توجه باشد . علت هم کاملا واضح و برهمن [ مبرهن ] است نه مبتکر این عمل و نه آنانی که به انتخاب زنان نمونه هرمزگانی احترام [ اهتمام ] نموده اند هیچکدام اصلا بانوان نمونه این استان را نمی شناسند و نه حتی زحمت شناخت آنان را به خود داداه اند [ داده اند] . البته نگارنده هم با عرض پوزش و شرمندگی اعلام می دارد که او نیز بسیاری از این بانوان را نمی شناسد . بهتر از [ است] اندکی به خود زحمت دهیم و ببینیم چه شخصیتهایی [ شاخصه هایی] برای شناخت یک زن با عنوان نمونه حائز اهمیت است . این زن در ابتدای[ ابتدا ] باید زن باشد ! شوخی نمی کنم زن بودن یک هنر است که بسیاری از زنان ما برای آنکه در جامعه مرد سالار ، مقبول باشند آنرا فراموش کرده و رو به سوی مردانگی می گذارند . این حسی ست که در زنان ما اندک اندک کشته می شود و بسیاری از اختلافات خانوادگی از همین مسئله ریشه می گیرد (البته این موضوعی روانشناختی ــجامعه شناختی ست که بحث آنرا اینجا باز نمی کنیم ) دومین شاخصه باید این زن در عمر کوتاه یا بلند خویش کاری کرده باشد که حداقل اثرات آن در جامعه پیرامونش مشخص باشد . شاید این شاخص از شاخص قبلی مهمتر باشد اما باید هر انسان نمونه شمولی از خصایص انسانی را دارا باشد . انسان تنها برای خودش زندگی نمی کند و گرنه هر زن به خودی خود یک انسان نمونه و یک شخصیت برجسته است این را من نمی گویم که بسیاری از فلاسفه جهان به آن اعتقاد دارند . زن مربی ست . تربیت نمی کند .(؟) اصلا روی شاخصه مادر بودن تکیه نمی کنم . چرا که بسیاری از زنان بی آنکه مادر باشند مربی هستند. نربیت کردن یک اصل نهادینه در وجود زن است . حال با این شاخصه ها آیا ما حق مطلب را در انتخاب زن نمونه هرمزگانی ادا کرده ایم ؟ اجازه دهید که صرفا بگویم نه. ما دم دست ترین آدم ها را آورده ایم و گفته ایم اینها نمونه اند .

ما حنی نخواستیم به شناختی جدید در عرصه فعالیتهایی که بانوان این استان انجام داده اند برسیم . آیا ما اولین معلم زن هرمزگانی را می شناسیم ؟ آیا اولین بانویی که موفق به اخذ ذکترا در این دیار محروم شده است را می شناسیم ؟

کسانی که به مردم و کودکان و نوجوانان مان خدمت کرده اند . آیا نام بهترین و موفق ترین بانوی کشاورز یا فعال در عرصه صنعت را می دانیم ؟ چرا راه دور می رویم . استادی همچون دکتر شکیبا ،زنی چون پروانه بیابانی ،بانویی چون زینت دریایی ،زجر کشیده ای همچون فرخنده پیشدارفر در این استان وجود دارند که فرهنگ و جامعه ی [جامعه ای ] را تحت تاثیر قرار داده اند . نه اینکه جهان را تکان داده باشند . نه اینکه جوایز بزرگ کسب کرده باشند. آنها به چیزهایی اعتقاد داشته و دارند و برای آن کوشیده اند . بسیاری دیگر هستند که شرمسارانه سر خود را پایین انداخته و اعتراف می کنم آنان را نمی شناسم . عدم شناخت آنان گناه من است آنان بزرگند و بزرگ می مانند . ما کوچکیم که هرگز نه آنها را شناخته ایم و نه برای شناختشان زحمتی به خود داده ایم.

...........................................................................................................................

