روزی که بندِر تو چِشُم جُنَه مَشماردَه عِشقُنُم دُنَه دُنه...
[ابراهیم منصفی]
یکم: تمام امکانات فوتبالی و تبلیغاتی کشور امارات متحده عربی بسیج شده بود که بازی با ایران را برنده از میدان خارج شوند. و کیست که نداند خواستن توانستن است. امارات برندهی فوتبال برتر بود. هر چند بعد از گذشت چند روز هنوز تلخی این نتیجهی تساوی را احساس میکنند و کارشناسان شبکههای ورزشیشان مدعی هستند که اگر حرفهای عمل میکردند میتوانستند یک شکست تاریخی برای ایران رقم بزنند. ساعاتی پیش از شروع بازی شبکه ورزشی دبی و ابوظبی هر کدام بارها ورزشگاه خالی از تماشاگر (از نوع عرب) را نشان میدادند و از مردم میخواستند که برای تشویق تیم ملیشان به ورزشگاه بیایند. مجری شبکه دبی ورزشی گفت: تماشاگران ایرانی به لحاظ عددی ما را اذیت میکنند! خبرنگاران این دو شبکه هر چند دقیقه با بازیکنان قدیمی و صاحب نام فوتبال این کشور که در ورزشگاه حضور داشتند مصاحبه میکردند همهی آنها با توجه به موفقیت تیم جوانان کشورشان در آسیا نوید یک نتیجه تاریخی را میدادند. حتی حسین جسمی خواننده محبوب اماراتی که اصلیتی قشمی دارد هم در کنار زمین بود و شبکه ورزشی دبی با او هم گفتگو کرد. همهی اینها نشانگر این بود که امارات میخواهد برنده باشد.
دوم: امارات میخواهد برنده باشد. اما برای برنده شدن فقط آرزو کردن کافی نیست! از قهرمانی العین امارات در جام باشگاههای آسیا تا همین چند روز پیش قهرمانی تیم جوانان و راهیابی تیم نوجوانان این کشور به جامجهانی نمیتوان بیتفاوت گذشت. این نکته را نباید فراموش کنیم که قهرمانی نوجوانان ما در آسیا با درخشش تیمهای پایه امارات متفاوت است. تیم ما یک تیم ساخته شده در اردو است و حاصل یک لیگ منظم در رده سنی خودش نیست. اما کار اکادمی فوتبال امارات چیزی غیر از این است. و نتایج آن هم از این پس مستمر تر خواهد بود.
سوم: عبارت "سطح فوتبال" را به چه چیز میتوانیم تعمیم بدهیم؟ سرمربی تیم ملی کشورمان "سطح فوتبال" ما را با امارات قالب مقایسه نمیداند. شاید بسیارمان با این عقیده موافق باشیم. ولی آیا ما و مربی محترم تیم ملی میتوانیم اشاره کنیم از کدام جنبه؟ و یا تعریفی معین از "سطح فوتبال" داشته باشیم؟ آیا "سطح فوتبال" یک شی تاریخی است که می توان آنرا در موزه نگهداری کرد و ثابت نگه داشت؟ سطح فوتبال یک آمار است؟ تاریخچه است؟ جمعیت فوتبالیست حاضر در لیگهای مختلف کشور است؟ بله از این لحاظ ما از امارات برتر هستیم ولی در زمین فوتبال امارات نشان داد به لحاظ کلاس فوتبال و فهم تاکتیکی از ما برتر است و حتی از نظر تکنیک فردی هم در برخی موارد از ما سر تر است. سرمربی تیم ملی ما سالها قبل در یکی از تیمهای ته جدولی امارات توپ میزد. خود او میداند به لحاظ امکانات و شرایط تمرین و حتی کیفیت بازی تیمهای باشگاهی امارات چقدر پیشرفت کردهاند. سرعت بازی عربها که پیشتر برای ما کند بودنشان ضربالمثل شده بود روز به روز افزایش مییابد و ما هنوز اندر خم هیچ کوچهایم! چنانکه از تساوی با امارت در پوست خود نمی گنجیم اما سطح فوتبالمان را بالاتر از امارت میدانیم و بدیهی است وقتی سطح فوتبالمان بالاتر است نیازی نمی بینیم تلاش کنیم که آن را بالاتر ببریم.
تشکل غیردولتی خانهی خشتی گامبرون همزمان با شصت و چهارمین سالگرد تولد ابراهیم منصفی هنرمند نام آشنا و فقید هرمزگان نخستین نمایشگاه پوستر رامی را برگزار مینماید.
موضوع
زندگی و آثار ابراهیم منصفی
ارائه برداشتهای ذهنی از ترانهها و اشعار ایشان در طراحی پوستر آزاد است.
آثار میتواند به صورت تاپیوگرافی طراحی و ارائه شود.
شرایط شرکت
1. شرکت در این فراخوان برای همه طراحان و علاقهمندان هنر گرافیک آزاد است.