متن بالا در مورد انتخاب بانوی نمونه هرمزگان از سوی وبلاگ نویسان، به قلم خانم هلیا اکبری نوشته شده است . پس از مشورت با دیگر وبلاگ نویسان از جواب دادن خط به خط به این مطلب منصرف شدم و تنها به ذکر چند نکته کوتاه و کلی بسنده می کنم .

  یکم : برای نوشتن نقد بر یک نوشته ، فیلم ،و یا هر حرکتی ابتدا نقاد تمام ابعاد آن را بررسی و مطالعه می کند ولی وقتی این متن را می خواندم احساس می کردم نویسنده حتی با روش برگزاری این طرح که بارها طی چندین یادداشت توضیح داده شده آشنایی ندارد . در همان راستا به مخاطب خود هم اطلاعاتی در این باره نمی دهد و او را یک طرفه با خود به قاضی می برد . متاسفانه در تمام این متن ذره ای اجازه تفکر به مخاطب داده نمی شود . و نویسنده فقط نظر شخصی خود را ابراز می کند.

 دوم: لازم است به صورت خلاصه مراحل اجرا و شکل گیری طرح را بازگو کنم .

۱ـ بحث درباره مشخص کردن اهداف و همسو شدن (هدف معرفی و نشان دادن توانایی های بانوان هرمزگانی)

۲ـ گفتگو و تصمیم گیری درباره ی چگونگی اجرا :

 اول: معرفی اولیه بانوان ( آزاد و همگانی) دوم: بررسی و تحقیق(بر عهده وبلاگ نویسان هرمزگانی) سوم :نظر سنجی و انتخاب ( آزاد و همگانی)

۳ـ مشخص نمودن عرصه فعالیت ها و محدوده زمانی (عرصه فعالیت ها فرهنگ و اجتماع ، بدون محدوده زمانی،داشتن استمرار )

۴ـ طراحی و انتشار فراخوان ها در وب و ...

۵ـ بازبینی نظرات ارسال شده

۶ـ تحقیق درباره فعالیت های بانوان معرفی شده (در هر شهر این کار را بر عهده وبلاگ نویسان آن شهر گذاشتیم و اگر در آن شهر کسی را نداشتیم یا از طریق دوستان اقدام کردیم یا خود تن به سفر دادیم .)

۷ـ جمع آوری مطالب فراهم شده و تحقیق درباره درستی و نادرستی آنها

۸ـ نظر سنجی از میان وبلاگ نویسان هرمزگانی برای انتخاب پنج گزینه آخر

۹ـ نظر سنجی از تمامی کاربران به صورت آزاد  و تعیین بانوی نمونه

( برای اطلاعات بیشتر می توانید یادداشت های مربوط به فراخوان و نظرسنجی را ببینید . 1. 2 . 3 . 4. 5 )

سوم: همانطور که می بینید این طرح به صورت همگانی و آزاد برگزار شده بود و همه می توانستند با توجه به برداشت های خود اشخاصی که نمونه می داند معرفی کند . ساده بگویم خود ایشان هم به جای نوشتن این متن می توانست همین اسامی را زودتر به ما برساند . و این حرکت را پر بار تر کند . نمی دانم چرا ایشان اینقدر دیگران را دست کم گرفته اند. به راحتی از کلماتی مثل نخواسته اند ، نمی شناسند و ...استفاده کرده اند .در حالی که همه چیز را همگان دانند .

اگر نویسنده این متن می دانست که یکی از دوستان فقط یک هفته بر روی یکی از همین اسم هایی که ذکر کرده تحقیق نموده است اینگونه زحمت دیگران را نادیده نمی گرفت . همیشه وقتی سعی می کنیم از نادانسته هایمان بگوییم و بنویسیم ،خود مرتکب اشتباه می شویم .

چهارم : وجود اشتباهات نوشتاری در این متن به قدری بود که آدم را به این فکر می اندازد که نکند کسی از عمد این کار را کرده است . بعضی از این اشتباهات همانطور که می بینیدخیلی عجیب است . برهمن به جای مبرهن، احترام به جای اهتمام و ...(برخی دیگر در بین متن مشخص شده اند.)

جزیره از جزیره ی سرخ می گوید .

   در قسمت نظرات یادداشت قبل که درباره جزیره هورموز بود دوستی به نام جزیره نکات بسیار جالبی را با قلم شیوایش درباره این جزیره نوشته بود که حیفم آمد فقط در قسمت نظرات به نمایش دربیاید و بسیاری از خواندن آن محروم شوند . فقط کاش ایشان از خودشان ،نشانی و یا ایمیلی باقی می گذاشت تا بیشتر بتوانیم از دانستنیهایشان استفاده کنیم . این وبلاگ از مطالبی اینچنینی که مربوط به فرهنگ و هنر هرمزگان باشد استقبال می کند . با افتخار ! ممنون جزیره ی عزیز !

  سلام دوست عزیز!
 
سفرنامهء مختصر شما٬ مرا به دوران طفولیتم برد: سی ٬ سی و پنج سال پیش ٬ آن زمان که هر از چندگاهی ٬ و اغلب حول و حوش نوروز٬ شوق رفتن به هرمز بی تابمان میکرد.

  زمین سرخ فام ٬ قلعهء سترگ و نیمه مخروبهء پرتقالیان اشغالگر٬ خیل آهوان تیزپا در کوهستانهای بکر٬ حکایات جذاب و خوف برانگیز اهل هوا و ... حلقه ای وهمناک از طلسم و جادو را ٬ در ذهن کودکانه مان ٬ بر گرد این جزیره ترسیم میکرد.

 از دیگر عجایب هرمز ٬ یکی هم این بود که هیچ حیوان سگی در آنجا یافت نمیشد ٬ اما در عوض گربه فراوان! اهالی جزیره را باور بر این بود که علت ٬ طلسم است و البته داستانهایی را هم در این رابطه نقل میکردند.

هرمز


  کمی پایین تر از قسمت مسکونی جزیره٬ « خانهء زعفرانی»جلب توجه میکرد. ماجرای این خانهء گلی که در واقع اتاقکی بیش نبود٬ بنا به گفتهء اهالی ٬ به گذشته های دور برمی گشت؛ دورانی که هرمز یکی از مراکز تجاری منطقه محسوب میشد. گویا دو بازرگان بر سر مسئله ای با هم شرط بندی میکنند و قرار میشود بازندهء این شرط ٬ هزینهء بنا کردن خانه ای را بپردازد که می بایست در ساختن آن بجای کاه از زعفران استفاده شود.

هرمز


و اما ماجرای «جری پلاک» که خود چندین بار او را دیده بودم. بنا به گفتهء بعضی از اهالی هرمز که خود از دوستان «جری» بودند٬ او مهندسی اهل یوگسلاوی بود که در بحبوحهء برقراری حکومت «سوسیالیستی» مارشال «تیتو» ٬ کشورش را ترک کرده بود. جری پلاک از طرف فرح دیبا ( همسر شاه سابق) جهت رسیدگی به امور بازسازی هرمز عازم آنجا شده بود و به همراه همسرش در خانهء کوچکی که خود طراح آن بود٬ زندگی میکرد؛ ولیکن نه «حسادتهای دربار» ٬ که موج انقلاب و هیجانات ناشی از آن ٬ جری پلاک را از آنجا راند و خانه اش نیز دستخوش تاراج اهالی گردید.
می بینی دوست عزیز ٬ نوشته ات چگونه مرا به دور دستهای خیال برد؟! به قول سهراب سپهری
:
«
سفر مرا به در باغ چندسالگی ام برد

ایستادم تا دلم قرار بگیرد
صدای پر پری آمد
و در که باز شد
من از هجوم حقیقت به خاک افتادم...»