2. هر شرکتکننده میتواند حداکثر 5 اثر را به دبیرخانه ارسال نمایند.
3. پوسترها میبایست در قطع 70×50 سانتیمتر با فرمتTiff،CMYKو رزولوشن 300 dpi طراحی شده باشند.
4. شرکت کنندگان باید فرم شرکت در نمایشگاه را پر نموده و به همراه آثار خود ارسال نمایند.
5. لازم است در طراحی پوستر عنوان [نخستین نمایشگاه پوستر رامی ـ 1387] قید شود.
6. شرکتکنندگان میبایست آثار خود را به صورت فایل کامپیوتری بر روی CD به همراه پرینت اثر با کیفیت مناسب در قطع A4 به دبیرخانه نمایشگاه ارسال نمایند.
7. ارسال آثار به منزله پذیرفته شدن در نمایشگاه نمیباشد.
8. آثار ارسالی به دبیرخانهی مسابقه عودت داده نخواهند شد.
9. به شرکتکنندگانی که آثارشان به نمایشگاه راه یابد، گواهی شرکت در نمایشگاه اهداء خواهد شد.
10. شرکت در نمایشگاه، به منزله پذیرفتن کلیه شرایط میباشد.
گاهشمار
مهلت ارسال آثار: 7 آذر87
انتخاب و داوری : 10 آذر87
زمان برگزاری نمایشگاه: 15 آذر87
جوایز
مقام اول: 3 میلیون ریال
مقام دوم : 2 میلیون ریال
مقام سوم : 1 میلیون ریال
هیات انتخاب و داوری
ابراهیم حقیقی ، ایمان صفایی ، حسن بردال
دبیرخانه
بندرعباس، خیابان امام موسی صدر شمالی، مجتمع گامرون، طبقه دوم، واحد 201 تلفن:2232727
رقص، آواز و ساز زدن در فرهنگهای سنتی توسط هر فرد میتونه بیانگر خیلی از مسایل اجتماعی باشه. هر قدر که فرد با فرهنگش بیشتر آشنایی داشته باشه و با تمام وجودش فرهنگش رو لمس کرده باشه رقص و آواز و سازش تاثیرش بیشتره. بعضی از افراد هستن که با صدا و بدنشون راوی زندگی در یک فرهنگ خاص هستن. اینجا دیگه تکنیک و حرفهای بودن مطرح نیست بلکه زندگی کردن مطرح میشه. واقعا در بعضی از سبکهای موسیقی و رقص (مثل موسیقی و رقص جنوب ایران) زندگی کردن در اون فرهنگ و سردی و گرمی کشیدن، مهمتر از اجرا و تمرین تکنیکهای موسیقایی و رقصه. چند وقت پیش از طریق سایت "یوتوب" با یک رقصنده و نوازنده بندرعباسی آشنا شدم، به نام غلوم ظاهرا در بندرعباس به غلام سیاه یا غلام زارعی معروفه. واقعا نابغهای در رقص و موسیقی جنوب ایرانه. شو من کامل، سرخوش و مست. مثل نخل میمونه سبز و شاداب و با میوههای مختلفی که میده، شیرینی رو به آدمها هدیه میکنه، اما معلومه خودش خیلی غم داره و زندگی سخت در چهرهاش نمایانه. همش میخنده اما خندهی پردرد، همه رو به بازی میگیره.
آدمهای دور و برش زیاد جدی نمیگیرنش، براش هم زیاد مهم نیست و فقط کارش رو میکنه. انگار که سالها روی صحنههای بزرگ جهان بوده. غلام رو باید فهمید. از طریق دوست عزیزم سیاورشن بندرعباسی جویای حالش شدم. حتما غلام رو دعوت میکنم که با هم برنامه مشترک داشته باشیم. راستش وقتی دیدم بچهها رو دور خودش جمع کرده و با شور و حرارت براشون میخونه و میرقصه بهش حسودیم شد. مطمئن هستم غلام در بندرعباش خیلی معروفه، تا این حد که وقتی بگی غلوم دیگه لازم نیست فامیلش رو بگی و حدس میزنم در بندرعباس غلوم با هنرش اسم غلوم رو برای خودش ثبت کرده. مثل عبدو در بوشهر یا مرحوم جعفر مقلب به جفو. تمام این چیزایی که گفتم فقط حدس من بود چون تا حالا نه غلوم رو از نزدیک دیدم و نه از حال روز و زندگیش خبر دارم، اما رقص غلام و خوندنش حکایت از این داره. اگر غلام رو میشناسید سفارش مو پیشش کنید و به غلام بگید برداشت مو چه بوده. برای غلام آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم روزی بتونیم با هم روی صحنه بریم.
این [لینک] یکی از چند تکه فیلم کوتاهی بود که از غلوم روی یوتیوب دیدم.
لینک این یادداشت در بالاترین